نام پژوهشگر: محمد بنی مهد کیوانی
مهناز سقانژاد طهرانی رضا انصاری
محور اصلی این پروژه حول معرفی راهکاری نوین جهت پوشش دهی خاک اره به وسیله پلی (3- متیل تیوفن) (p3mth/sd) تحت شرایط ? سنتز در محل?، و استفاده از آن برای حذف رنگینه های آلی سمی از منابع آبی تمرکز یافت. مقایسه روش پیشنهادی با روش های پیشین نشانه ای از سرعت بالا و صرفه اقتصادی و همچنین کاهش قابل توجه در مصرف حلال آلی و حصول جاذبی همگن می باشد. جاذب پلیمری در گام نخست جهت حذف رنگینه های کاتیونی متیلن بلو(mb) و رودامین b و رنگینه آنیونی کارموزین در دو سیستم غیر پیوسته و پیوسته، استفاده شد و سپس با بهره گیری از الگوهای معتبر، مقایسه ای میان خاک اره و p3mth/sd انجام شد. در گام دوم برای بهبود ظرفیت جذب خاک اره و p3mth/sd، از عوامل اکسنده شامل پتاسیم پرمنگنات، پتاسیم دی کرومات و هیدروژن پراکسید و نیز کاهنده های شیمیایی شامل سدیم هیدروسولفیت، سدیم تیوسولفات و سدیم سولفیت استفاده شد. در سیستم غیر پیوسته، مطالعات اسپکتروفتومتری دال بر برتری بارز جاذب های سنتزی نسبت به خاک اره می باشد. با اعمال به ترتیب شرایط قلیایی و اسیدی برای رنگینه های کاتیونی و آنیونی، افزایش غلظت اولیه رنگینه، کاهش مقدار جاذب، افزایش دما و زمان تماس، ظرفیت جذب به طرز محسوسی بهبود می یابد. به استثناء برجذب mb بر روی sdو جذب رودامین b بر روی sd و p3mth/sd، همه فرایندهای برجذب از ایزوترم فروندلیچ تبعیت کرده و به صورت ناهمگن و چند لایه هستند. برجذب رنگینه ها از سینتیک مرتبه دوم تبعیت می کنند. مقادیر منفی تغییرات انرژی آزاد گیپس، خودبه خودی بودن کلیه فرایند ها را تایید می کند. در سیستم پیوسته، بررسی پارامترهایی نظیر ارتفاع بستر، سرعت جریان، حضور نمک بر منحنی شکست و الگوهای سینتیکی توماس و آدامس- بوهارت گواهی بر افزایش 7 برابری نقطه شکست منحنی جذب mb از طریق p3mth/sd نسبت به sd می باشد. اصلاح جاذب پلیمری با پتاسیم پرمنگنات و سدیم هیدروسولفیت افزایش به ترتیب 3/8 و 4/12 برابری حجم شکست را در قیاس با sd نشان داد. مطالعات واجذب نشان می دهد که با حلال های شویشی ارزان امکان بازیابی ظرفیت اولیه جاذب حتی پس از سه چرخه جذب- واجذب میسر است. در خاتمه، بررسی گزینش پذیری جاذب ها نیز، قابلیت آنها را جهت حذف رنگینه ها از پساب های صنعتی تایید می کند.
حسن سلیمی مقدم محمد بنی مهد کیوانی
در این پایان نامه با نشاندن مونومر آنیلین روی چای و اکسید نمودن آن به وسیله آمونیوم پرسولفات ، کاموزیت پلی آنیلین/ چای (pan/tea) تهیه شد و از این کامپوزیت به عنوان جاذب رنگینه های آلی استفاده شد. در این پروژه از دو رنگینه متیلن بلو (mb) و مالاشیت سبز (mg) استفاده شد. این رنگینه ها در صنایع مختلفی از جمله صنایع نساجی به مقدار زیاد استفاده می شوند. مقادیر جذب رنگینه ها به عوامل زیادی مانند مقدار جاذب ، ph ، غلظت اولیه رنگینه ها، زمان تماس و دما بستگی دارد. هر کدام از این رنگینه ها در ph خاصی دارای بالاترین مقدار جذب بوده و با بهینه نمودن سایر پارامتر های فوق، شرایط بهینه برای جذب ارائه شده است. برای مطالعات جذبی از دو ایزوترم لانگمویر و فروندلیچ استفاده شد. مطالعات ترمودینامیکی بر روی داده ها صورت گرفت. همچنین سینتیک جذب با مدلهای سینتیک شبه درجه یک و شبه درجه دو مورد بررسی قرار گرفت. مطالعات نشان می دهد که با به کار بردن این کامپوزیت ها می توان به حذف رنگینه های آلی از پساب های صنعتی کمک شایانی کرد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که کامپوزیت حاصل توانسته در شرایط بهینه تا 98 درصد هر یک از این رنگینه ها را در محلول آبی حذف نماید.
مهسا پور حسین محمد بنی مهد کیوانی
چکیده پلی آنیلین به دلیل رسانایی و پایداری محیطی بالایی که دارد از جمله مهمترین نانو پلیمرهای رسانا می باشد. فرایند پذیری خوب آن در حلال های مختلف باعث شده تا از آن هم به صورت فیلم پلیمری و هم به صورت پودر استفاده گردد. در این پروژه پلی آنیلین با استفاده از اکسیدان شیمیایی آمونیم پر سولفات (nh4)2s2o8 در محلول اسیدی سنتز شد. بسیاری از مواد به تنهایی قادر به انجام عمل حذف نیستند زیرا برای حضور در محیط های آبی باید در محیط آبی حل شوند. نانو پلیمرهای رسانا مانند پلی آنیلین توانایی حذف رنگزا های مختلفی را دارند. سبوس برنج می تواند بستر مناسبی برای تولید کامپوزیت مورد نظر باشد. مونومر آنیلین بر روی سبوس برنج نشانیده شد تا با استفاده از اکسیدان تشکیل فیلم پلیمری دهد. در این پایان نامه از سه رنگینه متیلن بلو (mb)، مالاشیت سبز (mg) و تارترازین (tar) استفاده شد. این رنگینه ها در پساب صنایعی مانند نساجی، رنگسازی و غیره در مقادیر زیاد وجود دارند. مقادیر جذب رنگینه ها توسط جاذب به عواملی همچون ph، مقدار جاذب، غلظت اولیه رنگینه، زمان تماس و دما وابسته است. در این پایان نامه هر کدام از موارد فوق بررسی و بهینه شد. ایزوترم لانگمویر و فروندلیچ برای جذب هر سه رنگینه مطالعه گردید. مطالعات ترمودینامیک بر روی داده های جذب بررسی گردید. سینتیک جذب با مدلهای سینتیک شبه مرتبه اول و شبه مرتبه دوم مطالعه شد. مطالعات نشان می دهد که نانو کامپوزیت توانایی بالایی در حذف رنگینه های آلی از محلول را دارد.