نام پژوهشگر: یزدان کیوانی
محمدحسین خانجانی یزدان کیوانی
مهمترین فاکتورها در تولید و رشد آنتن منشعب ها، دمای آب، کمیت و کیفیت غذا، دوره نوری و حجم کشت می باشد. این تحقیق به منظور بررسی بعضی جنبه های زیست شناختی و پرورش آنتن منشعب آب شیرین ceriodaphnia quadrangula برای استفاده به عنوان غذای زنده در صنعت آبزی پروری انجام شد. سه دسته آزمایش شامل تاثیر جیره های غذایی مختلف (6 تیمار غذایی شامل جلبک سبز scenedesmus quadricauda، مخلوط s. quadricauda با مخمر، مخمر، کود مرغی، کود گاوی و مخلوط کود گاوی و مرغی در دو سطح بالا و پایین)، تاثیر توام درجه حرارت و دوره نوری (9 تیمار شامل 3 سطح دمایی 20، 25 و 30 درجه سانتی گراد، 3 سطح دوره نوری شامل 24 ساعت تاریکی، 24 ساعت روشنایی و 12 ساعت روشنایی : 12 ساعت تاریکی)و کشت انبوه (در دوسطح 10 و 50 لیتری) با گونه c. quadrangulaطراحی شد. نتایج نشان داد که جلبک سبز s. quadricauda در غلظت بالا (104×50 سلول در میلی لیتر) مناسب ترین غذا برای پرورش c. quadrangula می باشد زیرا که بیشترین میزان رشد ویژه (0/18 در روز) و کوتاهترین زمان دوبرابر شدن جمعیت (3/85روز) در این شرایط بدست آمد. از سوی دیگر، میزان رشد ویژه و تراکم c. quadrangula در دمای 25 درجه سانتی گراد و دوره نوری 24 ساعت روشنایی در مقایسه با سایر تیمارها مناسب تر بود. بالاترین تراکم (5/5 فرد در هر میلی لیتر)، بیشترین میزان رشد ویژه (0/24 در روز) و کوتاهترین زمان دوبرابر شدن جمعیت (2/84 روز) در این شرایط محیطی بدست آمد. کشت انبوه c. quadrangula در حجم های گوناگون (10 و 50 لیتری) بر میزان رشد ویژه c. quadrangula به طور معنی داری تاثیر گذاراست (p<0/05). میزان رشد ویژه در حجم های 10 و 50 لیتری به ترتیب 0/12 و 0/14 در روز بعد از دو هفته پرورش بدست آمد در حالی که تراکم c. quadrangulaبه ترتیب 190/4 و 242/3 فرد در لیتر بود. اندازه گیری میزان اسیدهای چرب ضروری c. quadrangula نشان داد که مقدار dha و epa آن به ترتیب 10/2 و1/8 میلی گرم در گرم وزن خشک می باشد که می تواند نیازهای تغذیه ای لارو ماهی را پوشش دهد. در مجموع این تحقیق قابلیت c. quadrangula را به عنوان غذای زنده در پرورش لارو ماهیان آب شیرین بیان می کند.
فرناز گودرزیان اسد یزدان کیوانی
یکی از مسائل بسیار مهمی که صنعت آبزی پروری با آن رو برو است، شیوع و گسترش بیماری در سیستم های پرورشی است. بدین منظور و نیز جهت تحریک و تقویت رشد و بهبود عملکرد جیره های غذایی، استفاده از مواد شیمیایی و به ویژه آنتی بیوتیک ها در حال افزایش است. اما با توجه به مضرات استفاده از این مواد، از جمله افزایش مقاومت به عامل بیماری زا و نیز عدم کارایی آن ها در بهبود و پیشگیری از بروز بیماری در برخی از موارد، توجه پرورش دهندگان به مواد محرک طبیعی رو به افزایش است. این مواد علاوه بر تحریک سیستم ایمنی غیر اختصاصی و در نتیجه افزایش مقاومت به بیماری ها، موجب بهبود رشد، ضریب تبدیل و ارتقای کیفیت لاشه می شوند. سیر یکی از مواد محرک طبیعی است که در منابع علمی بر خواص متعدد دارویی آن تأکید شده است. بر این اساس در تحقیق حاضر خواص پودر سیر بر پارامترهای رشد و تغذیه، ترکیب شیمیایی لاشه، فاکتورهای بیوشیمیایی خون، فعالیت سیستم ایمنی و کیفیت لاشه قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور بچه ماهیان قزل آلای رنگین کمان (1±7 گرم) به شش گروه (تیمارها) و هر گروه به سه زیر گروه (تکرارها) تقسیم شدند. گروه اول به عنوان شاهد با جیره پایه و فاقد سیر و گروه های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم به ترتیب با جیره های حاوی 10، 20، 30، 40 و 50 گرم پودر سیر به ازاء هر کیلوگرم جیره غذایی به مدت 60 روز، تغذیه شدند. نتایج حاصل نشان داد که پروتئین لاشه تمامی تیمارهای حاوی سیر (به جز تیمار شماره دو) افزایش معنی داری نسبت به تیمار شاهد داشت و محتوای چربی بدن در تیمار پنج و شش به طور معنی داری از شاهد کم تر بود (05/0p ?). ضریب وضعیت و ضریب تبدیل غذا و شاخص کبدی تفاوت معنی داری را در بین تیمارها نشان نداد. محتوای پروتئین کل سرم، آلبومین و گلوبولین در تیمارهای حاوی سیر افزایش یافت. میزان گلوکز خون تفاوت معنی داری در بین تیمارهای نداشت. میزان کلسترول و تری گلیسیرید با روند تقریباً مشابهی پایین ترین مقادیر خود را به ترتیب در تیمار شماره پنج و شش نشان داد. سیر موجب کاهش مقادیر این پارامترها در سرم ماهیان گردید. بالاترین مقادیر hdl در تیمارهای شماره سه، چهار و پنج دیده شد که افزایش معنی داری نسبت به تیمار شاهد داشتند (05/0p ?). تفاوت معنی داری میان آنزیم های کبدی دیده نشد. فعالیت لیزوزیمی در ماهیان تغذیه شده با g/kg 40 پودر سیر افزایش معنی داری نسبت به سایر تیمارها داشت. افزایش سطح سیر تا g/kg 40 موجب بهبود شاخص های ارگانولپتیک مورد بررسی شامل رنگ، بو، طعم و بافت بود که با این شاخص ها (به ویژه طعم) گردید. در مجموع نتایج این تحقیق نشان داد که افزودن سیر در جیره غذایی توانسته است پارامترهای بیوشیمیایی خون و کیفت لاشه را بهبود بخشیده و سبب تحریک و افزایش فعالیت سیستم ایمنی گردد.
علی نظام الاسلامی یزدان کیوانی
جنس گارا (garra) از خانواده کپورماهیان (cyprinidae)، از آفریقا تا جنوب شرقی آسیا یافت می شود. این جنس دارای 103 گونه است که از بین آن ها چهار گونه: g. rufa (heckel, 1843)، g. rossica (nikolskii, 1900)، g. persica (berg, 1913) و g. variabilis (heckel, 1843)، در ایران گزارش شده است. در این مطالعه تعداد 485 نمونه g. rufa از 36 جمعیت از حوضه های دجله، کرخه، کارون، بوشهر، هرمز و مهارلو صید گردید و پس از تثبیت در فرمالین 10 درصد برای بررسی های ماهی شناسی به آزمایشگاه شیلات دانشگاه صنعتی اصفهان انتقال داده شدند. تعدادی نمونه زنده هم جهت آزمایش های کاریولوژیک از رودخانه سمیرم از سرشاخه های کارون به این آزمایشگاه منتقل گردید. برای مطالعات مورفولوژیکی، 28 صفت اندازشی، 25 صفت اندازشی نسبی و 12 صفت شمارشی معمول در مطالعات ماهی شناسی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش های مختلف پارامتری و ناپارامتری مقایسه میانگین ها و نیز آزمون تحلیل عاملی استفاده گردید. در مقایسه جمعیت های شش حوضه یاد شده،آزمون ناپارامتری h کروسکال والیس برای صفات اندازشی نسبی و آنالیز واریانس (05/0>p) برای همه صفات، بجز در طول قاعده باله پشتی به طول استاندارد و طول باله سینه ای به طول استاندارد اختلاف معنی دار آماری نشان دادند. . نتایج آزمون 65/0=kmo و آزمون بارتلت (05/0>p) تناسب داده ها را برای تحلیل عاملی تأیید کردند. بر اساس ماتریکس همبستگی نسبت های صفات مورد مطالعه، تعداد 8 عامل با مجموع واریانس 25/71% دارای مقادیر ویژه بالای 1 استخراج شدند. نمودار پراکنش عامل اول به عامل دوم در تحلیل عاملی صفات اندازشی نسبی هم پوشانی بالایی نشان داد، اما تاحدودی جدایی جمعیت های حوضه بوشهر را از سایر جمعیت ها نشان داد. برای مقایسه صفات شمارشی، فلس های رو، بالا و پایین خط جانبی، شعاع های نرم باله پشتی ومخرجی و شعاع های باله سینه ای و شکمی و دمی، فلس های جلوی باله پشتی، فلس های دور ساقه دمی تعداد مهره ها و دندان های حلقی مورد استفاده قرار گرفتند. به جز تعداد مهره ها، شعاع های باله دمی و دندان های حلقی، بقیه صفات اختلاف معنی دار آماری نشان دادند. آزمون 79/0= kmo و آزمون بارتلت (05/0>p) تناسب داده های صفات شمارشی را برای تحلیل عاملی تأیید کردند. بر اساس ماتریس همبستگی صفات شمارشی تعداد سه عامل با مجموع واریانس 78/51% و مقادیر ویژه بالای 1 استخراج شدند. نمودار پراکنش عامل اول به عامل دوم در تحلیل عاملی صفات شمارشی نشان داد که تنها جمعیت های حوضه بوشهر تا حدودی از سایر جمعیت ها جدا می شوند و بقیه جمعیت ها دارای هم پوشانی بالایی با یکدیگر هستند. با شمارش 50 گسترش کروموزومی تعداد کروموزوم های ماهی g. rufa به صورت 48=n2 به دست آمد. به منظور تهیه کاریوتایپ از بهترین گسترش های متافازی عکس تهیه و اندازه بازوهای بلند و کوتاه کروموزوم ها، نسبت بازوها، طول نسبی کروموزوم ها، طول کل کروموزوم و همچنین شاخص سانترومری محاسبه شد. با قرار دادن جفت کروموزوم های همولوگ در کنار همدیگر فرمول کروموزومی شامل 34 کروموزوم متاسنتریک، 12ساب متاسنتریک و 2 آکروتلوسنتریک و تعداد بازوهای کروموزومی 94=nf تعیین گردید. براساس تفاوت های مشاهده شده، جمعیت های حوضه های بوشهر، هرمز و مهارلو از یک طرف و جمعیت های حوضه های کارون، کرخه و دجله از طرف دیگر، با یکدیگرقرابت بیشتری دارند.
زهرا قصاب شیران سالار درافشان
سیچلید ایرانی (iranocichla hormuzensis) تنها عضو خانواده سیچلیده در ایران، پراکنش نسبتا" وسیعی در حوضه هرمز دارد. با توجه به اهمیت مطالعه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت در مدیریت و حفاظت از گونه ها، تنوع ژنتیکی ذخایر سیچلید ایرانی با استفاده از روش مورفولوژی و ریزماهواره مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی 30 قطعه ماهی سیچلید ایرانی از چشمه خورگو و 30 قطعه ماهی از رودخانه مهران، صید شدند. مطالعات مورفولوژی شامل 13 نشانه و 13 صفت مریستیک بود. جهت آنالیز داده های حاصل از نشانه-ها و صفات مریستیک به ترتیب از روش تجزیه مولفه های اصلی و آزمون ناپارامتری u-من ویتنی استفاده شد. نتایج، تفکیک واضح دو جمعیت مورد مطالعه و تفاوت معنی دار در نه نقطه از 21 نقطه تراس و چهار ویژگی مریستیک را نشان داد (p<0.05). به منظور اجرای مطالعات مولکولی، استخراج dna به روش استات آمونیوم از بافت نرم باله دمی یا قسمتی از بدن انجام گرفت و واکنش pcr با استفاده از چهار جفت آغازگر ریزماهواره (os7r، os25، os7 و os64) انجام شد. محصولات pcr روی ژل اکریلامید 12% الکتروفورز و به روش نیترات نقره رنگ آمیزی شد و نتایج حاصل از آنها با استفاده از نرم افزار genealex6 آنالیز شد. در مجموع از چهار جفت آغازگر ریزماهواره بررسی شده همه جایگاه ها پلی مورف بودند. تعداد آلل مشاهده شده در تمامی جایگاه ها در گستره 9-4 عدد بود. میانگین تعداد آلل مشاهده شده در جمعیت چشمه خورگو 5 و در جمعیت مهران 75/5 بود. تعداد آلل موثر در تمامی جایگاه ها در گستره 84/5-90/1 عدد بود. میانگین تعداد آلل موثر در جمعیت چشمه خورگو 96/3 و در جمعیت مهران 63/3 بود. به طور کلی دامنه باندی در جایگاه های os7r، os25، os7 و os64 به ترتیب 94-78، 96-76، 150-104 و 68-38 بود. میانگین هتروزیگوسیتی مشاهده شده در جمعیت چشمه خورگو 78/0 و در جمعیت مهران 60/0 بود. میانگین هتروزیگوسیتی مورد انتظار در جمعیت چشمه خورگو 71/0 و در جمعیت مهران 68/0 بود. نتایج مولکولی انحراف از تعادل هاردی-وینبرگ را 5 نمونه از 8 تست مورد بررسی (جایگاه-های os7r و os64 و جایگاه os25 در نمونه های ناحیه چشمه خورگو و جایگاه های os7r و os64 در نمونه های ناحیه مهران)، افزایش نسبی هتروزیگوسیتی مشاهده شده به هتروزیگوسیتی مورد انتظار در جایگاه os25، os7 و os64 چشمه خورگو و os7 رودخانه مهران، تمایز ژنتیکی پایین بین جمعیت ها (3%) و تنوع ژنتیکی بالای درون جمعیت ها (97%) و وجود جریان ژنی قابل توجه بین دو ایستگاه (76/10) را نشان داد. همچنین میزان شباهت و فاصله ژنتیکی بین دو منطقه به ترتیب 88/0 و 12/0 به دست آمد. گرچه آنالیزهای مورفولوژی تفاوت هایی را بین دو جمعیت نشان داد ولی آنالیزهای مولکولی علی رغم ارزیابی تنوع ژنتیکی مطلوب درون هر جمعیت قادر به تفکیک مناسب جمعیت ها از یکدیگر نبود که شاید به دلیل غیر اختصاصی بودن آغازگرهای مورد استفاده در این تحقیق باشد. مقدار تنوع ژنتیکی درون جمعیت چشمه خورگو نسبت به جمعیت مهران بیشتر بود. با توجه به فاصله ژنتیکی اندک به دست آمده در تحقیق حاضر، شاید بتوان عنوان کرد که این دو جمعیت منشأ یکسانی داشته اما در دو منطقه مجزا زیست می کنند.
سیدمحمدعلی موسوی یزدان کیوانی
چکیده جنس آلبرنوس(alburnus) از خانواده کپورماهیان (cyprinidae)که پراکندگی وسیعی از اروپا تا قسمتهای شمالی جنوب غربی آسیا دارد در برگیرنده 38 گونه در سراسر دنیا است که 6 گونه از آن در ایران وجود دارد. این گونه ها عبارتند از alburnus hohenackeri (kessler, 1870) ، alburnus atropatenae (berg, 1925 )، (kessler, 1877) alburnus filippii ، alburnus zagrosensis coad, 2009 ، alburnus chalcoides (güldenstaedt, 1772)، (heckel, 1843) alburnus mossulensis. در این مطالعه تعداد 705 قطعه ماهی alburnus mossulensis از خرداد تا شهریور 1388 از28 رودخانه حوضه های دجله، کارون، کرخه، بوشهر و کر صید شد و بعد از تثبیت در فرمالین 10 درصد جهت بررسی های آزمایشگاهی به آزمایشگاه شیلات دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان منتقل شدند. جهت مطالعات ریخت شناسی، 22 صفت اندازشی، 22 صفت اندازشی نسبی و 16 صفت شمارشی معمول در مطالعات ماهی شناسی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از روش های مختلف پارامتری و ناپارامتری مقایسه میانگین ها و نیز آزمون تحلیل عاملی استفاده گردید. آنالیز واریانس و آزمون ناپارامتری h کروسکال والیس برای کلیه صفات اندازشی نسبی بجز طول ساقه دمی به طول استاندارد اختلاف آماری معنی دار نشان دادند (05/0>p). نتایج آزمون 60/0=kmo و آزمون بارتلت (05/0>p) تناسب داده ها را برای تحلیل عاملی تأیید کردند. بر اساس ماتریکس همبستگی نسبت های صفات مورد مطالعه، تعداد 6عامل با مجموع واریانس 71/78% دارای مقادیر ویژه بالای 1 استخراج شدند. نمودار پراکنش عامل های استخراج شده، هم پوشانی بالایی نشان دادتنها در دو حوضه دجله و کارون تا حدودی جدایی دو حوضه دیده می شود. برای مقایسه صفات شمارشی، فلس های رو، بالا و پایین خط جانبی، شعاع های نرم و سخت باله پشتی ومخرجی و شعاع های باله سینه ای و شکمی و دمی، فلس های جلوی باله پشتی، فلس های دور ساقه دمی، فلس-های روی کیل، تعداد مهره ها ،دندان های حلقی و خارهای آبششی مورد استفاده قرار گرفتند. تمام صفات شمارشی بجز تعداد شعاع باله دمی و تعداد دندان حلقی در آنالیز واریانش و آزمون hکروسکال والیس دارای اختلاف معنی دار آماری بودند (05/0>p). در تجزیه و تحلیل عاملی آزمون62/0= kmo و آزمون بارتلت (05/0>p) تناسب داده ها را برای تحلیل عاملی تأیید کردند. تجزیه و تحلیل عاملی برای صفات شمارشی، پنج عامل دارای مقادیر ویژه بزرگتر از یک با پراکنش 93/66 درصد را جدا کرد. نمودار پراکنش دو عامل استخراج شده هم پوشانی بالای صفات شمارش جمعیت ها را نشان می دهد تنها در سه حوضه بوشهر، کارون و کرخه تا حدودی جدایی جمعیت های سه حوضه را می توان مشاهده کرد ولی در سایر حوضه ها این هم پوشانی بسیار بالاست به طوری که آنها را می توان یک جمعیت در نظر گرفت. بنابراین براساس صفات شمارشی استفاده شده در این مطالعه، نمی توان جمعیت های حوضه های مختلف را به طور کامل از هم تفکیک کرد. با شمارش 61 پلاک متافازی عدد کروموزو می این ماهی به صورت 48=n2 به دست آمد. بر اساس تفاوتهای مشاهده شده تمام جمعیت ها در بسیاری از صفات با یکدیگر اختلاف داشتند هرچند در بعضی از حوضه ها مانند دجله و کارون در بسیاری از صفات شمارشی به یکدیگر شبیه بودند. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که صفات ریخت سنجی و ریخت سنجی نسبی برای جدایی جمعیت ها مناسب تر است، در حالی که صفات شمارشی در بین جمعیت ها دارای همپوشانی زیادی است. دلیل این اختلافات می تواند ناشی از شرایط متفاوت زیستگاه و اثر آن بر فاکتورهای ریخت سنجی باشد که بر روی فاکتورهای ریخت شمارشی تاثیر نمی گذارد زیرا این فاکتورها تابع تغییرات ژنتیکی است. کلمات کلیدی: alburnus mossulensis، ریخت شناسی، ریخت سنجی، صفات شمارشی، کاریولوژی
مهری قنبرزاده یزدان کیوانی
در این مطالعه عادات تغذیه ای، سن و رشد ماهی کوپر، (argyrops spinifer forsskal, 1775)، با جمع آوری 622 نمونه (نر، ماده، نابالغ و نامشخص) از آبهای ساحلی استان بوشهر (خلیج فارس) از خرداد 1389 تا اردیبهشت 1390، مورد بررسی قرار گرفت. دامنه طول کل در ماهیان ماده 5/13 تا2/64 سانتی متر (86/7±61/24) و در ماهیان نر 15 تا 2/61 سانتی متر (62/6 ± 04/24)بود. از تعداد کل معده های بررسی شده، 57 معده خالی بود (2/9%vi= ). این شاخص تفاوت معنی داری را در طول سال نشان داد(05/0>p). بیشترین مقدار برای این شاخص در بهار و کمترین آن در زمستان بود. جیره غذایی این گونه از 52 فقره طعمه متعلق به 9 رده تاکسونومیکی عمده تشکیل شده بود. mollusca (bivalvia، gastropoda)، arthropoda ( malacostraca، (crustacea و teleostei مهم ترین گرو ه های غذایی موجود در ترکیب جیره غذایی این گونه بود. ترکیب جیره تغییرات فصلی اندکی را نشان داد، gastropoda، bivalvia، malacostraca، crustacea وteleostei در تمام فصول در دستگاه گوارش مشاهده شد. ترکیب جیره غذایی دو جنس نر و ماده تفاوت مشخصی را نشان نداد و گروه های غذایی عمده توسط هر دو جنس مصرف شدند. اندازه ماهی نیز تأثیر چندانی برترکیب جیره نداشت، اگر چه میانگین اندازه طعمه ها با افزایش اندازه گونه a. spinifer افزایش یافت. نتایج این تحقیق نشان داد که در مجموع ماهی کوپر دامنه وسیعی از مواد غذایی را مصرف می کند و بنابراین می تواند به عنوان یک گونه گوشتخوار غیر تخصصی در زنجیره غذایی اکوسیستم منطقه در نظرگرفته شود. سن نرها بین+2 تا +25 سال و سن ماده ها بین +2 تا +21 سال تخمین زده شد. مقدار پارامترهای رشد برتالانفی بر اساس داده های اندازه-سن در جنس ماده(10/82= l? سانتی متر (طول کل)، 061/0= k در سال و 39/2- = t0سال)، برای جنس نر(90/67= l? سانتی متر (طول کل)، 082/= k در سال و 88/2-= t0سال) و در کل جمعیت (50/75=l? سانتی متر (طول کل)، 065/0= k در سال و 21/3- = t0 سال) برآورد گردید. رابطه طول- وزن در جنس ماده بصورت (983/0=2r) 681/2 tl054/0=w، در جنس نر بصورت (983/0=2r) 648/2tl060/0=w و برای کل جمعیت بصورت (983/0=2r) 682/2tl054/0=w بود. بر اساس مقادیر b بدست آمده از رابطه طول-وزن هر دو جنس رشد آلومتریک منفی را نشان دادند. شاخص عملکرد رشد (j´) برای جنس ماده 02/6 و برای جنس نر 94/5 به دست آمد که بیانگر رشد سریع تر ماده ها در مقایسه با نر ها بود. کلمات کلیدی: argyrops spinifer ، عادات غذایی، سن، رشد، خلیج فارس
زهرا شفیعی فلاورجانی یزدان کیوانی
چکیده شاه کولی جنوبی alburnus mossulensis heckel, 1843 در ایران پراکنش وسیعی در حوضه فارس، اصفهان، دجله و بوشهر دارد. با توجه به اهمیت مطالعه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت در مدیریت و حفاظت از گونه ها، تنوع ژنتیکی ذخایر شاه کولی جنوبی با استفاده نشانگر مولکولی ریزماهواره مورد مطالعه قرار گرفت. در این بررسی 30 قطعه ماهی از هر یک از رودخانه های کنجان-چم، کشگان، گاماسیاب، دورود و دوپلان و 25 قطعه ماهی از رودخانه داوودعرب صید شد. استخراج دی.ان.ا. به دو روش استات آمونیوم و کیت تاکارا از قسمتی از بدن انجام گرفت و واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از چهار جفت آغازگر cypg24، bl1-2b، bl1-98 وrser10 ریزماهواره در دمای الحاق °c 56 انجام شد. محصولات واکنش زنجیره ای پلیمراز روی ژل اکریلامید ?? درصد الکتروفورز و به روش نیترات نقره رنگ آمیزی شد و نتایج حاصل از آنها با استفاده از نرم افزار های powermarker ver 3.0، popgene ver 3.2، ver 3.11 arleguin، mega ver 4 و ntsys ver 2.02 آنالیز شد. چهار جفت آغازگر منتخب در این مطالعه، 8 آلل (bl1-98) تا 14 آلل (cypg24) و در مجموع 43 آلل، با میانگین 75/10 به ازای هر مکان ژنی تکثیر کردند. محدوده آللی برای نشانگر cypg24 بین138-215 جفت باز، برای نشانگر bl1-2b بین 141-180 جفت باز، نشانگر bl1-98 272-300 جفت باز و rser10 بین 176- 240 جفت باز ارزیابی شد. ارزش میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی برای تمامی مکان های ژنی 835/0 محاسبه شد. در میان چهار جایگاه چندشکل، نشانگر bl1-98 در پایین ترین چندشکلی و نشانگر cypg24 بالاترین چندشکلی را نشان داد. هترزایگوسیتی مورد انتظار از 79/0 (داوودعرب) تا 84/0 (کنجان چم، کشگان) با میانگین 825/0 و هتروزایگوسیتی مشاهده شده از 69/0 در جمعیت کنجان چم تا 81/0 در جمعیت کشگان با میانگین 75/0 متغیر بود. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ برای تمام مکان های ژنی در تمام جمعیت ها نشان داد که نشانگر-های bl1-98، bl1-2b و cypg24 در تمام جمعیت ها و نشانگر rser10 در جمعیت داوودعرب به طور معنی داری از تعادل منحرف بودند (001/0p<). میانگین fst در بین جمعیت های مورد مطالعه 02/0 و بین سه حوضه 0071/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که 01/2 بین جمعیت ها، 6/15 درصد تنوع بین افراد داخل جمعیت ها و 4/82 درصد داخل افراد وجود داشت یعنی این که بیشتر تنوع کل به تفاوت در داخل افراد تعلق داشت و فقط سهم کوچکی از تنوع به تفاوت بین جمعیت ها اختصاص داشت. میزان شباهت و فاصله ژنتیکی بین جمعیت ها به ترتیب از دامنه 696/0- 894/0 و 111/0- 34/0 به دست آمد. در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی جمعیت های شاه کولی جنوبی بالا بود ولی مقایسه مقادیر هتروزایگوسیتی مورد انتظار نشان داد که این جایگاه-ها تفاوت معنی داری در سطح احتمال یک صدم بین جمعیت ها ایجاد نکردند. با وجود این که تفاوت بسیار معنی داری در تنوع ژنتیکی بین جمعیت ها مشاهده نشد ولی تفاوت ژنتیکی بین جمعیت ها معنی دار بود (05/0>p). در مطالعه حاضر علت پایین بودن تفاوت ژنتیکی را می توان جریان ژنی بالا بین جمعیت ها و یا کوتاه بودن زمان چند تکه شدن زیستگاه این ماهی در گذشته دانست. جهت درک بهتر ساختار جمعیتی شاه کولی جنوبی مطالعه ساختار جمعیتی آن با استفاده از دیگر نشانگرهای مولکولی از تمامی مناطق پراکنش آن و همچنین مطالعات بیولوژیکی و اکولوژیکی توصیه می شود. کلمات کلیدی: شاه کولی جنوبی، alburnus mossulensis، ریزماهواره، تنوع ژنتیکی، تفاوت ژنتیکی.
حکیمه دوپیکر یزدان کیوانی
چکیده در این تحقیق برخی از خصوصیات زیست شناسی ماهی بلیزم یا سس ماهی کورا (barbus lacerta heckel, 1843) در رودخانه بی بی سیدان سمیرم از مرداد 1389 تا تیر 1390 به صورت ماهیانه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 445 قطعه ماهی (143: ماده، 218: نر و 84: نابالغ) با استفاده از الکتروشوکر، تور پره و سالیک صید گردید. نمونه ها پس از صید همراه با یخ به آزمایشگاه منتقل شدند و سپس مورد کالبدگشایی و زیست سنجی قرار گرفتند. به منظور مطالعات بافت شناسی، بافت گنادها پس از نمونه برداری در محلول فرمالین 10? تثبیت شد و با استفاده از روش های استاندارد بافت شناسی، آبگیری و در واکس پارافین قالب گیری شدند. پس از آن، برش عرضی به ضخامت 6 – 5 میکرون از آنها تهیه شد و سپس با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی صورت گرفت و در پایان، به وسیله میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. دامنه طولی ماهیان ماده بین 4/6 تا 3/23 سانتی متر و دامنه وزنی 65/2 تا 17/123 گرم و در نرها دامنه طولی 7/5 تا 4/18 سانتی متر و دامنه وزنی 02/2 تا 82/58 گرم اندازه گیری شد.گروه سنی برای جنس ماده 0+ تا 7+ و برای نرها 0+ تا 4+ متغیر بود. رابطه رگرسیون طول–وزن ( 9831/0 =2r ) 7566/2 l 0271/0 = w (نرها)، ( 9896/0 = 2r)8909/2 l 0203/0 = w (ماده ها) و (9586/0 = 2r)7354/2l 0303/0 = w (کل ماهی ها) به دست آمد. مقدار ضریب رگرسیونی (b) در نرها، ماده ها و نیز کل ماهی ها کمتر از 3 محاسبه شد که بر اساس آزمون پائولی با 3 =b اختلاف معنی داری داشته (p< 0.05) و بیانگر الگوی رشد آلومتریک منفی در هر دو جنس نر و ماده و کل ماهی ها می باشد. نسبت جنسی کل نمونه ها (نر به ماده) 1 : 52/1 به دست آمد که آزمون مربع کای تفاوت معنی داری را بین دو جنس نشان داد (p< 0.01). میانگین فاکتور وضعیت (cf) در هر دو جنس و نیز کل ماهی ها در طول ماه های مختلف تفاوت آماری معنی داری را نشان داد (p< 0.05) اما با مقایسه این شاخص در هر دو جنس اختلاف معنی داری مشاهده نشد. متوسط طول نسبی روده (rlg) در تمام نمونه ها (میانگین ± خطای استاندارد) 007/0±967/0 به دست آمد که نشان دهنده تغذیه گوشت خواری در این گونه می باشد. تغییرات مقادیر شاخص شدت تغذیه (gsi) در ماده ها در طول سال معنی دار نبود (p> 0.05) اما در نرها و کل ماهی ها تفاوت معنی داری را نشان داد (p< 0.05). میانگین شاخص تهی بودن دستگاه گوارش (vi) در تمام نمونه ها 269/24 محاسبه شد؛ در واقع بیانگر آن است که بلیزم به-طور کلی گونه ای نسبتاً پرخور محسوب می شود. مقایسه مقادیر این شاخص نیز در طول ماه های سال اختلاف معنی داری را نشان داد (p< 0.05). بیشترین مقدارشاخص گنادوسوماتیک gsi%)) در هر دو جنس نر و ماده در ماه فروردین مشاهده شد. بررسی مقادیر gsi% و شاخص هپاتوسوماتیک (hsi) در طول ماه های مختلف اختلاف معنی داری را در هر دو جنس نشان داد (p< 0.05) اما روند هماهنگی بین تغییرات مقادیرgsi% و hsi مشاهده نشد. متوسط هم آوری در 24 قطعه ماهی 670 ± 8097 عدد به دست آمد اما همبستگی بین هم آوری و طول و وزن معنی دار نبود (r2< 0.5). متوسط قطر تخمک ها برابر با 006/ ± 466/0 میلی-متربود؛ کمترین و بیشترین مقدار قطر تخمک 03/0 و 25/2 میلی متر اندازه گیری شد. با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعات بافت-شناسی، 7 مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، در حال بلوغ، در حال توسعه، پیشرفته، رسیده (آماده تخمریزی)، در حال تخمریزی و تخمریزی کرده در ماهیان مورد آزمایش مشاهده گردید. به طور کلی و باتوجه به نتایج حاصل از gsi%، قطر تخمک ها و مطالعات بافت شناسی دوره تخمریزی بلیزم از فروردین تا مرداد و اوج آن در فروردین به دست آمد.
محمدصادق علوی یگانه یزدان کیوانی
شش جمعیت ناشناخته از کپوردندان ماهیان ایران متعلق به جنس aphanius از فلات مرکزی ایران جهت تعیین جایگاه رده بندی آنها با استفاده از صفات ریختی و ملکولی با 19 جمعیت متعلق به 7 گونه شناخته شده (a. farsicus, a. isfahanensis, a. mesopotamicus, a. pluristriatus, a. sophiae, a. vladykovi, a. dispar, a. ginaonis) مورد مقایسه قرار گرفتند. پس از مقایسه دقیق الگوی رنگ آمیزی، 35 صفت ریختی شامل 22 صفت اندازشی و 13 صفت شمارشی مورد زیست سنجی قرار گرفت. همچنین توالی یابی کامل دو ژن میتوکندریایی cyt-b و co1 و توالی یابی ناحیه ژن هسته ای s7 صورت گرفته و با استفاده از روش های maximum likelihood, bayesian likelihood و شبکه پارسیمونی جهت بررسی جایگاه تبارشناسی جمعیت های ناشناخته در بین گونه های شناخته شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تابع تشخیص بیانگر تطابق گروه بندی انجام شده با گروه بندی پیش بینی شده بر اساس صفات ریختی و کارایی این صفات در تفکیک گروه ها بود. تحلیل چندمتغیره با روش تحلیل به مولفه های اصلی و نیز خوشه بندی نیز بیانگر کارایی خوب صفات ریختی در تفکیک گروه ها در نمودار رسته بندی حاصل از مولفه های اول و دوم و دندروگرام ترسیمی بود. علی رغم وجود اختلاف معنی دار (0.05p<) در مقایسه بین گروهی, به علت وجود همپوشانی مقادیر اغلب صفات اندازشی و شمارشی, تنها صفات معدودی به عنوان صفات افتراقی قابل توجه بودند, اما در مقایسه الگوی رنگ آمیزی, صفات افتراقی قابل توجهی مشاهده شد. با توجه به جایگاه هاپلوتایپ های حاصل از توالی یابی ژن های جمعیت های ناشناخته در درخت های تبارشناسی و شبکه پارسیمونی و همچنین با توجه به صفات ریختی و فواصل جغرافیایی, واگرایی تکاملی جمعیت های چشمه علی دامغان، رود شور و قم رود به عنوان سه آرایه جدید در سطح گونه و جمعیت سد حنا به عنوان زیرگونه ای از کپوردندان صوفیه پیشنهاد گردید.
مجید قربانی یزدان کیوانی
در این مطالعه ساختار جمعیتی و ویژگی های تولیدمثلی 543 قطعه ماهی شاه کولی جنوبی (alburnus mosullensis)از خانواده کپورماهیان (cyprinidae)، یکی از ماهی های بومی رودخانه بی بی سیدان، با نمونه برداری ماهیانه از آذر ماه 89 تا آذر 90 با استفاده از تور پره و سالیک صید گردید. نمونه ها پس از صید همراه با یخ به آزمایشگاه منتقل شدند و سپس مورد کالبدگشایی و زیست سنجی قرار گرفتند. گروه سنی برای جنس ماده و نر بین +0 تا +5 متغیر بود. نسبت جنسی 2/2 ماده:1 نر بود. ماده ها بزرگ تر از نرها بودند. طول کل بزرگ ترین ماده صید شده 8/16 سانتی متر و وزن آن 12/49 گرم و طول کل بزرگ ترین نر صید شده 1/14 سانتی متر و 19/28 گرم بود. رابطه بین طول و وزن برای جنس نر )954/0=?r) 0355/3 l0169/0= w و برای جنـــس ماده )975/0=?r) 1751/3l 0061/0= w بود. در هر دو جنس گروه سنی +2 بیشترین فراوانی را داشت. بیشترین مقدار میانگین ضریب وضعیت برای جنس نر در فروردین ماه و برای جنس ماده در اسفند ماه مشاهده گردید. مقدار ظریب رگرسیونی (b) در نرها، ماده ها و نیز کل ماهی ها بیش تر از 3 محاسبه شد که بر اساس آزمون پائولی با 3b= تنها نرها اختلاف معنی داری نداشته)05/0(p< و بیانگر الگوی رشد ایزومتریک مثبت در جنس نر و آلومتریک مثبت در جنس ماده و کل ماهی ها است. کمینه و بیشینه هم آوری مطلق به ترتیب برابر 2064 و 10316 به دست آمد (sd 2686 ± 5505). با ملاحظه شاخص نمو گنادی، قطر تخمک و بررسی ظاهری گنادها، 5 مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، نابالغ در حال رسیدگی یا ترمیم پس از تخم ریزی، در حال رسیدگی، رسیده، تخمریزی کرده در ماهیان مورد آزمایش، مشاهده گردید. به طور کلی و با توجه به نتایج حاصل از شاخص gsi، قطر تخمک ها و مراحل رسیدگی جنسی فصل تولید مثل این گونه از اواخر زمستان تا اوایل بهار (ماه های اسفند تا تیر) به دست آمد. نتایج همچنین گویای آن است که ماهی شاه کولی جنوبی یک گونه با تخم ریزی تدریجی در طول دوره ای بلند می باشد.
مهرداد حسن خانی یزدان کیوانی
حوضه آبخیز سیروان با وسعت 7500 کیلومتر مربع، از پرآب ترین حوضه های ایران و کردستان محسوب می شود به طوری که 8/2 میلیارد مترمکعب آب های سطحی استان کردستان در این حوضه جریان دارد. مهمترین رودخانه این حوضه سیروان می باشد که مسیر اصلی این رود از طرف اسدآباد (استان همدان) و سنقر (استان کرمانشاه) بوده و بعد از پیوستن رودخانه های قشلاق، گاورود و مریوان نام سیروان به خود می گیرد و در نهایت به دجله و سپس به خلیج فارس می ریزد. تنوع گونه ای ماهیان حوضه سیروان در دو فصل بهار و تابستان مورد بررسی قرار گرفت. دوازده ایستگاه بر اساس تفاوت های ساختاری (طول، عرض، عمق و شدت جریان آب رودخانه)، محل تلاقی سرشاخه ها و میزان دخالت انسان (احداث سد، برداشت شن و ماسه و ...) انتخاب شد. نمونه برداری با استفاده از وسایل گوناگون صیادی (تورهای پره، پرتابی و ساچوک) انجام گرفت. نمونه های صید شده در فرمالین 10? تثبیت شده و سپس به آزمایشگاه منتقل شد. پس از یک هفته نمونه ها به الکل (اتانول 70%) منتقل شدند. جهت شناسایی مواردی از قبیل صفات شمارشی مانند تعداد فلس (روی خط جانبی، پایین خط جانبی، بالای خط جانبی)، تعداد شعاع باله ها، محل قرار گرفتن باله ها، فرم دهان مورد بررسی قرار گرفت و با کلیدهای شناسایی معتبر مقایسه شد. در مجموع 1454 نمونه ماهی صید و مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت که شامل 17 گونه متعلق به چهار خانواده کپورماهیان (cyprinidae)، آزادماهیان (salmonidae)، لوچ ماهیان (nemacheilidae) و گاوماهیان (gobiidae) بودند. فراوانی عددی نمونه و تعداد گونه ها در هر ایستگاه در دو فصل بهار و تابستان، دارای تفاوت معنی داری بود (p<0.05). خانواده کپورماهیان 98% از فراوانی کل نمونه ها را به خود اختصاص داد و دارای بیشترین پراکنش و تعداد گونه بود. از مجموع نمونه های شناسایی شده 97% بومی بودند. خانواده آزادماهیان کم ترین فراوانی عددی نمونه را داشتند. ایستگاه سد وحدت دارای بیشترین فراوانی عددی نمونه و ایستگاه نوسود دارای بیشترین تعداد گونه بود. کم ترین فراوانی عددی نمونه مربوط به ایستگاه هجیج و کم ترین تعداد گونه مربوط به ایستگاه پالنگان بود. بیشترین فراوانی عددی نمونه مربوط به alburnus mossulensis و کم ترین فراوانی مربوط به carassius auratus, luciobarbus pectoralis و oncorhynchus mykiss بود. شش گونه ماهی غیربومی صید شد که عبارتند ازctenopharyngodon idella carassius auratus, rhinogobius similis, hemiculter leucisculus, pseudorasbora parva و oncorhynchus mykiss. برای محاسبه غنای گونه ای از شاخص مارگالف، تنوع گونه ای از شاخص شانون وغالبیت گونه ای از شاخص سیمپسون استفاده گردید. تعداد گونه ها در فصل تابستان در بیشتر ایستگاه ها افزایش یافته بود به همین دلیل شاخص غنای گونه ای بین دو فصل در ایستگاه های مختلف دارای اختلاف معنی داری بود. بالاترین شاخص غنای گونه ای در ایستگاه بلبر، بالاترین شاخص تنوع گونه ای در ایستگاه سد وحدت در فصل تابستان و بالاترین شاخص غالبیت گونه ای در ایستگاه دیوزناو در فصل بهار بود. در این حوضه بیشتر عوامل تخریب اکوسیستم آب شیرین مشاهده شد، که از آن جمله می توان به تخریب بستر رودخانه (ایستگاه نوسود، ایستگاه قلعه جی، ایستگاه سد وحدت)، ورود گونه های غیربومی (سد وحدت)، احداث سد (ایستگاه نزار، ایستگاه کومائین، ایستگاه فقیه سلیمان، ایستگاه هجیج) و احداث کارگاه های پرورش ماهی (ایستگاه پالنگان، ایستگاه دیوزناو، ایستگاه نوسود) اشاره نمود. در این حوضه به علت تاثیر دخالت های بشر افزایش تعداد گونه از بالادست رودخانه به سمت پایین دست از نظم خاصی برخوردار نبود.
فاطمه کیانی فاطمه پیکان حیرتی
در این مطالعه ویژگی های تولیدمثلی ماهی نازک (chondrostoma regium) در رودخانه بی بی سیدان سمیرم از اسفندماه 1389 لغایت اسفندماه 1390 مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 471 قطعه ماهی ( 320 قطعه ماهی ماده، 138 قطعه ماهی نر و 13 قطعه ماهی نابالغ) با استفاده از تور پره، سالیک و الکتروشوکر صید گردید. نمونه ها پس از صید با یخ به آزمایشگاه منتقل شدند و سپس مورد زیست سنجی قرار گرفتند. به منظور مطالعات بافت شناسی، گنادها در فرمالین 10 درصد فیکس گردیدند وبا استفاده از روش های بافت شناسی، آبگیری و در پارافین قالب گیری شدند. سپس برش هایی به ضخامت 7-5 میکرون از آن ها تهیه شد و نهایتاًً با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی صورت گرفت. نسبت جنسی نر به ماده 31/2: 1 بدست آمد که آزمون مربع کای تفاوت معنی-داری را بین دو جنس نشان داد (01/0p<). گروه سنی برای جنس نر و ماده به ترتیب 1 تا 4 و 1 تا 5 سال برآورد شد و در بین هر دو جنس، گروه سنی 3 ساله بیشترین فراوانی را داشتند. بیشینه طول کل در جنس نر 1/18 سانتی متر با وزن 93/64 گرم و در جنس ماده به ترتیب 5/21 سانتی متر با وزن 53/90 گرم بدست آمد. رابطه طول و وزن برای جنس نر، ماده و کل جمعیت به ترتیب (981/0 r2=) 088/3 l007/0 w=، (983/0 =(r2086/3 l 007/0 w= و (983/0 r2=) 079/3 l007/0 w= بدست آمد. مقدار b برای جنس نر، ماده و کل جمعیت بیشتر از 3 بدست آمد که بر اساس آزمون پائولی با 3 b= اختلاف معنی داری داشته (05/0p<) و بیانگر الگوی رشد آلومتریک مثبت در همه نمونه ها است. متوسط ضریب چاقی برای جنس نر 009/0 ± 927/0 و برای جنس ماده 006/0 ± 932/0 محاسبه شد. که تفاوت معنی داری بین دو جنس نشان نداد. کمینه و بیشینه هم آوری مطلق بترتیب 604 و 6558 (52/200 ± 24/3348) بدست آمد. همبستگی بین هم آوری و طول و وزن معنی دار بود (5/0r2>). متوسط قطر تخمک 01/0 ± 65/0 میلی متر (± خطای استاندارد) وکمینه و بیشینه آن، به ترتیب 267/0 و 70/1 میلی متر برآورد شد. میانگین شاخص گنادوسوماتیک در جنس نر و ماده به ترتیب 103/0 ± 53/1 و 237/0 ± 37/4 برآورد شد. مقایسه این شاخص در جنس نر و ماده در ماه های مختلف اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0p<). بیشینه مقدار گنادوسوماتیک برای جنس ماده در اسفندماه مشاهده شد که از نظر آماری با سایر ماه های سال اختلاف معنی داری داشت (05/0p<). با توجه مطالعات بافت شناسی 5 مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، نابالغ در حال بلوغ، در حال رسیدگی، رسیده و تخم ریخته مشاهده شد. با توجه به شاخص گنادوسوماتیک، قطر تخمک و بررسی های بافت شناسی؛ زمان تولیدمثل این گونه در اواخر اسفند و اوایل فروردین بدست آمد. نتایج حاکی از آن است که تخمدان در ماهی نازک ازنوع تخمدان-های همزمان گروهی (group synchronous) است.
صدیقه محمودی ده علی نقی سالار درافشان
جنس alburnoides متعلق به خانواده کپورماهیان به عنوان گونه های مرکب با تنوع زیاد مطرح بوده است. از ایران شش گونه ماهی خیاطه شامل nicolausi .a، a. petrubanarescui، a. namaki، a. idignensis،a. eichwaldii و a. qanati به ترتیب از حوضه- های کرخه، ارومیه، دریاچه نمک، کرخه، دریاچه خزر و کر گزارش شده است. در پژوهش حاضر، وضعیت آرایه شناختی گونه-های مذکور با استفاده از صفات ریختی شامل 22 صفت اندازشی نسبی و نه صفت شمارشی از شش گونه که مجموعاً از 144 نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت. صفات ریختی با استفاده از کولیس دیجیتال با دقت 01/0 میلی متر و صفات شمارشی در زیر لوپ مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مطالعات مولکولی سه نمونه از محصول پی.سی.آر (مجموعاً 18 محصول پی.سی.آر) قطعه bp409 ژن سیتوکروم b میتوکندریایی هر گونه توالی یابی گردید. در تجزیه به مولفه های اصلی صفات اندازشی نسبی هم پوشانی بالایی بین گونه ها نشان داد اما تا حدودی می توان گونه های a. nicolausi و a. idignensis را بر اساس مولفه اول و گونه های a. petrubanarescui و a. idignensis را بر اساس مولفه دوم از یکدیگر تفکیک کرد. در مورد صفات شمارشی نیز هم پوشانی خوبی دیده می شود ولی نسبت به صفات ریخت شناسی میزان هم پوشانی آن ها کمتر است. گونه های a. nicolausi و a. idignensis بر اساس مولفه اول از یکدیگر مجزا می شوند و گونه a. eichwaldii بر اساس مولفه دوم از سایر گونه ها جدا می شود. در تجزیه خوشه ای صفات اندازشی نسبی دو گونه a. namaki و a. nicolausi و همچنین دو گونه a. qanati و a. eichwaldii شباهت بیشتری با یکدیگر دارند اما در صفات شمارشی دو گونه a. qanati و a. eichwaldii دارای شباهت بیشتری با یکدیگر هستند. در تجزیه داده های مولکولی گونه های a. eichwaldii و a. petrubanarescui بیشترین شباهت (99%) و گونه a. idignensis (85%) بیشترین تفاوت را نسبت به دیگر گونه ها نشان دادند که این نتایج تا حدودی داده های به دست آمده از بررسی ریخت شناسی و شمارشی را تأیید می کند. همچنین درخت های فیلوژنی حاصل از روش های حداکثر احتمال و حداکثر پارسیمونی، گونه a. idignensis را از دیگر گونه ها مجزا کرد و دو گونه a. eichwaldii و a. petrubanarescui را به صورت خواهر گروه نشان داد. نتایج به دست آمده از داده های توالی یابی این قطعه از ژن سیتوکروم b نشان می دهد که این قطعه برای بررسی روابط فیلوژنتیک گونه های مورد مطالعه جنس alburnoides مفید بوده است، ممکن است ویژگی-هایی همچون اندازه کوچک این ماهیان، قدرت پراکنش اندک و تحرک پایین، ایزوله یا محدود بودن جمعیت های این ماهی و اندازه کوچک زیستگاه یا فضای اشغال شده توسط ماهی منجر به تکامل بسیار بومی و منطقه ای در اغلب گونه های این جنس شده باشد و این امر منجر به بروز اختلافات ریخت سنجی و شمارشی در گونه های مورد مطالعه شده است.
الهام حقیقی سالار درافشان
ماهی خیاطه (alburnoides eichwaldii) از جمله فراوانترین ماهی های رودخانه ای در حوضه جنوب غرب دریای خزر است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار جمعیتی ماهی خیاطه در رودخانه های آستاراچای، لمیر، کرگان رود و چالوس بود. از این جهت 31 صفت ریخت سنجی سنتی، روش ریخت سنجی تراس با 14 نشانه، روش ریخت سنجی هندسی، 16 صفت شمارشی محاسبه و مطالعه مولکولی انجام شد. صفات مرفولوژیک و مولکولی 120 قطعه ماهی خیاطه از رودخانه های آستاراچای، لمیر، کرگان رود و چالوس(از هر رودخانه 30 قطعه) صید شده در مرداد 1389 مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون ناپارامتری مقایسه میانگین و آزمون تحلیل عاملی، آنالیز تابع متمایزکننده و آنالیز تحلیلمتغیرهایکانونیاستفاده شد. بر اساس نشانگرهای مرفولوژیک 3 جمعیت جداسازی شد. در بین جمعیت ها 28 صفت ریخت سنجی، 67 فاصله تراس، 8 لندمارک و 15 صفت شمارشی تفاوت معنی دار مشاهده شد(p<0.05). به منظور انجام مطالعات مولکولی، استخراج دی.ان.ا. با استفاده از کیت بایوبیسیک ازقسمتیازبدنانجام گرفت و واکنش زنجیره ای پلیمراز بااستفادهازششجفتآغازگر ریزماهواره ctof-172، bl1-2b، cnab-030، llea-071 ،ca3 و z21908 دردمایالحاق °c 58-56 انجامشد. محصولات واکنش زنجیره ای پلیمراز رویژلاکریلامید??درصدالکتروفورزوبهروشنیتراتنقرهرنگ آمیزیشدو نتایجحاصلازآنهابااستفادهازنرمافزار های powermarker ver 3.0، popgene ver 3.2، ver 3.11arleguin، mega ver 4 و ntsys ver 2.02 آنالیزشد. در میان شش جایگاه چندشکل، نشانگر cnab-030در پایین ترین چندشکلی و نشانگر ca3 بالاترین چندشکلی را نشان داد. تعداد آلل مشاهده شده از 15/6 (آستاراچای) تا7 (کرگان رود) و تعداد آلل موثر از 3/4 (آستاراچای) تا 01/5 (کرگان رود) متغیر بود. ارزش میانگین محتوای اطلاعات چندشکلی برای تمامی مکان های ژنی 94/0 محاسبه شد. در میان شش جایگاه چندشکل، نشانگر cnab-030در پایین ترین چندشکلی و نشانگر ca3 بالاترین چندشکلی را نشان داد. هتروزایگوسیتی مورد انتظار از 77/0 (آستاراچای) تا 81/0 (کرگان رود) و هتروزایگوسیتی مشاهده شده از 98/0 در ایستگاه آستاراچای تا 00/1 در ایستگاه کرگان رود متغیر بود. آزمون تعادل هاردی- واینبرگ برای تمام مکان های ژنی در تمامرودخانه هانشان داد که شش نشانگر در جمعیت های مورد مطالعه به طور معنی داری از تعادل منحرف بودند (001/0p<). میانگین fst در بین ایستگاه های مورد مطالعه 07/0 محاسبه شد. میزان شباهت و فاصله ژنتیکی بین رودخانه ها به ترتیب از دامنه 77/0- 69/0 و 36/0- 24/0 به دست آمد. در مطالعه حاضر، تنوع ژنتیکی ماهی خیاطه بالا بود وتفاوت معنی داری در تنوع ژنتیکی بین رودخانه ها مشاهده شد، تفاوت ژنتیکی بین دو به دو رودخانه ها نیز معنی دار بود (05/0>p). بر اساس داده های مرفولوژی و مرفومتریک 3 جمعیت ماهی خیاطه از شمال ایران تعیین شد ولی مطالعات مولکولی 4 جمعیت از ماهی خیاطه را در رودخانه های مورد مطالعه شناسایی کرد. تفاوت ژنتیکی و ریختی بین رودخانه ها می تواند به دلیل فاصله جغرافیایی بین رودخانه ها و تاثیر شرایط زیستگاه ، شرایط فیزیکوشیمیایی آب و شرایط تغذیه ای باشد. جهت درک بهتر ساختارجمعیتی ماهی خیاطه مطالعه ساختار جمعیتی آن با استفاده ازدیگر نشانگرهای مولکولی و مطالعات بیولوژیکی واکولوژیکی توصیه می شود.
امیرحسین طهماسبی دهکردی یزدان کیوانی
برای مقایسه مورفولوژی جمعیت های سس ماهی خالدار (barbus lacerta) در حوضه های دجله، خزر و ارومیه تعداد 128 قطعه ماهی از این سه حوضه (دجله 55، خزر 34 و ارومیه 39 قطعه) صید گردید. نمونه ها پس از تثبیت در فرمالین 10%، برای بررسی های ماهی شناسی به آزمایشگاه شیلات دانشگاه صنعتی اصفهان انتقال داده شد. مطالعات مورفولوژیکی به سه روش سنتی، فواصل تراس با 10 نشانه و ریخت سنجی هندسی با 14 نشانه انجام شد. برای مطالعات مورفولوژیکی سنتی، صفات اندازشی، اندازشی نسبی و صفات شمارشی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تجزیه واریانس و آزمون دانکن، آزمون غیرپارامتری h کروسکال والیس و نیز آزمون تحلیل عاملی استفاده گردید. صفات طول استاندارد به طول چنگالی، طول استاندارد به طول کل، ارتفاع بدن به ارتفاع ساقه دمی، ارتفاع بدن به طول استاندارد، طول سر به طول استاندارد، طول پوزه به طول سر، فاصله پشت حدقه ای به طول سر، فاصله نوک پوزه تا ابتدای باله مخرجی به طول استاندارد، فاصله ابتدای باله پشتی تا نوک پوزه به فاصله نوک پوزه تا ابتدای باله مخرجی، طول بلندترین شعاع باله پشتی به طول استاندارد، طول باله شکمی به طول استاندارد، طول باله سینه ای به طول استاندارد، ارتفاع بدن، طول پوزه، قطر چشم و طول بلندترین شعاع باله پشتی در بین هر سه جمعیت اختلاف معنی دار آماری نشان دادند (05/0p<). بر اساس ماتریس همبستگی نسبت های صفات مورد مطالعه، چهار عامل با مجموع واریانس 74/78% و دارای مقادیر ویژه بالای 1 استخراج شدند. نمودار پراکنش عامل اول به عامل دوم در تحلیل عاملی صفات اندازشی و اندازشی نسبی همپوشانی بالایی را نشان داد. بررسی فواصل تراس اندازه گیری شده بین 10 نشانه، شامل تراس های 1، 2، 3، 5، 6، 8، 12، 13، 16 و 22 اختلاف معنی دار آماری نشان داد (05/0p<). بر اساس ماتریس همبستگی نسبت های صفات مورد مطالعه، تعداد 1 عامل با واریانس 87/97% و دارای مقدار ویژه بالای 1 استخراج شد. در بررسی ریخت سنجی هندسی در لندمارک های شماره 1، 4، 5، 11، 12، 13 و 14 بیشترین جابجایی و تغییرات مشاهده شد. بر اساس ماتریس همبستگی نسبت های صفات مورد مطالعه، تعداد 2 عامل با مجموع واریانس 96/60% دارای مقادیر ویژه بالای 1 استخراج شدند. نمودار پراکنش عامل اول به عامل دوم در تحلیل عاملی هم پوشانی بالایی را نشان داد و جداشدگی در بین آنها دیده نشد، ولی آزمون تجزیه به متغیرهای کانونی توانست جمعیت های مختلف را تا حدودی از هم تفکیک کند. تعداد شعاع های سخت و نرم باله مخرجی، تعداد شعاع های باله دمی، تعداد مهره های شکمی، فلس های روی خط جانبی و فلس های بالای خط جانبی اختلاف معنی دار آماری نشان دادند(05/0p<). بر اساس ماتریس همبستگی نسبت های صفات مورد مطالعه، تعداد 3 عامل با مجموع واریانس 69/71% دارای مقادیر ویژه بالای 1 استخراج شد. نمودار پراکنش عامل اول به عامل دوم در تحلیل عاملی صفات شمارشی همپوشانی بالایی نشان داد. نتایج نشان داد که روش سنتی نتوانست جمعیت های سه حوضه را از هم جدا کند ولی روش تراس و روش ریخت سنجی هندسی تا حدودی توانستند جمعیت ها را از هم جدا کنند، بنابراین، می توان نتیجه گرفت که جمعیت های سس ماهی خالدار در این سه حوضه با همدیگر قرابت و نزدیکی دارند و فقط تا حدودی می توان این جمعیت ها را از یکدیگر جدا کرد.
منوچهر نصری یزدان کیوانی
چکیده جنس cyprinion از خانواده cyprinidae تنها در آسیا پراکنش دارد. این جنس دارای نه گونه است که از بین آنها، پنج گونه در ایران گزارش شده است. گونه ی c. kais، c. macrostomum و c. tenuiradius در حوضه رودخانه های کرخه و کـارون، گزارش شده اند. بنابر گزارش های مختلف، وضعیت آرایه شناختی آنها در ابهام است. در این مطالعه تعداد 282 نمونه c. macrostomum و 24 نمونه c. kais با استفاده از تور پره، تور پرتابی (اندازه چشمه cm 2 فاصله گره تا گره مجاور) و الکتروشوکر از رودخانه های حوضه کرخه (رودخانه های دوآب، گاماسیاب، سیمره، کشکان، چرداول و کرخه) و رودخانه گدارخوش در استان ایلام صید و به صورت تثبیت شده، منجمد و یا زنده، به آزمایشگاه ماهی شناسی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان انتقال داده شدند. به منظور مطالعه آرایه شناسی نمونه ها، از مطالعات ریخت شناسی، استخوان شناسی و کاریولوژیک استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری، از روش های مختلـف پـارامتری و ناپـارامتری مقـایسه میانگین ها و نیز آزمـون تحلیل عامـلی استفاده شـد. طـول آخـرین شعـاع سخت بـالـه پشتـی در c. kais بیشتـر از c. macrostomum بـود (sd ± میانگین نسـبت ارتفـاع بـالـه پشـتی بـه طـول استـاندارد، به ترتیب 02/ 0± 19/0 و 01/ 0± 18/0). دنـدانک های سطـح پشتـی آخرین شعاع سخت باله پشتی از نظر اندازه، در c. macrostomum همگن ولی در c. kais غـیــرهمگــن بـودنـد و بــخـش نــوک آن در c. kais نــرم و قـابل انعطـاف تــر از c. macrostomum بـود. فرم دهانی در c. kais به صورت کمانی بسته و در c. macrostomum به صورت کمانی باز بود (sd ± میانگین نسبت شعاع دهان به طول استـاندارد، بـه تـرتیب 02/ 0± 19/0 و 01/ 0± 18/0). پیونـد مفصلی بین دو استخوان دندانی در c. kais نسبت به c. macrostomum ضعیف تر بوده و استخوان های دندانی، فکی و پیش فکی در c. kais دارای حالت کمانی بسته تری نسبت به c. macrostomum بودند. عدد دیپلویید در هر دو آرایه به صورت 50 = n2 بود. فرمول کروموزومی در c. kais شامل هشت جفت کروموزوم متاسنتریک، ده جفت ســاب متـاسنـتـریـک و هفـت جفــت آکـرو و تـلـوسنتـریـک و تعــداد بــازوهـای کـرومـوزومی 86 = fn بـود. فرمـول کرومـوزومی c. macrostomum به صورت چهار جفت کروموزوم متـاسنتریک، سیزده جفت سـاب متاسنتریک و هشت جفت آکرو و تلوسنتریک و همچنین تعداد بازوهای کروموزومی 84 =fn مشخص گردید. در سایر صفات مورد مطالعه، تفاوت آماری قابل ملاحظه ای بین میانگین های مقادیر صفات اندازه گیری شده در دو آرایه مشاهده نگردید (05/0 > p). بر اساس تفاوت های مشاهده شده از لحاظ فرمول کـروموزومی، مشخصـات مـربــوط بــه دهـان و آخـریـن شـعاع سخت بـالـه پشتـی، دو آرایـه c. kais و c. macrostomum، حداقل در سطح زیرگونه از هم قابل تمایز هستند. اگرچه امکان جداسازی آنها در حد گونه نیز وجود دارد، ولی احتمالاً به علت گذشت زمان کم از شروع جدایی بین آنها، هنوز این جدایی به طور کامل صورت نگرفته است.
اکبر عباس زاده یزدان کیوانی
چکیده خانواده کیجارماهیان بطور گسترده ای در خلیج فارس پراکند ه اند. اختصاصات تولیدمثلی این ماهی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. تنها اطلاعات کمی در مورد بیولوژی تولیدمثل کریشو (saurida tumbil) در آب های هندیجان وجود دارد. هدف این تحقیق مشخص نمودن چرخه جنسی، هم آوری، نوع و زمان تخم ریزی عمومی ترین گونه این خانواده در خلیج فارس است. نمونه-های کریشو ماهانه از اسکله صیادی صلح آباد بندر بوشهر از بهمن ماه 1385 لغایت بهمن ماه 1386 جمع آوری و مطالعه شد. از مجموع 691 ماهی مورد مطالعه، 39 نابالغ، 114 نر و 5387 قطعه ماده بودند. طول کل ماهی ها در حد میلی متر و وزن کل آنها در حد گرم اندازه گیری شد. بعد از زیست سنجی، ماهی ها باز شده و گنادها در حد میلی گرم وزن شدند و برای تشخیص جنسیت و مراحل باروری مورد مطالعه قرار گرفتند. شاخص gsi بر اساس فرمول وزن گناد به وزن کل بدن به دست آمد. قطعاتی از گناد برای انجام مراحل بافت شناسی درون فرمالین 10% قرار داده شد. سپس آنها را از سری های صعودی اتانل عبور داده و در زایلین شفاف سازی و با پارافین مذاب (c°59) قالب گیری شد. برش های mµ 7-5 با روش هماتوکسیلین و ائوزین برای مطالعات میکروسکوپی رنگ-آمیزی شدند. طول کل ماهیان ماده 58-1/26 سانتی متر و نرها 5/53-5/25 سانتی متر بود. گستره وزنی ماده ها از 1550-136 گرم و نرها 1125-116 گرم بود. رابطه طول- وزن برای ماهی ها حساب شد که ضریب رگرسیون برای کل ماهی ها 042/3 b=و برای نابالغین 35/3 b=بود که حاکی از رشد ایزومتریک بالغین و آلومتریک نابالغین است. ضریب وضعیت از 67/0 -79/0 در ماه های مختلف سال متغیر بود. بیشترین غذای کریشو را ماهی تشکیل داده بود. میانگین شاخص طول نسبی روده 44/0 بود که حاکی از رژیم گوشتخواری در این ماهی است. از بین 691 ماهی مورد مطالعه 187 قطعه دارای معده خالی و 504 قطعه معده پر داشتند. در میان معده های پر بیشترین طعمه ها مربوط به شگ ماهیان، گیش ماهیان و یال اسبی بود. gsi کریشو دارای دو پیک بود که اولی بزرگ تر و در اردیبهشت و دومی کوچک تر و در مهر ماه بود. حداقل شاخص غدد تناسلی برای هر دو جنس در آذرماه بود. نوسانات این شاخص در هر دو جنس مشابه بود. طول اولین بلوغ جنسی برای کریشوهای نر و ماده به ترتیب 5/25 و 27 سانتی متر بود. میانگین هم آوری مطلق 263162 و هم آوری نسبی 273 عدد تخمک به ازای هر گرم وزن بدن محاسبه شد. حداقل و حداکثر قطر تخمک 71/6 (مرحله 1 جنسی) و 34/875 (مرحله 5 جنسی) میکرون اندازه گیری شد. رابطه هم آوری و وزن کل این ماهی عبارت بود از: w 0.66178/2657f=. میانگین نسبت جنسی نر به ماده در طول دوره نمونه برداری 1:5 بود. شش مرحله جنسی در ماهی های ماده مشاهده شد که عبارت بودند از: مرحله1 (باکره نابالغ)، مرحله 2 (باکره در حال بلوغ)، مرحله 3 (در حال بلوغ)، مرحله 4 (رسیده)، مرحله 5 (در حال تخم ریزی) و مرحله 6 (تخم ریزی کرده). در طول مراحل اولیه جنسی تا زمان بلوغ قطر اووسیت ها دائماٌ افزایش یافته و قبل از تخم ریزی پر از زرده شده بود. در نرها، این مراحل شامل اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت اولیه و ثانویه، اسپرماتید، اسپرماتوزواآ و بازجذب بود. از مرحله 1 به 5 سلول های جنسی نر کوچک تر شده و در مرحله 5 بیضه پر از اسپرم بود که به دلیل تراکم بالا دستجاتی از آنها به حالت چتری شکل در آمده و در مرحله 6، بیضه چروکیده شده بود. بهترین روش برای تشخیص تخم ریزی استفاده از gsi در طول دوره یک ساله است. در تحقیق حاضر، حداکثر gsi در اردیبهشت و مهر ثبت شد که با یافته های دیگر محققین مشابه است. هم آوری مطلق با بالا رفتن وزن افزایش می یابد. در مورد هم آوری، یافته های ما با دیگر مطالعات متفاوت بود. نسبت جنسی 1:5 با تحقیقات دیگران مشابه بود. مطالعات بافت شناسی حاکی از دو فصل تخم ریزی بوده و
سمانه سادات مرتضوی امیدوار فرهادیان
چکیده ویژگی¬های زیست¬شناسی ماهی نازک (chondrostoma regium) در رودخانه بهشت¬آباد استان چهارمحال و بختیاری از فروردین تا اسفند 1392 مورد بررسی قرار گرفت. 323 قطعه ماهی نازک (139 قطعه ماده، 180 قطعه نر و 4 قطعه نابالغ) صید و پس از بیهوشی در محلول 1% پودر گل میخک، در فرمالین 10% تثبیت شد. نمونه¬ها در آزمایشگاه مورد زیست سنجی قرار گرفتند. دامنه طولی در ماهیان نر 10/22 - 04/8 سانتی¬متر، در ماهیان ماده 15/23 - 84/7 سانتی¬متر و در ماهیان نابالغ 08/7 - 95/5 سانتی¬متر بود. دامنه وزنی ماهیان نر، ماده و نابالغ به ترتیب برابر 105 - 20/5، 155 - 70/8 و 69/4 - 90/1 گرم بود. رابطه طول و وزن به صورت معادله (955/0=r2) 0451/3 l0089/0=w برای نرها، (854/0=r2) 1095/3l0082/0=w برای ماده¬ها و (916/0= r2) 0001/3l0107/0=w برای کل ماهی¬ها محاسبه شد. الگوی رشد در نرها و در کل ماهی¬ها ایزومتریک و درماده¬ها آلومتریک مثبت بود. نرها در گروه ¬های سنی 1 تا 5 سال و ماده¬ها در گروه¬های سنی 1 تا 6 سال قرار داشتند. سن ماهی¬های نابالغ زیر یک سال برآورد شد. معادله رشد طولی ون برتالنفی در نر و ماده به ترتیب به صورت ](483/0+t)267/0-e-1[23/26 = lt و ](067/2+t)148/0-e-1[89/31 = lt و معادله رشد وزنی آن¬ها به ترتیب به صورت 0451/3](483/0+t)267/0-e-1[77/160 = wt و 1095/3](067/2+t)148/0-e-1[11/266 = wt محاسبه شد. نسبت جنسی کل نمونه¬ها 3/1نر:1ماده بدست آمد. مشاهدات ماکروسکوپی گنادها، 5 مرحله چرخه رسیدگی جنسی شامل نابالغ، درحال توسعه، قادر به تخم¬ریزی، پسرفت و بازسازی نشان داد. حداقل هماوری مطلق 1013 و حداکثر هماوری مطلق 8177 و میانگین (±خطای استاندارد) آن 337 ± 4210 عدد تخمک بود. قطر تخمک در فروردین تا خرداد به صورت معنی¬داری افزایش و در تیر و مردادکاهش یافت. دامنه قطر تخمک 05/0 – 41/2 میلی¬متر برآورد شد. بیشینه مقدار شاخص گنادوسوماتیک در ماهی¬های نر در اردیبهشت (%32/2 ± 19/5) و در ماهی¬های ماده در خرداد (%81/1 ± 18/26) مشاهده شد که هر دو این مقادیر دارای تفاوت معنی-دار با سایر ماه¬ها بود )05/0>(p. میانگین این شاخص در نرها و ماده¬ها به ترتیب برابر 10/0 ± 41/1 و 62/0 ± 18/10 بود که این شاخص به طور معنی¬داری در ماده¬ها بیشتر از نرها بود. میانگین فاکتور وضعیت با اختلاف معنی¬داری در ماده¬ها (02/0 ± 14/1) بیشتر از نرها (01/0 ± 02/1) بود. میانگین طول نسبی روده (050/0 ± 180/1) نشان¬دهنده تغذیه گیاه¬خواری در این ماهی بود. مقدار شاخص شدت تغذیه در فصول مختلف در کل ماهیان، نرها و ماده¬ها تفاوت معنی¬داری را نشان نداد )05/0> (p. حدود 55 درصد دستگاه-های گوارش ماهیان پر و 45 درصد آن¬ها خالی بودند. میانگین شاخص تهی بودن دستگاه گوارش کل ماهیان 48 درصد بودکه نشان¬دهنده تغذیه متوسط است. براساس مشاهده ماکروسکوپی گنادها و تغییرات قطر تخمک و شاخص گنادوسوماتیک، فصل تخم-ریزی ماهی نازک از اردیبهشت تا خرداد ماه است.
مسعود صیامی یزدان کیوانی
سیاه¬ماهی¬ریزفلس (capoeta damascina) از گونه¬های بومی خاورمیانه است که در آب های ایران اطلاعات اندکی در مورد آن وجود دارد. برخی ویژگی¬های زیستی این ماهی با جمع آوری426 نمونه از رودخانه بهشت¬آباد استان چهارمحال و بختیاری از اردیبهشت 1392 تا اردیبهشت 1393 به صورت ماهیانه مورد بررسی قرار گرفت. حداکثر سن بدست آمده با استفاده از فلس و سرپوش آبششی برای جنس نر و ماده به ترتیب +7 و +8 سال بود. بیشترین فراوانی برای جنس نر و ماده به ترتیب در سنین +3 و +4 بود. دامنه طول چنگالی نمونه¬ها بین 94/8 تا 95/42 (6/53 sd ±23/32) سانتی¬متر و وزن 5/1255- 3/10 (213/4 sd ±242/59) گرم بود. رابطه طول – وزن برای جنس نر, (r2=0/94) w=0/0267fl2/82 و برای جنس ماده , (r2=0/97) w=0/0199fl2/92 بدست آمد. این رابطه نشان داد که برای هر دو جنس الگوی رشد از نوع آلومتریک منفی است. معادله رشد وان¬برتالانفی برای نر و ماده به ترتیب lt=35/9[1-e -0/2(t+0/5)] و lt =49/3[1-e -0/16(t-0/2)] برآورد شد. شاخص عملکرد رشد برای نر 5/5 و برای ماده 9/5 بدست آمد که نشان دهنده رشد سریع تر ماده¬ها نسبت به نرها بود. نسبت جنسی 7/0ماده:1نر بود. مشاهدات ماکروسکوپی گنادها، پنج مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، در حال رسیدگی، قادر به تخم¬ریزی، بازگشت و احیا را نشان داد. شاخص گنادوسوماتیک نشان داد که تولید مثل این ماهی در اردیبهشت تا خرداد رخ می¬دهد و حداکثر این شاخص برای جنس نر و ماده به ترتیب در اسفند (63/10) و اردیبهشت (02/12) بدست آمد. دامنه قطر تخمک بین 57/0 تا 47/2 با میانگین30/1 میلی¬متر بود. هماوری مطلق بین 2266 و 51770 با میانگین (12031±15363) تخمک بدست آمد. هماوری مطلق با اندازه ماهی (طول چنگالی و وزن کل) همبستگی زیادی داشت. هماوری نسبی از 11 تا 65 تخم و متوسط 23/12±33 تخم به ازای وزن کل بدن برآورد شد.
مژگان زارع شهرکی امیدوار فرهادیان
دریاچه¬ها اکوسیستم¬های آبی پویا و پایداری هستند که به لحاظ اکولوژیک و اقتصادی بسیار با اهمیت می¬باشند. فرایندهای طبیعی و فعالیت¬های انسانی بر ویژگی¬های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی محیط¬های آبی اثر گذاشته و مشکلاتی را در کیفیت آب آن¬ها ایجاد می¬کند. بطور کلی بیشتر مطالعات روی کیفیت آب¬ها معمولاً با استفاده از روش-های فیزیکی، شیمیایی انجام شده است. این روش¬ها کیفیت آب را در زمان نمونه¬برداری نشان می¬دهد و نمی¬تواند کیفیت آب را در طی گذشت زمان پیش¬بینی کند، در حالی که ارزیابی زیستی روش سودمندی برای حفاظت و تنوع زیستی اکوسیستم¬های آبی است. در این مطالعه، فیتوپلانکتون، زئوپلانکتون و کفزیان به عنوان موجودات شاخص زیستی برای ارزیابی کیفیت آب دریاچه سد زاینده¬رود استفاده شد. نمونه¬برداری¬ها از 4 ایستگاه متفاوت و در طی بهار، تابستان، پاییز و زمستان سال 1392 (با تناوب 45 روز) انجام شد. جهت اندازه¬گیری کیفیت آب و جامعه فیتوپلانکتونی یک لیتر نمونه آب بوسیله بطری نمونه¬برداری نانسن از اعماق 5/0، 5 متری و نزدیک بستر از هر ایستگاه جمع¬آوری شد. جامعه زئوپلانکتون، بوسیله تور پلانکتون¬گیری با چشمه 50 میکرون با تورکشی عمودی نمونه¬برداری گردید. نمونه¬های کفزیان در هر ایستگاه با استفاده از نمونه بردار اکمن (20 سانتی¬متر˟20 سانتی¬متر) جمع¬آوری شد. نتایج نشان داد که دامنه دما، ph ، هدایت الکتریکی، اکسیژن محلول ، نیترات، نیتریت و فسفات به ترتیب 5/21-7 درجه سانتی¬گراد، 33/8-95/7، 8/358-6/221 میکروموس بر سانتی¬متر، 15-35/5، 87/1-79/0، 54/0-006/0، 16/0-009/0 میلی¬گرم در لیتر است. جامعه فیتوپلانکتونی شامل bacillariophyceae، chlorophyceae، cyanophyceae، euglenophyceae، dinophyceae و chrysophyceae بود که بترتیب در دامنه تراکم 157222-7211، 56770-5962، 10437-0، 8291-0، 14583-0و 11333-0 سلول در لیتر قرار داشت. جامعه زئوپلانکتونی شامل آنتن¬منشعب¬ها، روتیفرها و پاروپایان بود که بترتیب در محدوده تراکمی 155-13، 141-21 و 93-11 فرد در متر مکعب برآورد شد. جامعه کفزیان شامل خانواده chironomideae، naididea و tubificidea با تراکم 312-18، 64-10 و 1553-314 فرد در متر مربع بود. شاخص¬های تنوع زیستی شانون-وینر، سیمپسون و مارگالف برای ناحیه سطحی به-ترتیب در محدوده 86/1-42/1، 78/0-61/0 و 35/1-65/0، برای ناحیه میانی بترتیب در محدوده 93/1-47/1، 77/0-64/0 و 24/1-92/0 و برای ناحیه عمقی بترتیب در محدوده 84/1-55/1، 78/0-65/0 و 23/1-72/0 بدست آمد. بطور کلی براساس یافته-های این تحقیق در خصوص کیفیت آب و جامعه پلانکتونی و بخصوص حضور جنس¬هایی مانند cyclotella و dynobrion ( شاخص دریاچه الیگوتروف) و همچنین عدم حضور microcystis بعنوان شاخص مهم دریاچه¬های یوتروف می¬توان نتیجه¬گیری نمود که آب دریاچه سد زاینده¬رود در طبقه آب¬های سالم قرار دارد. کلمات کلیدی: کیفیت آب، پلانکتون، کفزیان، شاخص زیستی، تنوع زیستی
مسیب عالی پور یزدان کیوانی
ماهی قزل¬آلای رنگین¬کمان (oncorhynchus mykiss) یک گونه غیربومی در آب های داخلی ایران است که اطلاعات کمی درباره آن در آب¬های ایران وجود دارد. در این مطالعه، برخی ویژگی¬های زیستی این ماهی با جمع آوری 355 نمونه ازرودخانه بهشت¬آباد استان چهارمحال وبختیاری، با استفاده از تور گوشگیر و پرتابی، از فروردین تا اسفند 1392 به صورت ماهیانه مورد بررسی قرار گرفت. دامنه طول کل ماده¬ها 1/17 تا 2/40 (sd54/4±05/26) سانتی¬متر و دامنه طول کل برای ماهیان نر 5/15 تا 3/40 (93/5±9/24) سانتی¬متر بود. از مجموع 355 معده¬ مورد بررسی، 39 معده خالی بود (98/10%) که شاخص تهی بودن دستگاه گوارش در فصول مختلف سال اختلاف معنی¬داری نداشت. بیشترین معده¬های خالی در بهار و کمترین آن در پاییز مشاهده شد. قزل¬آلای رنگین-کمان، 45 آرایه غذایی متعلق به 10 گروه مختلف را مورد مصرف قرار داد. گروه¬های شناسایی شده شامل حلقویان (کم¬تاران و زالوها)، کرم¬های پهن (تیره¬گران)، بندپایان (سخت پوستان، حشرات و عنکبوتیان)، نرم¬تنان (دوکفه¬ای¬ها، شکم¬پایان)، مرجان¬ها (مرجانیان) و ماهیان استخوانی بود. گونه های متعلق به hirudinea، crustacea، insecta، gastropoda، teleostei و lamellibranchiata در تمام فصول سال در معده این ماهی مشاهده شد. گونه های متعلق بهcrustacea، insecta، gastropoda و teleostei در تمامی ماه¬های سال توسط این گونه مصرف شده بود. ترکیب جیره غذایی بین دو جنس نر و ماده تفاوت مشخصی را نشان نداد و گروه¬های غذایی پرمصرف توسط هر دو جنس مشابه بود، ولی با اندازه ماهی تفاوت معنی¬داری را نشان داد. میانگین اندازه طعمه با افزایش طول ماهی افزایش یافت. در مجموع ماهی قزل¬آلای رنگین¬کمان دامنه وسیعی از مواد غذایی جانوری را مصرف می¬کند و بنابراین، یک گونه گوشتخوار در زنجیره غذایی به شمار می¬رود. سن ماهیان نر بالغ بین +1 تا +4 سال و ماده¬ها بین +2 تا +5 سال تخمین زده شد. بیشترین فراوانی برای جنس نر و ماده به ترتیب در سنین +1 و +2 بود. نسبت جنسی 1 نر: 3/1 ماده بود. بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی گنادها، پنج مرحله رسیدگی جنسی شامل: نابالغ، در حال رسیدگی، قادر به تخم¬ریزی، بازگشت و احیا مشاهده شد. شاخص گنادوسوماتیک نشان داد که تولید مثل این ماهی در مهر تا بهمن رخ می¬دهد و حداکثر این شاخص برای نر در شهریور و دی (5/5) و برای ماده در آبان و دی (1/9 و 5/8) بدست آمد. دامنه قطر تخمک در طول سال بین 125/0 تا 5/3 میلی¬متر محاسبه شد. هم¬آوری مطلق بین 681 و3890 (174±1859) تخمک بدست آمد. هم¬آوری نسبی بین 1900 و 9000 (360±4600) تخمک به ازای هر کیلوگرم وزن بدن بدست آمد. رابطه طول-وزن در جنس ماده بصورت (944/0=2r)087/3l054/0=w و در جنس نر به صورت (96/0=2r)063/3l0094/0=w بود. این رابطه نشان داد که برای هر دو جنس الگوی رشد از نوع ایزومتریک است. معادله رشد وان¬برتالانفی برای جنس نر بصورت [(85/1-t)1582/0-e-1]04/52=lt و برای جنس ماده [(461/2-t)105/0-e-1]393/66=lt محاسبه شد. شاخص عملکرد رشد برای نر 06/6 و برای ماده 14/6 بدست آمد که نشان دهنده رشد سریع تر ماده¬ها نسبت به نرها بود.
محمدرضا کمالو یزدان کیوانی
لوچ ماهی برگ (oxynoemacheilus bergianus) از گونه های بومی ایران است که اطلاعات اندکی در مورد آن وجود دارد. بررسی برخی ویژگی های زیستی این ماهی با جمع آوری 358 نمونه از رودخانه کردان استان البرز، توسط تور پره و ساچوک، از شهریورماه 1392 تا مردادماه 1393 به صورت ماهیانه، مورد بررسی قرار گرفت. دامنه طول کل نمونه ها بین 36/32 تا 36/74 (50/95±10/03sd) میلی متر و دامنه وزن کل نمونه ها بین 31/0 تا 06/4 (1/12±0/68) گرم بـدست آمد. بیشینه سن بدست آمده با استفاده از اتولیت برای جنس ماده و نر به ترتیب +5 و +4 سال بود که بـیشترین فراوانی برای جنس مـاده و نر به ترتیب در سنین +3 و +2 بود. رابــطه طول–وزن برای جنس ماده (r2=0/92) w=0/0079tl2/99 و برای جنس نر (r2=0/92) w=0/0093 tl2/84 بـدست آمد. این رابطه برای جنس ماده از نوع ایزومتریک و برای جنس نر از نوع آلومتریک منفی محاسبه گردید. معادله رشد برتالانفی برای ماده و نر به ترتیب =94/3[1-e -0/15(t+2/5)] lt و lt=86/9 [1-e -0/16(t+3/1)] برآورد شد. شاخص عملکرد رشد برای ماده 19/7 و برای نر 09/7 بدست آمد که نشان دهنده رشد سریع تر ماده ها نسبت به نرها بود. کمینه سن ماهیان بالغ بر اساس مشاهدات ظاهری وضعیت گنادها برای ماده ها +2 سال و برای نرها +1 سال بدست آمد. نسبت جنسی 1ماده:1/1نر بود. پنچ مرحله رسیدگی جنسی مشاهده شد. شاخص گنادوسوماتیک نشان داد، که تولیدمثل این ماهی از بهمن ماه آغاز و تا خردادماه ادامه می یابد و حداکثر این شاخص برای هر دو جنس در ماه های فروردین و اردیبهشت بدست آمد. دامـنه قطر تخمک 15/0 - 33/1 میلی متر (0/44±0/2) بود. کـمینه و بیشینه هم آوری مــطلق به ترتیب 363 و 2595 (671±1133) تخمک بود. هم آوری مطلق همبستگی زیادی با طـول کل (r2=0/58) و وزن کل (r2=0/66) داشت. کـمینه و بیشینه هـم آوری نـسبی به ترتیب 286 – 993 (583±187) برآورد شد. بنابراین، لوچ ماهی برگ گونه ای با طول عمر کوتاه، رشد سریع در سال اول و دوم زندگی و بلوغ جنسی زودرس می باشد. این گونه هم آوری نسبتاً بالایی داشته و تولیدمثل را در طول یک دوره نسبتاً طولانی از بهمن ماه تا خردادماه انجام می دهد.
سعید پناهی یزدان کیوانی
تجزیه وتحلیل ویژگی های ریختی برای بررسی وضعیت جمعیت ها ی کپوردندان اصفهان (aphanius isfahanensis) در اکوسیستم آبی استان اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، تعداد 227 نمونه از 4 ناحیه مختلف حسن آباد، ورزنه، مالواجرد و زرین شهر نمونه برداری شد. برای تشخیص تنوع ریختی از روش ریخت سنجی هندسی استفاده شد. رابطه طول-وزن یک فاکتور اصلی در مطالعات شیلاتی است و در مطالعه حال حاضر b بدست آمده در کل جمعیت ها بیشتر از(b=3) مورد انتظار بود که نشانگر رشد آلومتریک مثبت است. به واسطه دوشکلی جنسیتی در گونه مورد مطالعه، جنس های نر و ماده بطور مجزا با استفاده از آنالیز های چندمتغیره dfa مورد تحلیل قرارگرفتند. به منظور اجرای مطالعات مولکولی، استخراج دی.ان.ا به روش استات آمونیوم از بافت نرم باله دمی یا قسمتی از بدن انجام گرفت.کیفیت دی.ان.ا استخراج شده به وسیله الکتروفورز ژل 1% و رنگ آمیزی با اتیدیوم بروماید بررسی شد. واکنش pcr با استفاده از شش آغازگر ریزماهواره در دمای الحاق 61 -5/53 انجام شد. محصولات pcr روی ژل اکریلامید 6% الکتروفورز و به روش نیترات نقره رنگ آمیزی شد. در مجموع تمامی آغازگرهای مورد استفاده چندشکلی بالایی نشان دادند. تعداد آلل مشاهده شده در تمامی جایگاه ها در گستره 13-3 عدد محاسبه شد. محدوده هتروزایگوسیتی مورد انتظار در حسن آباد725/0-892/0، ورزنه662/0-905/0، مالواجرد827/0-891/0 و زرین شهر820/0-887/0 بود. نتایج آزمون رتبه بندی ویلکاکسون نشان داد که بین حسن آباد، ورزنه، مالواجرد و زرین شهر تفاوت معنی داری در رابطه با هتروزیگوسیتی مورد انتظار و همچنین هتروزیگوسیتی مشاهده شده وجود ندارد (z-value= –0.892, p-value = 0.373; z-value= –0.447, p-value = 0.655). میزان شاخص درون آمیزی (fis) در حسن آباد، ورزنه، مالواجرد و زرین شهر به ترتیب 234/0، 242/0، 158/0 و 36/0 به دست آمد. تبعیت جایگاه های مورد مطالعه از تعادل هاردی- واینبرگ (p > 0.05) و همچنین استقلال ژنوتیپ ها در بین جایگاه ها (p > 0.05) سبب شد که امکان استفاده از مدل پریچارد در این مطالعه فراهم باشد. با توجه به متنوع بودن ویژگی های محیطی و جدایی جغرافیایی مناطق مورد مطالعه، تنوع پذیری صفات ریخت شناسی این گونه در این مناطق محتمل به نظر می رسد. براساس مشاهدات صورت گرفته در صفات مورد مطالعه، جمعیت های ماهی کپوردندان اصفهان را تا حدودی می توان از یکدیگر تفکیک کرد. در روش ریخت سنجی هندسی با تحلیل متغیر های کانونی و آنالیز توابع جداکننده تفاوت های معنی داری در بین مناطق نمونه برداری وجود دارد که این تفاوت ها می تواند جمعیت های هر یک از این مناطق را به عنوان یک تاکسون جداگانه معرفی کند. براساس دندوگرام structure به دست آمده در این تحقیق می توان عنوان نمود که احتمالاً جمعیت مجزایی از کپوردندان اصفهان در مناطق مورد بررسی وجود دارد. دندوگرام structure جمعیت های مورد بررسی را در دو گروه مجزا طبقه بندی نمود. بر این اساس سه جمعیت حسن آباد، مالواجرد و ورزنه در یک گروه کاملا مشابه قرار گرفته و در گروه دیگر جمعیت زرین شهر قرار گرفته است وجود این جمعیت های متفاوت را می توان به ویژگی ها جغرافیایی و آب و هوایی متفاوت مناطق مورد بررسی مرتبط دانست.