نام پژوهشگر: حبیبالله صادقی
رضا بایرام زاده اصغر شیرازی
چهره نگاری شاخه ای از نگارگری ایرانی است که سابقه تصویری اش به قبل از اسلام (زمان ساسانیان) برمی گردد. وارد شدن عناصر تصویری شرقی از طریق مانویان، چهره نگاری ایرانی را تا مدتها زیر نفوذ خود فرار داد اما بعد از سده نهم تا یازدهم/پانزدهم تا هفدهم هنر چهره نگاری به اوج خود رسید. هنر نگارگری عثمانی هم به لحاظ همسایگی نزدیک با ایران از این هنر متأثر گردید. و بعداً هویت اصلی خود را پیدا کرد. هنر چهره نگاری در نگارگری عثمانی تلفیقی از هنر نگارگری ایرانی و نقاشی غربی بود با عناصر تصویری بومی اش. البته بیشترین وجه اشتراکش با هنر ایرانی در نگارگری است تا نقاشی غربی. ولی تفاوت آن با نگارگری ایرانی که بر مسأله نمادین و ازلی چهره اشاره داشت بر واقعیت بیرونی تأکید می کرد. شیوه تحقیق بر مبنای ماهیت، توصیفی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای صورت پذیرفته است.
سوسن جلالی مارنانی حبیب الله صادقی
این تحقیق درباره ی نگارگری، ارزنده ترین نمونه ی هنر تصویری ایران است. هنری که دوره ی شکوفایی و بالندگی اش محصول اقتباس های سنجیده و ابداعاتی در قالب خاص خود بوده که می توان نوعی پیوستگی درونی را در تحولات رخ داده در این هنر تشخیص داد. هدف این تحقیق که تحت عنوان «بررسی بیان مضامین نگارگری (هندسه مبنائی، فرم، رنگ و فضا)» است، بررسی بیان، راز و معنا از طریق دیداری دوبعدی (که همواره مدّ نظر نگارگران ایرانی بوده است) می باشد. همچنین بررسی این موضوع که نگارگران ایرانی که از دیرباز قصدشان نمونه آفرینی آرمانی بوده از چه فضایی و چه رنگ ها و فرم هایی برای بیان مقاصد خود بهره می گرفته اند. نحوه ی جمع آوری مطالب این تحقیق کتابخانه ای است و نتیجه اینکه: نگارگران عارف صورت های خیالی را واسطه ای برای جهش روحی به عالم معنا بکار می گرفته اند و از زبان رمز و تمثیل در این مقام بهره جسته و عناصر برگرفته شده در آثارشان نمادین و فضای آن غیرمادی است آنان اکثراً نگاره های خود را متناسب با متون عرفانی موجود در ادبیات فارسی تصویر می کرده اند.