نام پژوهشگر: محمد تقی آل ابراهیم
رقیه مجد حمید رضا محمد دوست چمن آباد
علف های هرز یکی از عوامل عمده کاهش تولید محصول سیب زمینی به شمار می روند. مصرف بی رویه علفکش ها باعث ایجاد گونه هایی مقاوم به علفکش ها و آلودگی محیط زیست نیز گردیده است. به منظور بررسی تاثیر تیمار های مختلف مدیریتی بر ساختار علف های هرز و عملکرد سیب زمینی آزمایشی در سال زراعی 88-87 در مزرعه ای اختصاصی در اردبیل انجام گرفت. تیمارهای مورد بررسی، عدم کنترل علف های هرز، کنترل کامل علف های هرز (شاهد)، علفکش متریبوزین به صورت پیش رویشی (استاندارد)، پلاستیک سیاه ، پلاستیک شفاف ، علفکش ترفلان، علفکش ترفلان + پلاستیک سیاه، علفکش ترفلان + پلاستیک شفاف، کوالتیواتور، علفکش ترفلان + کولتیواتور بودند. کاربرد علفکش ترفلان و بستن پلاستیکها در مرحله غده دهی انجام شد. طرح مورد استفاده در قالب بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار بود. تجزیه های آماری نشان داد اعمال تیمارهای مختلف اگروشیمیایی تاثیر معنی داری بر درصد پوشش علف های هرز، تراکم علف های هرز، وزن خشک علف های هرز و همچنین بر عملکرد و اجزای عملکرد در سیب زمینی داشته است. نتایج نشان داد که اگر چه همه تیمارها تراکم علف-های هرز را در مقایسه با عدم کنترل بطور معنی داری کاهش دادند، اما کمترین تراکم علف های هرز بطور معنی داری در تیمارهایی مشاهده شد که در آن از پلاستیک سیاه استفاده شده بود. بیشترین تراکم علف های هرز در تیمارهایی مشاهده شد که عملیات کنترل فقط در مراحل اول رشد گیاه سیب زمینی انجام شده بود. کاربرد تنها یکبار متریبوزین قبل از سبز شدن سیب-زمینی، وزن خشک علف های هرز را در مقایسه با تیمار عدم کنترل بطور معنی داری کاهش داد. کمترین وزن خشک علف های هرز در کرت هایی که در آن ها از پلاستیک سیاه و پلاستیک شفاف با ترفلان استفاده شده بود مشاهده شد. همچنین نتایج آزمایش نشان داد که در تیمارهای تلفیقی، وزن خشک علف های هرز بیش از 10 برابر کاهش یافت. تیمارهای مختلف کنترل علف های هرز تاثیر معنی داری بر عملکرد غده داشتند و بالاترین عملکرد در تیمارهای دارای پلاستیک سیاه بدست آمد. عملکرد غده در تیماری که علف های هرز کنترل نشده بودند با تیمار شاهد کنترل کامل نشان داد در صورت عدم کنترل علف های هرز، افت عملکرد ناشی از حضور آن ها در مزرعه تا 8/33 درصد رسید.
محمد تقی آل ابراهیم استیو ویل کاکسون
به منظور بررسی کنترل علفهای هرز سلمه و تاج خروس و میزان تحمل سیب زمینی نسبت به علفکشهای مختلف و نیز بررسی نقش آنزیم سیتوکروم p450 مونواکسیژناز در متابولیسم علفکش، آزمایشهایی در طی سالهای 1387 تا 1390 در دانشگاه فردوسی مشهد، دانشگاه محقق اردبیلی و نیز بخش تحقیقات علفهای هرز دانشگاه آروس دانمارک انجام شد. در ابتدا آزمایشهای دز-پاسخ به علفکشهای متریبوزین، اتال فلورالین، تریفلورالین، پندیمتالین، ریمسولفورون، اگزادیارژیل، eptc در گلخانه انجام گرفت. سپس علفکشها و دزهای موثرتر در ازمایش مزرعه ای ارزیابی شدند. در مرحله بعد مطالعات آنزیم سیتو کروم p450 مونواکسیژناز به منظور بررسی فعالیت انزیم و همچنین متابولیسم علفکش با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع-اسپکترومتری جرمی (lc_ms/ms) با توجه به نتایج آزمایشهای دز-پاسخ انجام شدند. نتایج آزمایشهای گلخانه ای و مزرعه ای نشان داد که علفکش ریمسولفورون به ترتیب در دزهای 50 و 40 گرم ماده موثره در هکتار بصورت پس رویشی و پیش رویشی کاراترین علفکش در کنترل سلمه و تاج خروس و حداکثر تحمل و عملکرد در سیب زمینی بود. علفکشهای اگزادیارژیل و متریبوزین نیز نتایج خیلی خوبی را نشان دادند. همچنین نقش آنزیم سیتوکروم p450 مونواکسیژناز در متابولیسم علفکش ریمسولفورون در سلمه و تاج خروس و سیب زمینی تشخیص داده شد بطوریکه با تزریق علف کش فعالیت آنزیم در سیب زمینی به بیش از 8 برابر، در سلمه بیش از 3 برابر و در تاج خروس به کمتر از 3 برابر حالت بدون علفکش رسید و ریمسولفورون را تجزیه کرد. نتایج آزمایش lc_ms/ms نیز نشان داد که بیشترین میزان تجزیه علفکش جذب شده به ترتیب در سیب زمینی، سلمه و در نهایت تاج خروس بود. لازم بذکر است که سیب زمینی حداقل جذب علفکش را در مقایسه با سلمه و تاج خروس نشان داد. لذا حداقل جذب و حداکثر تجزیه علفکش جذب شده عمده ترین مکانیزم تحمل طبیعی سیب زمینی نسبت به ریمسولفورون تشخیص داده شد.
رسول فخاری عبدالقیوم قلی پوری
به منظور بررسی تاثیر انواع گیاهان پوششی و دفعات مختلف مصرف نیتروژن برکنترل زیست توده، تراکم و انواع علف های هرز در ذرت علوفه ای آزمایشی در سال 1391 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی (سامیان) اردبیل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام شد. تیمارها شامل عامل اول کشت چاودار، ماشک گل خوشه-ای، شبدر برسیم به صورت گیاه پوششی و شاهد (کشت ذرت بدون گیاه پوششی با اعمال و بدون اعمال وجین) بود. عامل دوم شامل تقسیط کود نیتروژن از منبع اوره به میزان 225 کیلوگرم در هکتار با 2 سطح، سطح دو بار کود (2/1 در زمان کاشت + 2/1 در مرحله 8 تا 10 برگی ذرت)، و سطح سه بار کود (3/1 در زمان کاشت + 3/1 در مرحله 8 تا 10 برگی+3/1 یک هفته قبل از ظهور گل تاجی ذرت) بود که به صورت تقسیط مورد نظر، استفاده شد. عامل سوم مراحل نمونه برداری از علف های هرز شامل 60 روز و دیگری 90 روز پس از کاشت ذرت بود. نتایج نشان داد اثر اصلی گیاهان پوششی، تقسیط نیتروژن و دفعات نمونه برداری تاثیر معنی داری بر روی صفات تراکم و زیست توده علف های هرز داشت. همچنین اثر متقابل (گیاه پوششی × دفعات نمونه برداری)، بر زیست توده علف های هرز تاثیر معنی داری داشته ولی تراکم علف های هرز تحت تاثیر اثر متقابل تیمار های آزمایش قرار نگرفت. نتایج مقایسات میانگین نشان داد گیاه پوششی چاودار، ماشک گل خوشه ای و شبدر برسیم زیست توده خشک کل علف های هرز را در مقایسه با شاهد به ترتیب 87، 82 و 65 درصد و تراکم آنها را به ترتیب 67، 55 و 33 درصد کاهش دادند. در تیمارهای تقسیط دو بار کود تراکم و زیست توده علف های هرز نسبت به تیمار تقسیط سه بار کود بیشتر بود. نتایج نشان داد اثر اصلی گیاه پوششی، تقسیط نیتروژن و اثر متقابل این دو عامل بر روی بسیاری از صفات ذرت علوفه ای از جمله: (ارتفاع بوته، ارتفاع بلال، قطر بلال، طول بلال، وزن تر بلال، وزن تر ساقه، وزن تر برگ، وزن تر کل بوته، عملکرد نهایی علوفه تر ذرت و...) تاثیر معنی داری داشته است. نتایج اثرات متقابل نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه تر ذرت (51300 کیلوگرم در هکتار) از تیمار شاهد (وجین کامل علف های هرز و بدون گیاه پوششی) همراه با تقسیط سه بار کود نیتروژن بدست آمد. همچنین از نظر مقدار زیست توده تر ذرت به همراه متوسط زیست توده تر گیاهان پوششی، تیمار ذرت + ماشک گل خوشه ای و ذرت + شاهد (وجین کامل علف های هرز) دارای بیشترین میزان این صفت و در گروه یکسانی با هم قرار گرفتند. به طور کلی با در نظر گرفتن منافع کنترل موثر علف های هرز و تولید علوفه بیشتر، تیمار ماشک گل خوشه ای و تقسیط سه بار کود نیتروژن مناسب بود.
عباس نوبهار گیگلو عبدالقیوم قلی پوری
تعادل در مقدار جذب عناصر پرمصرف و کم مصرف از فاکتورهای بسیار مهم در رشد و نمو و تولید عملکرد گیاهان زراعی می باشد. کمبود عناصر ریزمغذی بور و روی در خاک های آهکی تولید بهینه عملکرد دانه ذرت را محدود می کند. بدین منظورآزمایشی در سال زراعی 1391 در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اردبیل (مغان) اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد آزمایش هیبریدهای ذرت (هیبرید سینگل کراس 704، 647 و 260) و سطوح مختلف کودی شامل شاهد، بور (اسید بوریک 15 درصد)، روی (سولفات روی 24 درصد) و ترکیبی از بور و روی بود. غلظت کودهای مذکور 5 درهزار و زمان مصرف آنها مرحله رشدی 12-10 برگی رشدی هیبریدها بود. نتایج این آزمایش نشان داد که محلول پاشی کودهای ریز مغذی بور و روی و همچنین مصرف ترکیبی آنها موجب افزایش عملکرد دانه در همه هیبریدهای مورد آزمایش شد. مقدار این افزایش در محلول پاشی با بور 2/12 درصد، روی 2/13 درصد و ترکیبی از بور و روی 2/11 درصد بود. در بین اجزای عملکرد، تعداد دانه در واحد سطح و وزن هزار دانه در اثر کاربرد کودهای مذکور افزایش یافت، ولی تعداد دانه در ردیف بلال و تعداد ردیف دانه در بلال تحت تأثیر کودهای مذکور قرار نگرفت. اثر محلول پاشی کود روی شاخص برداشت معنی دار نبود. همچنین صفات مورفولوژیک ارتفاع بوته، قطر بلال و طول برگ بلال در اثر کاربرد کودهای ریزمغذی نسبت به شاهد بهبود یافتند.
علیرضا قلی زاده شیخ عظیم لو مرتضی برمکی
نتایج حاصل نشان داد که اثر اصلی کودآلی میسلیومی و کود نیتروژنه روی صفات عملکرد تک بوته، عملکردکل، عملکرد قابل فروش، میزان کلروفیل برگ، درصد و عملکرد پروتئین غده، درصد ازت غده، درصد نشاسته، درصد کلسیم غده و میزان نیترات غده معنی دار بود. هم چنین نتایج نشان داد که اثر اصلی کودآلی میسلیومی برای صفات درصد اسیدآمینه لیزین، درصد پتاسیم و فسفر غده و اثر اصلی کود نیتروژنه بر صفات ارتفاع بوته و قطر ساقه و نیز اثر متقابل کودآلی میسلیومی و کود نیتروژنه بر روی صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، عملکرد تک بوته، عملکردکل و قابل فروش، میزان کلروفیل برگ، درصد و عملکرد پروتئین غده، درصد اسیدآمینه های لیزین و متیونین، درصد ازت غده، درصد نشاسته و ماده خشک، میزان کلسیم و نیترات غده معنی دار بود. کاربرد محلول 5/2 و 5 درصد کودآلی میسلیومی در اکثر صفات اندازه گیری شده اثر بهتری داشت و کیفیت غده های حاصل از آن ها نسبت به کاربرد کود نیتروژنه بالا بود و از نظر کمیت با کود نیتروژنه در یک سطح قرار داشتند. بیشترین میزان عملکردکل و قابل فروش ( حدود 36 و 33 تن در هکتار)، درصد ماده خشک و نشاسته ( 18 درصد)، عملکرد تک بوته ( 490 گرم)، شاخص کلروفیل (45)، میزان پروتئین (6/5 درصد) و اسیدآمینه لیزین (5/2 درصد) و متیونین (42/0درصد)، میزان ازت ( 9/0 درصد) و کلسیم غده (3/1 درصد) در کاربرد محلول 5/2 و 5 درصد کودآلی میسلیومی و استفاده توام آن ها با نیتروژن به دست آمد از طرفی استفاده از محلول 5/2 و 5 درصد کودآلی میسلیومی منجر به افزایش جذب عناصر پتاسیم (3/2 درصد) و فسفر (43/0 درصد) و نیز کاهش تجمع نیترات ( 200 میلی گرم بر کیلوگرم) گردیدند. به-طور کلی کودآلی میسلیومی منجر به افزایش کمیت و کیفیت سیب زمینی در این آزمایش گردید.
کلثوم شریفی عبدالقیوم قلی پوری
اثرات آللوپاتیک غلظت¬های مختلف (0 (شاهد)، 5، 5/7، 10، 15 و 20 درصد) عصاره آبی تلخه بر ویژگی¬های جوانه¬زنی و رشدی گیاهان زراعی گندم و عدس و علف¬های هرز سیلن و بی تی راخ به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در 4 تکرار در شرایط آزمایشگاه، گلخانه و مزرعه در سال 93-1392 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج تجزیه واریانس داده¬ها آزمایشگاهی نشان داد که درصد جوانه¬زنی، طول ساقه¬چه¬، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه چهار گیاه مورد بررسی تحت تاثیر غلظت¬ عصاره تلخه، گونه گیاهی و اثرات متقابل آن¬ها قرار گرفتند. با افزایش غلظت عصاره تا 20درصد، درصد جوانه¬زنی، طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه به ترتیب 62%، 95% 92% و 94% نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد. با افرایش غلظت عصاره تا 20 درصد، بیشترین کاهش در چهار صفت مورد مطالعه در عدس (100% کاهش)، مشاهده شد. نتایج تجریه واریانس داده¬ها گلخانه¬ای نیز نشان دهنده تاثیر معنی¬دار غلظت عصاره تلخه، گونه گیاهی و اثرات متقابل آن¬ها بر طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه گندم، عدس، سیلن و بی¬تی¬راخ بود. طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه با افزایش غلظت عصاره تا 20 درصد به ترتیب 34، 68 و 70 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش نشان داد. بیش¬ترین کاهش در طول ساقه¬چه، طول ریشه¬چه و وزن کل گیاه¬چه به ترتیب در عدس (83%)، بی تی راخ (6/79%) و سیلن (89%) مشاهده شد. مقایسه میانگین داده¬ها نشان داد که کمترین میزان کاهش در صفات طول ساقه¬چه، طول ریشه-چه و وزن گیاه¬چه به ترتیب به میزان 57، 42 و 37 درصد در گندم در غلظت 20% عصاره مشاهده شد. با توجه به نتایج تجزیه واریانس، وزن خشک گندم، سیلن و بی¬تی¬راخ و تراکم سیلن و بی¬تی¬راخ تحت تاثیر غلظت¬های مختلف عصاره آبی تلخه، نوع گیاه و اثرات متقابل آن¬ها قرار نگرفت. همچنین تاثیر غلظت های عصاره روی ارتفاع گندم، سیلن و بی¬تی¬راخ و تراکم سیلن معنی دار بود. کمترین و بیشترین میزان کاهش ارتفاع به ترتیب در گندم (26%) و سیلن (42%) مشاهده شد. در کشت عدس وزن خشک عدس، سیلن و بی¬تی راخ تحت تاثیر غلظت¬های مختلف به طور معنی¬داری کاهش یافت. بیشترین و کمترین میزان کاهش وزن خشک به ترتیب در سیلن (55%) و بی¬تی¬راخ (48%) مشاهده شد. تراکم و ارتفاع عدس، سیلن و بی¬تی¬راخ تحت تاثیر عصاره آبی تلخه قرار نگرفت. طبق نتایج بدست آمده عملکرد نهایی عدس و گندم تحت تاثیر عصاره آبی تلخه قرار نگرفت.
محمد اسکندری لنبری محمد تقی آل ابراهیم
به منظور بررسی اثرات آللوپاتیک غلظت های مختلف عصاره آبی )تلخه( بر برخی صفات علف های هرز تاج خروس، سلمه تره و تاج خروس رونده آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کاملا تصادفی در آزمایشگاه علف های هرز دانشگاه محقق اردبیلی، به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در گلخانه دانشگاه محقق اردبیلی و مزرعه ایستگاه تحقیقاتی آلاروق اردبیل انجام شد. عصاره آبی از اندام های هوایی تلخه در غلظت های 25، 5/37، 50، 5/62، 75، 5/87، 100، 150، 200 گرم پودر در 1000 میلی لیتر آب مقطر تهیه شد. نتایج تجزیه واریانس داده های آزمایشگاهی بر روی درصد و سرعت جوانه زنی، وزن گیاه چه و طول ساقه چه و ریشه چه تحت تأثیر عصاره آبی و گونه گیاهی موردمطالعه قرار گرفتند، اثرات متقابل این صفات بجز طول ساقه چه در بقیه صفات معنی دار شد و در غلظت های gr/l 100، 150 و 200 این صفات 100% کاهش نشان دادند. آزمایش در گلخانه به دو روش آبیاری با عصاره آبی و محلول پاشی صورت گرفت که نتایج تجزیه واریانس داده ها به روش آبیاری نشان دهنده ی تأثیر غلظت عصاره تلخه و نوع گیاه بر روی طول ساقچه، طول ریشه چه، وزن خشک گیاه، وزن خشک ساقه، وزن خشک ریشه، مقدار سبزینگی برگ بود که بیشترین کاهش مربوط به غلظت gr/l 200 از عصاره تلخه بود. محلول پاشی بر روی علف های هرز در گلخانه نشان داد که ارتفاع و وزن خشک گونه های گیاهی تحت تأثیر غلظت های عصاره و نوع گیاه قرار گرفته و اثرات متقابل برای وزن خشک گونه ها معنی دار شد بیشترین کاهش مربوط به غلظت gr/l 200 بود. به منظور بررسی تأثیر عصاره آبی بر روی علف های هرز سیب زمینی محلول پاشی در سه مرحله سبز شدن، استولن زایی و حجیم شدن غده سیب زمینی در مزرعه انجام شد که نتایج نشان داد محلول پاشی در مراحل مختلف تراکم هیچ کدام از گونه های گیاهی را تحت تأثیر قرار نداد ولی اثر غلظت عصاره آبی، مراحل محلول پاشی و اثرات متقابل، برای وزن خشک علف های هرز معنی دار شد و بیشترین کاهش مربوط به مرحله سبز شدن در غلظت gr/l200 عصاره آبی بود که در سلمه تره، تاج خروس و تاج خروس رونده به ترتیب باعث کاهش 99/49، 66/47 و 66/37 درصد نسبت به شاهد گردید. طبق نتایج به دست آمده در مزرعه عملکرد کل، تک بوته و وزن متوسط غده سیب زمینی معنی دار شد و بیشترین عملکرد کل، تک بوته و وزن متوسط غده در بین غلظت های عصاره مربوط به gr/l200 در مرحله سبز شدن بود که به ترتیب kg 3/15399، gr 98/384 و gr93/57 بود.
فاطمه اسدی رباب قهرمانزاده
استفاده صح?ح از گ?اهان دارو?ـ? نیازمند بـه وجـود اط?عات دق?ق و عمل? است. فن بارکد گذاری dna براساس مطالعه و بازسازی روابط خویشاوندی بین موجودات زنده در سطوح مختلف رده بندی (گونه، جنس، خانواده، راسته و ...) با استفاده از داده های توالی می باشد، باوجود این با افزایش تعداد ژن های مورد مطالعه، فهم واقع بینانه تری از روابط خویشاوندی در سطوح مختلف رده بندی حاصل می گردد. این فن برای شناسایی ده گیاه دارویی (ثعلب، بابونه، خاکشیر، سوسن چلچراغ، کاسنی، درمنه، شیرین بیان، پونه سا، بارهنگ، بومادران) جمع آوری شده از استان اردبیل استفاده شد. استخراج dna به روش تغییر یافته ctab انجام گرفت و pcr با آغازگرهای طراحی شده بر اساس بارکدهای کلروپلاستی rbcl، trnh-psba، matk و بارکد هسته ای its انجام شد. سپس محصول pcr خالص سازی شده و تعیین توالی گردید. به منظور ارزیابی سطح توانایی هر مکان بارکد در تفکیک گونه های گیاهی مورد مطالعه چند توالی دیگر متعلق به همان جنس از پایگاه اطلاعات داده ncbi جمع آوری شد. توالی ها با نمونه های موجود در پایگاه داده ncbi همردیف شده و تحت تجزیه بیوانفورماتیکی قرار گرفتند. بنابراین، بارکد rbcl به دلیل قدرت تفکیک بالا، تعداد snp پایین و جامعیت در اکثر گونه ها، به عنوان بهترین بارکد معرفی شد. با وجود این، بارکدهای its و trnh-psba به دلیل مشکل مرتبط با توالی یابی مستقیم محصول pcr و عدم دسترسی به توالی با کیفیت، به عنوان بارکدهای مکمل شناسایی شدند. بارکد matk به دلیل قدرت تکثیر و توالی یابی پایین برای نمونه های مورد بررسی توصیه نمی شود.
رفعت حسنی نسب فرزانه مهدی جودی
چکیده:به منظور بررسی تاثیر علف کش ثبت نشدهeptc در سیب زمینی به صورت پیش کاشت و پس رویشی در 6 دز به صورت طرح اسپیلت پلات با سه تکرار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. برای علف کش موردنظر دزهای مورد نظر از مقادیر کمتر از دز توصیه شده تا مقادیر بالاتر از دز توصیه شده)0.5-1-2-4-5-6 لیتر در هکتار(در کلیه ی تیمارها پس از کاربرد دز مورد نظر علف کش بعد از گذشت سه هفته وزن تر و خشک اندام هوایی علف هرز در تیمارهای مختل علف کش با شاهد مقایسه شده و درصد کاهش وزن تر و خشک اندام های هوایی به عنوان شاخصی از پاسخ به علف کش درنظرگرفته و مقایسه خواهد شد (بکی و همکاران،2000). به منظور بررسی تاثیر علف کش ثبت نشده سیب زمینی بر روی مراحل رشدی مختلف آن سم پاشی در سه مرحله پیش کاشت، سبز شدن و استولن زایی انجام خواهد شد و سپس با استفاه از معادلات لوجستیک نتایج دز- پاسخ آنالیز شده و برای هر تیمار علف کش ed50 (دز موثر علف کش برای 50%) کاهش وزن خشک محاسبه خواهد شد(استریبیگ و همکاران 1993).در این آزمایش تراکم، وزن خشک و وزن تر علف های هرز با کوادرات 0/75 × 0/50 متر در طی سه مرحله نمونه برداری، اندازه گیری خواهد شد. همچنین صفات مربوط به سیب زمینی از قبیل ارتفاع و عملکرد در تیما ر های مختلف اندازه گیری خواهد شد.