نام پژوهشگر: محمدجواد شیخ‌داودی

بررسی و ارزیابی کارایی فرآیند استخراج گرده از گل های نر نخل خرما
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده کشاورزی 1389
  احمد مستعان   سعید مینایی

پژوهش حاضر با هدف بررسی امکان افزایش میزان استخراج گرده از گل های نر نخل خرما و کاهش زمان عملیات، از طریق مطالعه تفکیکی فرآیند در سه بخش پایه جداسازی، خشک کردن و الک کردن گل ها به اجرا درآمد. در این راستا رقم غنامی قرمز به عنوان رقم برتر مناطق آبادان، شادگان و اهواز انتخاب و ویژگی های اساسی آن به همراه نیرو و انرژی جداسازی و ایجاد شکستگی در پوسته گل ها اندازه گیری شد. نتایج پژوهش نشان دادند، مقاومت اتصال گل به خوشک به صورت تابع تله سان قابل توصیف بوده و نگهداری گل آذین در شرایط محیط به مدت حداقل 2 روز منجر به کاهش شدید مقاومت لایه اتصال گل به سطح 141/1 نیوتن با انرژی جداسازی 01/0 ژول می گردد. نیرو و انرژی لازم برای ایجاد شکست در پوسته گل خشک نیز به ترتیب 83/1 نیوتن و 000464/0ژول در متوسط جابجایی 56/0 میلی متر بدست آمد. در ادامه پژوهش، دستگاه جمع کننده گرده با ظرفیت 1416/0 متر مکعب در ثانیه و دستگاه جداساز گل ها و خشک کن ویژه به همراه دستگاه جداسازی گرده از گل های منفرد طراحی و ساخته شد. دستگاه جمع کننده ساخته شده به طور متوسط قادر به جداسازی 95% گرده معلق در جریان هوای تغذیه شده به آن می باشد. ارزیابی کارایی دستگاه جداساز گل ها نشان داد که نگهداری گل آذین در هر یک از شرایط درون و بیرون از چمچه به مدت حداقل 2 روز منجر به جداسازی تمامی گل ها در مدت زمان 7/11 ثانیه می گردد. در این مدت به طور متوسط 77/27 گرم گرده خشک زنده از هر چمچه بدست آمد. آزمون تاثیر دما بر قوه نامیه گرده در محدوده 40 تا 60 درجه سلسیوس نشان داد که رفتار اثر دما بر قوه نامیه گرده با استفاده از مدل توانی (تابع دما و زمان) قابل توصیف است و با توجه به اینکه بیش ترین صدمات گرمایی در زمان های اولیه حادث می گردد، باید از هر گونه تماس گرمایی بویژه در دماهای بالاتر از دمای محیط جلوگیری نمود. ارزیابی خشک کردن گل ها در بستر لایه نازک نشان داد که خشک کردن گل ها در دمای ?30 و در ضخامت بستر 2 سانتی متر منجر به حداقل تاثیر بر قوه نامیه گرده درون گل ها می شود. در این بخش از فرآیند به طور متوسط 7/0 گرم گرده به ازای هر چمچه در سیکلون جمع آوری گردید. نتایج ارزیابی کارایی دستگاه جداساز گرده گل های منفرد نشان داد که بیش ترین میزان جداسازی دستگاه در دامنه 2 میلی متر و بسامد 25 هرتز تا 30 هرتز بدست می آید. در این دامنه و محدوده بسامد، بیش ترین میزان گرده استخراجی حدود 782/4 گرم به ازای هر 200 گرم گل خشک تغذیه شده می باشد. نتایج آزمون نهایی فرآیند در مقایسه با روش سنتی نشان داد که روش جدید به طور متوسط قادر به استخراج 742/34 گرم گرده از هر چمچه نر غنامی است که این میزان 47% بیش تر از روش مرسوم است. در این میان، دو فرآیند جداسازی و الک کردن گل های خشک به ترتیب با جداسازی 21/78% و 08/14% گرده کل فرآیند، مهم ترین اجزای آن به شمار می آیند. گرده استخراجی در مرحله جداسازی گل به تنهایی 84/17% بیش تر از کل گرده استخراجی در روش مرسوم است که در صورت صرفنظر از سایر اجزای فرآیند، زمان استخراج گرده با استفاده از فرآیند جدید در شرایط بهینه 2 روز خواهد بود.

تأثیر ناهمواری سطح مزرعه، اندازه خاک دانه و سرعت پیشروی بر عملکرد دو نوع کارنده ذرت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده کشاورزی 1387
  ایشام الزعبی   هوشنگ بهرامی

بوسیله مدیریت صحیح ادوات کشاورزی می توان عملیات مزرعه ای را در زمان کوتاهترو با دقت بیشتری انجام داد. به منظور مقایسه اثر روش های تهیه زمین و ناهمواری زمین، نوع کارنده و سرعت پیشروی آن بر دقت کشت ذرت، تحقیقی انجام گرفت. این تحقیق به صورت نوارهای یک بار خرد شده در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجراء شد. کرت های اصلی روش های مختلف خاک ورزی شامل: گاوآهن برگردان دار+ دو بار دیسک+ ماله (t1)، گاوآهن برگردان دار + دوبار دیسک (t2) و گاوآهن برگردان دار+ یک بار دیسک (t3) و کرت های فرعی نوع کارنده شامل: کارنده نئوماتیک (p1) و کارنده مکانیکی (p2) و کرت های فرعی فرعی سرعت پیشروی کارنده شامل: 4 کیلومتر در ساعت (s1)، 5/5 کیلومتر در ساعت (s2) و 7 کیلومتر در ساعت (s3) بود. پارامترهای محاسبه شده شامل میانگین فاصله کاشت، انحراف معیار فاصله دانه ها، شاخص نکاشت، تک کاشت، کاشت چندتایی و پراکنش طولی دانه ها بودند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که میزان ناهمواری زمین و تعداد دیسک زنی و نوع ردیف کار تأثیری بر هیچ کدام از شاخص های مرتبط با دقت کشت نداشتند ولی سرعت پیشروی ردیف کار و همچنین اثر متقابل آن با نوع ردیف کار بر تمامی شاخص ها موثر بودند. مقایسه میانگین ها نشان داد که مناسب ترین سرعت پیشروی ردیف کار، 5/5 کیلومتر بر ساعت تشخیص داده شد. در سرعت های پیشروی بالا (7 کیلومتر بر ساعت)، میزان میانگین فاصله دانه ها، انحراف معیار فاصله ها و شاخص نکاشت به طور معنی داری افزایش و شاخص تک کاشت، چندکاشتی و دقت کاشت نیز به طور معنی داری کاهش یافت. از نظر شاخص تک کاشت، ردیف کار نئوماتیک نسبت به نوع مکانیکی حساسیت بیشتری داشت و نیاز به درگیری بیشتر چرخ ها با خاک به منظور بالا بردن این شاخص محسوس بود.