نام پژوهشگر: حسین تاجمیر ریاحی
مهدی گرزین پیام اشتری
در هدف اصلی در طراحی لرزه ای سازه ها جلوگیری از انهدام سازه تحت زلزله های شدیدی است که امکان دارد در طول عمر مفید سازه اتفاق بیافتد. سیستم های لرزه بر مختلفی جهت تأمین مقاومت و سختی جانبی برای مقابله و مستهلک کردن نیروی زلزله وجود دارد. یکی از آنها که اخیراً معرفی شده، سیستم tbf نام دارد. همچنین روشهای مختلفی جهت ارزیابی لرزه ای سازه ها وجود دارد. روشی که به تازگی در این زمینه ارائه شده است روش زمان دوام نام دارد. در این رساله کاربرد روش زمان دوام برای ارزیابی لرزه ای قابهای دارای سیستم tbf بررسی شده است. مدلهای هیسترتیک غیرخطی مختلفی نظیر الاستیک-پلاستیک کامل، الاستیک-پلاستیک همراه با کرنش سختی و مدل رفتاری با کاهش مقاومت و سختی استفاده شده است. اثرات تغییرشکلهای بزرگ نظیر p-? در مدلها در نظر گرفته شده است. نتایج آنالیز زمان دوام با نتایج دیگر آنالیزهای لرزه ای نظیر آنالیز تاریخچه زمانی غیرخطی و آنالیز دینامیکی فزاینده مقایسه شده است. دقت روش زمان دوام در پیش بینی پاسخهای بدست آمده توسط روش تاریخچه زمانی غیرخطی برای مدلهای هیسترتیک مختلف محاسبه شده است. به این منظور روش استخراج نتایج از آنالیزهای زمان دوام ارائه شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین روش ترسیم نمودارهای مشابه نمودارهای ida توسط روش زمان دوام توضیح داده شده و نمودارهای حاصل از دو روش فوق الذکر با هم مقایسه شده است. سپس بدین روش عملکرد لرزه ای قابهای 3، 5، 8 و 12 طبقه که در پژوهشهای پیشین به عنوان سیستم tbf معرفی شده اند، مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت نشان دادن کاربرد روش زمان دوام در مقاوم سازی سازه ها، قاب 12 طبقه که عملکرد مناسبی نداشت، به دو روش مقاوم سازی شده و تاثیر هر کدام از این روش ها بر عملکرد لرزه ای سازه به روش زمان دوام بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که می توان بوسیله روش زمان دوام نتایج حاصل از روش تحلیل تاریخچه زمانی را با دقت قابل قبول بدست آورد و همچنین نتایج حاصل از روش تحلیل دینامیکی فزاینده را به خوبی پیش بینی کرد. همچنین نتایج نشان دهنده حساسیت زیاد سیستم tbf به نحوه طراحی تک تک اعضای این سیستم می باشد. همانطور که طراحی صحیح این سیستم میتواند باعث عملکرد مورد انتظار این سیستم تحت زلزله باشد، طراحی نادرست چند عضو این سیستم می تواند عملکرد سازه را به کلی تغییر دهد.
حسین تاجمیر ریاحی ابوالفتح خالقی
امروزه در اغلب کشورهای دنیا مالیات سهم زیادی از درآمدها را به خود اختصاص داده و بر همین اساس یکی از منابع مهم تأمین مخارج دولت ها به شمار می رود. قطعاً در کشور ایران خصوصاً در چند سال اخیر سهم مالیات در بودجه کل کشور از رشد قابل توجهی برخوردار بوده و هر سال سیر صعودی را طی می نماید. تحقیقات متعدد در کشورهای مختلف اعم از توسعه یافته و در حال توسعه نشان داده که فساد در جمع آوری مالیات باعث کاهش در آمدهای مالیاتی، تبعیض، بی عدالتی و نهایتا نارضایتی در بین مودیان مالیاتی می گردد که آثار و تبعاًت سوء آن در اقتصاد کشورها نمایان بوده و حتی تأثیرات جدی بر دیگر ارکان اجتماعی و سیاسی دولت ها به جای گذاشته و می تواند نظام سیاسی دولت ها را نیز تهدید نماید. بر همین اساس شناخت عوامل ارتکاب جرم در نظام مالیاتی و راه های پیشگیری از آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و برخورد جدی با اشخاصی که به انحاء مختلف با انجام جرایم گوناگون باعث بروز فساد در نظام مالیاتی می شوند تا از این طریق به ثروت اندوزی خود ادامه دهند و دائماً حقوق دولت که در واقع همان حقوق فرد فرد آحاد جامعه است را تضییع نمایند دارای اهمیت خاص می باشد. این امر مستلزم شناخت عوامل متعدد قانونی، اقتصادی، ساختاری، محیطی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... با استفاده از ابزارو علوم مختلف از جمله حقوق جزا و جرم شناسی می باشد تا از طرق مختلف خصوصاً پیشگیری های کیفری و غیر کیفری اقدام موثر در جهت کاهش این جرایم به عمل آورد. قطعاً بالا بردن هزینه ارتکاب جرم در نظام مالیاتی که همان اعمال مجازات ها در حقوق کیفری می باشد، می تواند نقش چشم گیری در کاهش این جرایم داشته باشد، که البته در کنار این موضوع می بایستی با برنامه ریزی های دقیق از پیشگیری های غیر کیفری که عمدتاً می تواند پیشگیری های اجتماعی و وضعی باشد نیز به عنوان راه کار مناسب بهره برد. بر همین اساس در این پژوهش سعی کردیم تا عوامل ارتکاب جرم در نظام مالیاتی را مورد بررسی قرار داده و راه های پیشگیری از این جرایم را ارائه نماییم.
محمدرضا روحانی اصفهانی محمدعلی رهگذر
سازه های مسلح به مهاربندهای کمانش ناپذیر از جمله معدود سازه های مقاوم در برابر زلزله هستندکه دو خصوصیت سختی جانبی بالا و قابلیت فوق العاده ای در استهلاک انرژی زلزله را بطور همزمان دارا میباشند. با توجه به لرزه خیزی کشور و کاربرد روزافزون این سازه ها در جهان، استفاده و بومی سازی این نوع سیستم مهاربندی در ایران اجتناب ناپذیر بوده و ورود این سیستم باربر جانبی به آیین نامه های طراحی خصوصا آیین نامه زلزله ایران الزامی است. این نوع سیستم مهاربندی علاوه بر بهبود چشمگیر عملکرد لرزه ای، موجب کاهش ابعاد مقاطع اعضای سازه و همچنین کاهش هزینه های تعمیر سازه های مسلح به این اعضا پس ازرخداد زلزلهمی شود. در این تحقیق نشان داده می شود که مهاربند کمانش ناپذیر (brb) با چند هسته تسلیمی موازی دارای عملکرد لرزه ای بهتری نسبت به brb تک هسته ای می باشد. حالت بهینه و ابتکاری این سیستم مهاربندی، استفاده از چند هسته موازی با طول هسته تسلیمی یکسان و با تنش حد تسلیم متفاوت می باشد. مزیت این سیستم، افزایش ضریب رفتار، شکل پذیری و ظرفیت اتلاف انرژی و محدود کردن جابجایی طبقات تحت انواع زلزله های خفیف تا شدید می باشد. دلیل آن، اتلاف انرژی توسط غیر خطی شدن هسته تسلیمی با تنش حد تسلیم کمتر و حفظ پایداری brb به دلیل وجود هسته تسلیمی با تنش حد تسلیم بیشتر می باشد. در این راستا، این پایان نامه به بررسی پارامترهای موثر در بهبود عملکرد لرزه ای قاب های فولادی با مهاربند کمانش ناپذیر از جمله طول و مساحت هسته تسلیمی، طول و مساحت ناحیه غیر تسلیمی، نوع فولاد هسته تسلیمی، نحوه ترکیب هسته های تسلیمی در یک عضو brb(سری یا موازی)، تعداد طبقات و نوع پیکره بندی مهاربند (ضربدری، شورون و قطری) پرداخته است و پارامترهای عملکرد لرزه-ای از جمله ضریب مقاومت افزون، ضریب شکل پذیری، ضریب کاهش مقاومت وابسته به شکل پذیری وضریب رفتار این سازه ها (با brbهای تک هسته ای و چند هسته ای) را به روش تحلیل استاتیکی غیر خطی (پوش آور) برآورد می نماید. سپس عملکرد این سازه ها تحت تحلیل دینامیکی فزاینده (ida) مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به مطالعات انجام شده و یافته های این پایان نامه، مشخص شد که طول هسته تسلیمی، تنش حد تسلیم، نحوه ترکیب (سری یا موازی بودن) و تعداد هسته های تسلیمی ازجمله پارامترهای اصلی در عملکرد این سازه ها می باشند. محدوده مناسب برای طول هسته تسلیمی، 50 تا 70 درصد طول کل مهاربند می باشد. طول هسته تسلیمی کوتاه موجب شکل پذیری کم و طول هسته تسلیمی زیاد موجب غیراقتصادی شدن محفظه محصور کننده می شود. محدوده تنش حد تسلیم بهینه از 100 مگاپاسکال تا 300 مگاپاسکال است. همچنین هرچه تنش حد تسلیم فولاد مورد استفاده کمتر باشد، شکل پذیری و در نتیجه اتلاف انرژی بیشتری در سازه وجود خواهد داشت. brb با فولاد تنش حد تسلیم کمتر در مقایسه با فولاد معمولی، در زلزله های خفیف تا متوسط کارایی مناسبی داشته ولی در زلزله های شدید موجب تغییر شکل های زیاد و در نتیجه خرابی بالا می شود. در ترکیب سری، پارامترهایی مثل: طول هسته غیر تسلیمی و انتقالی، مساحت ناحیه غیرتسلیمی و تعداد هسته های تسلیمی تاثیر چندانی در میرایی سیستم نداشته و تنها سختی معادلbrb را تغییر می دهند. این در حالی است که برای ترکیب موازی ضریب رفتار ها حدود پنجاه درصد افزایش یافته و یا نیروهای طراحی حدود پنجاه درصد کاهش و تغییرمکان ها در حد مجاز آیین نامه ای کنترل می شوند. برای برآورد پارامترهای لرزه ای، قاب های 5، 10 و 15 طبقه با سه پیکره بندی شورن، قطری و ضربدری تحت آنالیز استاتیکی و دینامیکی غیرخطی فزاینده قرار گرفتند. به طور کلی ضریب رفتار با افزایش ارتفاع کاهش می یابد. ضریب رفتار محاسبه شده برای حالت تک هسته ای با مقاومت 200 مگاپاسکال، بدون توجه به ساختار (نحوه پیکره بندی مهاربندها)، برای قاب پنج طبقه حدود 6/7، برای قاب ده طبقه 1/17 و برای قاب پانزده طبقه 7 بدست آمدند. همچنین ضریب رفتار محاسبه شده برای حالت موازی 4، بدون توجه به ساختار، برای قاب پنج طبقه حدود 9/14، برای قاب ده طبقه 6/32 و برای قاب پانزده طبقه 13 بدست آمدند. به طور میانگین ضریب رفتار برای همه قاب های مسلح به brb تک هسته ای 6/10 و برای brb حالت موازی 4، 2/20 بدست آمده است. نسبت اتلاف انرژی زلزله در ترکیب موازی brb به اتلاف انرژی زلزله در brb تک هسته ای در زلزله های خفیف گاهی بیش از 3 برابر می رسد و این نسبت در زلزله های متوسط و شدید تقریبا با هم برابرند. این در حالی است که تغییر مکان طبقات برای brb تک هسته ای و موازی در حد مجاز می باشند. طول و تعداد دهانه ها در قاب مفصلی مسلح به brb تاثیر چندانی روی عملکرد سازه ندارد و ساختار شورن از لحاظ اتلاف انرژی و کنترل جابجایی نسبی طبقات عملکرد بهتری نشان می دهد.
حامد آموزگار حسین تاجمیر ریاحی
در این پژوهش توانایی روش آنالیز زمان دوام در ارزیابی لرزه ای قاب های بتن آرمه در سطوح مختلف لرزه ای در برابر آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی با شتابنگاشت های با تطبیق دقیق مورد بررسی قرار گرفته است. روش آنالیز زمان دوام بر مبنای روش آنالیز تاریخچه زمانی می باشد با این تفاوت که در این روش سازه تحت یک تابع شتاب که شدت آن در طول زمان روندی افزایشی دارد به صورت دینامیکی آنالیز شده و شاخصهای مختلف خرابی سازه در طول زمان مورد بررسی قرار می گیرند. در این پژوهش برای انجام آنالیز زمان دوام از توابع شتاب سری g که طیف پاسخ آن ها بر طیف طراحی آیین نامه asce7-05 منطبق است استفاده شده است. برای مقایسه نتایج با آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی یک مجموعه شتابنگاشت 20 تایی انتخاب گردید. سپس آن ها به نحوی مقیاس شدند که طیف پاسخشان بر طیف asce7-5 منطبق باشد. در ابتدا اختلاف میان نتایج شتابنگاشت ها قبل و بعد از تطبیق مقایسه گردید تا اثر تطابق با طیف بر روی پاسخ ها روشن شود و در ادامه نتایج روش زمان دوام در سطوح عملکرد لرزه ای قبل از فرو ریزش و در لحظه فرو ریزش با نتایج آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی با شتابنگاشت های تطبیق شده به تفکیک تنوع طراحی قاب ها مقایسه گردید. از مقایسه نتایج مشخص شد که اختلاف بین نتایج روش زمان دوام و شتابنگاشت های تطبیق شده در مقدار و نحوه توزیع پارامترهای تقاضای مهندسی چون حداکثر گریز بین طبقات و حداکثر چرخش پلاستیک مفاصل و توزیع نیروی جانبی در طبقات مگر در موارد خاصی چون چرخش پلاستیک مفصل در ستون های قاب های بلند، کم و قابل قبول است. با مقایسه نتایج زمان دوام و شتابنگاشت های تطبیق نشده نسبت به شتابنگاشت های تطبیق شده دیده شد که نتایج زمان دوام بیشتر به نتایج شتابنگاشت های تطبیق شده نزدیک است. همچنین با قرار دادن نتایج آنالیز بار افزون در کنار نتایج آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی مشخص شد که روش زمان دوام در تشخیص نحوه توزیع پارامترهای تقاضای مهندسی در سازه توانمندتر از روش بار افزون می باشد.
ساجده سفیدآبیان حسین تاجمیر ریاحی
در این پژوهش، روشی برای طراحی بهینه لرزه ای قاب های خمشی فولادی مختلط بر پایه ی تئوری تغییر شکل یکنواخت، در دو مرحله ارائه شده است. در مرحله ی اول الگوریتم بهینه سازی پیشنهادی برای یکنواخت کردن توزیع تغییر شکل در ارتفاع سازه بر روی سازه های 3، 6 و 9 طبقه اعمال شده، سپس ایده قاب مختلط با ایجاد تغییر در ظرفیت مفاصل پلاستیک دهانه های مختلف قاب، اجرا شده است. روند بهینه سازی مرحله ی اول با فرض مقدار اولیه برای اساس مقطع پلاستیک مقاطع شروع شده و با انجام تحلیل تاریخچه زمانی در نرم افزار opensees برای هر سازه تحت 7 رکورد زلزله، مناسب ترین توزیع برای سختی سازه در ارتفاع به دست می آید. در نهایت مقدار اساس مقطع پلاستیک هر طبقه ی سازه برای رسیدن به ضریب شکل پذیری هدف (?t) مشخص، تعیین شده و با استفاده از الگوریتم حرکت ذرات، رابطه ای برای پیش بینی اساس مقطع پلاستیک طبقات سازه هایی با تعداد طبقات 3 تا 9 طبقه، ارائه شده است. نتایج نشان داد که با استفاده از این روش طراحی بهینه، پارامترهای عملکرد سازه شامل حداکثر جابجایی نسبی طبقات و یا ضریب شکل پذیری طبقه (?i)، توزیع مناسب تری نسبت به سازه های طراحی شده با روش های متداول داشته و منجر به محدود شدن خرابی های سازه ای و توزیع یکنواخت آن در ارتفاع سازه می شوند. در مرحله ی دوم، ایده ی قاب مختلط بر روی سازه ی بهینه شده در مرحله ی قبل اجرا شده است. بر خلاف انواع قاب های خمشی که فقط بر اساس ضوابط قاب های خمشی معمولی، متوسط و ویژه طراحی می شوند، قاب مختلط، ترکیبی از قاب های خمشی معمولی، متوسط و ویژه است. با ایجاد تغییر در ظرفیت مفاصل پلاستیک دهانه های مختلف قاب، رفتار غیر خطی سازه کنترل و در چهار دسته ی متفاوت بررسی شده است. در این روش اعضایی که با جزئیات ویژه طراحی می گردند، زودتر تسلیم شده تا اتلاف انرژی لازم برای عملکرد دینامیکی بهتر سازه را تامین کرده و اعضای با اتصالات معمولی در طول زلزله ی طراحی الاستیک باقی بمانند. رفتار غیرخطی قاب های مذکور، با استفاده از نتایج تحلیل استاتیکی غیرخطی (پوش آور) و تحلیل دینامیکی فزاینده (ida) بررسی شده است. نتایج حاصل از تحلیل پوش آور نشان داد که کاهش بیشتر ظرفیت مفاصل پلاستیک دهانه های خارجی در دسته ی چهارم باعث تسلیم زودتر آنها شده و دسته ی اول آخرین دسته ای است که تسلیم شده است. به علاوه هرچه قاب بیشتر دوگانه شده، شیب منفی منحنی پوش آور در تغییرمکان بزرگتری اتفاق افتاده است. نتایج حاصل از تحلیل دینامیکی فزاینده نشان داد که در صورت اعمال ایده قاب مختلط در روند طراحی لرزه ای سازه ها، رفتار دینامیکی آنها بهبود خواهد یافت. این رفتار در شدت های بالاتر زمانی که سازه به مرز ناپایداری دینامیکی می رسد، خود را بیشتر نشان داده و قاب های دوگانه، دیرتر ناپایدار می شوند. اعمال این روش در شدت های پایین تر زمین لرزه، زمانی که سازه همچنان پایدار بوده و دچار فروریزش نشده است، باعث کاهش تغییر مکان باقیمانده در سازه می شود.
صابر آل صاحب فصول حسین تاجمیر ریاحی
هدف اولیه¬ی الزامات طرح لرزه¬ای آئین¬نامه¬های طراحی، حفاظت از ایمنی جانی ساکنان ساختمان¬ها در طول زلزله می¬باشد. بنابراین احتمال فروریزش سازه بایستی به اندازه¬ی کافی کوچک بوده و تغییر مکان¬های ساختمان در سطـوح خطر مورد نظر آئیـن¬نامه¬ها مقـادیر قابل قـبولی اختیار کند. از طرفی اسـتانداردها و آئین¬نامه¬های طراحـی بر مبنای تجربیات به دسـت آمده از ساخت و سازهای اولیه بنا نهـاده شده که سبب می¬شود ایمنی سازه¬های جدید به خوبی در نظر گرفته نشود. از این رو لزوم مدل¬سازی هر چه دقیق¬تر سازه و شبیه¬سازی مناسب شرایط مخاطرات طبیعی مانند زلزله هر چه بیشتر آشکار می¬گردد. در این میان در نظرگیری اثرات عدم قطعیت¬ها حائز اهمیت ویژه¬ای می¬باشد چرا که مرور تحقیقات گذشته حاکی از آن است که چشم¬پوشی از این پارامترها سبب تاثیرات قابل توجهی بر روی پاسخ سازه می¬شود. این پژوهش بر روی درنظرگیری اثرات عدم قطعیت¬های مختلف از جمله تصادفی و شناختی تمرکز دارد. برای این منظور در ابتدا حساسیت پاسخ لرزه¬ای سازه¬ها به عدم قطعیت¬های تصادفی بررسی شده و پس از آن تاثیر عدم قطعیت¬های شناختی بر سازه¬ها مورد بحث قرار گرفته است. در گام اول تغییر در بزرگای تحریک ورودی به سازه مورد ارزیابی قرار گرفته و نشان داده شده که حساسیت پاسخ سازه¬های فضایی به بزرگای تحریک ورودی، با افزایش دوره¬ی تناوب کاهش می¬یابد. از طرف دیگر قابهای پیرامونی نسبت به بزرگای زلزله¬های اعمالی به آنها حساسیت چندانی بروز نداده و می¬توان در آنالیز تاریخچه زمانی غیر خطی برای پیش¬بینی پتانسیل فروریزش سازه، نگاشت¬های مختلفی با بزرگا¬های متنوع انتخاب کرد. پـس از آن تلاش شده تا کـران¬های پاسخ سازه تعیـین گردند. به بیان دیگر، مشـخص شود که انتخـاب شتاب¬نگاشت¬های قوی و ضعیف تا چه حد می¬تواند پتانسیل فروریزش و پاسخ سازه را دستخوش تغییر سازد. نشان داده شده که نحوه¬ی انتخاب شتاب¬نگاشت¬ها می¬تواند پتانسیل فروریزش سازه¬های فضایی و پیرامونی را به ترتیب 70 و 65% تغییر دهد. در گام بعدی استفاده از معیار شدت برداری مورد بررسی قرار گرفته و یک معیار پیشرفته¬تر با درنظرگیری اثر افزایش دوره-ی تناوب ارائه شده است. استفاده از این معیار سبب پیش¬بینی پاسخ سازه با اطمینان بالاتر و کاهش پراکندگی آن¬ها می¬شود. هم¬چنین نشان داده شده که عدم درنظرگیری افزایش دوره¬ی تناوب سبب غیرمحافظه¬کارانه بودن آنالیز می¬شود. پس از آن با توجه به سنگینی آنالیز دینامیکی فزاینده، آنالیز ابر پیشنهاد شده و نشان داده شده که آنالیز ابر می¬تواند با تقریب خوب و تعداد محاسـبات بسیار کمتر پاسخ سازه را به خـوبی پیش¬بینی کند. هم¬چنین استفاده از معیار شتاب طیفی در دوره¬ی تناوب مد اول به جای بزرگا، نشان داده که پاسخ سازه به شتاب¬نگاشت¬های انتخابی بر اساس سطوح خطر لرزه¬ای از الگوی مشخصی تبعیت می¬کند حال آنکه معیار بزرگا از چنین مزیتی برخوردار نمی¬باشد. در نهایت پارامتر¬های منحنی استحکام سازه مورد آنالیز حساسیت قرار گرفته و تغییرات پاسخ سازه به تفصیل بررسی شده است. نشان داده شده که عدم قطعیت موجود در پارامترهای چرخه¬ای مفاصل پلاستیک دارای نقش حائز اهمیتی در پاسخ سازه و پتانسیل فروریزش آن بوده و اثرات آن بایستی در نظر گرفته شود.
علی ذاکری احمد شانه ساززاده
سکوهای دریایی به منظور استحصال نفت و گاز احداث می شوند. با توجه به نفت خیز بودن کشور ایران و وجود سکوهای متعدد دریایی در منطقه خلیج فارس، مطالعه رفتار این نوع از سازه ها دارای اهمیت زیادی می باشد. بنابراین انجام مطالعات تحلیلی و طراحی بهینه آن ها موضوع بسیار مهم و قابل تأملی است. استفاده از سکوهای ثابت فلزی نوع شابلونی که معمولاً در محل آب های با عمق کم اقتصادی می باشد، در خلیج فارس مرسوم می باشند. سکوهای ثابت فلزی از سه قسمت اصلی پایه، عرشه و شمع های عمیق به عنوان نگهدارنده تشکیل شده اند. روش های مختلفی برای نصب این سکوها که در ساحل ساخته می شوند و جهت نصب به دریا حمل می شوند، وجود دارد. در مواقعی که سکو وزن بالایی داشته باشد و جرثقیل با ظرفیت بالا در دسترس نباشد، برای نصب سکو از روش آب اندازی استفاده می گردد. لذا یکی از مراحل مهم در طراحی و اجرای سکو های دریایی بررسی شرایط سکو در حالت آب اندازی میباشد بطوری که با انتخاب شرایط مناسب به آب اندازی، وزن سکو را می توان به مقدار قابل ملاحظه ای کاهش داد. در این پژوهش، در یک تحلیل پارامتری و با استفاده از نرم افزار تخصصی sacs، عوامل موثر در ایمنی و مقدار نیروهای اعمال شده بر سکو های شابلونی در حین آب اندازی مورد بررسی قرار می گیرند. بدین منظور دو مولفه ی اصلی حداقل فاصله سکو تا کف دریا در حین آب اندازی و حداکثر نیروی توزیع شده در سکو برای دو سکوی نفتی شابلونی با ارتفاع 81 و 75 متر، نصب شده در خلیج فارس متاثر از تغییر زاویه ی چرخش، آبخور بارج، اصطکاک جنبشی بین سکو و بارج، میزان شناوری، تاثیر جریان های دریایی و شکل هندسی مورد تحلیل قرارگرفته است. از مطالعه ی انجام شده بر تاثیر عوامل مذکور می توان نتیجه گرفت که پارامترهای زاویه چرخش اولیه بارج، مخازن شناوری و آبخور بارج به ترتیب بر روی نیروی اعمال شده به سکو در حالت آب اندازی تاثیر بیشتری دارند. فاصله ایمن سکو و بستر دریا به میزان مخازن شناوری وابسته بوده و در بسیاری از موارد مولفه تعیین کننده ای نیست. اصطکاک بین سکو و بارج و جریان های دریایی تاثیر گذار بر ایمنی عملیات هستند و ضروری است کنترل های فنی در یک عملیات جهت ایمنی سکو و بارج انجام گیرد. به طور کلی، اجرای کنترل شده و بهینه مرحله آب اندازی و اصلاح پارامترهای موثر بر آن علی الخصوص زاویه چرخش و شناوری، باعث طراحی بهینه و اقتصادی آن می گردد، به طوری که با در نظر گرفتن تمام شرایط بهینه پارامترهای مذکور نیروی اعمال شده به سکو در نمونه های مورد مطالعه در زمان شیرجه به مقدار قابل ملاحظه ای تا 20 درصد و وزن سکو تا 4 درصد کاهش می یابد.
نیما حاتمی الوقره حسین تاجمیر ریاحی
در این تحقیق تاثیر روش های مختلف انتخاب شتابنگاشت بر روی پاسخ لرزه ای قاب های خمشی بتن مسلح مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. روش های انتخابی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند به دو دسته ی کلی متناظر با پارامتر اپسیلون و روش های آیین نامه ای تقسیم بندی می شوند. دو پارامتر اصلی که در تمامی روش های انتخاب حضور دارند، بزرگی زلزله و فاصله تا منبع تولید زلزله می باشند. در روش اول و دوم انتخاب در کنار دو معیار اصلی، پروفیل خاک منطقه و پارامتر اپسیلون متناظر با پریود یک و دو ثانیه مد نظر قرار گرفتند. دلیل در نظر گرفتن پریود یک ثانیه این است که میانگین پریود قاب های مورد استفاده یک ثانیه می باشد و ورود سازه به ناحیه ی غیرخطی سبب افزایش دوره ی تناوب سازه می-گردد که مطابق نظر اکثر محققین و همچنین آیین نامه ها پریودی دو برابر پریود اصلی سازه مد نظر قرار می گیرد. در روش سوم انتخاب در کنار دو معیار اصلی، پروفیل خاک محل، مکانیسم گسیختگی و طیف هدف آیین نامه مورد استفاده قرار گرفتند. در روش چهارم، همان پارامترهای روش سوم مورد استفاده قرار گرفتند با این تفاوت که از ضرایب مقیاس جهت تطابق بهتر طیف میانگین مجموعه ی شتابنگاشت ها بر طیف هدف آیین نامه استفاده شد. در روش پنجم انتخاب نیز همان معیارهای روش سوم مد نظر قرار گرفتند با این تفاوت که یک معیار پراکندگی %50± در اطراف طیف هدف آیین نامه-ای در نظر گرفته شد. و نهایتا در روش ششم از روشی به نام حداقل سازی که توسط ریاحی و استکانچی پیشنهاد شده، استفاده گردید. قاب های مورد استفاده در این تحقیق، قاب های بتن مسلح چهار طبقه ی می باشند. شتابنگاشت های انتخابی به قاب ها اعمال شدند و نتایج در قالب دو دسته ی منحنی های شکنندگی فروریزش و حداکثر جابجایی نسبی طبقات مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. لازم به ذکر است که منطقه ی مورد نظر در این تحقیق منطقه ی los angeles bulk mail با خصوصیات جغرافیایی (latitude/longitude= 34.052°/118.244) می باشد. بررسی های انجام شده نشان داد که روش های آیین-نامه ای دارای پاسخ های غیر محافظه کارانه ای می باشند و همواره مقادیر پاسخ مربوط به این روش ها کم تر از روش های انتخاب متناظر با پارامتر اپسیلون و روش حداقل سازی است. با مقایسه ی پاسخ های سازه ای مربوط به قاب های با عرض دهانه ی یکسان و دارای دو سیستم باربر جانبی مختلف، این نتیجه به دست آمد که همواره سیستم باربر جانبی فضایی دارای مقاومت بالاتری نسبت به سیستم پیرامونی در برابر بارگذاری جانبی می باشد. افزایش عرض دهانه در قاب های با سیستم باربر جانبی یکسان سبب افزایش مقادیر جابجایی نسبی طبقات و به تبع آن فروریزش زودتر قاب خواهد شد. نکته ی دیگری که در این تحقیق تایید شد این است که در نظر گرفتن شاخص شکل طیفی موجب کاهش پراکندگی در مقادیر احتمال فروریزش نیز شده است. افزایش سطح خطر سبب افزایش مقدار شتاب طیفی حاصل از تحلیل تفکیک خطر در پریود یک ثانیه و همچنین دو ثانیه، افزایش مقدار پارامتر اپسیلون، کاهش فاصله تا منبع تولید زلزله و همچنین کاهش بسیار اندک بزرگی زلزله گشته است.
بابک خوانساریان حسین تاجمیر ریاحی
پل های کابلی ترکه ای از سازه های پیچیده با ترکیب متفاوتی از سختی، جرم و میرایی به شمار می آیند که البته به دلیل مسائل اقتصادی برای دهانه های بلند بسیار کارآمد می باشند. از طرف دیگر ماهیت پارامتریک زمین لرزه های حوزه ی نزدیک تاثیر بسیار زیادی بر پیچیده تر نمودن رفتار این پل های با انعطاف پذیری زیاد و پریود نوسان بالا خواهد داشت. به همین منظور در این تحقیق رفتار دینامیکی پل های کابلی ترکه ای در اثر خاصیت جهت پذیری پیش رونده در زمین لرزه های حوزه ی نزدیک مورد بررسی قرار گرفته است.
رهام نوبخت حسین تاجمیر ریاحی
اندرکنش خاک و سازه به عنوان یک پدیده ی پیچیده که می تواند اثرات متفاوتی بر روی رفتار لرزه ای سازه ها داشته باشد شناخته می شود، ولی با توجه به اعتقاد عمومی به اثرات مثبت آن در رفتار لرزه ای سازه ها، معمولاً از آن صرفنظر می شود. این در حالی است که اندرکنش خاک و سازه می تواند رفتارهای دینامیکی سازه را تغییر داده و این تغییرات در بررسی رفتار سازه ها می تواند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. امروزه ضرورت لحاظ نمودن اثرات اندرکنش بیش از پیش نمایان شده است و نسل جدید آیین-نامه ها بر در نظر گرفتن تمامی عوامل تأثیر گذار بر رفتار لرزه ای سازه ها از جمله اندرکنش خاک و سازه تأکید دارند. برای در نظر گرفتن این اثرات بر روی رفتار سازه ها روش های متفاوتی موجود می باشد که گستره ی بزرگی از روش های محیط پیوسته، اجزاء محدود و غیره را شامل می شود. در مطالعه ی پیش رو از روش تیر بر روی فونداسیون غیر خطی وینکلر به دلیل سادگی و دقت بالا استفاده شده است.