نام پژوهشگر: محسن سیفی
فاطمه حسن خانی عباس اقبالی
دوره ی معاصر عرب عصری است که اروپا با فرمانروایی برجهان عرب ،قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اعراب را در دست گرفته و به خوبی پی برده بود که دو عنصر هویتی و گرانبهای این قوم «دین» و «زبان» آن ها می باشد، لذا به طور غیر مستقیم و با شیوع افکار کاذب این عناصر را مورد هجمه قرار داد و با نشانه گرفتن میراث دینی و زبانی اعراب در پی رویگردانی مردم از توجه به ادب عربی قدیم ، ایجاد تفرقه و جدایی در ملت عربی – اسلامی و مبارزه با احیای اسلام بود ، بدین جهت با اهمیت دادن به هویت خویش و به هدف جلوگیری از نابودی آن ، به انتشار اندیشه ی جدایی قدیم از جدید پرداخت و عرب ها را از تمسک به هر گونه میراث، فرهنگ و سنت برحذر می داشت . ولی روشنفکران معاصر عرب، که شاهد تحلیل رفتن فرهنگ اصیل خود بودند ، دفاع از ملیّت عربی و حفظ سنت آباء و اجداد را بیش از پیش وظیفه ی خود می دانستند و با تمسک به میراث و سنت در برابر حرکت های منحرف استعمار ، انقلابی انسانی به پاکردند . در این رویارویی فرهنگی ابراز هویت اعراب بیشتر در قالب احیای میراث گذشته و پیوند آن با نیازهای زمان حال بیان می شد و ادیبان از شیوه های مختلفی مانند رمز ، نقاب ، اسطوره ، فراخوانی شخصیت ها و بینامتنی استفاده نمودند که در این نوشتار یکی از رایج ترین آن ها یعنی «تناص» یا «بینامتنی» مد نظر قرار گرفته شده است که پس از بررسی آراء صاحب نظران درباره ی این پدیده و ارائه ی تعریف جامعی از این اصطلاح نقدی ، به تبیین انواع تناص در ادب عربی و ارائه و تحلیل مصادیق آن در شعر شاعران معاصر پرداخته شده است و پس از آن با نگاهی گذرا بر شخصیت سه تن از شاعران برجسته ی سنت گرا (أمل دنقل ، محمود درویش و محمد مهدی جواهری ) جایگاه این پدیده در سروده های آنان بررسی و مصداق های انواع تناص در اشعار آن ها معلوم و تحلیل شده است .