نام پژوهشگر: رسول عمادی

بررسی رابطه فرسودگی شغلی با روحیه معلمان مدارس ابتدایی شهر خرم آباد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  فاطمه رستمی پور   سیروس قنبری

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین فرسودگی شغلی با روحیه معلمان مدارس ابتدایی شهر خرم آباد می باشد، به این دلیل که فرسودگی شغلی به عنوان یکی از عوامل اصلی در پایین آمدن روحیه و در نهایت کاهش کارایی کارکنان بالاخص حرفه معلمی عنوان شده است. برای توصیف متغیرهای مورد مطالعه و بررسی رابطه بین آن ها از روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. تعداد 300 نفر معلم (218 زن و 82 مرد)، به عنوان نمونه از میان کل جامعه آماری که شامل 1131 نفر معلم می باشد ( 847 زن و 284 مرد ) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی ساده و بر اساس جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان انتخاب شدند. داده ها با بهره گیری از پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون و پرسشنامه روحیه سنج ساخته شده توسط ثابتی جمع آوری شده و با استفاده از روش های آماری در حد، جدول، نمودار، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون t و تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شد .برای تعیین روایی و پایایی ابزار اندازه گیری از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی پرسشنامه ها از آلفای کرونباخ استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ 86 و برای پرسشنامه روحیه 90 به دست آمد. از نتایج به دست آمده از فرضیه های پژوهش، چنین استنباط می شود که فرسودگی شغلی معلمان کمتر از سطح متوسط قرار دارد و از روحیه بالایی برخوردارند، رابطه خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و فقدان موفقیت شخصی با روحیه شغلی معلمان معکوس می باشد و به طور کلی بین فرسودگی شغلی و روحیه معلمان همبستگی منفی و معنادار (435/0- = r) در سطح 1% وجود دارد. از لحاظ مقایسه فرسودگی شغلی و روحیه شغلی به لحاظ متغیرهای دموگرافیک نتایج پژوهش نشان داد به جزء مولفه جنسیت که مردان فرسودگی شغلی بیشتری و روحیه شغلی کمتری نسبت به زنان دارند، تفاوت آماری معنادار بین روحیه شغلی و فرسودگی شغلی معلمان از نظر سن ، سنوات خدمت و میزان تحصیلات مشاهده نشد.

بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری با سلامت روان و فرسودگی شغلی کارکنان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان همدان در سال 91-90
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  پریسا ویسی   سیروس قنبری

چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری با سلامت روان و فرسودگی شغلی کارکنان ادار? کل آموزش فنی و حرفه ای استان همدان در سال 91-90 انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه کارکنان ادار? کل آموزش فنی و حرفه ای استان همدان در سال 91-90 شامل 273 نفر (68 زن، 205 مرد) بوده که با استفاده از روش سرشماری تمامی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شد که بدین منظور از سه پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی کاری والتون، پرسشنامه سلامت روان (ghq-28) و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (mbi) استفاده گردید. روایی پرسشنامه ها براساس روایی محتوا و پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0، 88/0 و 82/0 محاسبه گردیده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی همچون ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، تحلیل رگرسیون چند متغیره، آزمون کالموگروف اسمیرونوف و آزمون تعقیبی lsd استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین کیفیت زندگی کاری و سلامت روان رابطه مثبت و معنادار (01/0> p و 492/0=r ) وجود دارد. بین کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنادار (01/0> p و 440/ 0- = r) وجود دارد. بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و سلامت روان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد که بیشترین ارتباط با توسعه قابلیت های انسانی و کمترین ارتباط با مولفه فضای کلی زندگی به دست آمد. بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد که بیشترین ارتباط با مولفه محیط کار ایمن و بهداشتی و کمترین ارتباط با مولفه فضای کلی زندگی به دست آمد. بین سلامت روان و فرسودگی شغلی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0 p< و 445/0- =r)، همچنین نتایج نشان داد که بین میزان کیفیت زندگی کاری، سلامت روان و فرسودگی شغلی کارکنان از نظر جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. واژه های کلیدی: کیفیت زندگی کاری، سلامت روان، فرسودگی شغلی.

بررسی میزان آشنایی دبیران راهنمایی شهر همدان با روش های تربیت اسلامی در سال تحصیلی 92-1391
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  محمد ورمزیار   احمد سلحشوری

این پژوهش با هدف بررسی «میزان آشنایی دبیران دوره ی راهنمایی شهر همدان با روش های تربیت اسلامی در سال تحصیلی 92-1391» صورت گرفته است. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی دبیران زن و مرد دوره راهنمایی شهر همدان می باشد که در سال تحصیلی 92-1391 در این دوره مشغول به تدریس بوده اند و تعداد کل آنها در دو ناحیه آموزشی مشتمل بر 1069 نفر(شامل 602 نفر زن و 467 نفر مرد) بوده است. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه تحقیق برابر با 282 نفر محاسبه گردیده و 159نفر زن و 123 نفر مرد براساس روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته ی 60 سوالی در زمینه ی سنجش میزان آشنایی با روش های تربیت اسلامی می باشد. برای سنجش روایی ابزار از روش سنجش محتوایی استفاده شده و برای سنجش پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن 96/0 محاسبه گردیده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی شامل؛ فراوانی، درصد، درصد تراکمی، میانگین و آزمون استنباطی t تک گروهی، t گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. مهم ترین نتایج تحقیق به شرح زیر است: میزان آَشنایی دبیران دوره ی راهنمایی شهر همدان با روش های تربیت اسلامی در حد خیلی زیاد بوده است. میزان آشنایی دبیران دوره ی راهنمایی شهر همدان با روشهای تربیتی اسلامی اعطای بینش، تغییر موقعیت، تکلیف به قدر وسع، تغافل و توبه در حد زیاد بوده است. همچنین میزان آشنایی دبیران زن و مرد با هم متفاوت بوده و دبیران زن بیشتر از دبیران مرد با روشهای تربیتی اسلامی آشنایی داشته اند. بین میزان آشنایی دبیران رشته های مختلف دوره ی راهنمایی با روش های تربیت اسلامی در بعد کلی و ابعاد چهارگانه آن یعنی روش اعطای بینش، روش تغییر موقعیت، روش تکلیف به قدر وسع و روش تغافل تفاوت معنادار وجود دارد اما در روش توبه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. کلیدواژه ها: « تربیت اسلامی، روش ها، آشنایی، دبیران راهنمایی. »