نام پژوهشگر: مشبکی اصفهانی اصغر
سیدیعقوب حسینی علی اصغر فانی
نقش و کارکرد نهادهای دولتی و غیردولتی در توسعه و پیشرفت جوامع همواره مورد تاکید اندیشمندان حوزه های علوم سیاسی، مدیریت دولتی و اقتصاد بوده است. توان و کارکرد این نهادها می تواند زمینه را برای حرکت جامعه به سمت پویایی فراهم آورد. این رساله مبتنی بر این پرسش اساسی که نقش ظرفیت نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی در توسعه یافتگی جوامع به چه اندازه ای است انجام شده است. توان نهادهای حاکمیتی و غیرحاکمیتی در این رساله تحت عنوان مفهومی به نام ظرفیت ملی خط مشی گذاری تبیین و تفسیر شده است. ادعای بنیادین این پایانه نامه بر تاثیر میزان ظرفیت ملی خط مشی گذاری بر سطح توسعه یافتگی کشورها است. این رساله برای پاسخگویی به این پرسش انجام گردید. ظرفیت ملی خط مشی گذاری به دو سطح ظرفیت حاکمیتی و ظرفیت غیرحاکمیتی تقسیم شده است که ظرفیت حاکمیتی به هفت بعد ظرفیت سیاسی، ظرفیت اجرا، ظرفیت قانونی، ظرفیت فسادگریزی، ظرفیت ارتباطی، ظرفیت یادگیری و ظرفیت پاسخگویی تقسیم شده است. ظرفیت غیرحاکمیتی خود به شش بعد ظرفیت رسانه، ظرفیت گروه های ذینفوذ، ظرفیت شهروندان، ظرفیت احزاب، ظرفیت بخش خصوصی و ظرفیت موسسات پژوهشی تقسیم شده است. به دلیل عدم دسترسی اطلاعاتی به دو متغیر ظرفیت احزاب و ظرفیت گروه های ذینفوذ، این دو متغیر از مدل مفهومی مورد بررسی کنار گذارده شدند. برای انجام این کار، محدوده پژوهش کشورهای جهان درنظر گرفته شد و روش انجام پژوهش کمی انتخاب گردید. داده های گردآوری شده نشان از آن دارند که فرضیات پژوهش مورد تایید قرار گرفته اند. برای آزمون مدل مفهومی نیز ابتدا مدل مفهومی پژوهش به سه مدل اندازه گیری و یک مدل ساختاری تنظیم گردید. برای آزمون مدل ها از نرم افزار amos استفاده شد. روش آماری مورد استفاده برای آزمون مدل، روش مدل سازی معادلات ساختاری است. نتایج حاصل از انجام روش مدل سازی معادلات ساختاری نشان از برازش مدل ها با انجام اصلاحاتی در فرم اولیه آنها است. مطالب این رساله در شش فصل ساماندهی شده است. فصل نخست این رساله، کلیات پژوهش را تشریح می کند. در فصل دوم به بازبینی و مرور پژوهش های پیشین پرداخته شده است. فصل سوم رساله، به تشریح نظری ابعاد مدل مفهومی می پردازد. در این فصل موضوعاتی از قبیل ظرفیت رسانه، ظرفیت احزاب سیاسی، ظرفیت سازمان های پژوهشی، ظرفیت گروه های ذی نفوذ، ظرفیت شهروندان، ظرفیت بخش خصوصی و توسعه (مفهوم توسعه، شکل گیری توسعه پایدار، شاخص های سنجش توسعه) مورد بررسی قرار گرفته است. فصل چهارم این رساله به مفاهیم روش شناختی و چگونگی انجام این پژوهش اشاره دارد. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده در فصل پنجم انجام گرفته و در فصل ششم که فصل پایانی پژوهش است به سه موضوع خلاصه ی یافته های پژوهش، تبیین نظری یافته های پژوهش و نیز ارائه پیشنهادها پرداخته شده است.