نام پژوهشگر: امیرهوشنگ براتی
محبوبه علم الهدی منیژه مختاری دیزجی
مقدمه: بر اساس مراحل رشد و پیشرفت تومور و مشاهده اثر درمانی تابش هم زمان دو فرکانس امواج فراصوت و در حضور داروی حساس کننده(سونودینامیک تراپی) در تحقیقات گذشته، لذا در تحقیق حاضر اثر تکرار تابش همزمان دو فرکانس امواج فراصوت کم شدت، در درمان تومورهای جامد آدنوکارسینومای پستان موش نژاد balb/c با حضور حساس کننده صوتی هماتوپورفرین، مقایسه شده است. مواد و روش ها: موش های حامل تومور در 13 گروه شامل گروه های (a)کنترل، (b)شم، (c)تزریق هماتوپورفرین(hp)، (d)تابش امواج فراصوت khz 150 (e)تابش امواج فراصوتhp +khz 150 (f)تابش امواج فراصوت mhz1، (g)تابش امواج فراصوتhp+ mhz1 (h)تابش امواج فراصوت1mhz80%pulse+150khzcon (i)تابش امواج فراصوت1mhz80%pulse+150khzcon+hp، (j)تکرار تابش 1mhz80%pulse+150khzcon+hp در روز 6ام پس از تابش اولیه، (k)تکرار تابش با hpدر روزهای 6 و12ام پس از تابش اولیه، (l)تکرار تابش با تزریق hpدر روزهای 6، 12 و 18ام پس از تابش اولیه، (m)تابش تقطیعی در روزهای 3، 6 و 9ام پس از تابش دهی اولیه، مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از اعمال پروتکل درمانی، حیوانات حامل تومور به مدت 30 روز تحت بررسی قرار گرفتند و پارامترهای تأخیر در روند رشد تومور شامل درصد حجم نسبی، درصد توقف در رشد تومور و زمان رسیدن حجم تومور به دو (t2) و پنج (t5) برابر حجم اولیه، استخراج شد. نتایج: بررسی آماری کلیه پارامترهای تأخیر در روند رشد تومور در 9 گروه a، b، c، d، e، f، g، h و i گویای معناداری در کند کردن روند رشد تومورها در گروه i در مقایسه با سایر گروه ها، می باشد. همچنین تمایز معنی دار میان درصد حجم نسبی تومور در گروه i با گروه های l و m پس از درمان اولیه وجود دارد (05/0p<). درصد مهار شدگی رشد تومور در گروه l وm، به طور معنی داری بیش از گروه i است. مقایسه آماری زمان های رسیدن حجم تومور به دو و پنج برابر حجم اولیه نیز تمایز معنی دار میان گروه های تحت درمان با تکرار تابش را نسبت به گروه های درمان تحت یک بار تابش نشان می دهد (05/0 >p). نتیجه گیری: تابش همزمان دو فرکانس در حضور حساس کننده و افزایش دفعات تکرار تابش، شیب روند رشد تومور، کاهش پیدا خواهد کرد.
نجمه برجیان بروجنی فردین فتحی
سلول های بنیادی جنینی موش عموماً از توده سلولی داخلی جنین هایی که در مرحله بلاستوسیت و قبل از لانه گزینی به سر می برند، به دست می آیند. این سلول ها توان آن را دارند که به انواع مختلف سلول ها از جمله سلول های قلبی تمایز یابند. با توجه به اینکه از دست رفتن کاردیومیوسیت ها بر اثر حمله قلبی منجر به نقائص غیرقابل بازگشت در عملکرد قلب می گردد، پیوند سلول بنیادین بعد از سکته قلبی جهت بازیابی عملکرد قلب مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، ابتدا، سلول های بنیادی جنینی از بلاستوسیت فریز شده موش-های نژاد c57bl6، توسط محیط کشت اختصاصی 3i که حاوی سه فاکتور ممانعت کننده از تمایز و حفظ خاصیت پرتوانی سلول های بنیادی می باشد، جدا شدند و سپس جهت اثبات وجود مارکرهای مخصوص سلول-های بنیادی مورد ارزیابی ایمونوسیتوشیمی قرار گرفتند. در مرحله بعد پس از کشت و تکثیر این سلول ها، اثر دو فاکتور آنژیوتانسینii و لوزارتان بر تمایز سلول های بنیادی جنینی موشی به سلول های قلبی مورد بررسی قرار گرفت. پس از تشکیل اجسام شبه جنینی و تیمار سلول ها با آنژیوتانسینii و لوزارتان به مدت 6 روز، اجسام شبه جنینی به پلیت های سلولی منتقل شده و در طول یک دوره 21 روزه، سلول ها توسط میکروسکوپ معکوس از نظر تغییرات مورفولوژیکی و تعداد اجسام شبه جنینی ضربان دار مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین، از روش رنگ آمیزی ایمونوسیتوشیمی برای اثبات بیان پروتئین های خاص سلول قلبی، توسط سلول های مورد مطالعه، استفاده گردید. نتایج این مطالعه نشان داد که آنژیوتانسینii می تواند تمایز سلول های بنیادین جنینی موشی به کاردیومیوسیت ها را افزایش دهد.