نام پژوهشگر: عنایت اله فاتحی نژاد

شرح موضوعی ادبی قصیده لامیه و الفیه و رائیه الشیخ عبدالحسین شکر
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  مهری کرمی   مهدی مهدی عباسی

یکی از مشهورترین و برجسته ترین شاعران و ادیبان شیعه که نام خود را به واسطه اشعارش جاودانه ساخته شیخ عبد الحسین شکر است. او از شعرای شیعه نجف بود . تنها اثر وی دیوان شعری است که در بردارنده بیش از 50 قصیده است ، در باب مرثیه و در رثای اهل بیت (ع). مهارت شاعر در سرودن اشعار رثاء از لابه لای قصائد وی کاملاً مشهود است وی قصائدی نیز در مدح امام زمان(ع) سروده که خود تاریخی منظوم است. و بهره گیری از وجوه بلاغی و صنایع لفظی و معنوی نیز از دیگر ویژگی های قصائد او محسوب می شود . البته در این میان مدح حضرت علی (ع) و نیز رثای امام حسین (ع) جایگاهی ویژه دارد اما غالب شهرت وی به واسطه ی کثرت اشعار و سروده های او برای اهل بیت(ع) است که تا به امروز نیز در مجالس و محافل عمومی عزاداری حسینی خوانده می شود . و آوازه نیکی را برای او به یادگار گذاشته است. قصیده نخست (لامیه) با رثای امام حسین (ع) آغاز می شود ودر بخش دوم دیوان وی قرار گرفته است و سپس به فضائل و حوادث واقعه کربلا می پردازد و به بیان معجزات و کرامات بعضی از انبیا ء اشاره می کند. انگیزه اصلی من از انتخاب این موضوع علاقه و ارادت خاص به امام حسین (ع) است و همچنین ارائه اثری از آثار یک ادیب شیعه و شاعری از شیوخ نجف درعراق است. این پایان نامه شامل 4 فصل است. فصل اول: کلیات ، فصل دوم: زندگی نامه شاعر، فصل سوم: ترجمه و شرح قصیده و مباحث پیرامون آن ، فصل چهارم: نتیجه گیری . آنچه که حائزاهمیت است آن است که حادثه دلخراش کربلاءتا?ثیر مستقیمی در اشاعه اشعار رثاء داشته و موجب شکوفایی این نوع شعر و ظهور شاعران متعهد بسیاری در این عرصه شده است .

بررسی اشعار عبدالکریم الکرمی و جایگاه او در شعر فلسطین
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مختار مجاهد   عنایت اله فاتحی نژاد

عبدالکریم الکرمی ملقب به ابوسلمی یکی از شاعران برجسته فلسطین است. بسیاری از ادیبان و شاعران فلسطینی به دلیل کاربرد تصاویر شعری و تنوع سبک ها و اسالیب شعری، وامدار اندیشه، اسلوب و سبک شعری او هستند. موضوع اصلی کتاب های ابوسلمی فلسطین و اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن و نیز دغدغه های یک انسان متأثر از طبیعت و حوادث مربوط به آن است. عبدالکریم الکرمی شاعری ملی‏گرا است. او یکی از پایه گذاران شعر پایداری در سرزمین های اشغالی، است. شعر پایداری وی واکنشی در برابر عوامل تهدید کننده با محوریت دفاع از هویت سرزمینش فلسطین است. عبدالکریم الکرمی، به موضوع کودک فلسطینی و قضایای مربوط به او، به عنوان یکی از دغدغه های اصلی شعرش، می نگرد. او در شعرش به بیان رنج، درد، مشکلات، مصائب و بلاهای اجتماعی کودکان سرزمین فلسطین می‏پردازد. توجهی که او به کودکان فلسطینی و مسائل مربوط به آنها در شعرش دارد حاکی از امید شاعر به آینده روشن سرزمینش و آزادی آن به دست این کودکان است. عبدالکریم الکرمی، در خلق آثارش شاعری صادق است. زبان شعری او، زبانی ساده و صریح است و خیال شعریش سرشار از تصاویر سنتی واقعگرایانه و به دور از هرگونه ابهام و غموض است. مکتب شعری ابوسلمی کلاسیک صرف نیست بلکه ترکیبی از کلاسیک و رومانتیک است و در ظاهر کلاسیک اشعار او، روح رومانتیک دمیده شده است.

الموازن? بین المدرستین الرومانطیقی? و الکلاسیکی? المعاصر? فی وصف الطبیع?
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  رحیمه چولانیان   عنایت اله فاتحی نژاد

الملخص شغلت الطبیعه بنوعیها: الأرضیه منها و السماویه مکاناً بارزاً فی الأدب العربی، و ذلک لما لها من أثر مباشر و صله قویه بحیاه الإنسان و أحواله، و قد ظهرت هذه المکانه فی آثار الأدباء علی مرِّ العصور، فاستغرق ذلک من الشعر العربی القصائد العدیده معبراً عن مشاهد هذه الطبیعه و مواقف الإنسان منها. فاستمرَّ الشاعر العربی بوصف طبیعته مقتفیاً أثر الشعراء الذین سبقوه من العصور الماضیه، ولکن فی العصر الحاضر و بظهور المدارس المختلفه تغیّرت نظره الشعراء لطبیعتهم، فکان لکل مدرسه نظره خاصه نحو طبیعتها، فإذا کان الشاعر الکلاسیکی ینظر إلی الطبیعه فیصف جمالها و روعتها البادیین أمامه، فأنّ الشاعر الرومانسی ینظر الی نفس هذه الطبیعه فیصفها وصفاً آخر، حیث إنّه یبیّن إحساسه و خلجات نفسه و نوازع وجدانه من خلال وصفه للطبیعه، فهو من خلال هذا الوصف یرید أن یصل إلی هدف أو أهداف هی أسمی عنده من وصف الطبیعه المجرده. إذن غلبت النزعه الوجدانیه علی المدرسه الرومانسیه عند وصفها للطبیعه بحیث نری شعراءها یدمجون عواطفهم و أحاسیسهم بالطبیعه، و من ثمَّ یعبرون عمّا فی أنفسهم من خلال طبیعتهم، ولکن قد لا نری هذه الخصیصه فی المدرسه الکلاسیکیه بل بقی وصفهم مجرد وصف حسی لیس أکثر. لذا نری اختلافات قد ظهرت بین المدرستین فی وصفهما للطبیعه، مما أدی الی تمییز کل مدرسه علی حده، إضافه إلی ذلک نری مشترکات بین المدرستین فی وصفهم لطبیعتهم تتأثر بحیث بعض الأحیان المدرسه الکلاسیکیه بالمدرسه الرومانسیه فی وصفها لطبیعتها، و العکس یصدق فی هذا الأمر بالنسبه إلی المدرسه الرومانسیه.