نام پژوهشگر: سید احمد وکیلیان
سیدجواد موسویان احمد ضابطی جهرمی
برخی از روایت شناسان کوشیده اند تا به یک نظام واحد در خصوص نحوه ی بررسی «قصه های عامیانه» دست یابند و در نهایت موثرترین راه را پژوهش های ساختاری این قصه ها معرفی کرده اند. اگرچه فرمالیست ها، در ابتدا کار خود را بر روی قصه های عامیانه آغاز کردند؛ اما بسیاری از صاحب نظران سینما و تلویزیون، رویکردهای مطالعاتی خود را در این حوزه ها، معطوف به نظرات فرمالیست ها نمودند و به این نتیجه رسیدند که ساختار قصه های عامیانه قابل تعمیم به دیگر رسانه های روایت محور، همچون سینما و تلویزیون نیز هست. مجموعه پیوسته، یا سریال تلویزیونی به عنوان یکی از مهمترین و پر بیننده ترین قالب های روایتی در تلویزیون، طرفداران بسیاری دارد. تعدد شخصیت ها، قصه های تو در تو و دنباله دارِ آن از عوامل موثر در جذب مخاطب به شمار می رود. در این پژوهش سعی بر این است عناصر مشترک روایت بین یکی از مشهورترین قصه های عامیانه، یعنی «هزار و یک شب» و قالب سریال تلویزیونی بررسی و معرفی شود. هدف آن است تا برنامه سازان تلویزیون با ادبیات عامیانه ایران، به عنوان ذخایر فرهنگی و ادبی کشور در راستای تولیدات نمایشی بیش از پیش آشنا و ترغیب شوند. از آن جا که «هزار و یک شب» بنا به دلایل متعدد مناسب برای تولید قالب سریال است، این پژوهش رویکرد خود را معطوف به این فرم تلویزیونی نموده و سریال «روزی روزگاری» را به عنوان نمونه ی مطالعاتی خود برای این انطباق، بررسی و تحلیل انتخاب کرده است.