نام پژوهشگر: مهدی معینی کیا
بهناز بهرامی نسب مهران فرج اللهی
هدف: بسیارند آزمون هایی که توسط ناشران مختلف در سطوح بین المللی، ملی و منطقه ای در سراسر جهان توزیع می شوند . همه مدارس از این آزمون ها استفاده می کنند تا به کمک آنها اطلاعاتی درباره خصوصیات دانش آموزان و پیشرفت آنان به دست آورند. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آزمون های موسسات آزاد علمی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضیات دانش آموزان پایه دوم متوسطه اجرا شد . مواد و روش ها: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی بر روی نمونه ای به تعداد 212 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شاخه نظری (رشته ریاضی- فیزیک و علوم تجربی) در شهر سمنان انجام شد. از این تعداد 56 دانش آموز شرکت کننده و 156 دانش آموز غیرشرکت کننده در آزمون های موسسات آزاد بودند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل نمرات ریاضی ترم اول و ترم دوم دانش آموزان و پرسشنامه های: عزت نفس روزنبرگ، سیاهه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران، مهارت های مطالعه بیابانگرد، نگرش ریاضی معینی کیا، درک و فهم ریاضی محقق ساخته بود. پایایی پرسشنامه های فوق با ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب: 79 /0 ، 94/0 ، 91/0 و 76/0محاسبه شد. در نهایت داده های خام با استفاده از نرم ا فزار spss16 و آزمون آماری t مستقل دوگروهی برای مقایسه میانگین ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها: یا فته های این پژوهش نشان داد بین شرکت در آزمون و عزت نفس و درک مفاهیم ریاضی دانش آموزان تفاوت معنی دار وجود دارد، همچنین بین شرکت در آزمون و پیشرفت تحصیلی، نگرش ریاضی، مهارت های مطالعه و اضطراب امتحان تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت جزئی بوده و معنی دار نمی باشد. نتیجه گیری: آزمون ها بر پیشرفت تحصیلی، مهارت های مطالعه، اضطراب امتحان دانش آموزان تأثیر جزئی دا شته و بر درک مفاهیم ریاضی، نگرش ریاضی و عزت نفس دانش آموزان تأثیرگذار نبوده اند.
مهدی معینی کیا مهران فرج اللهی
این پژوهش به منظور ارائه ی مدلی برای شناسایی تاثیر کیفیت خدمات اصلی و پشتیبانی یادگیری از طریق راهبردهای انگیزش برای یادگیری بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان آموزش از دور انجام گرفت. روش پژوهش از نظر راهبرد اصلی: کمی؛ از نظر هدف: کاربردی؛ از نظر راهکار اجرایی: میدانی و اسنادی و از نظر تکنیک تحلیلی: توصیفی- زمینه یابی و توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان ترم سوم و بالاتر دانشگاه پیام نور ایران در نیمسال دوم سال تحصیلی 1389-1388، در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در رشته های مختلف با حجم تقریبی 700000 نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری این پژوهش تلفیقی از خوشه ای چند مرحله ای، طبقه ای و تصادفی بود. به همین منظور از بین استان های برخوردار، استان تهران؛ از بین استان های نیمه برخوردار، استان گیلان و از بین استان های محروم، استان اردبیل انتخاب و از بین استان های انتخابی نیز؛ دانشگاه پیام نور مرکز استان و یک مرکز یا واحد غیر از مرکز استان به شیوه ی تصادفی انتخاب شد. حجم نمونه ی کلی براساس جدول کرجسی- مورگان، با در نظر گرفتن خطای 05/0 = ?؛ و خوشه ای بودن روش نمونه گیری، قریب به 500 نفر در نظرگرفته شد که 476 پرسشنامه قابل تحلیل بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ و همکاران (1993) بازنویسی شده توسط دانکن و مک کیچی (2005) حاوی سه مولفه ی انگیزش (با پایایی88/0= ?)، راهبردهای یادگیری (با پایایی92/0= ?) و راهبردهای مدیریت منابع یادگیری (با پایایی77/0= ?) در قالب پانزده زیرمقیاس؛ و پرسشنامه ی کیفیت خدمات اداری-آموزشی (سروکوال با پایایی 96/0= ? در سطح موجود و 95/0= ? در سطح مطلوب)، پرسشنامه ی کیفیت خدمات کتاب خانه ای (لایب کوال با پایایی 96/0= ? در سطح موجود و 98/0= ? در سطح مطلوب)، کیفیت خدمات آموزشی اساتید (سروکوال با پایایی 96/0= ? در سطح موجود و 98/0= ? در سطح مطلوب)، پرسشنامه ی کیفیت خدمات مشاوره ای (سروکوال با پایایی 99/0= ? در سطح موجود و 99/0= ? در سطح مطلوب)، و پرسشنامه ی کیفیت خدمات الکترونیکی از طریق سایت (ای-سروکوال با پایایی 97/0= ? در سطح موجود و 95/0= ? در سطح مطلوب) استفاده شد. پیشرفت تحصیلی نیز در قالب معدل نیمسال قبل از اجرای آزمون و معدل کل از خود دانشجویان پرسیده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، آزمون فریدمن، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه مدل ورود، و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که وضعیت کیفیت در تمامی حوزه های خدمات و ابعاد آنها به گونه ی معنی داری پایین است. بالاترین میانگین شکاف به ترتیب مربوط به خدمات مشاوره ای، خدمات کتاب خانه ای، خدمات اداری-آموزشی، خدمات الکترونیکی از طریق سایت و در نهایت خدمات آموزشی اساتید بود. بین کیفیت خدمات در تمامی حوزه ها با پیشرفت تحصیلی و مولفه های راهبردهای انگیزش برای یادگیری رابطه معنی دار وجود دارد. کیفیت خدمات مورد مطالعه توان پیش بینی تغییرات پیشرفت تحصیلی و مولفه های انگیزش برای یادگیری را به گونه ی معنی دار داشتند. شاخص های برازندگی نشان داد که مدل ارائه شده، برازش مناسبی داشته و قابل تعمیم به جامعه بوده و کیفیت خدمات از طریق راهبردهای انگیزش برای یادگیری، تاثیر معنی داری بر پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان دارد.
الهام ابوالفضلی مهران فرج الهی
هدف این تحقیق بررسی نقش سبک رهبری در اراده، باورهای منطقی و مهارتهای ارتباطی مدیران مقاطع تحصیلی شهر اردبیل است . روش پژوهش علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل مدیران مدارس شهر اردبیل به تعداد 385 نفر بوده است که از بین آنها 196 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان انتخاب شد ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که در 4 نسخه مجزا (پرسشنامه سبک رهبری لوتانز با پایایی72% ،پرسشنامه سنجش اراده با پایایی80%، پرسشنامه سنجش باورهای منطقی با پایایی78% و پرسشنامه 18سنجش مهار ت های ارتباطی با پایایی64%)تنظیم شدند.در تحقیق حاضر برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون آنالیز واریانس دو عاملی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اراده مدیران دارای سبک های مختلف رهبری تفاوت وجود ندارد و همچنین بین اراده مدیران مونث و مذکر تفاوت بدست نیامد و در نهایت اراده ی مدیران به تفکیک مونث و مذکر در تعامل با سبک رهبری آنان تفاوت معنی داری ندارد.همچنین بین باور منطقی مدیران دارای سبک های مختلف رهبری تفاوت وجود ندارد و تفاوت معنی داری بین باور منطقی مدیران مونث و مذکر بدست نیامد و در نهایت باور منطقی مدیران به تفکیک مونث و مذکر در تعامل با سبک رهبری آنان تفاوت معنی داری ندارد. بین مهارتهای ارتباطی مدیران دارای سبک های مختلف رهبری تفاوتی مشاهده نشد و بین مهارتهای ارتباطی مدیران مونث و مذکر تفاوت بدست نیامد و در نهایت مهارتهای ارتباطی مدیران به تفکیک مونث و مذکر در تعامل با سبک رهبری آنان تفاوت معنی داری ندارد.
الهام شیروانی مهران فرج الهی
این پژوهش به منظور مقایسه یادگیری زبان انگلیسی در دو نظام آموزشی مجازی و سنتی و همچنین راهبردهای انگیزش برای یادگیری در این دو نظام انجام گرفت. محیط پژوهش، آموزشگاه کانون زبان ایران و جامعه ی آماری، تعداد220 نفراز زبان آموزان بودند که از بین آنها 36 نفر به عنوان زبان آموزان نظام مجازی و 74 نفر به عنوان زبان آموزان نظام سنتی در سه سطح ابتدایی و بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق روش نیمه تجربی بود. ابتدا از ایشان امتحان تعیین سطح به عمل آمد که به عنوان پیش آزمون در نظر گرفته شد و در پایان دوره پاییز 1390 از هر دو گروه امتحان پس آزمون گرفته شد. نمره پس آزمون در بخش های درک و فهم، شنیداری، واژگان و گرامر به عنوان ملاک پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته شد. و همچنین برای اندازه گیری راهبردهای انگیزش برای یادگیری، پرسشنامه راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ در اختیار ایشان قرار گرفت پرسشنامه شامل 81 گویه در قالب پاسخ دهی از نوع لیکرت 7 نمره ای است که سه زیر مولفه را به نام های مولفه انگیزشی (با 31 گویه)، مولفه راهبردهای یادگیری(با 31 گویه) و مولفه راهبردهای مدیریت منابع یادگیری(با 19 گویه) اندازه می گیرد. برای مولفه ی پایایی پرسشنامه از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) استفاده شد که پایایی مولفه ی انگیزش (88/0)، مولفه ی راهبردهای یادگیری (92/0) و مولفه ی راهبردهای مدیریت منابع (77/0) بدست آمد. نتایج امتحان و پرسشنامه های تکمیل شده با انجام آزمون t مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که زبان آموزان نظام آموزشی سنتی نسبت به نظام آموزشی مجازی در تمامی بخش های شنیداری، درک و فهم، واژگان و گرامر عملکرد بهتری دارند. در بین زیرمقیاس های مولفه های انگیزشی، میانگین انگیزش درونی، ارزش تکلیف، و باورهای کنترل یادگیری در بین زبان آموزان نظام مجازی از زبان آموزان نظام سنتی به گونه ی معنی داری بیشتر است اما میانگین انگیزه ی بیرونی زبان آموزان نظام سنتی بیشتر است. در زمینه راهبردهای انگیزشی و مدیریت منابع بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد.
مریم شهری مهدی معینی کیا
چکیده هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نقاشی درمانی بر مهارت های ارتباطی دانش آموزان دختر کمرو بود. روش و ابزار: روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش ، کلیه ی دانش آموزانی بودند که در مدارس راهنمایی دخترانه شهرستان اردبیل در سال تحصیلی91- 92 تحصیل می کردند، حجم جامعه آماری حدود 6452دانش آموز بود.نمونه ی آماری شامل چهار کلاس از یک مدرسه بود که به صورت تصادفی به گروه آزمایشی وکنترل تخصیص یافت.داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه کمرویی (پایایی پرسشنامه از طریق آلفا کرنباخ 8/0 و پایایی پرسشنامه به روش دو نیمه کردن 75/0)، و آزمون مهارت های ارتباطی (پایایی از طریق آلفای کرنباخ 92/0 و از طریق بازآزمایی90/0) جمع آوری شد.گروه آزمایشی، 8 جلسه 50 دقیقه ای، نقاشی درمانی در طی یکماه، دریافت کردند. گروه گواه برنامه درسی معمول را دریافت می کردند. در هر دو گروه از آزمون های کمرویی و مهارت های ارتباطی به عنوان پیش آزمون و آزمون مهارت های ارتباطی به عنوان پس آزمون استفاده شد.پس از انجام مداخله، میزان مهارت ارتباطی دانش آموزان کمرو مجددا اندازگیری و داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل واریانس تحلیل گردید. روش تحلیل: با توجه به اینکه طرح دارای دو گروه بوده و پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. لذا از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شده است. نتایج: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد که برنامه نقاشی درمانی به عنوان برنامه مداخله ای در افزایش مهارت های ارتباطی گروه آزمایشی موثر بوده است. همچنین نقاشی درمانی می تواند کنترل هیجانات و ابراز وجود کودکان کمرو را افزایش دهد. از دیگر یافته های این پژوهش این بود که برنامه نقاشی درمانی به عنوان یک برنامه مداخله ای در افزایش مهارت ادراک دیگرانِ گروه آزمایشی موثر می باشد. بحث و نتیجه گیری: کودکان دارای مشکلات ارتباطی در تعامل با همسالان خود در محیط مدرسه و در هنگام بازی مشکلات میان فردی زیادی را تجربه می کنند و همین مسئله باعث بروز رفتارهای منفی و گاهاً بزهکاری در این کودکان می شود.
رضا عباسی مهران فرج اللهی
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران در مورد موانع بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند تدریس و یادگیری بوده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی بوده و روش انجام آن توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق کلیه معلمان مقطع متوسطه ناحیه دو استان قم، در نیم سال اول سال تحصیلی92-1391 شامل 660 نفر می باشد، که از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده، و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 240 نفر بعنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، حاوی 42 سئوال بسته پاسخ می باشد. به منظور تعیین روایی از نظرات اساتید راهنما و مشاور استفاده گردید. میزان پایایی پرسش ها نیز از طریق روش آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار spss معادل 86% حاصل گردید. پرسشنامه دارای چهارمولفه(موانع ناشی از نیروی انسانی شامل11سئوال، برنامه ریزی-درسی11سئوال، امکانات10 سئوال و سیستم مدیریتی10 سئوال) می باشد. جهت تجزیه و تحلیل سئوالات پژوهش، شناسایی و طبقه بندی موانع از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی( آزمون tتک گروهی، فریدمن و تحلیل عاملی اکتشافی) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که موانع بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند تدریس و یادگیری به ترتیب: موانع ناشی از امکانات، برنامه ریزی درسی، سیستم مدیریتی و نیروی انسانی می باشند.
صونا فتاحی مهران فرج اللهی
این پژوهش قصد دارد تا از طریق تطبیق و مقایسه نظام آموزشی به خصوص در زمینه ی طول دوره ی تحصیل و مدت زمان و ساعات هفتگی برنامه ی درسی ومیزان کاربست فاوا در دوره ی ابتدایی در جمهوری اسلامی ایران،فرانسه، ترکیه وجمهوری آذربایجان با تجارب موفقیت آمیز این کشورها و همچنین نقاط ضعف و قوت موجود در ایران آشنا گردد و در انتها پیشنهاد هایی برای بهبود آن ارائه گردید. روش پژوهش،روش توصیفی –تحلیلی است وبه این منظوراز روش مطالعات تطبیقی با تکیه به روش جرج بردی استفاده شده است.اطلاعات مورد نیاز با مراجعه به اسناد و مدارک و منابع موجود و به شیوه ی اسنادی جمع آوری شده است. یافته ها ی تحقیق نشاندهنده ی اینست که در مورد طول دوره ی تحصیل،هر کدام از کشورها طول دوره ی خاصی را در نظر گرفته اند بخصوص دردو کشورترکیه و جمهوری آذربایجان که در کشور آذربایجان طول دوره تحصیل کمتر است و در کشور ترکیه طول دوره تحصیل نسبت به سه کشور دیگر بیشتر می باشد. در زمینه ی مدت زمان واقعی یا ساعات هفتگی برنامه ی درسی در دوره ی ابتدایی چهار کشور مذکور راهنمای برنامه ی درسی آنها نشان می دهد که در ایران در دروس زبان خارجه و کمک های اولیه و قوانین راهنمایی و رانندگی و مو سیقی که هیچ کدام در برنامه ی درسی ایران گنجانده نشده است تفاوتی چندانی در دروس دیگر دیده نشده است. در مورد میزان یا موارد استفاده از فاوا در مدارس ابتدایی چهار کشور فوق طرحهایی برای پیشرفت کشوردر این زمینه ارائه شده است. با توجه به اینکه بعضی کشورها از جمله فرانسه و ترکیه از سالها پیش اقدام به اجرای این برنامه ها در برنامه ی درسی خود نموده اند نسبت به کشور ما در وضعیت خوب قرار دارند.
ابراهیم آریانی قیزقاپان مهدی معینی کیا
این پژوهش به منظور بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی بر قابلیت های پژوهشی و کارآفرینی دانشجویان تحصیلات تکمیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نظر راهبرد اصلی: کمی؛ از نظر هدف: کاربردی؛ از نظر راهکار اجرایی: میدانی؛ از نظر تکنیک تحلیلی: توصیفی _ پس¬رویدادی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه های تهران، علاّمه طباطبائی، شهید بهشتی و دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 1393-1392، در رشته های مختلف با حجم تقریبی 20000 هزار نفر تشکیل می داد. روش نمونه گیری از نوع اتفاقی بود. حجم نمونه با توجّه به مدل کرجسی ¬_ مورگان، با در نظر گرفتن خطای 05/0 = ? قریب به 377 نفر در نظر گرفته شد که 308 پرسشنامه قابل تحلیل بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی شبکه های اجتماعی مجازی (با پایایی 66/0 = ?)، پرسشنامه ی قابلیت های پژوهشی (با پایایی 97/0 = ?) در قالب هشت مولفه ی توانایی انتخاب موضوع و تبیین مسئله ی تحقیق (با پایایی 90/0 = ?)، توانایی جست¬جوی تحت وب (با پایایی 75/0 = ?)، توانایی فیش برداری (با پایایی 66/0 = ?)، تبحر در نگارش علمی (با پایایی 83/0 = ?)، توانایی اجرای پژوهش و گردآوری داده ها (با پایایی 93/0 = ?)، توانایی طبقه بندی و تحلیل داده ها (با پایایی 91/0 = ?)، توانایی تدوین و تفسیر نتایج پژوهش و گزارش آن (با پایایی 94/0 = ?)، اخلاق پژوهشی (81/0 = ?) و پرسشنامه ی قابلیت های کارآفرینی (با پایایی 88/0 = ?) در قالب پنج مولفه ی استقلال طلبی (با پایایی 63/0 = ?)، ریسک پذیری (با پایایی 64/0 = ?)، کنترل درونی (با پایایی 93/0 = ?)، توفیق¬طلبی یا انگیزه ی پیشرفت (با پایایی 60/0 = ?) و خلاقیت (با پایایی 81/0 = ?) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس چند متغیره، آزمون موزس، آزمون یومان ویتنی، آزمون میانه، آزمون کروسکال والیس، آزمون جان خیر، آزمون اسپیرمن، آزمون خی دو، آزمون t دو گروهی مستقل و آنالیز واریانس دو عاملی تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که تأثیر تعامل بین جنسیت و کاربست شبکه های اجتماعی مجازی بر قابلیت پژوهشی (0/34=f(1,303) ، =0/55>0/05) و کارآفرینی (38/3=f(1,303) ، =0/06>0/05) دانشجویان معنی دار نیست. اما تأثیر جداگانه ی کاربست شبکه های اجتماعی بر قابلیت پژوهشی (13/12=f(1,303) ، =0/001<0/05) معنی دار است. هم¬چنین تأثیر تعامل بین جنسیت و نوع کاربست شبکه های اجتماعی مجازی بر قابلیت پژوهشی (45/2= f(2,246) ، =0/088>0/05) و کارآفرینی (06/2= f(2, 246) ، =0/129>0/05) دانشجویان معنی دار نیست.
محمد مهدی بابائی منقاری مهدی معینی کیا
هدف پژوهش حاضر شناسایی رابطه بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه می باشد. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است، جامعه آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان رشته ریاضی و فیزیک مقطع متوسطه شهرستان آمل باحجم 2958 نفر می باشد. از بین جامعه آماری بر اساس فرمول کوکران با لحاظ 05/0 = α و مقدار خطای قابل قبول 05/0 و 5/0= p=q؛ تعداد 339 نفر دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید که پرسشنامه برگشتی از تعداد 331 نفر قابل تحلیل بود. فرضیه پژوهش عبارتند از: 1- بین مولفه های راهبردهای انگیزشی با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجوددارد. 2- بین مولفه های راهبردهای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجوددارد. 3- بین مولفه های راهبردهای مدیریت منابع با یادگیری ریاضی دانش آموزان متوسطه رابطه وجود دارد. 4- بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری با یادگیری ریاضی دانش آموزان رابطه وجود دارد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزش برای یادگیری جهت بررسی میزان راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع یادگیری استفاده شد. این پرسشنامه، توسط (پینتریچ و همکاران، 1993) ساخته شد و توسط دانکن و مک کیچی (2005) بازنویسی شد .روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام بود. یافته های پژوهش نشان داد که: بین راهبردهای انگیزشی شامل (ارزش تکلیف، باورهای کنترل یادگیری، اضطراب امتحان، خودکارآمدی، جهت گیری درونی هدف و جهت گیری بیرونی هدف) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ی معنی داری وجود دارد. سهم ارزش تکلیف (285/0= β) و جهت گیری بیرونی هدف (195/0= β) در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است. اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود. بین راهبردهای یادگیری شامل (تکرار و مرور، سازمان دهی، بسط معنایی، تفکر انتقادی و خودتنظیمی) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ی معنی داری وجود دارد. سهم تکرار و مرور (308/0=β) در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود. بین راهبردهای مدیریت منابع یادگیری شامل (مدیریت زمان و مکان مطالعه، تنظیم تلاش، یادگیری از همدرسان و کمک طلبی) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ی معنی داری وجود دارد. سهم مدیریت زمان و مکان مطالعه (297/0= β) در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود. بین راهبردهای انگیزش برای یادگیری شامل (راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و راهبردهای مدیریت منابع یادگیری) با یادگیری ریاضی دانش آموزان در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ی معنی داری وجود دارد. سهم راهبردهای انگیزشی (407/0= β) در پیش بینی میزان یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار است اما سهم بقیه متغیرها در پیش بینی یادگیری ریاضی دانش آموزان معنی دار نبود
هایده کریمی یوسفی عادل زاهد
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی کیفیت زندگی کاری در مدرسه و خودکارآمدی با اشتیاق به مدرسه در بین دانش آموزان دختر انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1392-1391 می باشد. نمونه پژوهش شامل 360 دانش آموز می باشد که با توجه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان مدارس ناحیه 1 و 2 شهر اردبیل انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری در مدرسه، خودکارآمدی و اشتیاق به مدرسه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از روش های کالموگروف اسمیرنف، t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین متغیرهای اشتیاق به مدرسه، کیفیت زندگی کاری در مدرسه و خودکارآمدی از میانگین های نظری به گونه ای معنادار بالاتر است. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که کیفیت زندگی کاری در مدرسه و خودکارآمدی با اشتیاق به مدرسه دانش آموزان رابطه ی معناداری دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که کیفیت زندگی کاری در مدرسه و خودکارآمدی توان پیش بینی اشتیاق به مدرسه دانش آموزان را داراست.
سمیه ولیان مهدی معینی کیا
چالش اصلی سازمان ها،درکمدیریتدانشوچگونگیپیاده سازی آن است و بزرگ ترین آرزوی سازمان-هاتعریفیکسیستممدیریتدانشمناسبوادارهآنبهیکروشموفقاست. هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در آموزش عالی است. با توجه به اینکه هدف پژوهش؛ توصیف، تحلیل و ترکیب تحلیل¬های ارائه شده در زمینه¬ی عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در آموزش عالی است روش این پژوهش از نوع فراتحلیل است. جامعه¬ی آماری پژوهش حاضر را آثار مکتوب اعم از پایان¬نامه¬ها و پژوهش¬هاومقالاتمندرجدرسایت¬ها که در بین سال¬های 92-85 به موضوع مدیریت دانش در آموزش عالی پرداخته اند تشکیل می¬داد. از بین آثار انجام شده و موجود در سامانه اسناد و مدارک علمی ایران (ایرانداک) و پایگاه مجیران، تعداد 34 اثر به عنوان نمونه قابلیت ورود به فراتحلیل را داشتند. ملاک ورود دارا بودن حداقل 50 درصد شرایط مورد نظر (همچون روایی و پایایی مناسب، روش نمونه گیری و آماری صحیح، فرضیه و سوالات مناسب با موضوع پژوهش، محاسبه اندازه اثر و سطح معناداری) بوده است.اطلاعات جمع آوری شده از اسناد و پژوهش های مور نظر با استفاده از فرمول نویسی در محیطexcel (برای انجام محاسبات آماری فراتحلیل)، و همچنیننرم افزارspssتجزیه و تحلیل شدند. یافته¬های پژوهش نشان داد که ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری اطلاعات،منابع انسانی و رهبری بر استقرار مدیریت دانشدر آموزش عالی تأثیر داشته و نقش آن¬هامعنی دار است.
ابراهیم شاکری زنگیر عادل زاهد بابلان
هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین راهبردهای مدیریت تعارض و مهارتهای ارتباطی مدیران با سلامت سازمانی مدارس متوسطه می باشد. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران مقطع متوسطه شهرستان گرمی به تعداد 140 نفر (35 زن و 105 مرد) بوده تشکیل داد. با توجه به حجم جامعه و بر اساس جدول کرجسی - مورگان نمونه ای به حجم 103 نفر (25 زن و 78 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت تعارض رابینز (1991)، مهارتهای ارتباطی مدیران بارتون (1990) و سلامت سازمانی مدارس متوسطه هوی و تارتر (1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و فراوانی) و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین راهبردهای مدیریت تعارض، راهبرد راه حلگرایی و راهبرد عدم مقابله با سلامت سازمانی مدارس همبستگی منفی، اما با راهبرد کنترل همبستگی مشاهده نشد. بین مهارت های ارتباطی مدیران (کلامی، شنود و بازخورد) با سلامت سازمانی مدارس همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. راهبردهای مدیریت تعارض، مهارتهای ارتباطی مدیران بالاتر از متوسط و سلامت سازمانی مدارس در حد متوسط ارزیابی شد. راهبرد راه حلگرایی، راهبرد عدم مقابله و مهارت شنود بیشترین تأثیر را در پیش بینی سلامت سازمانی مدارس دارند. اما راهبرد کنترل، مهارت کلامی و مهارت بازخورد توان پیش بینی سلامت سازمانی مدارس را نداشته است و بطور کلی 28 درصد واریانس سلامت سازمانی مدارس را راهبردهای مدیریت تعارض و 22 درصد آن را مهارت¬های ارتباطی مدیران تبیین می¬نماید.
بهمن چارکداری علی خالق خواه
هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط ابعاد شخصیتی و انگیزش تحصیلی با پیوند به مدرسه در دانش آموزان دوره متوسطه بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شهرستان اشنویه (1061 نفر) تشکیل می دهند که از بین آن ها با استفاده از جدول کرجسی مورگان تعداد 292 دانش آموز به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه ویژگی های شخصیتی کاستا و مک کرا، انگیزش تحصیلی هارتر و پیوند به مدرسه رضایی شریف استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی و رگرسیون همزمان استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که از بین پنج عامل عمده شخصیت، روان رنجورخویی به طور منفی و معنادار (0/0234-=r) و برون گرایی (0/305=r)، توافق پذیری (0/167=r) و وجدانی بودن (0/403=r) به طور مثبت و معنادار در سطح 0/001 با پیوند به مدرسه در ارتباط بودند. همچنین انگیزش درونی دارای رابطه مثبت و معنادار (0/481=r) در سطح 001/0 با پیوند به مدرسه بود. از سوی دیگر آزمون رگرسیون نشان داد ابعاد شخصیتی و انگیزشی توانایی پیش بینی 0/31از واریانس پیوند با مدرسه را دارا می باشند.
زینب مرادی علی خالق خواه
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک دلبستگی، هیجان¬خواهی و هوش هیجانی در رضایت زناشویی همسران سازگار و ناسازگار بود. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین 35-25 ساله اردبیلی بود که دچار مشکل بودند و به سازمان بهزیستی و اداره دادگستری مراجعه کرده و زوجین 35-25 ساله ای که دچار مشکل نبودند و برای اخذ خدمات به بهزیستی مراجعه کرده بودند. از بین این مراجعین، به روش تصادفی ساده 30 زوج ناسازگار و 30 زوج سازگار به¬عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، پرسشنامه هیجان¬خواهی زاکرمن و پرسشنامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ. برای تحلیل داده¬ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج به¬دست آمده نشان داد که بین سبک دلبستگی و مولفه¬های آن با رضایت زناشویی در همسران سازگار رابطه¬ای وجود ندارد، بین هیجان¬خواهی و رضایت زناشویی در همسران سازگار رابطه¬ای وجود ندارد اما در بین مولفه¬های هیجان¬خواهی تنها بین تجربه خواهی با رضایت زناشویی در همسران سازگار رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی در همسران سازگار رابطه وجود دارد و از بین مولفه¬های هوش هیجانی، تنها خودآگاهی با رضایت زناشویی در همسران سازگار رابطه مثبتی دارد. از بین مولفه¬های سبک دلبستگی، تنها دلبستگی ایمن با رضایت زناشویی در همسران ناسازگار رابطه منفی دارد. بین هیجان¬خواهی با رضایت زناشویی در همسران ناسازگار رابطه¬ی منفی وجود دارد و همچنین بین هوش هیجانی و مولفه¬های آن با رضایت زناشویی در همسران ناسازگار رابطه¬ای وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی (412/0=?) و تجربه¬خواهی (352/0-=?) توان تبیین رضایت زناشویی را به گونه معنی¬داری در همسران سازگار دارا هستند. همچنین تجربه¬خواهی (713/0-=?) و سبک دلبستگی (365/0-=?) توان تبیین رضایت زناشویی را به¬گونه معنی داری در همسران ناسازگار دارا هستند.
محبوبه جمالیان عادل زاهد
هدف از انجام این پژوهش تعیین ارتباط سبک دلبستگی وراهبرد مدیریت تعارض معلمان با اثربخشی مدیریت کلاس درس مدارس متوسطه استان اردبیل می باشد. جامعه آماری این تحقیق را تمامی دبیران شاغل در مدارس متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 93-1392 مشتمل بر1447نفر(756 زن و 691 مرد) بود و از میان این تعداد 300نفر براساس جدول کرجسی- مورگان و به روش نمونه¬گیری تصادفی چند مرحله¬ای انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی ازنوع همبستگی است و برای جمع¬آوری داده¬ها از پرسشنامه سبک دلبستگی هازن و شیور(1990)، مدیریت تعارض پونتام و ویلسون(1989) و اثربخشی دبیران در مدیریت و انضباط کلاس درس ایمار و هیکمان(1991)بهره گرفته شده است که روایی صوری براساس دیدگاه صاحبنظران مورد تایید واقع گردید و پایایی این پرسشنامه¬هابااستفاده از آلفای کرونباخ، به ترتیب سبک دلبستگی ایمن74/0، اجتنابی72/0 و سبک دوسوگرا72/0 و راهبرد اجتنابی55/0؛ کنترل 74/0 و راه¬حل مداری 72/0 و مولفه¬ی انضباط و مدیریت و کلاس درس77/0، تاثیرات خارجی 75/0 و اثربخشی آموزش شخصی 74/0 محاسبه شده است.و جهت تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش¬های آماری توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و tتک نمونه¬ای) و با نرم¬افزار20spssاستفاده شدکه براساس نتایج بدست آمده: از بین سبک¬های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی پیش بینی-کننده مناسبی برای اثربخشی مدیریت کلاس درس معلمان است. سبک دلبستگی ایمن با اثربخشی مدیریت کلاس درس رابطه مثبت و معنی-داری دارد ولی سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا رابطه منفی و معنی¬داری دارد. و از بین راهبردهای مدیریت تعارض، راهبرد راه¬حل مداری پیش بینی¬کننده مناسبی برای اثربخشی مدیریت کلاس درس دبیران است. و بین راهبرد راه حل¬مداری با اثربخشی مدیریت کلاس همبستگی مثبت معنی¬دار وجود دارد. ولی، بین راهبردهای کنترل و اجتناب با اثربخشی مدیریت کلاس درس رابطه منفی معنی¬داری وجود دارد.
آتنا عباسی مهدی معینی کیا
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قصه¬گویی در نشاط و سازگاری اجتماعی دانش¬آموزان دوره¬ی دبیرستان صورت گرفت. جامعه¬ی آماری شامل کلیه¬ی نوجوانان عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر مشهد بود که از آن نمونه¬ای به حجم36 نفر به شیوه¬ی در دسترس انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. به منظور جمع¬آوری داده¬ها از دو پرسشنامه¬ی شادکامی آکسفورد و سازگاری دانش¬آموزان استفاده شد که در ایران از پایایی و اعتبار مناسبی برخوردار هستند. طرح پژوهش از نوع نیمه¬آزمایشی بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه¬ی 40 دقیقه¬ای مورد قصه¬گویی قرار گرفتند. در پایان نیز نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نشاط(05/0> p و 5/18= f) و سازگاری اجتماعی (05/0 > p و 35/4= f) دو گروه آزمایشی و کنترل در پس¬آزمون تفاوت معناداری وجود دارد.
رقیه حسین زاده مسعود مرادی
پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه بلوغ عاطفی ودرگیری شغلی با فرسودگی شغلی معلمان دوره متوسطه شهرستان گرمی صورت گرفته است. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. با توجه به محدود بودن جامعه آماری،نمونه آماری(n=150) از تمامی جامعه مورد آزمون صورت گرفته است.ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه بلوغ عاطفی یاشورسینک وبهارگاوا، پرسشنامه فرسودگی شغلی معلمان مزلاج وپرسشنامه درگیری شغلی لاداهل وکنجرمی باشد. تحلیل ها براساس آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی ساده صورت گرفته است. با توجه به هدف پژوهش تحلیل ها نشان می دهد بین بلوغ عاطفی ودرگیری شغلی رابطه معنی دار ومعکوس وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل ها نشان می دهد میزان بلوغ عاطفی و درگیری شغلی درپیش بینی فرسودگی شغلی موثر بوده است. بنابراین نتیجه می گیریم که پژوهش حاضر می تواند برای پیش گیری از فرسودگی شغلی معلمان و دربالا بردن سطح آموزش کشور و بهره وری بیشتر فعالیت های آموزشی موثر واقع شود.
مرضیه سرباز نجف آبادی مهدی معینی کیا
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه تعارض کار-خانواده و کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی کارکنان شرکت گازسوزان نجف آباد بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را 1200 نفر از کارکنان شهرک صنعتی نجف آباد در سال 1392 تشکیل می داد. از میان این تعداد نمونه ای به حجم 300 نفر با استفاده از جدول کرجسی مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1993)، پرسشنامه تعارض کار-خانواده نت مه یر (1996) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1975) بود. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss-21 در دو سطح آمار توصیفی با استفاده از شاخص های آماری نظیر فراوانی، میانگین و انحراف معیار به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و در سطح آمار استنباطی متناسب با سطح سنجش داده ها و مفروضات آماری از روش ضریب همبستگی پیرسون، روش تحلیل رگرسیون چندمتغیری و t تک نمونه ای استفاده به عمل آمده است. نتایج تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری و تعهد سازمانی رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. بین تعارض کار-خانواده با تعهد سازمانی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد و همچنین بین تعهد سازمانی و مولفه های کیفیت زندگی کاری همبستگی مثبت معناداری وجود دارد و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که مقیاس های تعارض خانواد کار و کیفیت زندگی کاری به گونه ی معنی داری توان پیش بینی تعهد سازمانی را به میزان 16 درصد دارا هستند و مقیاس های تعارض خانواده-کار و کار-خانواده به طرز معنی داری توان تبیین واریانس تعهد سازمانی را به میزان 10 درصد داراست و زیرمقیاس های مولفه ی کیفیت زندگی کاری به گونه ی معنی داری توان تبیین واریانس تعهد سازمانی را به میزان 37 درصد دارا هستند.
سیده سمیرا میرفرجود مهدی معینی کیا
هدف از این پژوهش، ارائه مدلی برای مهارت، نیاز و نگرش دبیران به فاوا و کاربست آن در جریان تدریس با میانجی کیفیت خدمات فناوری در مدارس هوشمند بودداده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و روش های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره به روش ورود، و مدل معادلات ساختاری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که رابطه ی مهارت، نیاز، نگرش و کیفیت خدمات فناوری با کاربست فناوری رابطه ی مثبت و معنادار است. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که از میان متغیرها مهارت، نیاز و کیفیت خدمات پیش بین معناداری برای کاربست فناوری هستند.همچنین خروجی به دست امده از نرم افزار لیزرل حاکی از برازش عالی مدل است و نتایج بیانگر این بود که مهارت دبیران به فاوا ، اثر مستقیم و غیر مستقیم بر کاربست فناوری دارد اما نیاز دبیران به فاوا بر کاربست معنی دار نیست. همچنین نگرش دبیران به فاوا اثر غیر مستقیم بر کاربست دارد.
جواد تقوی حبیب ابراهیم پور
هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین توسعه حرفه ای و جو یادگیری سازمانی با رفتار نوآورانه معلمان مدارس ابتدایی می باشد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج به دست آمده نشان داد که میزان توسعه حرفه ای معلمان، جو یادگیری سازمانی و رفتار نوآورانه معلمان از حد متوسط به گونه ی معنی دار بالاتر است و روابط مثبت معناداری بین توسعه حرفه ای و ابعاد توسعه حرفه ای با رفتار نوآورانه معلمان وجود دارد. همچنین رابطه ی مثبت معناداری بین جو یادگیری سازمانی با رفتار نوآورانه معلمان وجود دارد. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که توسعه ی حرفه ای معلمان و جو یادگیری سازمانی پیش بین معنادار رفتار نوآورانه معلمان است. در واقع ( 34) درصد از واریانس کل متغیر رفتار نوآورانه معلمان از طریق توسعه ی حرفه ای و جو یادگیری سازمانی قابل پیش بینی است. سهم توسعه ی حرفه ای در پیش بینی رفتار نوآورانه معنی دار بود و سهم جو یادگیری سازمانی در پیش بینی رفتار نوآورانه معنی دار نیست. همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد توسعه حرفه ای ( فناوری اطلاعات، انگیزش، تسهیلات، ارزشیابی و رفتار اطلاع یابی ) پیش بین معنادار رفتار نوآورانه معلمان است و سهم سه بعد از ابعاد توسعه حرفه ای (فناوری اطلاعات، انگیزش و رفتار اطلاع یابی) در پیش بینی رفتار نوآورانه معلمان معنی دار بود.
محمد شهیدنیک علی خالق خواه
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی مدیریت استعداد و تعهد حرفه-ای با اشتیاق شغلی معلمان مدارس ابتدایی می باشد. پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. جامعه ی آماری شامل200 نفرازمعلمان مدارس ابتدایی بخش چاروسا درسال تحصیلی93-94 است که از بین آنها به روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای و براساس جدول کرجسی- مورگان تعداد131نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ی مدیریت استعداد صیادی ،محمدی ونیک پور (1391)، پرسشنامه ی تعهد حرفه ای مایروآلن(1993) و پرسشنامه ی اشتیاق شغلی شوفلی و سالوانوا (2004)استفاده شد.
مریم رمضان زاده کلوری مهدی معینی کیا
هدف مطالعه حاضر مدلسازی نقش سبک فرزندپروری بر تنهایی با میانجی مهارت اجتماعی و استفاده پرخطر از اینترنت در دانش آموزان بود. روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کل دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان خلخال با حجم 4303 نفر بود. از بین جامعه آماری تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید که پرسشنامه برگشتی از تعداد 271 نفر قابل تحلیل بود. ابزار های سنجش شامل پرسشنامه مقیاس احساس تنهایی (lq) (آشر و ویلر، 1985)، پرسشنامه فرزندپروری (بامریند، 1971)، پرسشنامه مقیاس استفاده مرضی از اینترنت (pus) (دیویس، 2001) و پرسشنامه مهارت اجتماعی (ماتسون و همکاران، 1983) بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد)، نرم افزار spss 17 و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که: سبک فرزندپروری مقتدرانه بر تنهایی اثر علی داشته است.
خدیجه حاجی حسینلو عادل زاهد بابلان
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی بر خودکارآمدی ریاضی و خودپنداره ی ریاضی دانش آموزان بود. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. یافته ها نشان داد بین دو گروه از لحاظ وجود متغیرهای خودکارآمدی ریاضی و خودپنداره ی ریاضی دانش آموزان تفاوت معنی دار وجود داشت. به عبارتی نتایج پژوهش حاضر نشان داد یادگیری مشارکتی به روش تقسیم بندی دانش آموزان به گروه های پیشرفت، خودکارآمدی ریاضی و خودپنداره ی ریاضی را در دانش آموزان به طور معنی داری افزایش می دهد و در رشد مولفه های این دو متغیر در دانش آموزان تأثیر مثبت دارد.
آمنه شارعی مهدی معینی کیا
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در استفاده بیمارگونه دانش آموزان دختر از فضای مجازی بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه «محقق ساخته» استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی اکتشافی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که 12 عامل (کارکرد ضعیف خانواده، فقدان روابط صمیمانه و دوستانه، انزوای اجتماعی، تنوع طلبی، گمنامی هویت فرد، اعتقادات مذهبی، اعتماد به نفس پایین، مدت زمان و نوع استفاده از فضای مجازی، احساس تنهایی، مشکلات تحصیلی، هزینه پایین و افسردگی و اضطراب اجتماعی) در مجموع؛ 73 درصد از واریانس استفاده بیمارگونه دانش آموزان دختر از فضای مجازی تبیین می کنند.
امید ربّانی عادل زاهد بابلان
دهه کنونی که آن را دهه انفجار اطّلاعات و تکنولوژی مینامند؛ یکی از موضوعاتی که باید مورد مطالعه قرار بگیرد تکنولوژیهای نوین آموزشی است. امروزه عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی سرعت و دقّت یادگیری و آموزش را کاهش میدهد. هدف این پژوهش بررسی اثر نرم افزار آموزش الفبای فارسی (محقّق ساخته) بر یادگیری حروف-صدا، اشتیاق تحصیلی و بودجه بندی با تعامل جنسیّت بود. جامعه مورد مطالعه، دانش آموزان پایه اوّل اداره آموزش و پرورش ناحیه ی 2 شهر اردبیل بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری ساده 3 کلاس انتخاب شد. داده ها به کمک 1: مقیاس درجه بندی میزان یادگیری حروف_صدا (محقّق ساخته)، 2: مقیاس درجه بندی اشتیاق تحصیلی کلاس اوّل (فرم کوتاه)، و 3: فرم بودجه بندی آموزشی جمع آوری شد و به کمک نرم افزارهای spss و systate با روش آنالیز واریانس مختلط تحلیل گشت و شاخص های آمار توصیفی تشریح گردید. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. یافته ها نشان دادند اثر آموزش با نرم افزار بر یادگیری حروف-صدا برابر 0.86 و این اثر در تعامل با جنسیّت برابر 0.77 و اثر عامل جنسیّت به تنهایی برابر 0.08 بود. اثر آموزش با نرم افزار بر اشتیاق تحصیلی برابر 0.68 و این اثر در تعامل با جنسیّت برابر 0.72 و اثر عامل جنسیّت به تنهایی برابر 0.43 بود. شکل نمودار سری زمانی نیز نشان داد آموزش با نرم افزار بر بودجه بندی آموزشی اثر دارد. نتایج حاکی از آن بود که آموزش الکترونیکی یادگیری حروف-صدا را افزایش می دهد و افزایش یادگیری در میان دختران و پسران یکسان است. آموزش الکترونیکی اشتیاق تحصیلی را نیز افزایش می دهد، امّا اثر آن بر پسران بیش از دختران است؛ یعنی اشتیاق تحصیلی دختران با وجود آموزش غیرالکترونیکی بیش از پسران بوده و پسران از محیط های آموزشی سردتری نسبت به دختران برخوردارند و به آموزش الکترونیکی واکنش شدیدتری نشان می دهند.
نسرین پیرا علی خالق خواه
هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه جوسازمانی و اشتیاق شغلی با سازگاری شغلی معلمان مدارس ابتدایی شهرستان هشترود بود.دراین مطالعه توصیفی-همبستگی جامعه ی اماری شامل تمامی معلمان مدارس ابتدایی هشترود که 140 نفر بودند.تعداد110 نفر ازطریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای و بااستفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند.نتایج پژوهخش نشان داد که بین جوسازمانی و ابعاد ان و اشتیاق شغلی با سازگاری شغلی ارتباط معنی دار وجود دارد.وجوسازمانی واشتیاق شغلی قدرت پیش بینی سازگاری شغلی را دارند.