نام پژوهشگر: احمدرضا غایی
فاطمه غایی گلناز سعیدی
در نگرش به تاریخ مذهب ایران ، قرن هشتم و زمان حکومت سلطان محمد خدابنده – از سلسله سلاطین مغول- نقطه عطفی در تاریخ مذهب ایران به شمار می آید.در این زمان ، به دستور شاه مغول ، مذهب رسمی ایران ، مذهب شیعه دوازده امامی می گردد. این موضوع توجه پژوهشگران رابه خود جلب می کند که، چه عواملی باعث چنین اتفاق مهمی در تاریخ مذهب ایران شده است . در اولین گامهای تحقیق در این مورد ، با نام علّامه حلّی به عنوان یکی از عوامل موثر در این اتفاق مهم تاریخی مواجه می شویم. لذا در میان موضوعات متفاوت برا ی تحقیق به عنوان پایان نام?کارشناسی ارشد تاریخ تشیّع ، پرداختن به مقطعی از حیات علّامه حلّی موضوع مناسبی است . اگر چه نام این عالم بزرگ در اکثر کتابهای رجالی ثبت شده ، امّا به دوره ای از زندگی ایشان ، که حضور وی در کشور ایران ، باشد کمتر توجه شده و به نقش ایشان در رابطه با ترویج تشیّع در ایران و زمینه های موفقیت وی آنطور که باید، پرداخته نشده است. لذا موضوع این پایان نامه به این بخش مهم از زندگی ایشان وبه بررسی زمینه های محیطی و شخصیتی موثر در نقش علّامه حلّی در مقطع از حیاتشان اختصاص یافته است . در این زمینه بیشتر کتب به شخصیت علّامه حلی و زندگی ایشان وآثارشان اشاره نموده بودند و به حضورشان در ایران، مختصراً پرداخته اند. ایشان با حضور در محضر اولجایتو خان مغول ، به اقامه دلایل و براهین محکم در حقانیت مذهب تشیع می پردازد و دو کتاب مهم خویش در این زمینه یعنی نهج الحق و منهاج الکرامه را در اختیار سلطان قرار می دهد و به این ترتیب او را در پذیرش مذهب شیعه قاطع می سازد . با اعلام رسمیّت مذهب تشیّع در ایران توسط اولجایتو ، فرصتی مناسب برای آموزش و ارائه ی تعالیم شیعی در ایران برای علّامه حلّی و سایر علمای شیعه پدید آمد که تا آن زمان با این وسعت و قدرت کم نظیر بود. علّامه حلّی ، با تأسیس مدرسه ، تألیف کتب مورد نیاز جامعه شیعه و آموزش شاگردانی که توانستند خود پس از آن ، در ترویج و بقای این مذهب در کشور ایران موثر باشند ، تشیع را در خاک ایران ریشه دار نمود ؛ لذا با قاطعیت می توان یکی از زمینه های پذیرش عمومی رسمیّت مذهب تشیّع در زمان صفویه در ایران و دوام آن تا عصر کنونی را ، در قرن هشتم و ایفای نقش علّامه حلّی جستجو و مشاهده نمود. در این مجموعه با عنایت به آنچه امکان دستیابی بدان فراهم بود ، گزارشات تاریخی متفاوت ، از منابع مختلف اسلامی جمع آوری گشته و سپس به تحلیل آن پرداخته شده است . اگر چه در بسیاری از منابع به نقش تأثیر گذار علّامه حلّی در ترویج تشیّع در ایران و در قرن هشتم هجری اشاره کرده اند امّا پس از مطالعه ی این رساله اهمیّت ویژ? علّامه حلّی در بقای اسلام – و نه تنها ترویج تشیّع – در ایران و ماندگار بودن این اثر تا قرن حاضر برمحققان آشکارمی شود.
فاطمه جاویدپور سید محمد رضوی
« وَمَا خَلَقْتُ ?لْجِنَّ وَ?لْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» « و جن و انس را جز برای این که مرا بپرستند، نیافریدیم .» هدف آفرینش ، عبادت حضرت باری تعالی است و از بهترین روش های عبادت او دعا است . دعا کیمیایی است که ائمه اطهار (ع) جهت قرب به ذات حضرت اله به دست ما داده اند. مناجات خمس عشره از بهترین ادعیه منقول از امام چهارم (ع) است که مشتمل بر پانزده مناجات است که در این رساله مناجات الشاکرین بررسی شده است . ابتدا شرایطی که امام چهارم سیدالساجدین زین العابدین (ع) در آن فضا دعا را صادر نموده اند ، توصیف شده است و سپس در کل این مناجات به مباحثی کلیدی اشاره گردیده است . کل دعا مشتمل بر چند مضمون اصلی از جمله فراموشی و غفلت از یاد خدا ، نعمات بی حد و حصر خداوند ، سپاسگزاری و ناشکری ، امید و یأس و محبت خداوند از باب ارزانی داشتن نعمات و باریدن رحمتش بر بندگان است . در باب تمامی این موضوعات شرحی مبتنی بر آیات و روایات بیان شده تا معنای معرفتی و اصلی که منظور معصوم (ع) است، به ذهن متبادر شود . این روش باعث خواهد شد که خواننده محترم پس از خواندن این رساله ، مفهوم و درک کلّیِ درستی از دعا داشته باشد و با بینش و نگاه تازه ای دعا را مرور نماید . امید است که اگر استفاده ای از مباحث این رساله شد مولف، را از دعای خیر فراموش نسازند
مینا امجدی محسن احتشامی نیا
چکیده یقیناً در پی بردن به حقایق دینی و توحیدی، ما باید به سخنان و احادیث گوهربارِ اولیاء و ائمهی اطهار مراجعه کنیم چرا که کلام آنان حقیقت محض است. با نظر به اینکه ما از مباحث توحیدی فاصله دارم و در عصر غیبت حضرت صاحب الامر(عج) به سر میبریم، پژوهش در مسئلهی توحید آن هم از دیدگاه حدیث ضرورت پیدا میکند. در این رساله به سراغ سخنان حضرت رضا(علیه السلام) در مقولهی توحید میرویم که مطالعه این رساله به ما مباحث ارزشمندی ارائه میدهد. فرضیهی رساله این است که امام در این زمینه به چند مسئله توجه دارد که یکی از مهمترین آنها عدم سنخیت بین خدا و خلق است و سوالاتی که مطرح است این است که: آیا بین خدا و خلق شباهت و سنخیتی وجود دارد یانه؟ آیا خدا شی است یا خیر؟ آیا خدا جسم و صورت است یا خیر؟ نتیجهای که میتوان گرفت این است که در کل جهان یک اراده ویک قدرت حاکم بوده و آن را اداره و تنظیم میکند و هر موجودی را خلق و هدایت میکند. و همه موجودات قائم و وابسته به اویند و او مالک متصرّف بر همه چیز است و هیچ شباهتی بین این خالق با مخلوقاتش نیست و هرچه هست جدایی و بینونیت است که اگر اینگونه نبود خدا از خلق شناخته نمیشد.
اردشیر رضوانطلب پشتیری احمدرضا غایی
چکیده قیام عاشورا یکی از مهمترین پدیده های جاودان وهمیشه زنده تاریخ اسلام وبشریت است و همچنانکه از بعد تاریخی حائز اهمیت است؛ از بعد تربیتی واخلاقی نیز شایان توجه ودقت بسیاری است. وهدف از این پژوهش محبّت وعلاق? درونی محقق به اهل بیت عَلَیهِم السَّلام علی الخصوص امام حسینعَلَیهِ السَّلام وبدست آوردن شناخت دقیق و صحیح از اهداف، دیدگاه ها ونقطه نظرات اخلاقی وتربیتی قیام حماسی اش می باشد ودر نهایت معرفی این اهداف به نسل امروز و فردای جامع? اسلامی بجهت تربیت و رسیدن به کمال. زیرا که تربیت انسان از مهمترین مباحث علوم انسانی است و یکی از اهداف اصلی رسالت انبیاء هم تربیت و تزکیه بوده و امامت که دنباله روی نبوت است نیز همان راه پیامبران را در پیش گرفته است. همچنانکه امام حسینعَلَیهِ السَّلام و قیامش همان اهداف پیامبر گرامی اسلام را پیش گرفت، و این تبعیت از پیامیر اکرم در رفتار آن حضرت در قیام عاشورا بروز و ظهوردارد؛ مانند اهمیت نماز که در روز عاشورا آنرا درعمل اثبات نمود، درحالیکه در محاصر? دشمن بود نماز را بجماعت بجا آورد. و یا سرباز زدن ازبیعت با یزید نمون? بارز دیگری از تربیت واخلاق در واقع? عاشوراست که امام هم در سخن و هم درعمل به آن تأکید داشت و شجاعانه تا پای جان بر سرعقیده اش ایستاد و لحظه ای هم تردید نکرد. بنابراین برای بهره بردن از قیام عاشورا در زمین? تربیت و اخلاق باید ابتدا شخصیت نازنین امام حسین عَلَیهِ السَّلام را شناخت، سپس به اهداف، مبانی و آموزه های تربیتی قیام پی برده تا بتوانیم در زندگی فردی واجتماعی از آن بهره گرفته و در رفتار، کردار و اعمالمان نمود و ظهور بیشتری یابد.
مهدی صفری احمدرضا غایی
از حضرت امام سجاد? مجموعه ای پانزده گانه از مناجات به یادگار مانده که به مناجات خمس عشر شهرت یافته است. یکی از آن مناجات ها، مناجات الراغبین می باشد که در این مناجات، حضرت سجاد? با کلامی شیوا و سخنی که از وحی نشئت گرفته، شرح حال بندگان قاصر را در نزد خداوند غافر بیان می دارد. پس از آن با آداب و شرایط و مقدمات، به مسئلت خاضعانه از درگاه خداوند می پردازد. در این مناجات حضرت با کلام خویش، مخاطب را بیش از پیش به ویژگی های راغبین آشنا و مأنوس می سازد. از مجموع مطالب چنین برمی آید که راغبین از دیدگاه حضرت سجاد?، دارای حسن ظن به درگاه خداوند هستند و همواره بر لطف و رحمت او توکل می کنند و از خواب غفلت گریزان اند. به علاوه راغبین به شفاعت اهتمام دارند و خدا را به عنوان شفیع خویش قرار می دهند و همواره در پی آن اند که از نقمت و انتقام خدا به غفران و بخشش و کرامت او پناه ببرند
زهره دولتی سیده فاطمه هاشمی
عید قربان و روز جمعه، از اعیاد مبارک و بزرگ مسلمانان و دو روز ممتاز و سرشار از عنایات و بهره گیری از الطاف الهی می باشد که به واسطه ذبح نفس امّاره و حبّ رسول خدا? و اهل بیت عصمت و طهارت? و متابعت از سیره و سنت این بزرگواران از برکات و فضایل این دو روز م÷ی توان بهره برد. مطابق مضمون دعای مذکور، اطاعت از قرآن کریم و به کار بستن دستورات هدایت بخش آن، در سایه توجه به حمد الهی، ذکر اسمای حسنا، طلب خیر و عافیت و توفیق در طاعات، امید به عفو و صله و کسب رزق معنوی حاصل می گردد؛ و این همه جز در سایه توجه به مقام و جایگاه والای معصومین و شئونات ایشان نظیر معرفت ذوات مقدسه معصومین?، معرفت و تبعیت از شاخصه های خلفاء الله، امناء الله و اصفیاء اللهی در خصوص ایشان، معرفت در جهت اثبات و احقاق حق ایشان (با محوریت تولّی و تبرّی)، به کمال حصول نمی رسد. واژگان کلیدی: عیدالاضحی، یوم الجمعه، برکت، عفو و صله الهی، حقانیت معصومین
یعقوب اصغری محسن احتشامی نیا
هدف از این پژوهش مقایسه مصائب امام حسین(ع) ومصائب حضرت عیسی مسیح(ع) است. ضرورت تحقیق: دودین بزرگ الهی یعنی اسلام ومسیحیت به دلیل انتسابشان به حضرت ابراهیم(ع) ادیان ابراهیمی خوانده می شوند که باهم گفتمان وهمزیستی مشترکی دارند که باید این گفتمان مشترک را از طریق رهبران بزرگوار دین اسلام حضرت اباعبدالله حسین(ع) ودین مسیحیت حضرت عیسی مسیح(ع) بررسی نمود. این دو بزرگوار امام حسین(ع) وعیسی مسیح(ع) اشتراکاتی همانند: الف-هردو هدایتگر جامعه اند؛ ب-هردو معصوم از گناه وخطابودند وافتراقاتی مانند:الف -قوم امام حسین(ع) او را به شهادت رساندند اما به اعتقاد مسیحیت قوم یهود حضرت عیسی مسیح(ع) را به صلیب کشیدند. ب-اهل بیت امام حسین(ع) به اسارت و آزار وشکنجه دیدند اما عیسی مسیح(ع) اهل بیتی نداشت. فرضیه: تلاش مابر این است که بین این دو بزرگوار امام حسین(ع) وحضرت عیسی مسیح(ع) اشتراکاتی مثل معجزه- شفاعت وافتراقاتی مثل: آزمایش الهی- خیانت و.... وضمنا امام حسین(ع) ویژگی های خاصی داشته است مانند:شهید جنگ- امام تشنه لب و.... که باعث برتری ایشان بوده که از طرف خداوند لطفی است. نتایج: اشتراکات زیادی میان امام حسین(ع) وحضرت عیسی مسیح(ع) وجود دارد وبا بیان افراقات و ویژگی های منحصربه فرد امام حسین(ع) وقتی که پیروان طرفین مشاهده می کنند که طرف مقابلشان چه امتیازاتی دارد می تواند کمک کند آن روش هایی راکه قابل تغییر است راتغییر دهد ونیز دلها وروح هارا به هم نزدیک کند ودر یک شرایط گفت وگوی صمیمانه آن بدبینی وروحی? بدی که نسبت به هم دارند کم کم برطرف شود. روش تحقیق:روش کتابخانه ای است که از منابع اسلام ومسیحیت و تحلیل قرآنی واناجیل روایی و تاریخی براساس روایات صحیح و روایات تاریخی صحیح برمبنای عقل را انجام بدهیم. در پایان سعی شده است به دور از تعصب و فهم درست چون خیلی مواقع اختلافات بر اثر بد فهمی است وافراد عقاید یکدیگر را نمی شناسندو بد تفسیر می کنند و این موجب سوء ظن می شود. باتوجه به منابع اخذ شده پژوهش زیر راهی شود برای پویندگان حقیقت
مائده ایزدی سیده فاطمه هاشمی
همه کتب آسمانی واز آن جمله قرآن کریم با آیه بسم الله الرحمن الرحیم آغاز می شوند. باء بسمله به بهاء یعنی نور، سین به سناء یعنی رفعت میم به ملک و مجد خداوند اشاره می کند خداوند با مشیت و اراده خود بهاء و سناء را خلق کرد و به وسیله آفرینش تجلی نمود. الله جامع جمیع صفات است که به وسیله رحمانیت ورحیمیت خود را بر مخلوقات معرفی می کند. بسمله به اسم اعظم الهی نزدیک است و در باء که سرّ سببی است گنجانده شده و همه در نقطه باء جمع گردیده اند این نقطه نور محمدی ست که اولین و والاترین آفرینشهاست سپس نور علوی است که هدف از آفرینش وعلت غایی آن رسیدن به این حقیقت بلند مرتبه و عظیم است. ارکان اسم اعظم الهی لا اله الا الله محمد رسول الله علی ولی الله و بعد شیعیان هستند که اولین مرتبه مرتبه ی حق است و دومین پیامبر اسلام(ص) و سومین مرتبه خاندان پیامبر و چهارمین مرتبه انبیاء و شیعیان حقیقی هستند که در بسمله اول الله بعد رحمن بعد رحیم بعد بسم میباشد.
علی شیر سلیم فر محمد رضوی
اهمیت مسأله ی ولایت و اعتقادات درست بر کسی پوشیده نیست و بخاطر اهمیت فراوان همین مسأله، خداوند پیامبران را برای هدایت و اصلاح انسان فرستاد و این امر همواره مورد بحث و گفتگو بوده است چرا که همیشه در اثر انحرافات فکری، افراط، بدفهمی و عدم شناخت صحیح اختلافاتی پیش می آمد و در نتیجه فرقه ای انحرافی را تشکیل می دادند یکی از این فرقه ها؛ فرقه ی باطنیه بود که با تقطیع های نادرست از احادیثِ ائمه علیهم السلام، و قائل به باطن بودن برای هر چیز، و افراط در این زمینه و تعدی و تجاوز از حدود الهی به فرقه ای مشرک، کافر، دروغگو، متکاسل، متعدی از حدود الهی و گمراه تبدیل شدند بنابراین با توجه به رشد و پیشرفت تکنولوژی و فناوری در عصر ارتباطات و تهاجم های فرهنگی که برای مردم امروزی جامعه ی اسلامی و خصوصاً نسل جوان با توجه به اینکه پایه های اعتقادی سست شده و جوانان به راحتی به هر طرفی گرایش پیدا می کنند؛ احساس می شد که در این زمینه باید طی تحقیقی به بررسیِ محتوای متن نامه ی امام صادق علیه السلام که در جواب مفضل بن عمر در خصوص مبانی فکری فرقه ی باطنیه نوشته است؛ پرداخته شود تا هم نقش بنیادین رئیس مذهب تشیع حضرت امام صادق (ع) در آن زمان، برای نگهداری شیعیان در برابر گروه های الحادی که در مسیر تخریب عقاید شیعیان کوشش می کردند، روشن تر شود و هم علاوه بر معرفی معیارهای صحیح و دفاع از موضع ولایت؛ دلایل انحراف باطنیه و بطلان عقاید این فرقه ی ضاله؛ توسط امام (ع) آشکارتر شود.
قربانعلی میرزایی محسن احتشامی نیا
موضوع این تحقیق معرفی صفات و ویژگیهای مثبت و منفی اهل کتاب از منظر قرآن و روایات اسلامی می باشد و هدف از آن بررسی و تحلیل آن ویژگیها در جهت استفاده از صفات مثبت آنان برای رسیدن به نکات مشترک و تعاملات فرهنگی، علمی، سیاسی و اقتصادی با کشورهائی که از اهل کتابند و نیز شناخت صفات منفی آنان برای دورماندن از دشمنی و تعرض آنان به اسلام و مسلمانان می باشد. در این تحقیق که از روش توصیفی استفاده شده است تفاسیر ذیل آیات «اهل کتاب» و همچنین روایات مربوط به این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به بررسی تفاسیر معتبر نقلی و روائی و دیگر تفاسیر و روایات می توان چنین نتیجه گرفت که اهل کتاب (یهود و نصارا) دارای صفات و ویژگیهای منفی فکری و اعتقادی، روحی و اخلاقی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هستند که از این ویژگیهای منفی همواره در عصر رسول گرامی اسلام (ص) و در عصر حاضر برعلیه اسلام و مسلمین استفاده کرده اند تا از این طریق ضمن کتمان حقانیت پیامبر اکرم (ص) و دین مبین اسلام، از حقانیت آئین خود و منسوخ نشدن آن دفاع نماید. ولی قرآن کریم همواره اهل کتاب را به پذیرش اسلام فرا می خواند و مسلمان شدن آنها را به خیر و صلاح خود آنان می داند «... وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَاب لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُوْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسقُونَ»(سوره آل عمران/3، آیه 110) و سرانجام قرآن فرجام اهل کتاب را چنین توصیف می نماید که: صالحان آنان سرانجام اهل نجات بوده (بقره/2، 62 – مائده/5، 69) و به عذاب الهی گرفتار نخواهند شد. اما از صریح آیات دیگر کیفر اخروی کفرپیشگان آنان به دست می آید (بینه/98، 6).