نام پژوهشگر: پویا خزایلی پارسا
مریم مهدیه مهدی معینی
دراینجا هدف طراحی سازه ای سبک برای خلق فضاهای موقت شهری می باشد.این سازه سبک و شفاف بوده ، به راحتی در محیط نشسته و خود را به محیط تحمیل نمی کند، طراحی آن به صورت مدولار بوده و قابل جمع شدن و برپا شدن توسط نیروی غیر متخصص و بومی می باشد، هزینه ساخت آن پائین بوده و قابل حرکت (portable) می باشد در ضمن قابلیت گسترش و تعمیم به کل شهر و اصلاح چهره شهر(طراحی از جزء به کلان) را داراست. با توجه به این ویژگی ها این سازه سبک قابلیت نشستن در محور تاریخی چهارباغ عباسی اصفهان را دارد و با توجه به پتانسیل ها و نقاط قوت محور چهارباغ عباسی اصفهان و نقاط ضعف موجود در آن این محور جهت نشستن این سازه در آن پیشنهاد می شود. با نشستن این سازه در محیط روحی تازه به فضا دمیده شده و با کشاندن مردم به فضاهای باز شهری ، حضور و مشارکت آنها با یکدیگر در تعاملات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بنا به نیاز روز مردم منطقه، حیات وسرزندگی درآن فضا جاری شده، رفتارهای شهری تغییر کرده و چهره شهر اصلاح می شود این پژوهش تحقیقی کاربردی – توسعه ای است. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه، عکاسی ومشاهده مستقیم انجام شد سپس با ارائه نگاهی تکنیکی و محیطی از موضوع، دست به طراحی خلاقانه در سه حیطه طراحی صنعتی، معماری و شهری زده، به طراحی دانه های سبک و شفافی به کمک تکنیک سازه بادی دو لایه به عنوان نقاط مکث، تامل، منظرگاه، فضائی برای نشستن، فضای نمایشگاهی و... رسیده، سپس با وارد شدن در حیطه شهری با قراردادن آنها در نقاط مختلف محور چهارباغ عباسی و قابلیت تعمیم آن به کل شهر و در کنار هر بنای تاریخی دیگری، بالش های شهری (سازه سبک شهری) را خواهیم داشت که با کشاندن مردم به فضاهای باز شهری با برقراری تعاملات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حیات و سرزندگی را در فضا جاری ساخته ، رفتار های شهری را تغییر داده و چهره شهر را اصلاح می کند.
مریم اصغری منصوره طاهباز
ارزشمندی شگردهای طراحی شهری و معماری سنتی و قدیمی ایران که خصوصاً در زمینه همسازی با اقلیم و طبیعت راهکارهای بدیعی را خلق نموده اند بر کسی پوشیده نیست. اما اینکه تا چه میزان در معاصر سازی و بهره گیری از این میراث ارزشمند کوشش شده از مسائل قابل تأملی است که خصوصاً در زمینه طراحی شهری برای رسیدن به راهکارهایی کارآمد نیازمند تحقیقات بیشتری می باشد. در راستای این مهم این پژوهش می کوشد با نگاهی جامع به همه ابعاد طراحی شهری ابزاری ارائه دهد تا با روشی مقایسه ای- تحلیلی بتوان با برقراری رابطه میان "کیفیت های مطرح شده فضای شهری مطلوب و پاسخده از زبان اندیشمندان این عرصه" و "فضاهای بافت های سنتی" به تحلیل این فضاها پرداخته وکیفیت های موجود آنها را به بوته آزمایش در آورد. و از رهگذر با یافتن الگوهای طراحی بوجود آورنده هر کیفیت و معاصر سازی آنها به خلق الگوهای خودی طراحی شهری امروز دست یافت. چنین شبکه روابطی در قالب جداولی معرفی می گردند که مراحل طی شده برای تدوین آنها به تفصیل در طول تحقیق شرح داده خواهد شد. این روش ابزاری است که به نسل های مختلف شهرهای کشورمان خدمت رسانی می نماید. چراکه طراح با استفاده از آن نه تنها به شناخت و تحلیل هر چه بهتر "بافت های باارزش کهن" دست می یابد، بلکه با معاصر سازی و بکارگیری الگوهای بومی در طراحی "شهرهای جدید" که از نبود سیاست های راهبری متناسب با بستر خود رنج می برند، به تقویت تعامل صمیمی ساکنین با بستر زندگی خود کمک شایانی می نماید، امری که از جمله بزرگترین مشکلات این نوع سکونتگاه هاست. لازم به ذکر است نگارنده جهت به عینیت درآوردن و حصول اطمینان از اعتبار مراحل مختلف استفاده از این روش، شهر بوشهر را به دلیل برخورداری از ارزش های معماری و طراحی شهری خصوصاً در مواجهه با شرایط سخت آب و هوایی و نیز بکر بودن نسبی فضاهای بافت قدیم آن به عنوان نمونه مورد شناخت، تحلیل و ارزیابی قرار می دهد.