نام پژوهشگر: علی غبیشاوی
علی رحمانی عزیزالله طاهری
سازند آسماری اولین سنگ مخزن کربناته شناخته شده در دنیا و بزرگ ترین سنگ مخزن نفت در حوضه رسوبی زاگرس می باشد. این سازند در ناحیه فرو افتادگی دزفول و ایذه گسترش چشمگیری دارد و در جهات مختلف از نظر سنگ شناسی، هندسه رسوبی و زمان تشکیل تغییرات قابل توجهی دارد. بررسی روند این تغییرات به درک چگونگی تشکیل پلاتفرم آسماری و تکامل آن کمک شایانی می کند. یکی از مکان هایی که سازند آسماری در فاصله کم به طور ناگهانی تغییر رخساره می دهد، محدوده تاقدیس های خویز و بنگستان و میدان نفتی پارسی در مرز مشترک فروافتادگی دزفول و زون ساختمانی ایذه، می باشد. در این محدوده هم رسوبات حاشیه حوضه ( تاقدیس خویز) و هم رسوبات مربوط به بخش عمیق حوضه (تاقدیس بنگستان و میدان پارسی) وجود دارند. از این رو این منطقه، مکان مناسبی جهت بررسی روند تکاملی حوضه رسوبی آسماری می باشد. از طرفی گسترش جانبی انیدریت قاعده آسماری در جهت جنوب شرق به تاقدیس بنگستان محدود می شود (در این تاقدیس انیدریت قاعده ای به خوبی رخنمون دارد و به راحتی قابل دسترسی می باشد) و در تاقدیس خویز اثری از آن نمی باشد. همچنین در جنوب این تاقدیس (میدان نفتی پارسی) این انیدریت وجود دارد ولی در شمال آن ( کوه سفید ) این انیدریت گزارش نشده است (hart, 1970a). بنابراین تاقدیس بنگستان محل مناسبی برای مطالعه این انیدریت می باشد. انیدریت قاعده آسماری یک حادثه بوده و دارای ارزش زمانی می باشد که قابلیت انطباق دارد (van buchem et al., 2010). از این رو به دلیل نزدیکی این تاقدیس به میادین نفتی فرو افتادگی دزفول، مطالعه آن به انطباق این انیدریت در بر ش های زیر زمینی کمک شایانی می کند. در این تحقیق جهت نیل به اهداف فوق، سنگ چینه نگاری، زیست چینه نگاری، رخساره ها و محیط رسوبی، پالئواکولوژی و چینه نگاری سکانسی سازند آسماری در تاقدیس های خویز و بنگستان و میدان نفتی پارسی مورد بررسی قرار می گیرد. همانگونه که در مقدمه گفته شد هدف اصلی این پژوهش بررسی روند رسوبگذاری سازند آسماری در حاشیه حوضه ( تاقدیس خویز) و بخش عمیق حوضه ( کوه بنگستان و میدان پارسی) می باشد. جهت تحقق هدف فوق، موارد زیر در این مطالعه مد نظر قرار گرفت: - منطقه مورد مطالعه در محلی از حوضه رسوبی سازند آسماری واقع شده است که واحد های سنگ چینه ای قاعده آن متنوع می باشد. در تاقدیس بنگستان و میدان نفتی پارسی در قاعده سازند آسماری لایه انیدریتی معروف به انیدریت قاعده ای (basal anhydrite) وجود دارد و در قاعده سازند آسماری در تاقدیس خویز و تنگ بند تاقدیس بنگستان عدسی های ماسه ای دیده شده است. از این رو سنگ چینه نگاری سازند آسماری در این برش ها، مورد مطالعه دقیق قرار می گیرد. - ارتباط انیدریت قاعده آسماری با لایه های زیرین و فوقانی خود و همچنین چگونگی گسترش آن بعنوان یک لایه کلیدی ، مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین جایگاه آن از نظر چینه نگاری سکانسی در توالی مشخص شده و مرز معادل آن در برش های که این انیدریت وجود ندارد، تعیین می گردد. - همانگونه که قبلا گفته شد در قاعده سازند آسماری در تاقدیس خویز و تنگ بند تاقدیس بنگستان عدسی های ماسه سنگی دیده شده است. در این مطالعه جایگاه این ماسه سنگ ها در سکانس های رسوبی شناسایی شده، مشخص خواهد شد. - از زیست چینه نگاری جدید آسماریlaursen et al., 2009; van buchem et al., 2010) ) در منطقه مورد مطالعه استفاده می شود وکارایی آن مورد بررسی قرار می گیرد. - به منظور پی بردن به محیط رسوبی، جغرافیای دیرینه و نمودار سطح دریا، رخساره های میکروسکوپی شناسایی خواهند شد. - جهت انجام تطابق توالی های سازند آسماری در منطقه مورد مطالعه، چینه نگاری سکانسی و تعیین محل سطوح قابل تطابق از جمله سطوح حداکثر سیلابی (mfs) و مرز سکانس ها (sb) صورت خواهد گرفت. - با توجه به مطالعات چینه شناسی ایزوتوپ استرانسیوم (ehrenberg et al., 2007)، (daniel et al., 2008) و (van buchem et al., 2010) که برای سطوح حداکثر سیلابی و مرز سکانس ها، سن مطلق تعیین شده است، سکانس های این مطالعه از نظر سنی با آنها مقایسه خواهند شد. همچنین این سکانس ها با سکانس های صفحه عربی و حوضه اروپا نیز مورد مقایسه قرار خواهند گرفت.