نام پژوهشگر: محمد جعفر تارخ
مصطفی مردی سید اسماعیل نجفی
چکیده هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین ابعاد مدیریت ارتباط با مشتری (crm) و قابلیتهای نوآوری درشرکت ایران خودرو می باشد. از بین ابعاد مختلف مدیریت ارتباط با مشتری، پنج بعد تسهیم اطلاعات، مشارکت دادن مشتری، همکاری بلند مدت، هفمکری در حل مشکلات و مدیریت ارتباط با مشتری فن آوری محور انتخاب شده اند تا رابطه آنها با قابلیت های نوآوری شامل نوآوری در محصول، نوآوری در فرآیند، نوآوری در امور اداری، نوآوری در فروش، نوآوری در بازاریابی و نهایتاً نوآوری در خدمات مورد سنجش قرار گیرد. اهمیت تحقیق خصوصاً از آنجا ناشی می شود که با افزایش حضور رقبا در کشور و رقابت فشرده بین آنها، حفظ مشتری به یک چالش بزرگ برای آنها تبدیل شده است. فصل اول با نگاهی کلی به موضوع مورد مطالعه آغاز شده و دیدگاهی کلی در ارتباط با موضوع تحقیق را ارائه می دهد. در فصل دوم به ادبیات و پیشینه تحقیق پرداخته می شود. لازم به ذکر است که در داخل کشور تحقیق مشابهی در این زمینه انجام نشده است. فصل سوم به روش شناسی تحقیق می پردازد. در فصل چهارم، تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از پرسشنامه هفت گزینه ای لیکرت که توسط مدیران و سرپرستان شرکت ایران خودرو تکمیل شده اند، با نرم افزار spss و آزمونهای آماری مربوطه انجام خواهد شد. در نهایت در فصل پنجم با نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات برای پژوهش های مشابه بعدی، تحقیق به پایان می رسد. یافته های تحقیق حاکی از آن می باشد که ابعاد پنجگانه مدیریت ارتباط با مشتری با قابلیت های نوآوری رابطه معنی داری داشته و تأثیر مثبتی بر روی آنها می گذارند.
سید سجاد طاهرزاده موسویان محمد جعفر تارخ
با گذر از تولید انبوه و کاهش شکاف بین تولید و مصرف، قدرت از واحدهای تولیدی به شبکه های توزیع، فروشگاه ها و خرده فروشی ها و پس از آن به مصرف کنندگان انتقال می یابد. با نگاهی به صنعت خرده فروشی و فروشگاه های زنجیره ای در دنیا، به راحتی می توان دریافت که این صنعت در سرتاسر جهان روز به روز در حال گسترش و مدرن تر شدن می باشد به گونه ای که چشم انداز و حاشیه ای امن برای سرمایه گذاران ایجاد کرده است. با این وجود، شاکله ی اصلی خرده فروشی در ایران هنوز به شکل سنتی جریان دارد و این صنعت همگام با افزایش تنوع محصولات، مدرنیزه و توسعه یافته نشده است. بازار فروشگاه های زنجیره ای در ایران را می توان بازاری بکر و دست نخورده نامید؛ بی دلیل نیست که افتتاح اولین هایپرمارکت (هایپراستار) در شهر تهران با چنین استقبال کم نظیری مواجه می شود. بازاری با چنان پتانسیل بالایی که علاوه بر ایجاد ارزش های اجتماعی من جمله اشتغال و کمک به تولید داخلی، توان بهینه سازی مصرف در سطح مصرف کنندگان و کاهش سطح عمومی قیمت ها دارد. در این پایان نامه بر آن هستیم که با استفاده از دانش مدیریت، بازاریابی و مالی، برنامه ی استراتژیک بازاریابی فروشگاه های زنجیره ای اتکا در استان بوشهر را تدوین نماییم. بدین منظور، با انجام مطالعات اولیه و جمع آوری داده های کیفی و کمی مورد نیاز در منابع اولیه و ثانویه ی موجود، بازار مصرفی استان بوشهر تحلیل گردید و سپس ضمن تشریح استانداردهای مدیریتی در حوزه ی مدیریت فروشگاه های زنجیره ای، برای هر بخش برنامه ای علمی و کاربردی ارائه شد. در این بین با بررسی فروشگاه های زنجیره ای موفق در سرتاسر دنیا، از فرآیندهای مدیریتی آنها در راستای بهبود برنامه ی فعلی، الگوبرداری گردید.