نام پژوهشگر: ابو علی وداد هیر
حسین ذلولی حسین بنی فاطمه
استیگما یک واقعیت اجتماعی است که افراد زیادی در جهان با آن مواجه اند. به طوری که یکی از شکافهای عمیق بین بیمار و درمان بوده و در شکل درمان و روند بهبودی بیماران سهم بسزایی دارد. داغ ننگ در هر جامعه ای وجود داشته و به اقتضای شرایط جامعه و افکار افراد جامعه به صور متفاوت تفسیر می شود. این تفاسیر در کنش متقابل افراد جامعه با فرد افسرده، بر نگرش بیمار به بیماری خود و واکنش وی به این شرایط موثر می باشند. داغ بر تمام جوانب زندگی نظیر یافتن منزل، شغل و بیمه سلامت تاثیر می گذارد و باعث دست دادن بخشی از اعتماد به نفس، عدم برقراری ارتباط با دیگران و اکراه بیماران در یاری طلبیدن از خدمات درمانی می شود. خانواده و اطرافیان مهمترین تاثیر را در فرایند داغ سازی دارند. مخرب ترین اثر استیگما، درونی سازی ذهنی چنین ارزش های منفی است. این تحقیق، افسردگی را به مثابه امری پزشکی شده و فرآیند داغ سازی را به مثابه یک مساله اجتماعی، از منظر برساخت گرایانه بررسی کرده است. بررسی فرآیندداغ سازی از نگاه خود بیماران و کشف انگاره های ذهنی آنان هدف اصلی این تحقیق بود و بعد جامعه شناسانه دا غ سازی در بیماران افسرده مهمترین قلمرویی است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش کیفی، روش جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق و برای تحلیل داده ها و استخراج یافته ها از روش نظریه بنیانی استفاده شده است. حجم نمونه 18 نفر از بیماران بستری در مرکز آموزشی درمانی رازی تبریز بودند که بعد از انجام مصاحبه با این تعداد به اشباع نظری رسیدیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که فرایند داغ سازی فرایندی است که در بستر جامعه و توسط کنشگران بصورت آگاهانه یا ناآگاهانه ساخته شده و هسته محوری آن بحران هویت افراد مبتلا به افسردگی می باشد. با بدست آمدن گزاره های ساختاری و فردی می توان چنین نتیجه گیری کرد که - ساختار جامعه در فرایند داغ سازی در افراد مبتلا به افسردگی تاثیر دارد. - خود فرد مبتلا به افسردگی در فرایند داغ سازی بیماری افسردگی نقش دارد. این دو گزاره در گزاره ای واحد در کنار هم قرار می گیرند - ساختار جامعه و خود فرد مبتلا به افسردگی در فرایند داغ سازی بیماری افسردگی نقش دارند.