نام پژوهشگر: پی یر فرانچسکو کالیری
علیرضا عسکری چاوردی سید مهدی موسوی کوهپر
با هدف شناخت چگونگی تحولات میراث هخامنشی پس از این دوره، مواد فرهنگی بیست محوطه باستانی طی دوره های سلوکی، اشکانی و ساسانی در فارس مورد مطالعه واقع شده اند. از این میان، شش محوطه باستانی، لایه نگاری و سایر محوطه ها به روش های نوین باستان شناسی، مورد مطالعه مجدد قرار گرفته اند. این تحقیق، به روش توصیفی – استقرایی انجام شده است و دربرگیرنده پژوهش های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و آزمایشگاهی است. برای سنجش فرضیه های تحقیق، از بررسی های روشمند سطح الارضی، کاوش های لایه نگاری، مطالعات سکه شناسی، طبقه بندی و گونه شناسی سفال، مطالعات تطبیقی سبک شناسی عناصر معماری، گاهنگاری نسبی و مطلق رادیو کربن استفاده شده است. در ادامه روند تحقیق، سکه های بجای مانده از سلسله های محلی فارس طی سده های دوم پیش از میلاد تا سده سوم میلادی، نقش برجسته ها، عناصر معماری، گور دخمه ها، سفال، بناها و سازه های مذهبی بررسی شده اند. نتایج حاصل از مطالعه مواد پژوهشی فوق، نشان دهنده این است که در روند تحولات سیاسی - اجتماعی فارس در دوره پس از هخامنشی، برخی عناصر معماری و هنری مورد استفاده مجدد و مکان هایی نیز به عنوان سَمبل های حوزه سیاسی، مذهبی و اجتماعی در فارس، نهادینه شده اند. با توجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که حکومت های محلی فارس برای اعلام وجود، نیاز داشتند تا هویت خود را وابسته و در سایه حمایت گذشته زنده نگهدارند، و خود را وارثان میراث هخامنشی بپندارند، اما طی دوره ساسانی فراتر از جنبه های محلی و منطقه ای، حکومت ساسانی پیش از حفظ و زنده نگهداشتن گذشته، تلاش داشته تا مشروعیت خود را مرتبط با نمادهای سمبلیک نهادینه شده مذکور در ایران باستان نشان دهد.