نام پژوهشگر: رحمان رحیمی
وحید کشکولی حمید محبی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه اثر تمرین مقاومتی در روزهای متوالی و متناوب بر میزان گلبول های سفید، لاکتات، کورتیزول و ایمونوگلوبولینg خون مردان جوان فعال بود. آزمودنی های این پژوهش را 12 مرد تمرین کرده با میانگین (سن 11/2±50/22 سال، قد 80/3±83/173سانتی متر، وزن 59/6±27/72 کیلوگرم، درصد چربی بدن91/2±79/15 و شاخص توده بدنی12/2±90/23 کیلوگرم بر مترمربع) تشکیل دادند. آزمودنی ها به طور تصادفی، در تمرینات متوالی و متناوب شرکت کردند، بدین صورت که ابتدا نیمی از آزمودنی ها چهار روز متوالی و نیمی دیگر چهار روز متناوب به اجرای تمرینات با وزنه پرداختند. بعد از یک هفته استراحت، مجدداً تمرینات با جابه جا شدن توالیِ روزها اجرا شد. قبل، بلافاصله و سه ساعت پس از اجرای آخرین جلس? فعالیتِ چهار روزه، از آزمودنی ها در حالت ناشتا نمونه خون گرفته شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون t همبسته نشان داد که فعالیت در روزهای متوالی موجب افزایش معنی دار میزان گلبول های سفید بلافاصله بعد از فعالیت شد(01/0>p)، ولی 3 ساعت پس از فعالیت اختلاف معنی داری در میزان گلبول های سفید مشاهده نشد. فعالیت در روزهای متناوب موجب افزایش معنی دار میزان گلبول های سفید، بلافاصله و 3 ساعت پس از فعالیت شد (01/0>p). مقایسه میزان گلبول های سفید بلافاصله بعد از فعالیت بین روزهای متوالی و متناوب نشان داد که اختلاف معنی داری بین توالی روزها وجود ندارد، ولی تغییرات 3 ساعت پس از فعالیت در روزهای متوالی بطور معنی داری بیشتر از روزهای متناوب بود (01/0>p). میزان igg پس از فعالیت در روزهای متوالی و متناوب افزایش یافت (01/0>p). اما بین توالی روزها اختلاف معنی داری مشاهده نشد. میزان کورتیزول بلافاصله و 3 ساعت پس از فعالیت روزهای متوالی به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>p). بلافاصله بعد از فعالیت روزهای متناوب تغییر معنی دار در میزان کورتیزول مشاهده نشد، اما 3 ساعت پس از فعالیت اختلاف معنی داری مشاهده شد (01/0>p). مقایسه میزان کورتیزول بلافاصله بعد از فعالیت بین روزهای متوالی و متناوب نشان داد که بین توالی روزها اختلاف معنی دار وجود دارد، و تغییرات در روزهای متوالی بطور معنی داری بیشتر از روزهای متناوب بود. اما 3 ساعت پس از فعالیت بین روزهای متوالی و متناوب اختلاف معنی داری مشاهده نشد. میزان لاکتات بلافاصله و سه ساعت بعد از فعالیت روزهای متوالی و متناوب به طور معنی داری افزایش یافت (01/0>p). اما اختلاف معنی داری بین توالی روزها بر تغییرات میزان لاکتات مشاهده نشد. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر نشان داد، که توالی روزها در فعالیت های مقاومتی با شدت زیربیشینه اثرات متفاوتی را بر میزان گلبول های سفید، کورتیزول، لاکتات و igg دارد و می توان چنین نتیجه گیری کرد که فعالیت مقاومتی زیر بیشینه در روزهای متوالی موجب تضعیف سیستم ایمنی–هورمونی می شود. بنابراین، با در نظر گرفتن محدودیت های پژوهش، نتیجه کاربردی آن این خواهد بود که فعالیت مقاومتی زیر بیشینه پس از روزهای متناوب با زمان بازیافت کافی اثر بهتری بر سیستم ایمنی مردان جوان فعال دارد.
رحمان رحیمی اکبر ایمان پور
یکی از رخدادهایی که در مورد آن نص خاصی وجود نداشته و در باره مسائل و احکام آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد ، تلقیح مصنوعی است. مداخله شخص ثالث در تولید مثل مصنوعی انسان که در سایه پیشرفتهای علمی و با بهره گیری از اسپرم ، تخمک یا جنین اهدائی و استفاده از مادر جانشین ، امکان پذیر گردیده ، مباحث حقوقی پر دامنه ای را در حقوق خصوصی بویژه حقوق خانواده پدید آورده است. از جمله این مباحث بحث ولایت ، قیمومت و حضانت کودک آزمایشگاهی است. در این خصوص ، این مسائل قابل طرح است که نسب چنین کودکی به چه کسی بر می گردد و در جایی که از نطفه شخص دیگری برای بارور نمودن زن استفاده میشود ولایت کودک مذکور با چه کسی است ؟ آیا راهکارهای لازم قضایی و حقوقی برای رفع مسائل ولایت کودک آزمایشگاهی در قوانین ما وجود دارد؟ سرپرستی و حضانت کودک آنان در صورت عدم احراز ولایت ، با چه کسی است؟ آیا قیمومت کودکان یاد شده تابع قوانین مربوط به سایر کودکان است؟ اگر کودک آزمایشگاهی از نطفه شوهر و یا با استفاده از مادر جانشین حاصل گردد ، به نظر اکثریت قریب به اتفاق علما و اندیشمندان حقوقی مشکلی از حیث نسب ندارد. بدیهی است در این خصوص ولی طفل ، شوهر زن که مرد صاحب نطفه است خواهد بود. ولی در مورد حضانت طفل حاصل از مادر جانشین بین حقوقین اختلاف نظر وجود دارد. عده ای مادر قانونی طفل را مادر حکمی و عده ای دیگر مادر جانشین می دانند. بدین ترتیب با توجه به اینکه حضانت طفل بموجب ماده 1169 قانون مدنی تا 7 سال با مادر است تشخیص مادر قانونی طفل برای تعیین اینکه کدام یک از دو زن حق حضانت طفل مذکور را خواهد داشت موثر خواهد بود. اما چنانچه طفل حاصل از نطفه بیگانه ، تخمک یا جنین متعلق به غیر از زوجین نابارور باشد ، اگرچه قانون در این مورد ساکت بوده و قانون گذار بنا به دلائلی مسائل مربوط به نسب و غیره را مسکوت گذاشته ولی به نظر اکثریت علما و دانشمندان حقوق نسب به صاحب نطفه بر می گردد و نزدیکی در پیدایش نسب موضوعیت ندارد . بر این اساس ولایت قهری که یکی از آثار نسب است سمتی است الهی و نمی توان به صرف قرار داد این موهبت الهی را به کسی تفویض کرد. بنا بر این ولی طفل شخص صاحب نطفه بوده همچنان که مادر طفل نیز زن صاحب تخمک است. در مورد قیمومت طفل حاصل میتوان گفت که اطفال مذکور نیز مشمول مقررات مندرج در قانون مدنی میباشد و از این حیث تفاوتی بین طفل حاصل از لقاح طبیعی و مصنوعی نیست. در این پایان نامه با بررسی فقهی و حقوقی ابعاد مختلف تلقیح مصنوعی خارج از رحم با اسپرم شوهر اجنبی و همچنین رحم اجاره ای ، سعی گردیده که با سکوت و ابهام قانون ، مسئله باروری مصنوعی و مباحث مربوطه اعم از ولایت ، قیمومت و حضانت اطفال حاصل از لقاح مصنوعی از جهات مختلف بررسی شود و نظرات و احکام فقهی ، ادله فقهی و نظریات حقوق دانان در این مورد بیان گردد تا نتیجه پژوهشی به دست آید.
رحمان رحیمی موسی پیری
کشور ایران کشور جوانی است. حجم عظیمی از جمعیت ایران در سن 12تا 20 سال (حدودا ........درصد در سال 80 تا 90 ) و این نشان دهنده اهمیت و لزوم توجه به مسله جوانان کشور است. جوان بودن جمعیت کشور بر تغییرات اجتماعی موثر است، از سویی دیگر بخش بزرگی از جمعیت کشور،بالای ..................میلیون نفر دانش آموزان تشکیل می دهند. لذا شناخت بیشتر عوامل موثر سازگاری عاطفی – اجتماعی و عوامل شکل دهنده هویت و سازگاری تحصیلی مسولان را در امر برنامه ریزی و جلوگیری و کاهش آسیب های اجتماعی یاری خواهد داد.
رحمان رحیمی بهمن میرزایی
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر 7 روز مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات (crm) بر آسیب اکسیداتیو dna، پراکسیداسیون لیپید، حذف mtdna، سطوح p53 و igf-1 پس از فعالیت هوازی وامانده ساز در کشتی گیران جوان بود. 31 کشتی گیر جوان (سن 75/2±52/19 سال؛ وزن 13/16±24/79 کیلوگرم؛ قد 49/6±173 سانتی متر؛ درصد چربی بدن 92/5±37/16) به صورت داوطلبانه در این پژوهش دو سو کور کنترل شده با دارونما شرکت کردند و به صورت تصادفی به دو گروه دارونما (16=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی مالتودکسترین) و کراتین (15=n، روزانه 4 دوز 5 گرمی crm) تقسیم شدند. قبل و پس از مصرف مکمل، آزمودنی ها فعالیت هوازی وامانده ساز بر روی ارگومتر (5 دقیقه فعالیت با شدت 50 وات سپس هر 3 دقیقه 30 وات افزایش فشار کار با سرعت ثابت 60 دور در دقیقه تا واماندگی) را انجام دادند. نمونه های خون قبل و بعد از فعالیت وامانده ساز در قبل و بعد از مصرف مکمل به منظور تعیین غلظت سرم p53 و igf-1 و حذف های mtdna جمع آوری شدند. نمونه های ادرار نیز قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از فعالیت وامانده ساز در قبل و بعد از مصرف مکمل به منظور تعیین آسیب اکسیداتیو dna (8-ohdg) و پراکسیداسیون لیپید (8-iso pgf2?) جمع آوری شدند. قبل از مصرف مکمل، در غلظت ادراری 8-ohdg افزایش معنی دار 36/13 درصدی در گروه کراتین و 08/24 درصدی در گروه دارونما 24 ساعت پس از فعالیت وامانده ساز در مقایسه با قبل از فعالیت مشاهده شد (05/0p<). در گروه کراتین کاهش 65/32 درصدی در غلظت 8-ohdg پس از مصرف کراتین نسبت به قبل از مصرف کراتین در 24 ساعت پس از فعالیت هوازی وامانده ساز مشاهده شد (05/0p<). به علاوه، پس از مصرف مکمل، غلظت 8-ohdg 24 ساعت پس از فعالیت هوازی وامانده ساز به میزان 90/22 درصد در گروه کراتین نسبت به گروه دارونما پایین تر بود (05/0p<). قبل و پس از مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات تغییر معنی داری در غلظت ادراری 8-iso pgf2? پس از فعالیت هوازی وامانده ساز مشاهده نشد (05/0p>). همچنین، هیچ گونه حذفی در mtdna لکوسیت های خون مشاهده نشد (05/0p>). قبل از مصرف مکمل، در غلظت سرمی p53 افزایش 82/52 درصدی در گروه کراتین و افزایش 46/39 درصدی در گروه دارونما پس از فعالیت وامانده ساز در مقایسه با قبل از فعالیت مشاهده شد (05/0p<). مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات منجر به کاهش 29 درصدی در غلظت سرمی p53 پس از فعالیت وامانده ساز نسبت به قبل از مصرف مکمل کراتین مونوهیدرات گردید (05/0p<). همچنین، بعد از مصرف مکمل، غلظت پروتئین سرکوب کننده تومور p53 پس از فعالیت هوازی وامانده ساز در گروه کراتین 06/14 درصد پایین تر از گروه دارونما بود (05/0p<). پس از فعالیت وامانده ساز در غلظت سرمی igf-1 افزایش 16/23 درصدی در گروه کراتین و افزایش 23/18 درصدی در گروه دارونما در قبل از مصرف مکمل و افزایش 55/21 درصدی در گروه کراتین و 81/13 درصدی در گروه دارونما پس از دوره مصرف مکمل بود (05/0p<). یافته های این پژوهش نشان داد مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات ممکن است آسیب اکسیداتیو dna ( 8-ohdg) و آپوپتوز (پروتئین p53) ناشی از فعالیت هوازی وامانده-ساز را در ورزشکاران کاهش دهد. بنابراین، به نظر می رسد مکمل کراتین مونوهیدرات قادر به حمایت از سلول ها در مقابل استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت شدید هوازی باشد که احتمالاً به صورت مستقیم و غیر مستقیم منجر به کاهش تولید ros می گردد. با وجود این، پژوهش های بیشتری جهت تعیین تاثیر مکمل کراتین مونوهیدرات و بررسی مکانیسم های آن در رابطه با استرس اکسیداتیو ناشی از فعالیت شدید هوازی مورد نیاز است.
مریم علی محدی مهدی عباسپور
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه اثرات دو شیوه ی تمرین ترکیبی (مقاومتی- استقامتی در مقابل استقامتی- مقاومتی) بر پروفایل لیپید و ترکیب بدنی دختران دارای اضافه وزن انجام گرفت. 30 نفر دانشجوی دختر غیر ورزشکار سالم دارای اضافه وزن (سن: 4/2±2/23 سال، قد: 9/4±7/162 سانتیمتر و وزن: 4/3±3/74 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت کردند که به طور تصادفی به 3 گروه تمرینات ترکیبی مقاومتی-استقامتی (10نفر)، گروه تمرینات استقامتی-مقاومتی (10نفر) و گروه کنترل (10نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینات ترکیبی 3 روز در هفته به مدت 8 هفته اجرا شد. برنامه تمرینات مقاومتی شامل حرکات جلو ران، پشت ران، نشر از جانب، پرس سینه، زیر بغل سیم کش از پشت و پشت بازو ایستاده با ماشین با رعایت اصل اضافه بار در 3 نوبت 8 تکراری (با شدت 80% 1rm) با فواصل استراحتی 3-2 دقیقه ای بین نوبت ها و 5-3 دقیقه ای بین حرکات بود. همچنین، برنامه تمرینات استقامتی شامل: دویدن به مدت 10 دقیقه در جلسه اول و افزایش مدت زمان 30 ثانیه ای در هر جلسه از تمرین. در 4 هفته اول برنامه استقامتی با 75-70% ضربان قلب بیشینه (mhr) و در 4 هفته دوم نیز با 80-75% ضربان قلب بیشینه اجرا شد. به منظور بررسی نتایج قبل و پس از آزمون در هر گروه از آزمون t همبسته و همچنین برای مقایسه تفاوت متغیرهای مورد نظر در گروه های سه گانه، از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0p< با استفاده از نرم افزار spss نسخه 17، استفاده کردیم. نتایج این پژوهش نشان داد که پروفایل لیپیدی (کاهش معنی دار tc، tg، ldl-c و vldl-c و افزایش معنی دار hdl-c) و ترکیب بدنی (کاهش معنی دار توده چربی و درصد چربی، افزایش ناچیز و غیر معنی دار توده بدون چربی و کاهش معنی دار وزن بدن) به طور معنی داری بهبود یافتند. 8 هفته تمرینات ترکیبی قدرتی و استقامتی باعث بهبود پروفایل لیپیدی و ترکیب بدنی شد اما اختلاف معنی داری در بین تاثیر ترتیب اجرای دو روش تمرین ترکیبی بر روی پروفایل لیپیدی و ترکیب بدنی مشاهده نشد که احتمالا به دلیل تاثیر گذاری تقریبا یکسان دو شیوه تمرینی با توجه به مدت، حجم، شدت و نوع تمرین یکسان بوده باشد.
لقمان یزدان پناه مهدی عباس پور
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر حاد مکمل اسیدآمینه تورین بر توان بی¬هوازی، زمان رسیدن به خستگی و تغییرات لاکتات خون ورزشکاران بود. 10 ورزشکار مرد تمرین¬کرده (فوتبالیست) با میانگین سنی 00/1 ± 00/22 سال، قد 69/4 ± 00/178 سانتی¬متر و شاخص توده بدنی (bmi) 09/2 ± 17/21 کیلوگرم برمتر مربع به صورت هدفمند انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه الف و ب (5n=) قرار گرفتند با استفاده از طرح آزمایشی متقاطع در 3 مرحله¬ با فاصله زمانی 48 ساعت دو آزمون رمپ و وینگیت را به منظور ایجاد خستگی اجرا کردند (هر مرحله: رمپ، 1 ساعت استراحت، وینگیت): مرحله اول یا شرایط پایه، بدون مکمل و دارونما؛ مرحله دوم: گروه (الف) مکمل(7/1 گرم تورین) و گروه (ب) دارونما (7/1 گرم مخلوط نشاسته و شکر)؛ مرحله سوم: گروه (ب) مکمل و گروه (الف) دارونما. آزمودنی¬ها در روز آزمون کپسول¬های حاوی تورین و دارونما را به همراه صبحانه و ناهار مصرف کردند. برای سنجش توان بی¬هوازی آزمون وینگیت و برای سنجش زمان رسیدن به خستگی، از آزمون فزاینده رمپ استفاده شد.خونگیری در دو مرحله قبل و بلافاصله بعد از آزمون رمپ انجام گرفت. همچنین، ضربان قلب آزمودنی¬ها اندازه¬گیری و ثبت شد. برای محاسبه ضربان قلب آستانه بی¬هوازی از روش d-max استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آنوای تکراری یا repeated measure¬) استفاده گردید. نتایج نشان داد مکمل¬سازی حاد تورین سبب تغییر معناداری (05/0??) در توان بی¬هوازی (63/0 ± 22/5 وات بر کیلوگرم)، زمان رسیدن به خستگی (63/2 ± 29/14 ثانیه:دقیقه)، تغییرات لاکتات خون (06/13 ± 31/85 میلی¬مول در لیتر) و ضربان قلب آستانه بی-هوازی (51/10 ± 80/165 ضربه در دقیقه) ورزشکاران نسبت به شرایط پایه و دارونما نشد. با وجود این، افزایش غیرمعنی¬داری در زمان رسیدن به خستگی مشاهده شد. در کل با توجه به مطالعه حاضر مکمل¬سازی حاد تورین تأثیر معنی¬داری بر توان بی¬هوازی، زمان رسیدن به خستگی، تغییرات لاکتات خون و ضربان قلب آستانه بی¬هوازی ورزشکاران ندارد.
محمدرضا بلوریان داریوش شیخ الاسلامی وطنی
چکیده مقدمه: هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر 10 روز مصرف دوز های مختلف بتاآلانین بر میزان خستگی عصبی- عضلانی و سطوح لاکتات خون ناشی از فعالیت بیشینه در مردان بود. روش شناسی: 40 نفر مرد فعال با میانگین سنی (6/2±9/21 سال) و شاخص توده بدنی (8/1± 54/24 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه 10 نفره، [2، 4 و 6 گرم مکمل بتاآلانین وگروه کنترل (دارونما)[ تقسیم شدند. آزمودنی ها در جلسات پیش آزمون و پس آزمون، 4 فعالیت 30 ثانیه ای تست وینگیت را با حداکثر توان اجرا کردند. استراحت بین هر فعالیت 4 دقیقه بود. آزمودنی ها بعد از انجام پیش آزمون به مدت 10 روز مکمل مصرف کردند، سپس در روز یازدهم در جلسه پس آزمون مجدداً پروتکل اینتروال وینگیت را انجام دادند. خون گیری اول قبل از شروع اولین فعالیت وینگیت و دومین خون گیری 6 دقیقه بعد از چهارمین فعالیت وینگیت صورت گرفت. امپلی تود حاصل از emg نیز در هنگام اجرای هر 4 تست اندازه گیری شد و میانگین آن ها محاسبه شده است. نتایج: یافته های تحقیق با استفاده از آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که دریافت دوزهای مختلف مکمل بتاآلانین تاثیری بر دامنه موج m عضله پهن خارجی ندارد. به عبارت دیگر، تغییرات درون گروهی (078/0p=) و بین گروهی (66/0p=) هیچ کدام معنادار نبودند. در خصوص متغیر لاکتات نیز نتایج نشان دادکه اثر زمان (تغییرات درون گروهی) در هر 4 گروه معنادار بود. به بیانی دیگر، پس از فعالیت های تکراری وینگیت، میزان لاکتات در تمامی گروه های دریافت کننده مکمل و گروه دارونما افزایش معناداری یافت، در حالی که بین گروه ها اختلافی دیده نشد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر در کل حاکی از آن است که انجام فعالیت های تکراری بیشینه منجر به افزایش معنادار لاکتات می شود، اما مصرف کوتاه مدت مکمل بتاآلانین با دوزهای مختلف تاثیری بر خستگی عصبی- عضلانی و تجمع لاکتات خون ندارد.
ظریفه حاجی رجبی سعید قائینی
چکیده هدف از پژوهش حاضر، مقایسه ی تأثیر ماساژ عمومی و موضعی روی توان هوازی بیشینه ی زنان تمرین کرده بود. بدین منظور، 11 دانشجوی تمرین کرده (21/1±54/21 سال) به طور تصادفی از جامعه ی آماری دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه کردستان انتخاب و در طرح یک گروهی مورد مطالعه قرار گرفتند. کار تجربی به شکل اندازه گیری توان هوازی بیشینه با استفاده از آزمون بروس پس از گرم کردن 20 دقیقه ای با ماساژ عمومی، ماساژ موضعی و نرمش (جلسه کنترلی) در سه جلسه مجزاء بود. عملیات آماری از طریق آمار توصیفی، آزمون کلموگروف اسمیرنوف و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و به وسیله ی نرم افزار spss نسخه 18 انجام گردید.(p?0/05) یافته ها نشان دادند که تفاوت مشاهده شده میان اثرات سه روش گرم کردن با ماساژ عمومی (68/4±57/45)، ماساژ موضعی (±4/6956/45) و نرمش (89/3±91/43) روی توان هوازی بیشینه معنادار نمی باشد (p=0/46). برطبق این یافته ها، گرم کردن چه به شکل ماساژ عمومی و چه به صورت ماساژ موضعی (به جای نرمش) موجب افت توان هوازی بیشینه ی زنان تمرین کرده نمی گردد.
جواد حسینی مهدی عباس پور
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر 8 هفته تمرین مقاومتی با دو شدت 50 و 80 درصد یک تکرار بیشینه بر توان انفجاری و عملکرد مهارتی بازیکنان والیبال نوجوان شهرستان سنندج بود. روش تحقیق از نوع نیمه تجربی بود که جامع? آماری آن را بازیکنان نوجوان کانون والیبال شهرستان سنندج(60=n)، با حداقل دو سال سابقه تمرین والیبال و دامنه سنی 18-14 سال، تشکیل دادند.آزمون های توان انفجاری و عملکرد مهارتی، قبل و بعد از پروتکل تمرینی، از آزمودنی ها به عمل آمد. دو گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی را با حجم یکسان و سه جلسه در هفته(روزهای فرد) اجرا کردند. همچنین هر سه گروه برنامه تمرین والیبال خود را به طور معمول در روزهای زوج(سه جلسه در هفته) انجام دادند.