نام پژوهشگر: محمد جرفی
روح الله کرمی سید ابوالفضل سجادی
چکیده معناشناسی از دانش های کهن بشری می باشد که از دیر باز مورد توجه زبانشناسان بوده است. مسلمانان که این بحثهای زبا شناسی را از ملتهای پیشین به ارث برده اند با کوشش فراوان به پربار کردن و موشکافی واقعیت آن پرداختند. بزرگان زبانشناسی مانند «سیبویه»، «ابونصر فارابی»، «سیوطی»، «ابن جنی» و «ابن اعرابی» و... در میان مسلمانان ظهور کردند و از پدیده های زبانشناسی که بسیار مورد توجه قرار گرفته، پدیده ی «مترادف» است؛ زیرا با نازل شدن قرآن، و روایت «بخاری» مبنی بر اینکه « قرآن بر هفت حرف نازل شده است»، بسیاری از زبانشناسان مسلمان آن را از باب مترادف دانستند، و به پژوهش در این زمینه پرداختند. و جرقه ی این پژوهش با نقطه نظر «سیبویه» در کتابش «الکتاب»، که اشاره ای به واژه های هم معنا می کند و نام گذاری این پدیده ی زبانی به نام «المترادف» از جانب علی بن عیسی الرمانی زده شد. در نتیجه مسلمانان به دو گروه تقسیم شدند، مخالفان وجود ترادف که از رهبران آن «ابن اعرابی» بود و گروه طرفداران وجود ترادف که از رهبران آن «ابن جنی» بود، و به نوشتن کتاب های زیادی در زمینه ی «فقه اللغه» پرداختند، که آیا ترادف به معنای واقعی که بتوان آنها را جایگزین یکدیگر نمود، وجود دارد یا نه؟ که این دیدگاه باعث بوجود آمدن کتابهای ارزشمندی مانند «الفروق فی اللغه» نوشته ی ابوهلال عسکری و «مقاییس اللغه» نوشته ی ابن فارس و «المزهر» سیوطی و... شد، و تفسیرهای بزرگی مانند «الکشاف» اثر جار الله زمخشری نوشته شد، که میان واژه گان مترادف قرآن مانند «الخوف»، و «الخشیه»، و «الرعب»، و «الرهب» و «الذعر»، و «الهلع»، و «الإشفاق» تفاوت باریک بینانه ای را که از نظر معنایی میان این واژه ها وجود دارد ذکر کرده است؛ به طوری که با به کار بردن مترادف آن واژه زیبایی معنایی آن جمله کم رنگ می شود. این پایان نامه به بررسی نظریه های گوناگون دانشمندان در مورد چگونگی ترادف و شرط های به وجود آمدن آن و بررسی واژه گان مترادف در پانزده جزء آخر قرآن می پردازد. واژه گان کلیدی: قرآن کریم، زبانشناسی، معناشناسی، ترادف.