نام پژوهشگر: محمد تقی کرمی
اسماعیل پرویزی علیرضا حسینی پاکدهی
این پژوهش به بررسی ارتباط بین استفاده از بازی های رایانه ای و هویت جنسیتی دختران نوجوان شهر فسا در استان فارس می پردازد. تحقیقات که تاکنون به انجام رسیده اند، بیشتر متمرکز بر تفاوت های دختران و پسران بوده اند و ضمن آن توصیفاتی نیز از استفاده دختران از بازی ارائه داده اند. اما این تحقیقات این واقعیت را نادیده انگاشته اند که در میان افراد یک جنس هم تکثر زیادی وجود دارد. به همین دلیل، تحقیق حاضر به مسئله بازی دختران به صورت مجزا پرداخته است. با توجه به این که بازی کردن با رایانه، فعالیتی مردانه محسوب می شود، این پژوهش تمایل دختران به بازی را بر اساس هویت جنسیتی آن ها توصیف و تبیین می کند. مقیاسی که برای سنجش هویت جنسیتی استفاده شده است ابزار هویت جنسیتی بم است که پاسخگویان را در چهار دسته مردانه، زنانه، فراجنسیتی و نامتمایز قرار می دهد. تحقیقات نشان داده اند که افرادی که دارای هویت فراجنسیتی هستند، احتمال این که فعالیت-های مربوط به جنس مخالف را انجام دهند، بیشتر است. این تحقیق با روش پیمایش و با استفاده از اطلاعاتی که با اجرای پرسشنامه در میان 258 نفر از دختران دانش آموز 14 تا 16 ساله به دست آورده است، نشان می دهد که افرادی که در هر یک از این گروه های هویتی جای می گیرند چه تفاوتی در وابستگی به بازی دارند. نتایج حاکی از آن بود که هویت جنسیتی با استفاده از بازی ارتباط دارد، به این ترتیب که میانگین وابستگی به بازی های رایانه ای در افراد دارای هویت فراجنسیتی بیشتر از دیگران و خصوصاً هویت زنانه است و این تفاوت، تفاوتی معنادار است. بعلاوه میزان وابستگی به بازی های رایانه ای با نمره هویت فراجنسیتی ارتباط مثبت و با نمره هویت زنانه ارتباط منفی دارد. انتخاب انواع مختلف بازی بعد دیگری از استفاده از بازی های رایانه ای بود که ارتباط آن با هویت جنسیتی اثبات گردید. متغیر دیگری که بر استفاده از بازی موثر تشخیص داده شد، تمایل به بازی در جمع است که بنا بر یافته های پیشین یکی از مشخصات اصلی بازی دختران در مقابل پسران است. احساس آزادی برای بازی که با عواملی چند از جمله نظارت والدین ارتباط دارد و پایگاه اجتماعی-اقتصادی افراد، دیگر متغیرهای موثر بر متغیر وابسته این تحقیق هستند.
فاطمه الحسینی طاهره قادری
در تحقیق حاضر به منظور گونه شناسی نگرش زنان مطلقه نسبت به طلاق- در شهر اراک- و با هدف شناسایی، گونه های مختلف نگرش زنان مطلقه نسبت به طلاق و تغییر احتمالی نگرش آنان، نسبت به طلاق و علل احتمالی مرتبط با این تغییر نگرش، سوال های اصلی تحقیق عبارت بودند از: 1- نگرش زنان مطلقه به طلاق چند گونه است؟2- آیا نگرش زنان مطلقه به طلاق تغییر کرده است؟3- تغییر نگرش احتمالی زنان مطلقه به طلاق با چه عواملی می تواند مرتبط باشد؟. در جهت پاسخ گویی به این سوالات با استفاده از روش تحقیق کیفی و مصاحبه عمیق، که ابزاری مناسب جهت رسیدن به هدف مذکور را در اختیار ما می نهد، از میان جامعه آماری تحقیق، که زنان مطلقه شهر اراک بود، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و دسترسی آسان، و با توجه به اشباع نظری در مورد نمونه ها، با بیست تن از زنان مطلقه مصاحبه گردید. درتحقیق پیش رو ارتباط پایگاه اجتماعی، اشتغال، حمایت شبکه اجتماعی، عاملیت در امر طلاق، داشتن تجربه طلاق در اطرافیان و داشتن مسئولیت پرورش ونگهداری فرزند، با نگرش زنان مورد بررسی قرار گرفت و گونه شناسی سه گانه ای، بر پایه نگرش زنان مصاحبه شده حاصل گردید .درگونه مثبت- مثبت(+ +)، در قبل و بعد از طلاق نگرشی مثبت به طلاق وجود داشت. در گونه منفی- منفی(- - )، نیز در قبل و بعد از طلاق نگرش زنان ثابت و منفی به طلاق بود.تنها گونه ای که نگرش آنها تغییر یافته بود، گونه منفی- مثبت( - +)، بود که در قبل از طلاق نگرشی منفی و در بعد از آن نگرششان نسبت به طلاق مثبت گشته بود. گونه مثبت- مثبت، شامل آن دسته از زنانی می شد که خود فاعل در امر طلاق بوده و همچنین فرزند یا فرزندانی نداشته اند و در صورت داشتن فرزند توانسته بودند حضانت آنان را بر عهده بگیرند. همچنین از حمایت اجتماعی والدین خود در هنگام ازدواج و طلاق برخوردار بودند، آنان همچنین توانسته بودند با یافتن شغل از عهده مخارج خود بربیایند.مصاحبه شوندگان در گونه منفی- منفی، از طرف شوهر مجبور به طلاق شده و همچنین نگرانی مسئولیت فرزند،گاه به دلیل عدم حضانت آنان و گاه به دلیل عدم تامین مخارجشان، را متحمل بوده اند،آنان همچنین از حمایت اجتماعی کمی برخوردار بوده اند..در گونه منفی- مثبت، مصاحبه شوندگان با توجه به عدم توانایی ادامه زندگی زناشویی اقدم به درخواست طلاق کرده اند. و بعد از طلاق با توجه به آرامش روانی بیشتر و حمایت اطرافیان توانسته اند. شغل هایی بیابند.آنان همچنین توانسته اند مسئولیت فرزندشان را خود بر عهده گرفته و از آنان حمایت کنند.همچنین در میان مصاحبه شوندگان،گونهُ منفی- منفی، فشارهای هنجاری را بیش از سایر گروه ها تجربه کرده است.
ماه گل عبدالله زاده مینایی محمد تقی کرمی
تحقیق حاضر، پژوهشی است که در زمینه تاثیر سرمایه نمادین بر خشونت خانگی انجام شده است. از نظر بوردیو، اهمیت سرمایه نمادین اینجاست که به اشکالی از تسلط میدان می دهد که وابستگی ایجاد کند، وابستگی به کسانی که سرمایه اجازه تسلط را به آنها داده است.در واقع صاحبان این سرمایه در موضع قدرت و تسلط قرار دارند. سرمایه نمادین، که محصول تغییر شکل رابطه قدرت به رابطه معنایی است، اثر خشونت غیرمادی اشکال دیگر سرمایه را بر وجدان ها مشخص می دارد؛ این سرمایه به نوعی معنای آشکار وجوه دیگر سرمایه اندوزی است. هر نوع سرمایه (اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی)( به درجات مختلف) مانند سرمایه نمادین عمل می کند(به طوری که شاید بهتر باشد، به دقیق ترین وجه از اثرات نمادین سرمایه سخن گفته شود). جامعه آماری این پژوهش زنان متاهل ساکن تهران بوده اند. هدف اصلی پژوهش شناخت رابطه بین سرمایه نمادین و خشونت خانگی در خانواده های تهرانی است. جهت رسیدن به این هدف با توجه به تاریخچه خشونت و بررسی مطالعات و تحقیقات و تئوری های مناسب جهت تبیین اهداف مورد نظر از روش تلفیقی( ترکیبی از روش کیفی و کمی) استفاده شده است. در بخش کمی، روش پیمایشی استفاده شده و پرسشنامه ای با 71 سوال توسط 385 زن متاهل تهرانی تکمیل شده است و اطلاعات بدست آمده توسط spss استخراج شده و یافته ها توسط آمارهای توصیفی و تبیینی به صورت جداول یک بعدی و دوبعدی و ضریب همبستگی ارائه شده است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و تعداد 15 مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شده است و با استفاده از جداول تماتیک و مقوله بندی اطلاعات، یافته ها از متن مصاحبه ها استخراج شده است. فرضیه اصلی این پژوهش این است که: بین سرمایه نمادین و میزان خشونت خانگی رابطه وجود دارد؛ هرچه سرمایه نمادین فرد بیشتر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد. که یافته ها نشان می دهد بین سرمایه نمادین (سرمایه های نمادین شده اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی) و میزان خشونت خانگی رابطه وجود دارد. این رابطه مستقیم و معکوس می باشد. یعنی هرچه سرمایه نمادین (سرمایه های نمادین شده اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی) افزایش پیدا می کند، خشونت خانگی( انواع خشونت اعم از فیزیکی، روانی، جنسی، اجتماعی و اقتصادی هم در میزان و هم در شدت) کاهش می یابد. اما نکته مهم این است که با افزایش سرمایه های نمادین شده، نوع خشونت از فیزیکی به روانی و اجتماعی تغییر پیدا می کند. به این معنی که مردانی که سرمایه نمادین آنها بالاست، بیشتر اعمال خشونت روانی می کنند.
جهان خورشیدیان محمد تقی کرمی
موضوع پژوهش مقایسه تأثیر انواع مادری بر اجتماعی شدن فرزندان در شهر تهران است. جامعه آماری این پژوهش کلیه نوجوانان 12 -18 ساله مناطق 2،6 و16 شهر تهران و افراد مورد مشاهده دختران و پسران این سنین هستند. هدف اصلی این پژوهش شناخت تأثیر انواع مادری دراجتماعی شدن فرزندان و بررسی اینکه مادران در تیپ های مختلف، چگونه فرزندان خود را اجتماعی می کنند و در آخر ارائه راهکارهای مناسب در جهت اجتماعی شدن بهتر فرزندان است. جهت رسیدن به اهداف خود، با توجه به مطالعات و تحقیقات وتئوری های مناسب جهت تبیین و بررسی انواع مادری و اجتماعی شدن، مبانی نظری مناسب انتخاب گردید. با توجه به مبانی نظری پژوهش، مدل نظری ارائه شد که در آن رابطه متغیر های مستقل یعنی انواع مادری(مادر خانه دار با تحصیلات بالا، مادر خانه دار با تحصیلات پایین، مادر شاغل با تحصیلات بالا و مادر شاغل با تحصیلات پایین) با متغیر وابسته یعنی اجتماعی شدن (الگو پذیری ، نظم پذیری ، همبستگی با جامعه و احساس استقلال و خودمختاری)، مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس مدل نظری سئوالات و فرضیه های تحقیق مطرح شدند. در 5 فرضیه این پژوهش احتمال وجود رابطه مستقیم بین انواع مادری و اجتماعی شدن فرزندان، بین انواع مادری و نظم پذیری فرزندان ، بین انواع مادری و همبستگی فرزندان به جامعه ، بین انواع مادری و احساس استقلال فرزندان و بین انواع مادری و الگو پذیری فرزندان مطرح شده است، با جمع آوری اطلاعات در قالب پرسشنامه از 384 نفر پاسخگو که با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای رسیدن به فرد نمونه، انتخاب شده بودند واستفاده از آزمون های آماری مناسب ، ضمن شناخت از جامعه مورد مطالعه به آزمون فرضیات پرداختیم. با توجه به اطلاعات جمع آوری شده تمام فرضیات پژوهش تأئید شدند و در پایان بر پایه نتایج به دست آمده پیشنهادات پژوهشگر برای اجتماعی شدن بیشتر فرزندان عنوان شده است. کلمات کلیدی: مادری، اجتماعی شدن، تحصیلات، اشتغال، الگو پذیری .
محمد خرم دل محمد تقی کرمی
سینمای دفاع مقدس، به عنوان مهمترین تجلی فرهنگی - هنری همسو با گفتمان انقلاب اسلامی، بیشترین قرابت را با فرهنگ پس از انقلاب داشته و در غالب این فیلمها، دین و ارزشهای دینی را دراشکال مختلف به تصویر کشیده است. از سوی دیگر با نگاهی اجمالی به تاریخ سه دهه ای این سینما می توان گفت که بهترین و تاثیرگذارترین فیلم های سینمای دفاع مقدس متعلق به حاتمی کیا و ملاقلی پور می باشد؛ و این در حالی ست که تاکنون تحلیلی در این زمینه صورت نگرفته است. هدف تحقیق حاضر، شناخت جلوه ها، سنجش میزان آنها، و ارائه ی طبقه بندی و شناسایی روند تغییرات بازنمایی جلوهای دین در فیلم های مذکور می باشد. بر همین اساس پرسش اصلی تحقیق عبارت است از: اشکال و میزان بروز و روند تغییرات در بازنماییهای دین در فیلم های مذکور چگونه بوده است؟ مفاهیم کلیدی تحقیق شامل بازنمایی، دین و سینمای دفاع مقدس است. در این مجال، «بازنمایی» به عنوان بازتولید معنا از طریق چارچوبهای گفتمانی و مفهومی بویژه از طریق نشانه ها و بویژه زبان مد نظر است. «دین» نیز تجربه وقوف در برابر امر قدسی همراه با احساس ترس، خشیت و جذبه تلقی شده است، و «سینمای دفاع مقدس» مجموعه ای از فیلمهای سینمایی است که موضوع اصلی آنها پرداختن به جنگ تحمیلی از زاویه قهرمانان دفاع مقدس باشد. روش تحقیق مذکور تحلیل محتوای کمی، جامعه آماری 20 فیلم، (حاتمی کیا 11 و ملاقلی پور 8) بر مبنای تعاریف عملیاتی دین در سه بعد نظری، فردی و نهادی – اجتماعی می باشد. برخی از نتایج مهم این تحقیق را می توان بدین نحو صورتبندی نمود: روند کاهش بازنمایی مضامین دینی در آثارحاتمی کیا که در دهه 60 شروع شده، با وجود وقفه ای در «آژانس شیشه ای» و «به نام پدر»، همچنان ادامه دارد.عمده مضامین در حوزه تصدیقیِ بعد نظری و حوزه احساسیِ بعد فردی است. در آثار ملاقلی پور شاهد افزایش بازنمایی مضامین دینی به استثنای دو فیلم «قارچ سمی» و «میم مثل مادر» هستیم. بازنمایی مضامین کنشی و احساسی متناسب و برابر است و در نسبت با حاتمی کیا، به گروههای اجتماعی بیشتر پرداخته است.
الناز دیانت فر [جعفر هزارجریبی
درحوزه رفاه اجتماعی بامجموعه ای ازمفاهیم سروکارداریم که صاحبنظران ومکاتب نیز،آن هاراموردبررسی قرارداده اند.مفاهیمی همچون آزادی،عدالت ،حقوق وبرابری که همواره مورد نیازبشربوده و مشخصه های اصلی رفاه رادرحوزه برنامه ریزی تبیین می کنند.اما بامشاهده این مفاهیم دربین مکاتب اصلی حوزه رفاه وبرنامه ریزی،یعنی لیبرالیسم وسوسیالیسم در می یابیم که به یک نظام پیوستاری به شکلی که تامین کننده نیازها درزمان هاومکان های مختلف باشد،نرسیده ایم وهمچنان انسان امروزبه دنبال دریافت معانی حقیقی آزادی،عدالت،برابری وحقوق می باشد.ازاین روبارجوع به قرآن به عنوان یک منبع دربرگیرنده وجوه فردی واجتماعی انسان ها مفاهیم مذکور رادریک مطالعه تطبیقی بین مکاتب لیبرالیسم وسوسیالیسم وقرآن به عنوان هدف اصلی این پژوهش موردتجزیه وتحلیل قراردادیم. این پژوهش به روش تحقیق کیفی انجام شده است.درتحقیق حاضرسعی شده باتوجه به حفظ ارتباط منطقی ونظم عقلانی کار،ازسه روش توصیف،تطبیق وتحلیل استفاده شود. گردآوری داده ها بااستفاده ازمطالعه اسنادی وکتابخانه ای انجام گرفته است. نتیجه حاصل ازبررسی مفاهیم موردنظردرقرآن ومقایسه وتحلیل آن ها درمکاتب لیبرالیسم وسوسیالیسم وقرآن نشان می دهد، قرآن درمورد برابری معتقداست که انسان ها ذاتا نابرابرند واین نابرابری مایه برتری نیست وتقواملاک برتری می باشد.درموردعدالت که باید براساس استحقاق افراددرنظرگرفته شود، معیارسنجش مبتنی بر قوانین اسلام است.حدود آزادی رانیزکه معتقدبه عدم وجود مانع درراه رسیدن به تکامل مادی ومعنوی است قوانین اسلام می داند.درضمن درارتباط بابحث حقوق که حقوق طبیعی مادی ومعنوی راشامل می شود وباتکالیف رابطه ای متقابل برقرار می کند،قرآن اصالت فردوجمع رانیزدرنظرمی گیرد.،بدین ترتیب مفاهیم آزادی،حقوق،عدالت وبرابری ازجنبه های فردی وجمعی دارای اهمیت است.ازآن جاکه انسان موجودی اجتماعی است،بنابراین نیازمندبه وجودحکومتی هستیم تاامکان تحقق برابری،آزادی،عدالت وحقوق درجامعه را فراهم کند.این درحالی است که لیبرالیست ها معتقدند انسان ها ذاتانابرابرندواین امرمایه برتری است.عدالت را نیز براساس استحقاق فرد که معیارمادی است می سنجد.آزادی رانیزصرفابه معنای عدم مانع درجهت تحقق خواسته های افراددرنظرمی گیردوحدودآن را تاجایی که مخل آزادی دیگران نشود تعریف می کنند.درمورد حقوق قایل به حقوق طبیعی مادی هستند که درآن حقوق مقدمبرتکالیف است.ازنگاه آن هافرداصالت دارد ومفاهیم تنهاازجنبه فردی اهمیت می یابد ومعتقدبه دخالت حداقلی دولت درارتباط بامفاهیم هستند.سوسیالیست ها درموردبرابری معتقدند انسان ها ذاتانابرابرند واین مایه برتری نیست.عدالت نیزبراساس نیازافراد بایدبرقرارشود.درموردحقوق معتقدند تکالیف مقدم برحقوق هستند.و ازنگاه آن هااصالت باجامعه است.مفاهیم هم ازجنبه اجتماعی دارای اهمیت می باشد..لذا معتقدبه دخالت دولت برای دفاع ازمنافع جمعی هستند.
نرگسس عابدی محمود شهابی
توانمندی مفهومی است که با مولفه هایی چون عاملیت، دسترسی به منابع، دستاوردها، مشارکت و آگاهی و........ تعریف می شود. هدف این پژوهش شناخت تأثیر مهاجرت شغلی شوهران بر میزان توانمندی همسرانشان در شهرستان لامرد می باشد. الگوی نظریمورد استفاده در این پژوهش نظریه ی توانمندی نایلا کبیر و نظریه ی توانا سازی سارا لا نگهمی باشد. پژوهش از نوع مطالعات توصیفی – تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و داده ها توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. فرضیات پژوهش در راستای اندازه گیری متغیرها تدوین شده اند. متغیر مستقل در این پژوهش مهاجرت شغلی شوهر و متغیر وابسته در این پژوهش توانمندی همسرانشان است که شامل قدرت تصمیم گیری، آزادی در رفت و آمد، تجربه ی خشونت از سوی شوهر، مشارکت اجتماعی، مشارکت اقتصادی، مشارکت سیاسی، دسترسی به آموزش، دسترسی به درآمد شوهر، دارایی منقول و غیر منقول، آگاهی سیاسی، آگاهی حقوقی و قانونی، میزان احساس تنهایی و افسردگی، احساس عزت نفس و خود اثربخشی می باشند. در این پژوهش توانمندی زنان در چهار بعد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و روانی مورد بررسی قرار گرفت نمونه ی آماری این پژوهش 384 نفر از زنان متأهل لامردی است که با استفاده از جدول مورگان و روشنمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. نتیجه ی آزمون فرضیات نشان داد مهاجرت شغلی شوهران بر میزان توانمندی همسرانشان تأثیر داشته است. به این معنی که مهاجرت شغلی شوهران باعث افزایش میزان توانمندی اجتماعی و میزان توانمندی اقتصادی همسرانشان شده است اما بر میزان توانمندی روانی و میزان توانمندی سیاسی آنان تأثیری نداشته است. یافته های این پژوهش نشان داد زنان دارای همسر مهاجر از لحاظ قدرت تصمیم گیری، تجربه ی خشونت شوهر،دارائی های منقول و غیر منقول، دسترسی به درآمد شوهر،آگاهی های حقوقی و قانونی، احساس افسردگی و تنهاییبا زنان دارای همسر غیر مهاجر تفاوت معنی داری دارند.
سمیرا حبیبی منفرد مهدخت بروجردی علوی
نهج البلاغه یکی از مهمترین کتب اسلامی است که به نظر می رسد در بعضی زمینه ها کمتر مورد علاقه و تحقیق قرار گرفته است. یکی از این زمینه ها علوم ارتباطات است . با توجه به اینکه خطبه و نامه یکی از مهمترین روشهای برقراری ارتباط با مخاطب می باشد و حضرت علی (ع ) نیز یکی از برجسته ترین خطیبان روزگار بوده اند، لذا بررسی اصول ارتباط موثر و کارکردهای ارتباطی که ایشان برای جذب مخاطب و ارائه مفاهیم با بیشترین اثر بخشی به کار برده اند، دغدغه و سوال محقق بوده است.
شیما حسن زاده محمد تقی کرمی
هدف: هدف اصلی از این تحقیق، بررسی نگرش افراد مطلقه به ازدواج است. این تحقیق با رویکردی کیفی انجام گرفته است. روش تحقیق:جامعه آماری در این پژوهش شامل افراد مطلقه ای است که سه سال یا کمتر سابقه زندگی مشترک دارند. نمونه گیری در تحقیق حاضر به صورت غیراحتمالی و تعمدی است و از مصاحبه عمیق برای گردآوری اطلاعات تحقیق استفاده شده است. نتایج: عواملی که به طور اساسی به عنوان متغیرهای تاثیرگذار در طلاق مورد بحث قرار گرفته است شامل موارد فراوانی است، ازجمله افرادی که در سنین پایین تر ازدواج می کنند احتمالا آن قدر پخته نشده اند تا نیازهای عاطفی و انتظاراتی را که برای آنها ارزشمند است درک کنند. طول مدت ازدواج ممکن است تحت تأثیر ادراک و میزان تحمل زوجین از مشکلات زندگی نیز قرار گیرد. موقعیتهای اجتماعی- اقتصادی متفاوت به دلیل ایجاد حمایت های خانوارگی متفاوت از جمله حمایت های مالی، آموزشی و شغلی نیز منجر به بروز مشکلات گوناگونی در زندگی زناشویی می شوند و حتی امکان دارد بروز این مشکلات منجر به طلاق نیز بشود. بر این اساس تنها یک عامل و یک بعد پاسخگوی عوامل تعیین کننده طلاق نیست، بلکه مجموعه ای از عوامل است که انحلال رابطه زناشویی را به همراه دارد. واژگان کلیدی: طلاق- آسیب اجتماعی- پیش انگاره های زوجین - خانواده- سن ازدواج - طول مدت ازدواج- موقعیت اقتصادی و اجتماعی
مجتبی بهرامی محمد تقی کرمی
امروزه سرمایه اجتماعی نقش بسیار مهم تر از سرمایه فیزیکی و انسانی در جوامع ایفا می کند و از این رو از نظر اغلب دانشمندان علوم اجتماعی و برنامه ریزان ، در غیاب سرمایه اجتماعی سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ناهموار و دشوار می شود . این تحقیق به بررسی تاثیر دینداری بر سرمایه اجتماعی در بین جوانان 15- 29 ساله شهرابهر می پردازد. برای مبانی نظری سرمایه اجتماعی از نظر یات بوردیو ، پاتنام، کلمن و فوکویاما استفاده شده است و برای مبانی نظری دینداری از نظریات آگوست کنت،مارکس،امیل دورکیم، ماکس وبر، پارسونز و آنتونی گیدنز بهره برده ایم. روش مطالعه در این تحقیق پیمایشی می باشد که از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ،جوانان 15- 29 ساله شهر ابهر و جمعیت نمونه 340 نفر تعیین شده است . که برای انتخاب آنها از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده کرده ایم. این پژوهش شامل 5 فرضیه می باشد که تاثیر ابعاد دینداری شامل بُعد اعتقادی ، مناسکی ، تجربی ، دانشی ، پیامدی به عنوان متغیر مستقل را بر سرمایه اجتماعی به عنوان متغیر وابسته ، بررسی می کند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که هر 5 فرضیه پژوهش با معناداری بالا تأیید گردید.