نام پژوهشگر: علی زاده محمد
مریم گیلاسیان نرگس ادیب
هدف این تحقیق، تعیین و مقایسه تاثیرشنیدن موسیقی کلاسیک ملایم و محرک بر میزان توجه، اضطراب و عملکرد حرفه ای پسران کم توان ذهنی است. روش: پژوهش حاضر با روش شبه آزمایشی و پیش آزمون – پس آزمون می باشد. از میان 85 کم توانان ذهنی پذیرش شده در یک مرکز جامع توانبخشی و حرفه آموزی، تعداد 36 نفرپس از انجام پیش آزمون (در3 آزمون توجه تولوز – پیه رون، اضطراب اشپیلبرگر وعملکرد حرفه ای محقق ساخته) انتخاب و به تساوی دردوگروه آزمایش و یک گروه کنترل جای گرفتند. از دوگروه آزمایش، یک گروه فقط به موسیقی آرام گوش کرده و گروه دیگر صرفا موسیقی محرک شنیدند. در هرکدام از این گروه ها تعداد 4 کم توان ذهنی آموزش پذیر و 8 کم توانی ذهنی تربیت پذیرکه حداقل شش ماه سابقه ی حضور در کارگاه داشتند قرار داده شد که همه ی آنها درگروه سنی بین22 الی 35 سال بودند. گروه های آزمایش درحین انجام فعالیت حرفه ای از طریق هدفون به موسیقی های انتخابی گوش داده و در پایان جلسات هرسه گروه مجددا از طریق آزمونهای عملکرد حرفه ای، اضطراب و آزمون توجه مورد ارزیابی قرارگرفتند. دراین پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی، آنالیز واریانس یک طرفه، آنالیز کواریانس و طرح دوعاملی آشیانه ای، استفاده شد. استباط های آماری براساس اختلاف بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون می باشد. یافته ها: نتایج نشان داد که شنیدن موسیقی ملایم و محرک باعث افزایش توجه و عملکرد حرفه ای افراد کم توان ذهنی و همچنین کاهش اضطراب آنها شده و تفاوت بین گروه های آزمایش وکنترل معنی دار بوده است. بحث و نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که شنیدن موسیقی پس زمینه ای کلاسیک با ضرب آهنگ ملایم و محرک می تواند باعث افزایش توجه، کاهش اضطراب و بهبود عملکرد افراد کم توان ذهنی شده و همچنین در مقایسه بین دوگروه آموزش پذیر و تربیت پذیر این نتیجه بدست آمد که در مورد متغیر توجه تفاوت معنی داری بین این دوگروه وجود ندارد ولی درمورد عملکرد حرفه ای و اضطراب این تفاوت معنی دار بوده و گروه آموزش پذیر افزایش بیشتری در زمینه ی عملکرد حرفه ای و کاهش بیشتری در زمینه ی اضطراب داشته است.