نام پژوهشگر: علیرضا گلدوزیان
مریم مودی نادر موسوی فاطمی
چکیده عشایر فارس دسته بزرگی از عشایر ایران هستند که در ناحیه استان فارس تا بخشهایی از استان اصفهان و خوزستان کوچ می کنند. عشایر فارس هفت ایل اصلی به نامهای قشقایی، بهارلو، باصری، عرب، لر، نفر، اینالو را در بر می گیرند. این عشایر صنایع دستی و آداب و رسوم ویژه ای دارند که بر گرفته از فرهنگ و شرایط زندگی آنان است. آنها در فرشهای خود که عبارت است از گلیم، قالی، و گبه، از نقوش ویژه ای استفاده می کنند که آینه تمام نمای فرهنگ و تفکر آنان است. از همین منظر لازم است این نقوش از نظر تصویری مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد تا مشخص شود مهمترین و رایج ترین نقوش فرشهای عشایر فارس کدامها است؟ و اینکه آیا روش بافت در شکل این نقوش موثر است؟ ونیز منشاء مفهومی این نقوش از کجاست و از نظررنگی چه رنگهایی در این فرشها غالب است؟ با این هدف و بر اساس تحقیق در کتابها و مشاهده آثار مشخص شد که به طور کلی نقوش فرشهای عشایر به چند دسته تقسیم می شود که عبارت است از نقوش جانوری شامل نقش شیر، آهو، اسب، اژدها، بز کوهی، خروس، سگ، شتر، طاووس، ماهی و... نقوش گیاهی شامل: درخت زندگی، گل هشت پر، نیلوفرآبی، نخل بادبزنی، گل شطرنجی، و... نقوش انتزاعی: نقش ناظم (گلدانی)، محرمات، ماهی درهم، بته جقه، افشان، و... نقوش هندسی: شامل ترنج بولوردی، حاشیه لوزی، حاشیه دسته گلی، برگ زری، لاله ای ، سه لوزی، و ... دسته آخر نقوش خاص است شامل نقش وزیر مخصوص، تخت جمشید، ترنج حوضی و... به اینها باید نقوش مخصوص گبه که شانزده طرح اصلی را در بر می گیرد اضافه کرد. ظاهراً به سبب روش متفاوت بافت گبه نقوش این زیرانداز از نقوش گلیم و قالی متفاوت است. درباره مفهوم و سابقه نمادشناسی نقوش هم باید گفت بیشتر این نقوش به استثنای نقوش خاص بیشتر برگرفته از اساطیر ایرانی است نقوشی همچون شیر، طاوس و درخت زندگی در اساطیر ایران جایگاه ویژه ای دارد. در باره رنگ دراین آثار مشخص شد که رنگهای زرشکی، سفید، قرمز، مشکی و قهوه ای سیر به ترتیب بیشترین کاربرد و رنگهای صورتی، سبز و کرم زرد کمترین کاربرد را در میان رنگهای زیراندازها دارند. واژگان کلیدی: فرش، نقوش، رنگ، بافت، عشایر فارس.
غزاله مرصوصی بهرام کلهرنیا
با توجه به محدودیت زمان و تنوع بسیار موضوعات مورد بحث، به بررسی و مطالعه آن موضوعات و همچنین مقالات پرداختم.و با تجزیه و تحلیل آن ها به نتیجه گیری در این رابطه رسیدم. موضوع عمومی، تصویرسازی است و بررسی مواد و مصالح آن با نگاه تاریخی به ایران وجهان . وتوجه اصلی به ایران است.همان گونه که چاپ دستی در گذشته اهمیت و رونق فراوان داشته به خصوص در تصویرسازی کتاب های مصور ،آثار بسیار ارزشمندی از آن دوران در دست داریم، تلاش کنیم که از این تکنیک در حال حاضر بیشتر استفاده کرده ،تا بتوان با رونق بیشتر این روش و به کارگیری آن در تصویرسازی،کمک زیادی به پیشرفت تصویرسازی کتب مصورکرد. در این پژوهش به این نکته پرداختیم که، تصویرسازی یا به عبارتی هنرهای تصویری، از همان روزهای ابتدایی که انسان پا به عرصه ی ظهور گذاشته ، همراه او بوده است. ما نیز از تبار همان انسان ها هستیم اما با این تفاوت که در زمان و مکانی دیگر زندگی می کنیم. خیلی از آثار تصویرسازی بوجود می آیند که اولین رسالت آنها که ارتباط با مخاطب و سهل الوصول کردن مطلب برای مخاطب است را نادیده گرفته اند. در ادامه به بررسی تصویرسازی در ایران و جهان و تاریخچه آن پرداختیم. در ادامه این پژوهش به بررسی چاپ و انواع تکنیک ها و روش های آن می پردازیم و نقش آن در تصویرسازی ایران از دیرباز تا به امروز.و در نتیجه توضیحی برای چاپ که؛ «هنر چاپ حکاکی»، شاید تنها رویکرد هنرمندان به چاپ حکاکی در اواخر قرن نوزدهم میلادی و ایجاد فضا وکارگاه هایی در این زمینه تنها دلیل روی آوری هنرمندان این عصر به سوی رشته هنری نمی تواند باشد. تلاش و کوشش هنرمندان معاصر در جهت پیدا کردن راهی به آینده که متفاوت از روش های مرسوم گذشته باشد, به طور اجتناب ناپذیری آنان را به سوی چاپ حکاکی سوق می دهد. امکان ایجاد اثری قابل تکثیر و در نهایت ماندگاری از یک طرف والتیام درون هنرمند از سوی دیگر بر ارزش اثر به وجود آمده از چاپ حکاکی می افزاید.هنرمند معاصر همواره بر آگاهی خود از آنچه می آفریند, بالیده است و توانسته این ریتم متنوع طبیعت را دریافت کند و هر ریتم تکراری و خسته کننده را به خلاقیت و تنوع بدل کند و با استفاده از روش های مختلف چاپ حکاکی به عنوان ابزاری در خدمت بیان ایده وافکار خود در هنر مدرن جهان به خصوص نقاشی به طور آزادانه و فی البداهه بپردازد.در نتیجه هنرمندان با تغییرات خلاقانه در حین انجام مراحل مختلف چاپ و یا بعد از آن,با افزودن روش های نقاشی, اثری منحصر به فرد را بیافرینند . در این پژوهش ، تلاش بر این بود که بتوانیم رابطه ای بین تصویرسازی با تکنیک های دستی( آنالوگ) و تکنولوژی( رایانه) یا همان تحولات را پیدا کرد. همجنین بتوانیم چاپ دستی به روش سنتی و رایج گذشته را با تکنیک های امروزی که با گذشت زمان در اثر تحولات مختلف به وجود آمده است، را تلفیق کرده و روش جدید و تکنیک جدیدی را به وجود آوریم. با این کار هم می توان از روش های سنتی گذشته که قدمت بسیار زیادی در تاریخ و فرهنگ ما ایرانی ها داشته و نشانی از هویت ما دارد استفاده کنیم و نگذاریم که از بین برود، بلکه باید این روش ها را پایه و اساس کار خود قرار دهیم و بر مبنای آن آثار خود را بسازیم. تلاش من در جمع آوری این مطالب و گردآوری این پژوهش این بود که توصیفی از تصویرسازی و جایگاه آن در حال حاضر و شناخت تکنیک ها و روش های قدیم و جدید و نحوه به کارگیری آنها در کنار هم، در حال حاضر بوده است. در این پژوهش به این نتیجه دست یافتم که ،تصویرسازی از جنبه های بسیاری، موثرترین و توانمندترین نظام نشانه های غیر کلامی، از بسیاری جنبه ها است.تصویرگری یعنی: کاربرد نشانه های دیداری به صورت شمایلی.که در آن تصاویر می توانند، به عنوان یک وسیله ارتباطی بخشی از اطلاعاتی را که ریختن آنها در قالب کلمات دشوار است، منتقل کنند. به زبان ساده می توان گفت که " کار تصویرگری، عبارت است از تجسم بصری یک موضوع، مفهوم یا احساس، برای نمایش و درک بهتر آن" . گر چه تصویرسازی به لحاظ تاریخی در بستر واژگان به حیات خود ادامه می داد و وابسته به متن بود، لیکن در سال های اخیر و به واسطه روند رو به رشد فرهنگ بصری، از اصولی مستقل برخوردار شده است. تصویرسازان هر ابزاری را که تاریخ هنر در اختیار می گذارد به خدمت می گیرند. ابزاری که می تواند شامل رنگ و روغن، آبرنگ، تمپرا، اچینگ، سیلک اسکرین، گراوور، کولاژ، اسکراچ بورد، قلم و مرکب، مجسمه چوبی، مدیوم های قابل قالب ریزی و ابزارهای دیجیتال همچون illustrator، photoshop، flash و dreamweaver شود. تصویرسازان چه به لحاظ تاریخی که نسبت به محصولات خلاقانه بی تفاوت بودند و چه در زمان حال که برای تاثیر گذاری از مدیوم های موقتی و غیر قابل بایگانی سود می جویند همواره به ابژه ای که می آفرینند همچون اثری که قابل ارائه در گالری ها است می نگرند. تصویرسازی امکان بیشتری می یابد تا مخاطب را با جهانی مواجه کند که پرتو تازه ای بر آن تابیده و یا اساسا او را وارد سپهری تازه سازد. در ادامه این پژوهش به این نکته پرداختم که تاثیر تکنولوژی بر تصویرسازی چه می تواند باشد، و به این نتیجه رسیدم که: آنجه که مسلم است ،تکنولوژی را نباید بیش از یک " ابزار" اعتبار داد و آن را خوار با برعکس مالک الرقاب تصویرسازی شمرد.همچنان که قلم مو و جعبه آبرنگ چنین اند . اما نباید انکار کرد که تکنولوژی نوین در قالب کامپیوتر و برنامه هایی چون فتوشاپ و ایلوستراتور و ده ها برنامه دیگر، در سرعت بخشیدن به رشد تکنیک های بدیع و نوآوری های شگفت سهیم هستند. البته در غرب دردهه اخیر، مکتب تصویرسازی دیجیتالی رواج پیدا کرده اما مشخص است که آثار آنها نشات گرفته شده از یک طراحی قوی است، متاسفانه در ایران ما شاهد حضور طراحی و حسن ناشی از آن نیستیم و شیوه های موجود هم کاملا تقلیدی است. تاثیر هر تصویر در میزان حضور مهارت طراحی و کنترل فرمها از انتزاع به فیگور و بیان مستقیم و یا استعاری موضوع در آن است، اگر تصویرگری با احاطه به این اصول و مهارت ها از ابزار بیانی دیجیتال استفاده کند قادر خواهد بود طعم و لحن دلخواه خود را در تصویر به دست بیاورد در غیر این صورت اثر او خالی از حس و تاثیر و بیان لازم خواهد بود، درست مثل یک فرش ماشینی. تصویرگری با کشیدن طرحی مدادی روی کاغذ شروع می شود. استفاده از مدیاهای معمول کار تصویرگری مثل مدادرنگی و یا آبرنگ و یا پاستل و یا رنگ روغن، اکولین، آکرلیک چون با جنسیت کاغذ و مداد بطور مستقیم و عملی سرو کار دارد، حس های ما را بی واسطه با خود کار درگیر می کند. اما رایانه، در هر حال ما با یک دنیای مجازی سرو کار داریم.دنیایی که قابل لمس نیست، و همیشه لایه ای مجازی، ما بین ما و کار قرار دارد، بنابراین می تواند درجه حساسیت ما را که در ارتباط مستقیم با رنگ، بیشتر تحریک می شود را کاهش دهد.اما به هر حال تکنولوژی همیشه نقش تعیین کننده در تاریخ گرافیک دیزاین و تصویرسازی داشته و دارد . رایانه هم مزایا و بدی هایی دارد.در انواعی از تصویرسازی مثل کلاژ، کامپیوتر می تواند نقش بسیار اصلی داشته باشد.در تصویرسازی معمولی کامپیوتر به ما این امکان را می دهد که کار را اسکن کنیم و اگر نقایصی وجود دارد، بتوان آنها را تصحیح کرد.همچنین رایانه می تواند برای تغییر کمپوزسیون اجزا تصویرسازی کارساز باشد.از لحاظ فنی و کتاب سازی نقش رایانه غیرقابل انکار است. در حال حاضر بیشتر از رایانه در کنار تصویرسازی دستی استفاده می شود.به دلیل راحتی و امکانات بیشتر آن باعث شده است که بیشتر هنرمندان به استفاده از این تکنیک و روش روی بیاورند. می توان که گفت شاید استفاده از این روش ها باعث شود که در سال های آینده ،کم کم روش های قدیمی و بخصوص هنر دستی به خصوص در حیطه چاپ دستی به فراموشی سپرده شود. بسیاری از طراحان، از این که افراد غیر حرفه ای وارد قلمرو طراحی شوند، ابراز نگرانی می کنند و بسیاری از حرفه ای ها از این می ترسند که در دنیایی که هر کسی می تواند به کمک رایانه شخصی خود و نرم افزارهایی با کاربرد آسان، به طراحی بپردازد و به راحتی آن ها را چاپ کند، تخصص آن ها بی ارزش گردد . دسترسی به رایانه در میان طراحان و تصویرگرها همه گیر شده و تعداد هنرمندانی که از آن استفاده می کنند، بسیار فزونی یافته است و تصویرگران این امکان را یافتند که شیوه های جدیدی را در تصویرسازی به کمک رایانه تجربه کنند. در شیوه سنتی تصویرسازی، که تصویرگرها قبل از رواج رایانه استفاده می کردند، در واقع مفاهیم و شیوه استفاده از مواد اولیه بود که سبب تغییر در هنر و نوآوری می شد؛ اما در هنری که برپایه تکنولوژی بنا شده باشد، خود مدیوم یعنی ابزار، با تغییر تکنولوژی تغییر می یابد. اشاره به این واقعیت ضروری است که مفاهیمی مانند " رشد فن آوری" ،دستیابی به تمدن، مدرن شدن که همراه با صتعتی شدن است، گریزناپذیر و جبری می باشد و معنی ندارد که برای رد یا قبول این گونه فرآیندها تصمیمی گرفته شود. ما امروزه محکوم هستیم که به سرنوشت خود در پرتو مدرنیته بیندیشیم و به مدرنیته، به عنوان سرنوشت محتوم خود بنگریم.منظورم این است که ما در مقام تصمیم گیری نبوده و نیستیم که آیا از رایانه در تصویرسازی کمک بگیریم؟ تاثیر منفی آن، فریفته و مجذوب شدن بیش از حد به این وسیله است و این که آن را اصل بپنداریم. برای یک تصویرگر، دیدن رنگی که از تیوپ آن بیرون می آید - همراه با بوی آن- ضروری است.همین طور کارکردن با گل و مجسمه و حجم سازی، و به همین ترتیب طراحی با زغال. نظر کاملا شخصی من در رابطه با استفاده از رایانه به عنوان یک ابزار این است که؛ قطعا سواد رایانه، امری حیاتی است و بخواهی نخواهی به بخشی از تکنیک شما بدل شده است و می شود و به همین ترتیب باز بخشی از عشق و علاقه تان می شود. به همین خاطر اگر کسی عاشق کار با رایانه است و دوست دارد به جای آن که دستش ورق را لمس کند کار را جای دیگری جمع و جور کند، به نظرم بهتر است پی همین کار را بگیرد .اما برای من هیچ چیزی جای مداد یا قلم مو دست گرفتن و طرح زدن روی سطح کاغذ و بوم را نمی گیرد. نسبت به رایانه، جبهه مخالف نگیریم و هر جا که به کارمان کمک می کند، از آن استفاده کنیم؛ اما عاجز آن نباشیم.رنگ و قلم مو را کنار نگذاریم و هر قسمت کار را که لازم است، با آن انجام دهیم. در پایان به این نکته اشاره می کنم که،باید تلاش کرد که تصویرسازی به یک هنر کاملا مردمی تبدیل شود.هنر مردمی هنری نیست که مردم دوست داشته باشند؛ بلکه پدیده ای است که برای مردم مفید باشد و در جهت رشد فکری آنها گام بردارد.اگر قرار باشد هنرمند چیزی را عرضه کند که مردم می پسندند و دوست دارند، پس نقش واقعی او به عنوان راهگشا و هدایت کننده چه می شود؟ نقشی که به خاطر حساسیت ویژه او و این که مسائل را به شکل خاصی مطرح می کند و رشد فکری مردم را بالا می برد، به عهده او قرار داده شده است. امید است که تلاش کرده تا بتوان تکنیک های قدیمی و با ارزش گذشته را به فراموشی نسپاریم و برای همیشه آنها را زنده نگه داریم.
سامه خلعتبری سلطانی منوچهر رخشان
چکیده در این پژوهش، ابتدا مروری شد بر ادبیات عامیانه و فرهنگ توده؛ و هم چنین زیرمجموعه های ادبیات فولکلور مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه با عنوان نمودن افراد تأثیر گذار در زمینه گردآوری ادبیات عامیانه از دوران باستان تا به امروز، بر اهمیت فولکلور در شکل گیری فرهنگ اشاره شد. پس از آن ساختار تخیل و گونه های آن مورد بررسی قرار گرفت؛ نظریه های افراد گوناگون از دوران باستان تا دوران معاصر مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه عناصر موثر بر تخیل و نیز موانعی که بر سر راه آن است، بررسی شد و نیز روشهایی برای پرورش خلاقیت و بیان هر چه بهتر آن ارائه گردید. در ادامه به چگونگی شکل گیری داستان های عامیانه در بین اقوام پرداخته شد و دلایل آن مورد بررسی قرار گرفت و در باب هر یک مثال های از سرزمین های گوناگون ارائه گردید. بدنبال آن داستان های ایرانی، از حیث ریخت شناسی و ویژگیهای شخصیت های آن با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گرفت. انواع صورت های تمثیلی بیان شد. چند نمونه از داستان های عامیانه، که دارای ویژگی های ذکر شده بود، مطرح گردید.برای نشان دادن دلایل استفاده مداوم افسانه های کهن توسط تصویرگران، تاریخ روایت گری در ایران و اروپا مورد بررسی قرار گرفت. در آخر بررسی دقیقی در باب همراهی داستان های کهن با تصاویر نو انجام شد. نتیجه این تحقیق نقش اساسی عامل خیال در شکل گیری تصاویر و چگونگی پیوند بهتر و محکمتر آن با متن و استفاده از آن برای رشد دادن هر چه بیشتر آموزه های فرهنگ کهن، در بین کودکان و نوجوانان عصر حاضر است؛ با توجه به این موضوع که قصه گویی یکی از عوامل ترویج فرهنگ است. شیوه جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ایی است. واژگان کلیدی: فولکلور، ادبیات عامیانه، مصور سازی قصه ها، خیال ، تخیل، آفرینندگی
ریحانه سوده سیدی بهنام جلالی جعفری
چکیده پایان نامه : خیال،این نیروی خاص بشر که او را از هر موجود دیگری متمایز کرده؛شاید بزرگترین عامل خلاقیت و آفرینش هنری در انسان،در تمامی دوره های زندگی بوده است.این قوه،ماده اصلی و اساسی خود را از تصاویر ذهنی می گیرد.انسان با نیروی تصویرها،بازیابی،جابجایی و تغییر در آنها تخیل میکند. در شعر؛خیال عنصر اصلی و سازنده،در تمام تعریفهای قدیم و جدید است و هرگونه معنی دیگری را در پرتو خیال،می توان شاعرانه بیان کرد.شعر احساسی است که به خیال تبدیل می شود و خیال بدل به کلمات،و این کلمات توأم با موسیقی و وزن خود،آن احساس اولیه شاعر را در خواننده و شنونده ایجاد می کند.برای بررسی صور خیال در شعر شاعران باید دید تازه شاعر را پیدا کرده و به درک احساسات او که در قالب کلمات و ترکیب ریخته شده پی برد،تا بتوان از فکر خلاق و شاهکارآفرین او بهره مند گشت. "هفت پیکر نظامی" یکی از تکامل یافته ترین آثار ادبی جهان است که از لحاظ هماهنگی گفتار،اندیشه ،تصویرپردازی و فضا آفرینی های خیال انگیز بی مانند است.نظامی در این مجموعه،رویدادهای زمینی را به مثابه رویدادهایی سرشار از مفاهیم متافیزیکی و نمادین،به نشانه رویدادهای برخاسته از دنیایی برتر را به تصویر می کشد. تصرف ذهنی شاعر در کلام،صور خیال را می سازد و آن گاه که کلام رنگ خیال می پذیرد،به شعر تبدیل می شود و با خیال نگارگر در می آمیزد و معنای دیگر می آفریند.نگارگر در واقع خیال ذهنی شاعرانه را به تصویر می کشد و از عناصر نمادین و صور خیال فضاهای شعری سود جسته و تصاویری خیال انگیز می آفریند. بررسی نقش خیال در فضاها و تصاویر شعری نظامی در هفت پیکر و تأثیر آن بروی نگاره هایی چند،که از این مجموعه تصویرگری شده است،چهارچوب تحقیق حاضر را تشکیل می دهد. واژگان کلیدی : نظامی-هفت پیکر-خیال-تخیل-تصویر
هاله توکلی صدرابادی نادر موسوی فاطمی
«کودکانگی تصویرگران معاصر کتاب کودک» هنر مدرن گستره ای برای اعتبار بخشیدن به خیال های دوران کودکی است که با رویاهای کودکانه سر و کار دارد. هنگام بررسی هنر سده بیستم گویی به سوی نقاشی کودکان سرازیر می شویم و به سرزمین کودکان پا می نهیم. تحول و تکامل هنرمندان، احساسی شبیه خط خطی کردن دوران کودکی را یادآور می شود و بیانگر نگاه کودکانه ای است که همانندی فراوانی با آثار انسانهای نخستین در استفاده از خط، فرم، رنگ و اندیشه دارد. به نظر می آید چیزی مشترک درون همه ما وجود دارد و لذتی در این خط خطی ها هست که برایمان قابل توصیف نیست. کودک، ذهنی سیال و سرشار از تصویر دارد. او در هنگام کشیدن نقاشی، به واسطه هماهنگیش با نقاشی، بازیش با تصاویر، فی البداهگی در کار، تخیل سرشار و عدم دخالت محاسبه های بیهوده عقل حسابگر به تماشای تصاویر می نشیند و به خاطر پنجره گشوده ذهنش، تماشا و نقاشی در کارهایش یکی می شود. در دوره کودکی، ذهن و عواطف آدمی آزادترین، منعطفترین و سیالترین حالت خود را دارد و این یکی از عوامل زیربنایی تفکر خلاق در دوره کودکیست. بازگشت به کودکی و یافتن ارزشها و به کارگیری دوباره آن، به طور یقین نگاه نو و خلاقانه ای را در زندگی انسانها به وجود می آورد. در این راستا هنرمندان بیش از سایر مردم به این بازگشت نیازمندند. بزرگترین راه موفقیت یک هنرمند تصویرگر آن است که خود را در فضای بیکران علایق کودکان قرار دهد و کودک جان خود را پیدا کند و اعتقاد داشته باشد که تصویرگر به دنیا آمده است. با این ذهنیت در این پژوهش سعی بر این بوده که رابطه های بین نقاشی کودکان، نقاشی انسانهای نخستین و کودکانگی ها در تصویرسازی امروز کشف شود و شیوه های بیانی و تکنیکهای اجرایی تصویرگران معاصر که از نگاهی کودکانه برخوردارند، شناسانده شود و آثار تصویرگرانی بررسی شده است که توانسته اند آگاهانه با تلفیق انتزاع و نگاه کودکانه به بیان حس ها و پندارهای شخصی خود از متن بپردازند و سعی کرده اند فاصله موجود میان اثر هنریشان و درک مخاطب را با گونه های مختلف این کودکانگی از میان بردارند.
حمیده سادات معتمدفر جواد علیمحمدی
این پژوهش با رویکردی تحلیلی به بررسی ترکیب انسان، حیوان در آثار هنر ایران باستان، می پردازد. هدف از پژوهش حاصل آن بوده که نقش موجودات ترکیبی انسان و حیوان در هنر ایران باستان بررسی شود و مولفه های وجودی آن در مولفه های نمادین و نشانه ای هنر ایران باستان بررسی و مورد تحلیل قرار گیرد و مفاهیم نمادین هر یک از این نقوش را که بعضاً در نوعی از نگرش های مذهبی و عقیدتی و هم چنین شرایط زمانی شکل گرفته است، برای ما روشن گردد. نتیجه حاصل آنکه که منشأ خلقت موجودات ترکیبی انسان، حیوان درهنر ایران باستان ، ترس و وحشت مردم از خطرات و زیان هایی بود که از جانب عناصر طبیعت، دشمنان و یا ارواح شرور آن ها را تهدید می کرد . با توجه به این که ترس ازاین خطرات و ارواح شرور به شدت در باورهای مردم و زندگی آنان تأثیر داشت، این موجودات علاوه بر اسطوره ها و داستان هایی درباره ایزدان و قهرمانان اساطیری، در مراسم مذهبی و تدفین مردگان نیز وجود داشتند و حتی مورد پرستش قرار می گرفتند. درعین حال آفرینش مجموع این جانوران نشانی از قدرت و فکر خلاق انسان آن دوران می باشد.
زهرا عسلی حافظ میرآفتابی
یکی از کتاب هایی که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته و به دست تصویرگران مختلف برای کودکان و نوجوانان تصویرسازی شده و به چاپ رسیده است، مثنوی معنوی است. مثنوی معنوی کتابی تعلیمی به زبان شعر در زمینه عرفان اسلامی است که در آن مولانا در قالب حکایات و قصه ها معارفی را بیان کرده و سرشار از آموزه های اخلاقی است. در این تحقیق سعی شده تصاویر کتاب های مصور چاپ شده در چهل سال اخیر با موضوع مثنوی معنوی بر اساس ارتباط با محتوای داستان ها و بیان مقاصد آن ها بررسی شود. برای این منظور پس از فصل اول که کلیات را در بر می گیرد، در فصل دوم توضیحات مختصری راجع به زندگی مولانا و مثنوی معنوی داده شده است، در فصل سوم در باب نشانه شناسی مثنوی، کهن الگوها و نمادها و نشانه ها در اندیشه مولانا مطالبی عنوان شده است. در فصل چهارم نمونه هایی از کتاب های مصور چاپ شده در چهل سال اخیر با موضوع مثنوی معنوی معرفی شده و از طریق مقایسه با معانی و مفاهیم مستتر در اصل داستان مورد بررسی قرار گرفته اند؛ و در پایان در فصل پنجم نتیجه حاصل از این تحقیق بیان شده که متاسفانه اکثر تصویرگران در تصویرسازی داستان های مثنوی معنوی بدون توجه به این مفاهیم، صرفا صورت ظاهر قصه ها را تصویرسازی کرده اند؛ و در پایان پیشنهاداتی برای رفع چنین مشکلاتی در تصویرسازی متون ادبی کهن ارائه شده است.
انسیه استادمحمد هایده صیرفی
این پژوهش پیرامون بررسی نقوش و صحنه های تصویری در عاج های زیویه و حسنلو (700ق.م) صورت گرفته است. در ابتدا سعی شده اطلاعاتی هر چند مقدماتی در اختیار خوانندگان قرار گیرد، تا با چار چوب طرح آشنا گردند. این اطلاعات شامل بیان مسئله، پرسش های پژوهشی، فرضیات، اهداف و پیشینه ی مطالعاتی و کلیات و تعاریف است.