نام پژوهشگر: دامون نوذری

امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان از دیدگاه مجریان طرح های پژوهشی دانشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  بنفشه فتح اللهی   ابراهیم افشار

مدیریت دانش راهکاری برای بهره برداری بیشتر از منابع دانش موجود در سازمان ارائه می دهد. برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش لازم است زیرساخت هایی در سطح مطلوبی از آمادگی قرار داشته باشند، که از جمله مهمترین آنها می توان به زیرساخت های “فرهنگ و عوامل انسانی”، “ساختار و فرایند های سازمانی” و “فناوری اطلاعات” اشاره کرد. بدین ترتیب که اگر زیرساخت های یاد شده در سازمان در راستای الزامات و اهداف مدیریت دانش بکار گرفته شوند، و سیستم مدیریت دانش پیاده سازی شده نیز با شرایط سازمان هماهنگی داشته باشد، می توان انتظار داشت که با تسهیل و تشویق اشتراک دانش، سازمان در زمینه خلق و پرورش دانش نیز موفق تر عمل کند. و همچنین با ثبت، سازماندهی و انتشار دانش نهان و عیان موجود در سازمان، زمینه لازم برای استفاده بیشتر از این ظرفیت ها در راه پیشرفت و دستیابی به مزیت های رقابتی فراهم شود. با انجام امکان سنجی می توان از میزان آمادگی زیرساخت ها برای پیاده سازی موفق مدیریت دانش آگاه شد، تا در صورت مطلوب نبودن سطح آمادگی هر زیرساخت به اصلاح آن پرداخته شود. این پژوهش نیز به همین منظور انجام شد. سئوال اصلی پژوهش به شناسایی میزان آمادگی دانشگاه اصفهان برای پیاده سازی نظام مدیریت دانش اختصاص یافت و سه سئوال نخست فرعی پژوهش برای اطلاع از میزان آمادگی زیرساخت های “فرهنگ و عوامل انسانی”، “ساختار و فرایند های سازمانی” و “فناوری اطلاعات” برای پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان مطرح شدند. سئوال های فرعی چهارم و پنجم پژوهش نیز به بررسی تفاوت دیدگاه جامعه آماری در گروه های آموزشی و مرتبه های علمی مختلف در خصوص میزان آمادگی این زیرساخت ها اختصاص یافت. برای پاسخ به سئوال های پژوهش، پرسشنامه ای در سه قسمت “فرهنگ و عوامل انسانی”، “ساختار و فرایندها” و “فناوری اطلاعات” با پنجاه گویه طراحی شد. و پس از توزیع این پرسشنامه بین 135 نفر از اعضای هیات علمی مجری طرح پژوهشی طی سال های 1383- 1386 در دانشگاه اصفهان، داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss توصیف و تحلیل شدند. برای پاسخ به سئوال اصلی و سه سئوال نخست فرعی پژوهش از آزمون t تک متغیره استفاده شد. نتیجه حاصل نشان داد که میزان t محاسبه شده در سطح 05/0 ? p در مقایسه با مقدار بحرانی جدول کوچکتر است (t= - 2. 86; p= 0. 005). همچنین با توجه به متوسط پاسخ ها (= 81/2) می توان چنین نتیجه گرفت که آمادگی دانشگاه اصفهان در کل برای پیاده سازی مدیریت دانش کمتر از حد متوسط است. در پاسخ سئوال نخست فرعی مشخص شد که t محاسبه شده در زمینه میزان آمادگی عامل “فرهنگ و عوامل انسانی” برای پیاده سازی مدیریت دانش در سطح 05/0 ? p در مقایسه با مقدار بحرانی جدول کوچکتر است (t= - 2. 65; p= . 009). همچنین با توجه به متوسط پاسخ به سئوال های این قسمت از پرسشنامه (81/2)، می توان چنین نتیجه گرفت که از دید اعضای جامعه آماری، آمادگی عامل “فرهنگ و عوامل انسانی” برای پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان کمتر از حد متوسط است. پاسخ سئوال فرعی دوم هم حاکی از آن بود که میزان t محاسبه شده در سطح p? 0. 5 در مقایسه با مقدار بحرانی جدول کوچکتر است (t= - 3. 51; p= 0. 001). و با توجه به متوسط پاسخ های این قسمت از پرسشنامه (= 71/2) می توان دریافت که از دیدگاه پاسخگویان، میزان آمادگی “ساختار و فرایندهای سازمانی” نیز در دانشگاه اصفهان برای پیاده سازی مدیریت دانش کمتر از سطح متوسط است. نتایج حاصل از سئوال فرعی سوم نیز نشان داد که میزان t محاسبه شده در سطح 05/0 ? pدر مقایسه با مقدار بحرانی جدول کوچکتر است (t= 1. 1; p= 0. 271). بنابراین میزان آمادگی زیرساخت فناوری اطلاعات برای پیاده سازی مدیریت دانش کمتر از حد متوسط است. ولی با توجه به متوسط پاسخ ها (= 92/2) می توان چنین دریافت که از دیدگاه پاسخگویان میزان آمادگی زیرساخت فناوری اطلاعات برای پیاده سازی مدیریت دانش نسبت به دو زیرساخت پیشین بیشتر بوده است. برای پاسخ به سئوال فرعی چهارم و پنجم پژوهش از آزمون های تحلیل واریانس و توکی استفاده شد. در پاسخ به سئوال فرعی چهارم، طبق نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس، مقایسه دیدگاه اعضای جامعه آماری در گروه های مختلف آموزشی در خصوص “فرهنگ و عوامل انسانی” در دانشگاه اصفهان حاکی از آن بود که میزان f محاسبه شده در این خصوص در سطح p? 0. 5 از مقدار بحرانی جدول کوچکتر است و بنابراین در این زمینه بین دیدگاه پاسخگویان، تفاوت معنی داری وجود نداشت (f= 3. 07; p= . 051). در مقایسه دیدگاه پاسخگویان در گروه های مختلف آموزشی در زمینه “ساختار و فرایند ها” نیز میزان f محاسبه شده در سطح p? 0. 5 از مقدار بحرانی جدول کوچکتر بود. بنابراین بین دیدگاه پاسخگویان در گروه های مختلف آموزشی در این خصوص نیز تفاوت معنی داری وجود نداشت (f= 1. 26; p= 0. 287). ولی مقایسه دیدگاه پاسخگویان در گروه های مختلف آموزشی در زمینه میزان آمادگی زیرساخت فناوری اطلاعات برای پیاده سازی مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان، نشان داد که میزان f محاسبه شده در سطح 05/0 ? p معنی دار است (f= 4. 09; p= 0. 02). با استفاده از آزمون تعقیبی توکی مشخص شد که اختلاف میانگین پاسخ به سئوال های قسمت فناوری اطلاعات در پرسشنامه بین گروه های آموزشی علوم انسانی و علوم پایه در سطح p? 0. 5 معنی دار است (اختلاف میانگین= 384/0- و p= 0. 016). بدین ترتیب که اعضای هیات علمی در گروه های علوم پایه، میزان آمادگی زیرساخت فناوری اطلاعات را برای پیاده سازی مدیریت دانش بیشتر از اعضای هیات علمی در گروه های علوم انسانی ارزیابی کرده اند. ولی در پاسخ به سئوال فرعی پنجم تفاوت معنی داری بین نظر پاسخگویان در مرتبه های مختلف علمی در خصوص میزان آمادگی زیرساخت های مدیریت دانش در دانشگاه اصفهان مشاهده نشد.