نام پژوهشگر: غلامرضا کریمی‌فرد

بررسی جنبه های زیبا شناختی توابع در صحیفه سجادیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1389
  معصومه موسوی   محمود آبدانان مهدیزاده

چکیده پایان نامه» نام خانوادگی: موسوی نام: معصومه عنوان پایان نامه: بررسی جنبه های زیبا شناختی توابع در صحیفه سجادیه. استاد راهنما: دکتر محمود آبدانان مهدیزاده استاد مشاور: دکتر غلامرضا کریمی فرد درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد. رشته: زبان و ادبیات عربی گرایش: ___ محل تحصیل (دانشگاه): شهید چمران اهواز دانشکده: الهیات و معارف اسلامی تاریخ فارغ التحصیلی: 13/4/1389 تعداد صفحه:324 کلید واژه: توابع، نعت،اغراض بلاغی،زیباشناختی، صحیفه سجادیه. چکیده: توابع، یکی از مباحث مهم علم نحو است که در گستره تحلیل ها و پژوهش های بلاغی بسیار حائز اهمیت می باشد. تابع، بخشی از جمله است که از نظر اعراب با لفظ پیش از خود بطور مطلق مشارکت داشته باشد. تابع به گونه های مختلفی چون : نعت، تاکید، عطف بیان، عطف نسق و بدل به کار برده می شود که هر کدام نقش معنی سازی خاصی بر عهده دارد. در این پژوهش ، سعی شده است که این موارد را هم از نظر نحوی و تعیین نقش و جایگاهشان و هم از نظر جنبه های بلاغی و اغراضی که توابع برای آن آمده است در مجموعه ارزشمند و گرانسنگی همچون صحیفه سجادیه؛ به تفصیل مورد بررسی قرار گیرد. این رساله در ابتدا به تعریف کلیات و مفاهیم توابع از دیدگاه علم نحو بطور مفید و خلاصه می پردازد آنگاه به بررسی جنبه های زیبا شناختی توابع در صحیفه سجادیه و سپس در پایان، نتایج حاصل به زبان آمار و تحلیل نمایش داده شده است.

فرهنگ واژگان گل و گیاه در شعر عربی (از دوره جاهلی تا پایان دوره عباسی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات 1392
  هاجر الهایی سحر   محمود آبدانان مهدی زاده

تدوین فرهنگ¬¬های تخصصی در همه زمینه¬ها از جمله ورزشی ، پزشکی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، و گیاهشناسی نقش انکارناپذیری در پیشبرد مطالعات و پژوهش¬ها دارند. پژوهش در زمینه¬ی زبان و ادبیات عربی نیز با توجه به دامنه¬ی لغوی گسترده¬آن، نیازمند فرهنگ¬های تخصصی است. با توجه به کاربرد فراوان نام گیاهان-در شعر عربی و نبودن فرهنگ¬واژگانی تخصصی در این زمینه، ما اقدام به تدوین پژوهشی با عنوان "فرهنگ واژگان گل و گیاه در شعر عربی از دوره جاهلی تا پایان دوره عباسی"، نمودیم. در این پژوهش پس از مطالعه دیوان¬های شاعران و استخراج ابیاتی که در آنها نام گیاه یا درختان ذکر شده و ترجمه¬ی آنها ، برای گیاهان و درختان به کار رفته، شرح عربی و فارسی آورده¬ایم؛ به علاوه اگر گیاهی مثل یا نماد شده، آن مثل را بیان نموده¬ایم، و در صورتیکه در قرآن کریم و یا احادیث ذکر شده، آن¬ را بیان کردیم، این امر با مراجعه به فرهنگ-های مشهور قدیم و جدید و کمک از سایت¬های اینترتی صورت گرفته است. همچنین اسم علمی هر گیاه را نیز ذکر کرده¬ایم. شعرا به اهداف و اغراض متنوعی از گیاهان در شعر استفاده می¬نمودند؛ از جمله وصف مناظر زیبا، نکوهش اشخاص و یا مدح آنها با تشبیه به گیاهان و درختان، وصف محبوبه و یار، همچون تشبیه خوش قامتی به درخت بان یا چشم به گل نرگس. در این پژوهش سعی شده همه موارد فوق، بررسی و شرح داده شود.

بررسی و تحلیل دیوان ابن معتوق حویزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1388
  قاسم محمودیانی   غلامرضا کریمی فرد

شهاب الدین بن معتوق حویزی(1025-1087هـ./1616-1676م.)در دوره ای زیست که تمدن عربی واسلامی رو به افول نهاده بود. و در رأس این افول، کم رنگ شدن خلاقیت ونو آوری در ادبیات و شعر عربی قرار داشت؛ و ویژگی مهمی که بر تمام ادبیات عربی سایه انداخت و شعر و ادبیات عربی را از خلاقیت باز داشت مجموعه ای از بازیها و آرایه های بلاغی که معمولا فقط در سایه کم سو شدن نو آوری سر از خاک در می آورند. واین شاعر که در سایه دولت مشعشعی که در جنوب غرب ایران و جنوب عراق می زیست توانست در سایه حمایت امیر مشعشعی علی بن خلف که عمو زاده او نیز بود آثار خود را که دیوان شعری بیش نبود بر جای گذارد. وی در دیوان چهار هزار بیتی خود نو آوری چشمگیری نداشت و تنها ویژگی شعر او طبعی بودن این شعرها ست. به آن سان که همواره در آن لطافت و سبکی که معمولا در اشعار هم عصرانش کم یا نادر به چشم می خورد، بسیار به چشم می خورد. او همچنین در تمامی اغراض و مضامین شعری پیرو شعرای عرب است و بدون ویژگی که سخن از آن به میان رفت دیگر امر قابل توجهی در دیوان و به چشم نمی خورد. و او با اینکه شاعری توانا است هرگز بیرون از محدوده خصایص ادبی عصر خویش پا بیرون ننهاد و به همین علت نتوانست جای مهمی را در ادبیات عربی برای خود باز کند وتنها نسبت بندهای پنجگانه ای که در آخر دیوان او آمده موجب شهرت او در میان نقاد و نویسندگان عرب شده است، زیرا که به گمان بسیاری از ایشان این بندها پیشرس شعر نوی عربی است. به علاوه این وی در سوای مدح و ستایش در سایر اغراض شعری، از غزل تا باده سرائی و همچنین حماسه سرائی که در لا به لای قصایده او آمده است قدمی راسخ و شاعریتی تمام داشته است.