نام پژوهشگر: امیر حسین گلی
سارا صادقی محمود شیخ زین الدین
امروزه اسید لینولئیک مزدوج (cla) به عنوان مکمل رژیم غذایی از طریق روش های شیمیایی و به خصوص ایزومریزاسیون قلیایی اسید لینولئیک تهیه می گردد که منجر به تولید جنبی غیر منتظره ایزومرها می شود. با توجه به اثرات مثبت سلامتی بخش این ترکیب فراسودمند وکاربردهای بسیار زیاد آن در زمینه پزشکی، داروسازی و صنعت غذا، و با در نظر گرفتن این موضوع که این اسید چرب تنها در چربی فرآورده های لبنی و گوشت حیوانات نشخوارکننده آن هم به میزان کمی یافت می شود، برای تولید آن شناسایی یک فرآیند انتخابی سالم و ایمن الزامی است که در این بین شناسایی و معرفی واکنش های بیولوژیکی می تواند پاسخگوی این هدف باشد. در این تحقیق به بررسی توانایی تولید cla توسط دوسویه بومی از جنس لاکتوباسیلوس (لاکتوباسیلوس پلانتاروم a7 و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس sh4)که در تحقیقات قبلی در این آزمایشگاه از منابع بومی جداسازی شده اند و انتخاب زیرگونه برتر از نقطه نظر میزان تولید cla، جهت بهینه کردن شرایط تولید به منظور بررسی امکان تولید این محصول درسطح نیمه صنعتی، پرداخته شد. برای این منظور پس از کشت و فعال سازی باکتری های مورد استفاده و آداپته کردن آنها به محیط حاوی اسید لینولئیک، مخلوط واکنشی تهیه شد که هر میلی لیتر از آن حاوی 12/0 گرم از سلول های شسته شده، 30 میلی گرم روغن کرچک که به نسبت 5 به 1 با triton x-114 مخلوط شده بود و 100 واحد فعالیت آنزیم لیپاز(m amano 10) بود. حجم مخلوط حاصل در نهایت با اضافه کردن بافر سیترات سدیم 1 مولار با ph 6 به حجم یک میلی لیتر رسید. مخلوط واکنش سپس در دمای 37 درجه سانتیگراد، به مدت 99 ساعت و با دور rpm 120گرمخانه گذاری شد. پس از این مدت مخلوط واکنش در شرایط g 6000 و به مدت 10 دقیقه سانتریفوژ شد. در آخر استخراج لیپید مربوط به دو بخش سوپرناتانت و پلت به روش bligh and dyer انجام شد و آنالیز لیپید استخراجی مربوط به هر دو بخش با دستگاه کروماتوگرافی گازی انجام گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده از تحقیق انجام شده، هر دو سوی? باکتریایی توانایی تولید cla را دارند، با این تفاوت که باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم a7 ، پس از گذشت 99 ساعت از زمان واکنش و تحت شرایط کاملا مساوی، مقدار mg/ml 26/6 cla، با راندمان60/24 درصد و باکتری لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس sh4 مقدار mg/ml69/1 از این اسید چرب را با راندمان 66/6 درصد تولید کرد. در مورد هر دو باکتری، تنها دو ایزومر cla شامل ایزومر cis-9,trans-11 و trans-9,trans-11 تولید شد؛ ازکل مقدار cla تولید شده، ایزومر trans-9,trans-11 در مقایسه با ایزومر دیگر سهم بیشتری را به خود اختصاص می داد. همچنین پس از بررسی میزان کل cla در سوپرناتانت و پلت (پیکر? سلول باکتری)، مشخص شد در هر دو سویه، این میزان در پیکره سلول بسیار بیشتر است. با توجه به تولید مقدار بیشتر cla توسط باکتری لاکتوباسیلوس پلانتاروم a7 در ادامه تحقیق تنها از این باکتری جهت بهینه کردن شرایط انجام واکنش استفاده شد . به منظور بررسی تاثیر مقدار آنزیم لیپاز و روغن کرچک بر مقدار تولید cla ، مقدار هر یک از این دو فاکتور در پنج میزان تغییر کرد. در نهایت مقدار 30 میلی گرم روغن کرچک در حضور 100 واحد فعالیت آنزیم لیپاز به عنوان بهترین مقادیر در تهیه آزمایشگاهی cla انتخاب شد. در کل می توان گفت که امکان تولید آزمایشگاهی cla توسط زیر گونه های باکتری های اسید لاکتیک مورد مطالعه، وجود دارد. چون در به کار گیری روش های بیولوژیکی امکان حق انتخاب نوع محصول تولیدی (cis-9,trans-11) وجود دارد و از طرفی عدم نیاز به استفاده از مواد شیمیایی در روند تولید و همچنین امکان استفاده از مواد ارزان قیمتی مانند روغن کرچک به عنوان سوبسترا، این نتایج نشان داد که می توان از میکروارگانیسم پروبیوتیک لاکتوباسیلوس پلانتاروم a7 برای تولید این محصول با ارزش استفاده کرد.
شهلا بهمنی محمد شاهدی
مهمترین منبع خوراکی برای مصرف سدیم، نمک خوراکی(کلرید سدیم) است که البته بین مصرف نمک (کلرید سدیم) و افزایش فشار خون ارتباط واضحی وجود دارد بدینگونه که نمک باعث احتباس آب در بدن گردیده و سبب اِدم و فشار خون بالا میگردد. امروزه مصرف کنندگان مواد غذایی خواهان مواد غذایی فرآیند شده با میزان نمک پایین تر و ایمنی بیشتر می باشند. اما از آن جا که نمک اثر نگهدارندگی داشته و سبب افزایش عمر نگهداری محصول میشود، حذف یا کاهش آن در محصولات غذایی، فرآوری مورد نظر و طعم مورد پسند را ایجاد نمیکند. جایگزین اصلی برای نمک کلرید سدیم در مواد غذایی کلریدپتاسیم است. کلرید پتاسیم در محصولات غذایی تاثیری همانند کلرید سدیم بر جلوگیری و غیر فعال سازی میکرو ارگانیسم ها میگذارد، اما بر طعم نیز تاثیرگذار است. بین میزان پتاسیم در بدن انسان و فشار خون نسبت عکس وجود دارد به این معنیکه افزایش دریافت پتاسیم موجب کاهش فشار خون میشود. در افراد مبتلا به فشارخون بالا، مصرف مواد غذایی حاوی پتاسیم از حملات قلبی-عروقی جلوگیری میکند. روزانه مصرف 3500 میلیگرم پتاسیم به افراد توصیه میشود این درحالی استکه روزانه بایستی بیشتر از 2400 میلیگرم سدیم مصرف نشود. جایگزینی نسبیکلرید سدیم با کلرید پتاسیم میتواند موجب تولید محصول جدید گردد که خطرات ناشی از مصرف نمک را کاهش دهد. در این مطالعه سعی شده است تا در محصول کنسرو زیتون که به صورت طبیعی حاوی نمک زیادی است از کلرید پتاسیم به عنوان نمک جایگزین استفاده گردد و اثرات آن برخصوصیات فیزیکو شیمیایی وحسی محصول بررسی شود. در این طرح از دو واریته زیتون به نام های زیتون روغنی وزیتون آمفی سیس استفاده شده است و پس از عملیات تلخی زدایی بر روی نیمی از زیتون ها عمل هسته گیری صورت گرفت. از 4تیمار متفاوت ازنمک های کلرید سدیم و کلرید پتاسیم با نسبتهایکلرید پتاسیم (6 درصد)، (4 درصد کلرید پتاسیم، 2 درصد کلرید سدیم)، (2 درصدکلرید پتاسیم، 4 درصد کلرید سدیم) و (6 درصد کلرید سدیم) استفاده شد. در فواصل زمانی 1، 4، 7، 10 هفته از آنها نمونه برداری صورت گرفت و فاکتورهایی مانند رنگ، بافت، ویژگیهای حسی (طعم و رنگ)، درصدنمک، درصد رطوبت، میزان املاح سدیم و پتاسیم بافت، اسید یته و ph محلول در برگیرنده زیتون مورد ارزیابی قرارگرفتند. روشنی سطح زیتون در غلظت 6 درصد کلرید پتاسیم، میزان رنگ سبز در غلظت 2و4 درصد کلرید پتاسیم بیشتر بود و میزان رنگ زرد در غلظت های 6 درصد کلرید پتاسیم بیشترین بود. در واریته آمفی سیس نسبت به روغنی و در انواع با هسته نسبت به بدون هسته روشنی،سبزی و زردی سطح زیتون بیشتر بود. سفتی بافت در غلظت های 2و4 درصد کلریدپتاسیم بیشتر و در غلظت 6 درصد کلریدسدیم و کلرید پتاسیم کمترین بود و هم چنین در واریته آمفی سیس بیش از روغنی و در انواع با هسته نیز بیشتر از بدون هسته بود. بیشترین اسیدیته و کمترینph در جایگزینی 2 درصد کلرید پتاسیم باکلرید سدیم و کمترین آن در 6 درصد جایگزینی کلرید پتایسم مشاهده شد. کمترین میزان رطوبت بافت در تیمارهای بدون کلرید پتاسیم مشاهده گردید و در مقابل با افزایش درصد کلرید پتاسیم میزان رطوبت بافت نیز افزایش یافت. میزان رطوبت در انواع آمفی سیس و هم چنین بدون هسته ها بیشتر بود. میزان نمک بافت در غلظت 6 درصد کلرید پتاسیم و انواع با هسته کمترین بود و میزان جذب کلرید پتاسیم در واریته آمفی سیس بیش از روغنی بود. از نظر گروه ارزیاب، طعم و رنگ در تیمارهای دارای 2و 4 درصد کلرید پتاسیم و 6 درصد کلرید سدیم مطلوب ودر غلظت 6 درصد کلرید پتاسیم نامطلوب بود و از نظر آنها واریته روغنی خوش طعم تر از واریته آمفی سیس و انواع با هسته بهتر از بدون هسته ها بودند اما انواع آمفی سیس رنگ مطلوب تری داشتند. کلمات کلیدی : کنسرو زیتون، نمک،کلرید سدیم، کلرید پتاسیم، رنگ، ویژگی های حسی.
رضا شیراوند محمد مهدی مجیدی
گونه های وحشی و خویشاوندان گیاهان زراعی حامل ژن های مفیدی هستند که می توان از آنها در برنامه های اصلاحی بهره برد. در این راستا این پژوهش طی سال های 1389 و1390 در قالب سه مطالعه بر روی گلرنگ انجام گردید. مطالعه اول با هدف بررسی تنوع ژنتیکی 46 ژنوتیپ از پنج گونه وحشی و اهلی جنس carthamus و ارزیابی تحمل یه خشکی آنها در مزرعه صورت گرفت. ژنوتیپ ها در دو محیط رطوبتی (تنش و عدم تنش خشکی) به صورت تجزیه مرکب در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مطالعه دوم به بررسی تلاقی پذیری گونه اهلی (c. tinctorius) و سه گونه وحشیc. palaestinus ، c. oxyacanthus و c. glaucus (مستقیم و معکوس) و تایید هیبرید های حاصله از طریق نشانگر های مورفولوژیک و مولکولی srap پرداخته شد. سپس در مطالعه سوم تحمل به خشکی سه گونه (شامل گونه اهلی و دو گونه وحشی c. palaestinus و c. oxyacanthus) و نتاج f2 در سطح گیاهچه با چهار تیمار خشکی بررسی شد. نتایج مطالعه اول نشان دادکه تنش خشکی کاهش معنی داری برصفات زمان رسیدگی، تعداد دانه در غوزه، قطر غوزه، وزن هزار دانه، عملکرد غوزه وعملکرد دانه در بوته داشت. در مجموع درصد کاهش عملکرد در اثر تنش خشکی در گونه های وحشی نسبت به گونه زراعی کمتر بود. گونه c. palaestinus به علت دارا بودن مقادیر بالای صفات عملکرد غوزه در بوته، قطر غوزه، تعداد غوزه و تعداد دانه در غوزه در هر دو شرایط رطوبتی از نظر عملکرد دانه در بوته نسبت به سایر گونه ها برتری داشت. همچنین بیشترین درصد روغن در هر دو شرایط رطوبتی به گونه c. palaestinus اختصاص داشت. در بررسی روابط صفات نتایج روش رگرسیون مرحله ای و تجزیه مسیردر هر دو شرایط عدم تنش و تنش حاکی از آن بودکه سه صفت تعداد دانه در طبق، تعداد طبق در بوته و وزن هزار دانه به ترتیب از اهمیت نسبی بیشتری در تعیین عملکرد دانه برخوردار بودند که می تواند در انتخاب غیر مستقیم برای عملکرد دانه در برنامه های اصلاحی مورد استفاده قرار گیرند. نتایج تجزیه به عامل ها نشان داد که چهار عامل اول در شرایط عدم تنش و تنش به ترتیب 82 و 85 درصد از واریانس را توجیه کردند. براساس تجزیه به عامل ها اهمیت عوامل شناسایی شده در دو محیط رطوبتی تا حدودی متفاوت بود که این امر بایستی در اصلاح برای تحمل به خشکی مد نظر قرار گیرد. تجزیه خوشه ای 46 ژنوتیپ مورد بررسی براساس صفات مورفولوژیک و زراعی نشان داد که در هر دو شرایط عدم تنش و تنش سه گونه c. tinctorius، c. palaestinus و c. oxyacanthus دارای کمترین فاصله نسبت به هم و دارای بیشترین فاصله نسبت به دو گونه وحشی دیگر بودند. براساس شاخص های حساسیت به خشکی (ssi و tol) سه گونه c. lanatus، c. oxyacanthus و c.glaucus کمترین حساسیت را دارا بودند. براساس شاخص های تحمل به خشکی (mp،gmp و sti) گونه c. palaestinus و پس از آن گونه زراعی بیشترین مقدار را داشتند که تجزیه بای پلات مولفه های اصلی نیز آن را تایید کرد. نتایج مطالعه دوم نشان داد که تلاقی پذیری بالایی بین گونه زراعی با دو گونه c. palaestinus و c. oxyacanthus وجود دارد. همچنین بین دو گونه وحشی c. palaestinusو c. oxyacanthus تلاقی پذیری مشاهده گردید. در تلاقی c. glaucus با گونه c. tinctorius و c. palaestinus هیبرید بارور تولید نشد. نتایج مطالعه سوم با استفاده از ترسیم نمودار سه بعدی و بای پلات مولفه های اصلی نشان داد که گونه های وحشی (c. palaestinus و c. oxyacanthus) و نتاج f2 حاصل از تلاقی گونه ها نسبت به والدین تحمل به خشکی بیشتری در مرحله گیاهچه دارا بودند که می تواند ناشی از پدیده هتروزیس باشد. در مجموع با توجه به تحمل به خشکی بالای دو خویشاوند اصلی گلرنگ و بویژه گونه c. palaestinus بدلیل شباهت خیلی زیاد و نداشتن صفات نامطلوب دیگر گونه های وحشی و نیزتلاقی پذیری بالای آن با گونه زراعی می توان از آنها برای انتقال صفات مقاومت و اصلاح گونه زراعی استفاده کرد. کلمات کلیدی: گلرنگ، گونه های وحشی، تلاقی پذیری، تنش خشکی، شاخص تحمل به خشکی
گلی فیاض دستگردی مهدی کدیور
چربی ها و روغن ها از جمله مواد غذایی با ارزشی هستند که نقش بسیار مهمی در سلامت و بقای زندگی داشته و در گروه مواد مصرفی ضروری جای دارند. با این وجود اکسیداسیون لیپیدها در حین فراوری و نگهداری غذاها باعث کاهش کیفیت، تغییر عطر و طعم و احتمالاً تولید محصولات اکسید شده مانند رادیکال های آزاد می شود. این فرایند های اکسیداتیو در بروز بسیاری از بیماری ها از جمله سرطان ، دیابت، بیماری های قلبی و پیری نقش موثری دارند. به منظور جلوگیری از اکسیداسیون لیپیدها و یا حفاظت در برابر آسیب های ناشی از ایجاد رادیکال های آزاد، استفاده از آنتی اکسیدان ها مورد توجه قرار گرفته است. در طی سال های اخیر استفاده از آنتی اکسیدان های سنتزی در خیلی از غذاها به دلیل اثرات نامطلوب بر سلامتی انسان، محدود شده است وجستجو برای جایگزین های آنتی اکسیدان های سنتزی، منجر به بررسی آنتی اکسیدان های متعدد از منابع گیاهی شده است. نعناع فلفلی (mentha piperita) متعلق به خانواده lamiaceae از دسته گیاهان آروماتیک با خواص دارویی و آنتی اکسیدانی است که می تواند درآینده جایگزین آنتی اکسیدان های سنتزی شود. اخیراً یکی از پیشرفته ترین نوآوری ها در زمینه بسته بندی غذا، بسته بندی های فعال حاوی آنتی اکسیدان است. از این گونه بسته بندی ها به منظور افزایش مدت نگهداری محصول، بدون اضافه کردن مستقیم آنتی اکسیدان به غذا، در نتیجه آزاد شدن تدریجی آنتی اکسیدان در سطح ماده غذایی استفاده می شود. در این تحقیق آنتی اکسیدان سنتزی bht در غلظت های 01/0 و 02/0 درصد و اسانس نعناع فلفلی در غلظت های 02/0 و 04/0 درصد به روغن سویا بدون آنتی اکسیدان اضافه و روغن درون بطری های پلی اتیلنی نگهداری شد، همچنین این روغن درون بطری های پلی اتیلنی فعال حاوی آنتی اکسیدان سنتزی bht ( غلظت های 37/0و 7/1 درصد) و حاوی اسانس (37/0 و 84/0درصد) بسته بندی گردید. بسته های پلی اتیلنی ساده و فعال به مدت دو ماه در دمای 40 درجه سانتیگراد در آون قرار داده شدند و هر 15روز یکبار از روغن نمونه برداری شده و خصوصیات فیزیکوشیمیایی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در طی انبارداری میزان آنتی اکسیدان در بسته کاهش یافت. همچنین میزان اسانس و bht در روغن های در تماس با بسته های فعال، با افزایش غلظت آنتی اکسیدان در طی انبارداری افزایش یافت. با توجه به عدد پراکسید و ضریب خاموشی، اسانس در روغن بهتر از اسانس در بسته توانست اکسیداسیون روغن را به تاخیر بیندازد، اما bht در بسته با اختلاف معنی داری، دارای عملکرد بهتر در کاهش اکسیداسیون نسبت به bht در روغن بود. به طور کلی، اسانس در روغن نسبت به bhtدر روغن به دلیل داشتن طیف وسیعی از ترکیبات فنولیک اثر آنتی اکسیدانی بیشتری داشته، اما اسانس و bht در بسته تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. در طی زمان انبارداری ضریب شکست و عدد یدی کاهش یافتند و عدد یدی نشان داد که تیمارهای مختلف روغن روند اکسیداسیون را کاهش داده اما تفاوت معناداری در ساختار اسیدهای چرب، ضریب شکست و عدد اسیدی مشاهده نشد. به طور کلی می توان اسانس نعناع فلفلی را با داشتن فعالیت آنتی اکسیدانی بالا به عنوان آنتی اکسیدان طبیعی معرفی نمود و استفاده از بسته های فعال حاوی آنتی اکسیدان به ویژه آنتی اکسیدان سنتزی را به جای اضافه کردن مستقیم آنتی اکسیدان به روغن در جلوگیری از اکسیداسیون پیشنهاد کرد.
الناز قاسم تبار علی نصیرپور
نوشیدنی شیر- آب میوه نوعی نوشیدنی شیر اسیدی است که از مخلوط شیر و آب میوه و اضافه کردن شکر و در صورت نیاز اضافه کردن پایدار کننده تولید می شود. امروزه به منظور جلوگیری از مشکلات ناشی از استفاده از کشت های باکتریایی جهت اسیدی کردن شیر وبا توجه به اهمیت مسائل مربوط به اقتصادی بودن تولید از روش های اسیدی کردن مستقیم شیر مثل اسیدهای خوراکی یا آب میوه ها استفاده می شود. این نوع از نوشیدنی در سال های اخیر به دلیل کاهش مصرف میوه ها و سبزی ها و افزایش مصرف نوشیدنی های آماده برای نوشیدن توجه زیادی را به خود جلب کرده است، به طوریکه مصرف این نوع نوشیدنی در ده سال گذشته حدود 30درصد افزایش داشته است. در این تحقیق سعی شده است نوشیدنی شیر- آب انار با خصوصیات تغذیه ای بالا و پایدار تولید شود . یکی از مشکلات عمده در تولید این نوشیدنی ph پایین این محصول است که باعث رسوب کازئین موجود در شیر در 6/4=ph و دوفاز شدن آن می شود. پکتین با درجه ی متوکسیل بالا رایج ترین صمغ مورد استفاده جهت کاهش به هم پیوستن کازئین ها و جلوگیری از جدا شدن آب پنیر در نوشیدنی های شیر اسیدی شده می باشد. به منظور بهینه سازی فرمولاسیون نوشیدنی شیر- آب انار سه متغیر شامل میزان شیر ، آب انار و پکتین انتخاب شدند. در نهایت با استفاده از روش آماری سطح پاسخ (rsm) بهینه سازی فرمولاسیون و تعیین سطوح مطلوب هر متغیر انجام شد. نتایج بدست آمده نشان دادکه اثر میزان شیر، میزان پکتین و اثر متقابل شیر- آب انار، شیر- پکتین و آب انار – پکتین بر میزان رسوب و دو فازی نوشیدنی معنی دار بوده اند (05/0p<) اما میزان آب انار اثر معنی داری نداشت. بنابراین میزان شیر کم تر از 27% و میزان آب انار کم تر از 35% بهترین نتیجه را در بر خواهد داشت. به منظور بررسی اثر زمان و نگه داری محصولات، فرمولاسیون بهینه نوشیدنی شیر- آب انار به مدت چهل و دو روز (6 هفته) در دمای یخچال انبارداری شد و خصوصیات فیزیکو شیمیایی آن بررسی شد. نتایج نشان داد که از لحاظ ارزش تغذیه ای تیمارهای 1 (74/49% آب انار، 36/23% شیر، 9/26% آب، 5/0% پکتین ) ، 2 (94/42% آب انار، 56/21% شیر، 5/35% آب، 5/0% پکتین )، 4 (14/47% آب انار، 81/20% شیر، 05/32% آب، 5/0% پکتین) و 6 (50% آب انار، 20% شیر، 30% آب، 63/0% پکتین) به دلیل درصد کم تر آب در فرمولاسیون خود و میزان بیش تر ترکیبات فنولیک، آنتوسیانین ها و ظرفیت آنتی اکسیدانی مناسب تر بودند. طبق نتایج ارزیابی حسی تیمارهای 1 و 2 از نظر طعم و مزه و احساس دهانی از تیمارهای دیگر بهتر بوده اند.
زهرا آقایی جشوقانی مهدی رحیم ملک
چکیده مریم گلی(salvia sp.) مهم ترین و یکی از بزرگ ترین جنس های خانواده نعناعیان است. این جنس شامل گیاهان یکساله و چندساله است. گیاهان این جنس پایا، به صورت بوته های علفی، چوبی یا درختچه مانند و غالباً نیز بسیار معطر هستند. خصوصیات دارویی ، آروماتیک و آنتی اکسیدانی بعضی از گونه های مریم گلی به خوبی شناخته شده است. در سال های اخیر، عصاره های گیاهی به عنوان آنتی اکسیدان ها برای استفاده در صنایع غذایی عرضه شدند. ظرفیت آنتی اکسیدانی بعضی از این ترکیبات قابل مقایسه و یا در بعضی موارد بیش از آنتی اکسیدان های مصنوعی است. مشخص شده است که ترکیبات فنولی مریم گلی دارای اثرات بیولوژیک متعددی از جمله فعالیت آنتی اکسیدانی، ضدتومور و ضد ویروس هستند. شباهت بسیار زیاد گونه های این جنس موجب دشواری شناسایی گونه ها متعلق به این جنس شده است. علیرغم اهمیت اقتصادی و دارویی این گیاه مطالعات مولکولی محدودی به منظور بررسی تنوع ژنتیکی و شناسایی گونه های مریم گلی صورت گرفته است. در این تحقیق برای تشخیص تنوع ژنتیکی بین و درون گونه ای پنج گونه مریم گلی ( s. virgata، s. nemorosa ، s. officinalis ، s. cereal و s. sclarea) از نشانگر srap(sequence-related amplified polymorphism) که نواحی بیان شونده ژنوم را مورد هدف قرار می دهد، استفاده شد. چهارده ترکیب آغازگری مورد استفاده بر روی 54 ژنوتیپ مریم گلی 265 نوار تکثیر کردند که از این میان 255 نوار (96%) چند شکل بود. میانگین محتوی اطلاعات چند شکل برای کل ترکیبات آغازگری 308/0 محاسبه شد. فاصله ژنتیکی بین گونه ها از 1263/0 مربوط به دو گونه s. virgata و s. nemorosa تا 5684/0 مربوط به دو گونه s. nemorosa و s. sclarea متغیر بود. تجزیه خوشه ای با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و الگوریتم upgma با ضریب همبستگی کوفنتیک 92074/0 انجام شد که تاحدودی بیانگر تفکیک گونه های مختلف بود. نتایج حاصل بیان کننده تنوع ژنتیکی نسبتاً بالا(3368/0= fst) و جریان ژنی ناچیز (7505/0=nm) در بین گونه ها است. مشاهده درصد تنوع زیاد بین جمعیت ها نشان دهنده وجود منبع ژرم پلاسمی غنی جهت استفاده در برنامه های اصلاحی است. به منظور بررسی فعالیت آنتی اکسیدانی در این تحقیق پس از استخراج عصاره متانولی برگ های هفت گونه مریم گلی ( s. virgata، s. nemorosa، s. officinalis، s. cereal، s. sclarea، s. reuterana و s. persica) ، اندازه گیری کل ترکیبات فنولی توسط اسپکتوفتومتری با روش فولین- سیوکالتو انجام شد و تنوع گسترده ای (83/33-00/114 میلی گرم اسید تانیک بر گرم ماده خشک گیاه) بین گونه ها مشاهده شد. به منظور ارزیابی خاصیت آنتی اکسیدانی این هفت گونه از سه مدل سیستم خارج از محیط زنده (in vitro) شامل سنجش پاکسازی رادیکال آزاد آلفا وآلفا- دی فنیل- بتا-پیکریل هیدرازیلdpph))، سنجش میزان اکسیداسیون بتا کاروتن همراه با لینولئیک اسید و سنجش قدرت احیاکنندگی استفاده گردید. در دو مدل سیستم سنجش پاکسازی رادیکال آزاد dpph و سنجش قدرت احیا کنندگی سه گونه s. virgata وs. officinalis و s. sclarea به ترتیب دارای بیشترین فعالیت بودند که این میزان فعالیت، حتی از فعالیت آنتی اکسیدان سنتزی نیز شدیدتر بود. در مورد مدل سیستم بی رنگ شدن بتاکاروتن s. persica در کنار s. virgata دارای بیشترین فعالیت بودند و s. officinalis در مرتبه دوم قرار داشت.