نام پژوهشگر: بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی
مسعود سلطانی قمبوانی غلامرضا قربانی
گیرنده ی لیپوپروتئین با چگالی پائین اکسید شده (olr1) یک پروتئین غشائی نوع دوم متعلق به خانواده ی لکتین نوع c است که به عنوان یک گیرنده ی سطح سلولی برای فرم اکسید شده ی لیپوپروتئین با چگالی پائین عمل می کند. این گیرنده توسط ژن olr1 کد می شود. با توجه به نقش olr1 در متابولیسم چربی و در رابطه با تخریب فرم اکسید شده ی لیپوپروتئین با چگالی پائین و همچنین مطالعات qtl صفات تولید شیر، olr1 بعنوان یک ژن کاندید مرتبط با صفات تولید شیر در گاو های شیری در نظر گرفته شده است. وجود یک چند شکلی از نوع snp در ناحیه ی غیر ترجمه ای 3 این ژن ممکن است ترجمه و یا ثبات mrna حاصل از ژن olr1 را کنترل کند. این چند شکلی حاصل جایگزینی نوکلئوتید آدنین با سیتوزین در جایگاه 8232 (olr1g.8232 c >a) است. در حالت وجود نوکلئوتیدc یک جایگاه برش برای آنزیم برشی psti ایجاد شده و در نتیجه آلل a به صورت یک باند 270 جفت بازی و آلل c به صورت یک باند 250 جفت بازی روی ژل آگارز قابل تشخیص خواهد بود. به منظور بررسی این چند شکلی و ارتباط آن با صفات تولید شیر، از 408 رأس گاو هلشتاین در 5 گاوداری صنعتی اصفهان که دارای رکوردهای تولید و ترکیبات شیر در شکم اول بودند بطور تصادفی، نمونه گیری خون انجام شد. تعیین ژنوتیپ به روش pcr-rflp انجام شد. پس از انجام مراحل استخراج، تعیین کیفیت و کمیت dna استخراج شده و تکثیر و هضم توسط آنزیم برشی، محصول هضم روی ژل آگارز 5/2 درصد مشاهده گردید. هر دو آلل a و c در هر پنج گله مشاهده شد که فراوانی آن ها در مجموع به ترتیب برابر 5172/0 و 4828/0 بود. فراوانی ژنوتیپ های aa، ac و cc نیز به ترتیب برابر 289/0، 456/0 و 255/0 بود. هر پنج گله و مجموع گله ها برای این چند شکلی در تعادل هاردی - وینبرگ قرار داشتند. وجود این تعادل می تواند به دلیل عدم انتخاب حیوانات بر اساس ژن olr1 باشد. آنالیز ژنتیکی جمعیت توسط برنامه ی نرم افزاری popgen32 انجام شد. شاخص های به دست آمده، وجود تنوع بالای این چند شکلی و همخونی و ارتباط ژنتیکی بالا را در جمعیت مورد نشان می دهد. به منظور تعیین اثر ژنوتیپ روی صفات تولیدی از برنامه ی نرم افزاری sas، رویه ی glm استفاده شد. اثر ژنوتیپ و اثر ترکیبی گله، سال و فصل زایش به عنوان اثرات ثابت و روز های شیردهی و روز های باز به عنوان واریانس مشترک در مدل در نظر گرفته شدند. ژنوتیپ روی درصد چربی و پروتئین و ارزش اصلاحی تولید چربی شیر اثر معنی دار داشت (001/0p<). افراد دارای ژنوتیپ cc در مقایسه با ژنوتیپ های ac و aa از نظر آماری درصد چربی شیر و ارزش اصلاحی تولید چربی شیر بیشتری داشتند. همچنین گاو های دارای ژنوتیپ ac نسبت به ژنوتیپ aa درصد چربی شیر بیشتری نشان دادند. این یافته می تواند دلیلی بر افزایشی بودن اثر آلل های این چند شکلی باشد. همچنین افراد دارای ژنوتیپ cc و ac در مقایسه با ژنوتیپ aa درصد پروتئین شیر بیشتری نشان دادند. برای صفات درصد چربی شیر، ارزش اصلاحی تولید چربی و درصد پروتئین شیر اثر جایگزینی آلل c معنی دار شد (001/0p<)، اما اثر غالبیت برای صفات مورد بررسی معنی دار نشد (05/0p>) که نشان دهنده ی عمل افزایشی این چند شکلی می باشد. با توجه به وجود ارتباط بین این چند شکلی و صفات درصد چربی شیر، ارزش اصلاحی تولید چربی و درصد پروتئین شیر و همچنین وجود تنوع بالای آن در جمعیت مورد مطالعه، می توان در انتخاب برای این صفات از این چند شکلی استفاده نمود.
اسلام شهبازی قدرت الله سعیدی
این پژوهش به منظور بهینه سازی کشت میکروسپور، ایجاد لاین های دابل هاپلوئید و ارزیابی لاین های دابل هاپلوئید کلزا برای تحمل به شوری در کشت درون شیشه ای و کشت در گلخانه اجرا شد. چهار ژنوتیپ کلزا شامل هیبرید h1، هیبرید h2، rgs003 و اکاپی جهت بهینه سازی و تولید لاین های دابل هاپلوئید مورد استفاده قرار گرفت. لاین های دابل هاپلوئید حاصل، در سطح سلولی و کشت در گلخانه در پنج سطح شوری شامل 0 (شاهد)، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار نمک مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی جوانه زنی در شرایط تنش شوری، هیبرید h2متحمل ترین و هیبرید h1 حساس ترین ژنوتیپ ها در برابر تنش شوری بودند. نتایج حاصل از ارزیابی فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان حاکی از بکارگیری مکانیسم های دفاعی آنزیم های آنتی اکسیدان در گیاه کلزا برای مقابله با تنش اکسیداتیو حاصل از تنش شوری بود. در ژنوتیپ های متحمل میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان افزایش بیشتری داشت. نتایج حاصل از بهینه سازی کشت میکروسپور جهت جنین زایی نشان داد که هیبریدهای h2 و h1 از لحاظ واکنش به کشت میکروسپور برتر بودند و محیط کشت nln حاوی 13 گرم در لیتر ساکارز مناسب بوده است. از لحاظ باززایی و تولید گیاهچه طبیعی محیط کشت b5 همراه با 1/0 میلی گرم در لیتر جیبرلیک اسید موجب بهبود تولید گیاهچه طبیعی گردید. نتایج ارزیابی تحمل به شوری لاین های دابل هاپلوئید در کشت درون شیشه ای نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای برای صفات تعداد ریشه، تعداد ساقه و قطر کالوس در بین لاین های دابل هاپلوئید مورد ارزیابی وجود داشته است. لاین های 7، 17، 22، 5 و 25 جزء لاین های برتری بودند که توانایی تولید تعداد ساقه و ریشه بالاتری در محیط تنش را داشتند. لاین های 16، 21 و 36 از لحاظ قطر کالوس و تعداد ریشه نسبت به سایر لاین ها برتر بودند. چنانچه هدف استفاده از تنوع سوماکلونال در ایجاد تحمل به شوری باشد می توان از لاین های 13، 78، 25، 68، 58، 16، 21 و 36 استفاده کرد. چون ضمن اینکه پاسخ به کالوس زایی این لاین ها بیشتر بود حداقل برای یکی از صفات تعداد ریشه یا ساقه نیز جزء لاین های برتر بودند. نتایج ارزیابی لاین های دابل-هاپلوئید در گلخانه حاکی از وجود تنوع ژنتیکی برای صفات مرتبط با تحمل به تنش شوری بود. تنش شوری موجب شد تا غلظت یون سدیم اندام هوایی افزایش و میزان کلسیم و پتاسیم کاهش یابد که منجر به کاهش در نسبت k+/na+ و ca2+/na+ گردید. لاین های 22 ،16، 7 و 17 دارای طول گیاهچه بالاتری نسبت به سایر لاین های دابل هاپلوئید مورد ارزیابی بودند. همچنین لاین های 16، 21، 25 و 13 از نظر وزن خشک و تر گیاهچه برتر بودند. نتایج تجزیه خوشه ای لاین-های دابل هاپلوئید بر اساس صفات مورد ارزیابی در شرایط گلخانه تحت تنش شوری نشان داد که لاین های 16، 13، 21، 25، 68، 58 و 36 در گروه متحمل به شوری قرار گرفته اند، لاین های دابل هاپلوئید مزبور در شرایط تنش شوری از وزن خشک گیاهچه، وزن تر گیاهچه غلظت پتاسیم و کلسیم بیشتری برخوردار بوده اند. بر اساس نتایج ارزیابی های درون شیشه-ای و گلخانه ای می توان نتیجه گیری کرد که دو لاین دابل هاپلوئید 16 و 13 متحمل ترین و لاین های 24 و 97 حساس ترین ژنوتیپ ها به شوری بوده اند. بنابراین مطالعات بعدی در رابطه با مکانیسم های فیزیولوژیک و اساس ژنتیکی تحمل به شوری در کلزا با استفاده از لاین های مزبور و نهایتاً بکارگیری آنها در طرح های اصلاحی کلزا توصیه می شود.