نام پژوهشگر: محمدرضا سلمانی بی شک
مهدی حسینی راد بهزاد سلمانی
شرکت ها به منظور بقای بلندمدت در عرصه رقابت، نیازمند استفاده از یک رویه استراتژیک در مدیریت منابع استراتژیک خود هستند. به طور حتم، اطلاعات یکی از منابع استراتژیک شرکت هاست. منابع استراتژیک، خود، منشأ مزیت رقابتی هستند و چالش مدیران در شناسایی و مدیریت این منابع است موضوعی که در ده سال اخیر مورد توجه قرار گرفته ، حرکت به سمت استراتژی فناوری اطلاعات است، اما متاسفانه تلاش کمی برای تعیین رابطه بین مفهوم فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات شکل گرفته است و هنوز ابزار کاربردی مناسبی برای برقراری ارتباط بین اهداف استراتژیک، فرهنگ سازمانی و استراتژی فناوری اطلاعات ایجاد نشده است. بررسی این رابطه در سازمان ها ی دولتی ایران مساله تحقیق حاضر است. در پژوهش حاضر فرهنگ سازمانی با متغیرهای فرهنگ بروکراتیک، حمایتی و نوآوری توسط مدیران استراتژیک ارزیابی شده است. همچنین در مدل طراحی شده متغیر استراتژی فناوری اطلاعات با سنجه های تمرکز، بازار آزاد، مرز فناوری، انحصار و محدودیت منابع مورد سنجش قرار گرفته شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده های میدانی در چهار سازمان دولتی منتخب بیانگر تاثیر معنی دار فرهنگ سازمانی بر استراتژی فناوری اطلاعات می باشد. همچنین نتایج بیان کننده تاثیر فرهنگ نوآوری بر استراتژی فناوری اطلاعات علی الخصوص استراتژی های مرز فناوری ، بازار آزاد و انحصار می باشد. در همین راستا پیشنهادهایی برای حرکت به سوی فرهنگ نوآوری در سازمان ها ارائه شده است.
رضا خلفی محمدرضا سلمانی بی شک
پژوهش حاضر با استفاده از روش غیرخطی رگرسیون انتقال ملایم و با کاربرد داده های فصلی از زمستان 1988 تا پاییز 2009 رابطه ی بین شکاف تولید به عنوان نماینده ی شکاف بیکاری و نرخ تورم برای ایران بررسی کرده است. بر اساس نتیجه ی برآوردها منحنی فیلیپس ایران را می توان به صورت تابعی از رژیم های شوک تولیدی و در قالب یک مدل lstr2 و یا تابعی از رژیم های انقباض و انبساط اقتصادی با یک تابع لجستیک مرتبه ی اول یا مدل lstr1 نوشت. در هر دو رژیم حدی شوک تولیدی رابطه ی مثبت بلندمدت بین متغیرهای مدل به دست می آید درحالیکه برای مدل دوم تنها در دوره ی انبساط اقتصادی رابطه ی آن ها مثبت است اما در رژیم رکودی این رابطه منفی و مخالف انتظارات تئوریکی و نشان دهنده ی وضعیت رکود تورمی است. علاوه بر موارد یادشده در موقعیت های خاصی از متغیرهای انتقال در هر دو مدل رابطه ی مثبت بلندمدت بین شوک تولید و تورم دیده می شود که حاکی از یک منحنی فیلپس نزولی و کارایی سیاست های پولی و مالی در اثرگذاری بر تولید و اشتغال در بلندمدت است. همچنین نتایج هیچ گونه شواهدی مبنی بر رانش های ساختاری در رفتار منحنی فیلیپس طی دوره ی مطالعه نشان نمی دهد و پارامترهای روابط دینامیک حاصل طی زمان پایدار و باثبات است.
صالح اکبر موسوی جعفر حقیقت
اکنون که تکنولوژی و دانش بشری پیشرفت چشمگیری پیدا کرده، توجه به موضوع دانش و سرمایه انسانی بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهد. در این پژوهش با استفاده از داده های سالانه ١٣٤٥- ١٣٨٩اقتصاد ایران و بکارگیری متد غیرخطی str، به بررسی تاثیر سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی در ایران پرداخته شد. با تایید رابطه غیرخطی بین متغیرها، تغییرات سرمایه انسانی دوره جاری به عنوان متغیر انتقال انتخاب و مدل lstr دو رژیمی پذیرفته شد. در ادامه ضرایب مدل برآورد گردید. مقدار آستانه برای متغیر انتقال ۰٨/١محاسبه شد. نتایج نشان داد که اثر گذاری سرمایه انسانی بر تولید ناخالص داخلی در دو رژیم مختلف متفاوت است. در رژیم اول زمانیکه سرمایه انسانی از مقدار آستانه ای کمتر است، تاثیر سرمایه انسانی بر تولید منفی و تاثیر سرمایه فیزیکی مثبت است. اما در رژیم دوم که مقدار سرمایه انسانی از ۰٨/١ بیشتر است، عکس این حالت برقرار است و سرمایه انسانی تاثیر مثبت و معنادار بر تولید دارد. به عبارتی اگر اقتصاد در رژیم اول باشد توجه به سرمایه فیزیکی و در صورتی که اقتصاد در رژیم دوم باشد، توجه به سرمایه انسانی اولویت دارد
سودا لک محمدرضا سلمانی بی شک
در دهه های اخیر گسترش بازار¬های سرمایه در کشور های در حال توسعه، رشد اقتصادی مطلوبی را به همراه داشته است. بازار سهام از سویی محل جمع آوری پس انداز و نقدینگی بخش خصوصی به منظور تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری است و از سوی دیگر، مرجع رسمی و مطمئنی است که دارندگان پس انداز های راکد می توانند محل نسبتا مناسب و ایمن سرمایه گذاری را جستجو کنند و وجوه خود را برای سرمایه گذاری در شرکت ها به کار گیرند. از این رو نقش بازار سهام برای رونق بخشیدن به اقتصاد کشور¬هایی همچون ایران که از یک سو با حجم عظیم سرمایه های سرگردان و از سوی دیگر با کمبود منابع سرمایه گذاری مواجهند، قابل توجه است. لذا شناخت عوامل تاثیر گذار بر رفتار بازار سهام می تواند گام موثری در جهت دهی سرمایه در اقتصاد ایران محسوب شود. در این راستا پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر شوک¬های سیاست پولی و مالی بر بازار سهام ایران می-پردازد. برای تخمین مدل از الگوی خود رگرسیون ساختاری و داده¬های فصلی 1389:4 - 1370:1 استفاده شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل بیانگر این است که در کوتاه مدت شوک عرضه پول(ابزار سیاست پولی) و در بلند مدت شوک مخارج دولت(ابزار سیاست مالی) بیشترین نوسانات رشد شاخص قیمت سهام را توضیح می¬دهند. به عبارتی اثر گذاری سیاست پولی بر شاخص قیمت سهام سریع¬تر از اثر گذاری سیاست مالی است. به این دلیل که مخارج دولت با واسطه بر بازار سهام اثر می¬گذارد یعنی مخارج دولت ابتدا بر تقاضای کل و در نتیجه بر درآمد مصرف کنندگان و سطح عمومی قیمت ها تاثیر می¬گذارد به دنبال آن قیمت سهام تغییر می¬کند، اما با تغییر عرضه پول، افراد سریع تر می توانند مازاد موجودی نقدی در دسترس خود را صرف خرید دارایی ها نمایند که سهام نیز بخشی از آن را تشکیل می¬دهد. لذا وقفه اثر گذاری سیاست پولی درمقایسه با وقفه اثر گذاری سیاست مالی کوتاه تر می¬باشد.
علی اکبر ارکان محمد فاریابی
هدف این مطالعه بررسی تاثیر انواع بازارمحوری روی عملکرد محصول جدید با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده نوآوری استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 199 نفر از مدیران و معاونین فعال در صنایع تولیدی آذربایجان شرقی است. نتایج نشان می دهد که میان بازارمحوری پاسخگو و کنش گر و همچنین نوآوری با عملکرد رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. از سوی دیگر علاوه بر آنکه نوآوری رابطه میان بازارمحوری و عملکرد را تعدیل می کند، نقش تعدیل کننده شرایط محیطی نیز در رابطه میان بازارمحوری و عملکرد مورد تأیید قرار گرفت.
فاطمه پاسبانی رضا رنج پور
با توجه به اهمیت و وزن شاخص قیمت مواد غذایی در سبد هزینه ای و نیز میزان کمی و کیفی مصرف مواد غذایی، لزوم توجه به تغییرات شاخص قیمت این کالاها و عوامل موثر بر آن، بسیار حائز اهمیت است. یکی از عواملی که می تواند تأثیر معنی داری بر شاخص قیمت مواد غذایی داشته باشد، شاخص قیمت حامل های انرژی است. به این دلیل که تولید مواد غذایی و نیز فرآیند فرآوری و حمل ونقل آن ها تا رسیدن به دست خانوارها، انرژی بر هستند؛ بنابراین افزایش قیمت حامل های انرژی می تواند تأثیر زیادی روی قیمت تمام شده ی این محصولات داشته باشد. در مطالعه ی حاضر با استفاده از داده های سری زمانی طی دوره ی 1391-1353، ابتدا همگرایی میان شاخص قیمت حامل های انرژی و قیمت مواد غذایی با در نظر گرفتن امکان شکست ساختاری و سپس تأثیر افزایش قیمت حامل های انرژی بر شاخص قیمت مواد غذایی در ایران با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی ardl مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه ی همگرایی نشان می دهد که شاخص قیمت حامل های انرژی و مواد غذایی در ایران واگرا هستند. همچنین نتایج حاصل از رهیافت اقتصادسنجی ardl، نشان دهنده ی تأثیر ضعیف حامل های انرژی بر شاخص قیمت مواد غذایی در ایران است؛ که از جمله دلایل این نتیجه می توان به غیر واقعی بودن قیمت حامل های انرژی در اثر پرداخت یارانه از سوی دولت تا سال 1389 اشاره نمود.
رضا حسنی نیا محمدرضا سلمانی بی شک
برنامه ریزی برای توسعه اقتصادی کشور و تصمیم گیری برای اجرای سیاست های تثبیتی، نیازمند شناخت عملکرد عمومی اقتصاد (رسمی و اقتصاد سایه) است. چنین شناختی نیازمند نظام اطلاعات اقتصادی و کارآمدی آن دارد. یکی از مشکلات اصلی تدوین سیاست های اقتصادی در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، فقدان آمارهای اجتماعی و اقتصادی صحیح، قابل اعتماد و به موقع است؛ به ویژه در مواردی مانند اقتصاد سایه که بخشی از عملکرد عمومی اقتصاد کشورها به عمد از دید مأموران و واحدهای جمع آوری اطلاعات پنهان نگه داشته می شود؛ این امر موجب می شود که تصمیمات و سیاست هایی که باید مبتنی بر آمارها و شاخص های کلان اتخاذ شوند، تصمیمات و سیاست های سازنده و دقیقی نباشند و اجرای این سیاست ها به نتایج نادرستی منجر شود. از این رو، داشتن اطلاعات از اندازه و ابعاد اقتصاد سایه و بررسی اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر آن اهمیت فراوانی از جنبه فرار مالیاتی، اثر بخشی سیاست های پولی و مالی، رشد اقتصادی و توزیع درآمد دارد. هدف این مطالعه بررسی متغیرهای کلان اقتصادی بر اقتصاد سایه طی دوره زمانی 2010-1999 به روش پانل دیتا بود. نتایج این مطالعه نشان داد که بیکاری، باز بودن اقتصاد، نابرابری درآمد و درآمد سرانه اثر معنی داری بر اقتصاد سایه داشته اند
بهزاد شیرعلی زاده محمد فاریابی
یکی از عوامل اصلی در بازاریابی توریسم، جذب گردشگران به منطقه مورد نظر از طریق تبلیغات است . تبلیغات شفاهی به یک ابزار تبلیغی قدرتمند و یک منبع اطلاعاتی مهم و تأثیرگذار بر نگرش ها و رفتار خرید مصرف کننده بدل گشته است. تبلیغات شفاهی در صنعت گردشگری از اهمیت خاصی برخوردار است چون محصولات ناملموس را نمی توان قبل از مصرف آنها به راحتی بررسی نمود، از اینرو لزوم توجه به تبلیغات شفاهی بعنوان یک عامل اصلی در بازاریایی گردشگری مورد توجه قرار میگیرد. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تبلیغات دهان به دهان بر جذب گردشگران در منطقه آزاد ارس می باشد، .جامعه آماری پژوهش گردشگرانی هستند که در زمان پیمایش در منطقه آزاد ارس حضور یافته اند . حجم نمونه 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شد. این تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ روش توصیفی و در زمره تحقیقات پیمایشی است . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آموس استفاده شده است . نتایج نهایی تحقیق نشان می دهد که تبلیغات دهان به دهان بر جذب گردشگران موثر بوده است. با توجه به یافته های پژوهش، توجه به تبلیغات دهان به دهان و عوامل موثر بر اثربخشی آن، امکان جذب هرچه بیشتر گردشگران به منطقه مورد مطالعه را فراهم می کند.