نام پژوهشگر: سید فرج اله میرهاشمی
سید محمد میرهاشمی محسن خادمی
منطقه مورد مطالعه در بخش جنوبی کمربند رانده – چین خورده زاگرس و در ناحیه فارس قرار گرفته است. مطالعات انجام گرفته شامل بررسی ساختارها در پیرامون خطواره امیر– شاهینی در محدوده تاقدیس های دالان و امیر می باشد. خطواره مذبور با به خط شدگی برخی ساختار های سطحی همچون گنبد های نمکی، گسل های عرضی بر روی تاقدیس ها و تغییر روند محور چین ها در راستای nnw-sse شناخته می شود. برای بررسی ارتباط احتمالی بین دگرشکلی های محدوده مورد مطالعه و خطواره امیر- شاهینی نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، تصاویر ماهواره ای و اطلاعات چاه های گازی منطقه مورد مطالعه بررسی شد. همچنین عملیات صحرایی در محدوده تاقدیس های دالان و امیر انجام گرفت و سه مقطع عرضی بر روی این تاقدیس ها رسم گردید. خطواره امیر- شاهینی با طول حدود 70 کیلومتر از شمال به جنوب به ترتیب از تاقدیس های امیر، دالان، گردان و یال جنوب غربی تاقدیس شاهینی عبور می کند. دو گنبد نمکی یکی در دماغه شمالی تاقدیس شاهینی و دیگری در یال جنوبی تاقدیس امیر در مسیر خطواره برونزد دارد و شکل مدور تاقدیس گردان نیز حاصل حضور یک گنبد نمکی مدفون در لایه های زیرین تاقدیس می باشد. تاقدیس امیر یک چین گسسته نامتقارن است که یال جنوبی آن در طول چین خوردگی گسل خورده است. در امتداد خطواره، گسل های امتدادی عرضی بر روی تاقدیس امیر دیده می شود. تاقدیس دالان یک چین گسسته متقارن است که در قسمت شرقی خطواره نسبت به قسمت غربی عرض و ارتفاع کمتری دارد. گسل های عرضی که در مرز قسمت شرقی و غربی تاقدیس و دیگر نقاط آن دیده می شود سازوکارهای متفاوتی داشته و از نوع گسل های پارگی (tear fault) می باشند که به دلیل خمش از قبل موجود در رسوبات و تفاوت در آهنگ دگرشکلی در دو سوی خطواره به وجود آمده اند. شاهدی از تاثیر مخرب این گسل ها بر مخازن هیدروکربوری تاقدیس دالان در دست نیست. ایجاد گنبد های نمکی در مسیر خطواره احتمالا به دلیل تمرکز نمک در فروافتادگی حاصل از این گسل پی سنگی قدیمی می باشد. در نتیجه با توجه به این که در هیچ یک از نیمرخ های لرزه ای که از مسیر خطواره می گذرد اثری از این گسل دیده نشده نمی توان ادامه آن را در افق های بالا تر از نمک هرمز محتمل دانست و تنها می توان با توجه به تاثیرات این گسل پی سنگی بر ساختارهای سطحی به وجود آن پی برد.