نام پژوهشگر: امین محمودزاده
محسن انصاری محمد مسعود
چکیده ساخت کاروانسراها با توجه به اوضاع اجتماعی و اقتصادی و مذهبی از روزگاران قدیم در ایران مورد توجه خاص بوده است کاروانسراهای درون شهرییکی از عناصر ساختاری شهر اسلامی می باشد در داخل شهرها نیز برای اقامت مسافران وتجار کاروانسراهایی احداث شده است البته اکثر کاروانسراهای کنار بازار جنبه تجاری پیدا می کرده و تجار هر صنفی در کاروانسراهای مجاور یا داخل بازار فعالیت می کرده اند.بازسازی کاروانسراها وسراها به عنوان فضایی پرپتانسیل در شهر در قالب طرح راهبردی ساختاری و اتصال آن به بافت، در حفظ و احیای بافت تاریخی و حیات کالبد بنا می تواند موثر باشد .بافت تاریخی شیراز به عنوان یک سرمایه ملی(مادی ومعنوی) چندین کاروانسرا وسرا در آن وجود دارد.سرای افشاریان (کاروانسرا) یکی از این بناها می باشد که با تخریب چهل درصدی، ساختار باقیمانده بنا نیز در حال تخریب می باشد و در سال های آتی اثری از آن باقی نخواهد ماند در این طرح باشناخت وطرح مرمت و احیای این بنا سعی بر این خواهیم داشت این سرمایه ی ملی را نجات بخشیده و با نگاه به گذشته،آینده ای روشن را برای آن ترسیم نماییم که در نتیجه، پویایی هرچه بیشتر بنا و در نهایت بافت تاریخی می باشد.با توجه به موقعیت خوب بنا و همجواری با نارنجستان و خانه زینت الملک وخانه افشاریان (در قدیم خانه وسرا از املاک قوام بوده است) مرمت و احیای سرا درجهت حفظ کالبد وکاربری نوین وتعیین عملکرد موثر است و در قالب یک مجموعه حرف های زیادی برای گفتن خواهد داشت از مجموعه ی تکدانه های ارزشمند و بناهای میان افزای آنهاست که بافتی ارزشمند شکل می گیرد . مادر این نوشته به بازیابی تعریف بنا می پردازیم ودر مرمت و احیای آن چه نکاتی را باید مد نظر داشته باشیم وچه کاربری را باید برایآن تعریف نماییم وآیا میتوانیم با ارائه طرحی راهبردی و اجرای آن وتعریف یک مجموعه گردشگری-توریستی موجب احیای مجدد بنا و مجموع شویم با بررسی جز به جز بنا و شناخت آن با روش های میدانی و کتابخانه ای و بررسی طرح های فرادست و مقایسه ی نتایج بدست آمده به استنتاج دستورالعمل وکاربری در جهت احیای سرای افشاریان، می پردازیم.
میثم مهدوی خواه محمد مسعود
بافت های تاریخی چون اشیأ و گنجینه های تاریخی که با عنوان عتیقه یاد می شوند، دارای «ارزش»اند. ارزش ها بواسطه نوع و مقیاس مختلف سوژه ها، نمودهای متفاوتی خواهند داشت. ارزش مادی عتیقه ها ناشی از نقش کمرنگ اجتماعی و بُعد فعال و شناخته شده ی اقتصادی است که در ذهن عموم مردم، آثار باستانی ارزشمند محسوب می شوند؛ فارغ از اینکه چه عواملی سبب ارزش های مادی و محتملاً معنوی آن شده است. بافت های تاریخی(از نگاه متخصصین) جزئی از آثار باستانی ارزشمند، که در ارتباط با زندگی اجتماعی مردم است قلمداد می شوند؛ که بدلیل، آشکار و ملموس نشدن ارزش ها برای عموم، بعضاً به ضدارزش تبدیل شده اند؛ چرا که تلاشی از سوی متولیان امر برای شناساندن و معرفی ارزش های مندرج در بافت های تاریخی صورت نگرفته و یا فعالیت های انجام شده، بدون برنامه و نتیجه بوده است. بنابراین انگیزه و دلایل حفاظت به زعم بیشتر مردم بیهوده و بی ثمر می نماید. واقعیت امروز بافت های تاریخی در ایران در اغلب موارد و بطور مشخص در شهر بشرویه، دچار معضلات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی است. انتخاب «محله میانده» به عنوان اولین محله تاریخی شهر، جهت باززنده سازی، ناشی از شرایط مساعد و مطلوب کالبدی و اجتماعی آن نسبت به دیگر محله های هم جوار است. زیرا به نظر می رسد امکان موفقیت، اعتماد و امید افراد و نهادهای ذینفع برای همکاری های آتی بیشتر خواهد شد. در این رساله با گردآوری داده های مختص بشرویه بصورت کتابخانه ای و میدانی، سعی می شود تا با مطالعه شرایط تاریخی و امروز، در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی، اقتصادی، سیاسی و ... درک و آگاهی نسبی از فضای زندگی شهروندان ارائه دهد؛ تا با توجه به شرایط زمینه و بررسی تجربه های باززنده سازی به ارائه ی راهکارها نائل آید. انتظار می رود نتیجه ی باززنده سازی محله میانده، سطح زیستی، اجتماعی و اقتصادی را ارتقا داده و سبب تفکر و تأمل ساکنین محله، شهروندان شهر و گردشگران در نظام کالبدی و اجتماعی گذشته شود و بتواند ارزش های نهفته در بافت تاریخی مورد مطالعه را که جزئی از آن، شامل منش ها و رفتارهای والای انسانی است، به نسل های آتی انتقال یابد.
رضا رحیم نیا اسکندر مختاری طالقانی
خشت به عنوان یکی از مصالح اصلی تشکیل دهنده در ساختار بسیاری از آثار تاریخی، و سازه های خشتی به عنوان بخش بزرگی از معماری تاریخی ایران، نشان از اهمیت آن ها در آثار تاریخی است. حفظ و حراست از این آثار خشتی که بخش مهمی از فرآیندهای حفاظت و مرمت است، به تبع خود ضرورت مطالعه و بررسی درباره خشت و سازه های خشتی را مطرح می نماید و آنچه در این میان مهم تلقی می شود چگونگی برخورد با آن ها در اقدامات حفاظتی و مرمتی است. آنچه در این پژوهش به آن پرداخته شده است گوشه ای از این چگونگی هاست؛ که نکات ظریف معماری بومی منطقه از نگاه تجربه های معماران سنتی آن- که نیاز به بازیابی آن ها محسوس است - بخش مهمی از آن را تشکیل می دهد. بررسی راه های حفاظت و مرمت با تکیه بر فناوری های بومی چه در تجربه معماران سنتی و چه در معماری تاریخی منطقه که می توانند با نگاهی به امروز و آینده ثبت شوند، و ارائه توصیه هایی که می توانند برای اقدامات مرمتی و در برخورد با سازه های خشتی مد نظر باشند از اهداف اصلی این پژوهش بوده و دست یابی به نکات و تجربه های معماران سنتی برای استفاده امروز و توجه به آن ها با نگاهی نقادانه و اینکه چگونه می توان از تجربه های بومی به راهکارها و توصیه های مفید حفاظت و مرمت خشت رسید از سوالات اصلی مورد بحث بوده است. به همین منظور در پژوهش مذکور که یک پژوهش کاربردی- توسعه ای می باشد، با تکیه بر روش های ترکیبی (توصیفی، پیمایشی و میدانی اکتشافی) تلاش شده است تا داده های مناسب با تکیه بر روش اصلی یافته اندوزی که با تکیه بر مطالعات میدانی و مصاحبه با معماران سنتی انجام شده است محقق گردد. در نتیجه این پژوهش، پیشنهادات تجربی ارائه شده توسط معماران سنتی ارائه و دیتیله شده و مورد ارزیابی و ارزش گذاری با ملاک های نظری قرار گرفته است و در نهایت نیز با توجه به تجربه های حاصل از بررسی های میدانی و مصاحبه ها توصیه هایی برای حفاظت و مرمت سازه های خشتی ارائه شده اند که امید است روزی به عنوان قوانینی برای سازه های خشتی مورد استفاده باشند.