در محیط رقابتی امروز، بقای سازمانها درگرو بهبود مستمر عملکرد به منظور حفظ و افزایش توان رقابتی و کسب منافع بیشتر است. این مهم از طریق تعیین اهداف و برنامه ریزی و به تبع آن ارزیابی عملکرد برای آگاهی از میزان موفقیت در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده، محقق می گردد. ارزیابی عملکرد از طریق روشهای سنتی یا جدید وضعیت شرکت را در مقایسه با روند گذشته، وضعیت رقبا و اهداف از پیش تعیین شده مورد بررسی قرار می دهد و از نتایج آن جهت شناسایی نقاط ضعف و قوت، تدوین برنامه ها و اهداف آتی و نیز اعطای پاداش عملکرد به مدیران و کارمندان استفاده می شود. کاپلان و نورتون ابداع‏کنندگان روش کارت امتیازی متوازن، در این راستا، راهکارهای مناسبی ارائه داده اند. سازمانهای دولتی و غیر انتفاعی نیز مانند دیگر سازمان ها ، برای ارزیابی عملکرد خود نیاز به سیستمی جامع و پویا دارند. علاوه بر آن مدیران بخش دولتی نیز به یک سیستم مناسب برای ارزیابی عملکرد سازمان خود نیاز دارند تا در دوره های مشخص، عملکرد سازمان را بر اساس شاخص های معین و روش های درست، اندازه گیری کنند. در این پروژه با بهره گیری از سیستم جامع ارزیابی عملکرد متوازن مطابق با فرآیند پیشنهادی نورتون و کاپلان و همچنین مدل های ارئه شده توسط نایون و پاپالکساندریس، به طراحی سیستم سنجش عملکرد متوازن برای سازمان های دولتی پرداخته شد. با توجه به تکیه ی روش ارزیابی عملکرد متوازن به استراتژی سازمان، در این پروژه با بررسی روش های گوناگون برنامه ریزی استراتژیک و نیز بررسی برنامه ریزی در سازمان های دولتی، مدل های مناسب را برای برنامه ریزی استراتژیک در سازمان های دولتی و غیر انتفاعی، انتخاب کرده و بر اساس این مدل ها، مدلی را برای برنامه ریزی استراتژیک در سازمان مورد نظر (دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه تربیت مدرس) طراحی کردیم. در این تحلیل با توجه به جمع آوری مستندات موجود در سازمان و مصاحبه با مدیران سازمان و بررسی اهداف و استراتژی های کلان دانشگاه، نقشه استراتژیک سازمان تدوین شد. با توجه نیاز سازمان در خصوص یک مدل مناسب جهت ارزیابی عملکرد سالانه ، یک مدل مناسب ارزیابی عملکرد جهت استفاده در دانشکده نیز ارائه شد.

در سازمان های امروزی، دانش و سرمایه گذاری های دانش پایه، از مهم ترین معیارهای سنجش رشد سازمان محسوب می گردد که کارایی و اثربخشی آن را تضمین می نماید. در صورتی که سازمان ها، دانش را در فعالیت ها و اقدامات رایج خود مفید بدانند باید ترتیبی اتخاذ شود تا گروه های کاری بتوانند به سنجش و ارزیابی آن بپردازند. بر این اساس، بررسی دستاوردهای پژوهشی و برنامه های توسعه ی علم و فناوری نانو در کشور براساس اقدامات دانشی و به منظور فراهم آوردن پتانسیل لازم جهت بهبود مداوم و پویای سیاست ها و برنامه ها در راستای اهداف ملی و بین المللی در این عرصه ضروری احساس می شود. بدین منظور در پژوهش حاضر پس از استخراج و تایید عوامل شکل دهنده اقدامات دانشی و دستاوردهای پژوهشی پژوهشگران در عرصه فناوری نانو، اولویت هر یک از شاخص ها به وسیله تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره محاسبه گردیده است. در ادامه، پس از بررسی ارتباط معنادار بین مدیریت دانش و دستاوردهای پژوهشی، کارایی نسبی پژوهش های انجام یافته در عرصه های گوناگون فناوری نانو برحسب شاخص های اقدامات دانشی و به وسیله تکنیک تحلیل پوششی داده ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. براساس نتایج حاصل شده در این پژوهش، به کارگیری دانش (0.246)، کسب دانش (0.226)، خلق دانش (0.219)، مستندسازی دانش (0.166) و تسهیم دانش (0.142) به عنوان مهمترین عوامل اثربخشی اقدامات دانشی و مقالات انتشار یافته (0.27)، پتنت ها (0.235)، پایان نامه های انجام شده (0.194)، جوایز کسب شده (0.155) و انتشار کتاب و گزارش (0.146) به عنوان مهمترین شاخص های دستاوردهای پژوهشی شناخته شده اند. همچنین، نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون، تایید کننده وجود ارتباط معنادار بین اقدامات دانشی و دستاوردهای پژوهشی می باشد. در نهایت، رتبه بندی نهایی 2 مدل اصلی پژوهش در بررسی کارایی نسبی که به وسیله تکنیک dea/ahp صورت پذیرفت، بیانگر رتبه اول تا پنجم فلورین ها، نانو سیالات، مواد نانو حفره ای، نانو الیاف و نانو ساختارهای معدنی متنوع در مدلی با 1 ورودی مدیریت دانش و 5 خروجی دستاوردهای پژوهشی و رتبه اول تا پنجم مواد نانو حفره ای، نانو کپسول ها، نانو قطعات الکترومکانیکی، نانو ساختارهای آلی و فلورین ها در مدلی با 5 ورودی مدیریت دانش و 1 خروجی دستاوردهای پژوهشی می باشد.

زمانبندی سیستم های تولید کارگاهی انعطاف پذیر دارای جایگاه ویژه ای هم در حوزه مدیریت تولید و هم در حوزه ی مسائل بهینه سازی ترکیبی می باشد، یکی از مسائل حائز اهمیت در سیستم های تولید کارگاهی انعطاف پذیر ، زمان راه اندازی عملیات ها می باشد . در این تحقیق ما زمانبندی سیستم های تولیدی کارگاهی را با در نظر گرفتن زمان راه اندازی وابسته به خانواده ی کارها مورد بررسی قرار می دهیم. در ابتدا مدل ریاضی مسئله بصورت یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح ترکیبی ارائه شده است. این مدل توانائی دست یابی به نقاط بهینه برای مسائل کوچک را دارا می باشد . با توجه به اینکه مسئله ی مورد بررسی از نوع مسائلnp-hard محسوب می گردد و با نظر به پیچیدگی موجود در حل این نوع مسائل دو روش فرا ابتکاری ، یکی بر پایه الگوریتم ژنتیک و دیگری بر اساس الگوریتم رقابت استعماری، برای حل آن ارائه گردیده است .علاوه بر آن به منظور بهبود عملکرد الگوریتم های پیشنهاد شده ، پارامترهای تاثیرگذار در هر دو الگوریتم بدست آمده است . سر انجام ، در قالب یک مثال عددی چگونگی عملکرد دو الگوریتم را بررسی شده است.تحلیل نتایج حاصل نشان می دهد که از نظر کیفیت جواب ها هر چند که عملکرد الگوریتم رقابت استعماری اندکی بهتر از الگوریتم ژنتیک می باشد با این حال، از نظر آماری این تفاوت معنادار نیست .همچنین از نظر مدت زمان صرف شده برای دستیابی به بهترین جواب عملکرد الگوریتم رقابت استعماری بهتر از الگوریتم ژنتیک است و سرعت همگرائی بالاتری نسبت به الگوریتم ژنتیک د ارد.

چکیده یکی ازمهمترین چالش های پیش روی شرکت های امروزی توانایی شناسایی، ارزیابی و مقابله با عدم اطمینان و پویایی محیط است. هر چه موسسات و سازمان ها بتوانند بهترخود را با چنین شرایطی وفق دهند، ازچابکی بیشتری برخوردارخواهند بود. بدیهی است از ابزارهای حیاتی مدیریت عدم اطمینان و مقابله با تغییرات محیطی، داشتن اطلاعات و دانش کافی است. به همین جهت، در این پژوهش به بررسی نقش مدیریت دانش بر چابکی سازمانی پرداخته شده است. این پژوهش بررسی تاثیر مدیریت دانش بر چابکی را به صورت خرد و کلان در دستور کار خود قرار داده است. برای این منظور، ضمن یک بازنگری گسترده در ادبیات، مهم ترین عناصری که از سوی محققین بر موفقیت مدیریت دانش موثر شناخته شده اند استخراج و در قالب دو بعد فرآیندی و زیر ساختی طبقه بندی گردید. از سوی دیگر، بازنگری تحقیقات حوزه چابکی نشان داد که، یک سازمان برای چابک (چابک تر) شدن نیازمند الزاماتی است که در این پژوهش تحت عنوان اقدامات چابکی سازمانی به آن پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش، شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری انتخاب و تعدادی از شرکت های آن به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات بدین شکل بودکه، از طریق مطالعه ادبیات تحقیق، و چندین مرحله مصاحبه با خبرگان مهم ترین عناصر مدیریت دانش و اقدامات چابکی سازمانی شناسایی گردید و در قالب پرسشنامه ای از نمونه مورد پرسش واقع شد. روایی پرسشنامه تحقیق با استفاده از نظر خبرگان (روایی محتوایی) و پایایی سئوالات با مقدار بالای ضریب آلفای کرنباخ به تایید رسید. اگرچه مدیریت دانش و چابکی در هر سازمانی از اهمیت برخوردار هستند، اما این مهم در شرکت های دانش محور که فلسفه ی وجودی آن ها، تولید و انتشار دانش است از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدیریت دانش و چابکی در شرکت های دانش محور پارک علم و فناوری شهرستان یزد در 5 فصل تدوین شده است. در فصل اول این پژوهش با عنوان کلیات تحقیق، پس از تعریف مسأله موجود، اهمیت موضوع، اهداف پژوهش و کاربردهای حاصل از انجام تحقیق ارائه شده و در ادامه روش تحقیق، نحوه ی جمع آوری داده ها، جامعه و نمونه ی آماری مورد نظر تعیین می گردد. درفصل دوم مروری بر ادبیات تحقیق انجام گرفته شده و به تشریح مباحث به کار گرفته شده در تحقیق حاضر پرداخته شده است. در فصل سوم از این تحقیق جامعه ی آماری، روش تحقیق، ابزار گردآوری داده ها و پایایی و روایی آن مورد بررسی قرار گرفته و تکنیک های مورد استفاده در این پژوهش تشریح شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات آماری در فصل چهارم آورده شده است. در نهایت نیز، نتیجه گیری و پیشنهادات، فصل پنجم تحقیق را به خود اختصاص می دهد. که نتایج آزمون همبستگی بین مدیریت دانش و چابکی، ارتباط معنی دار این عوامل را نشان داده، در خصوص ارتباط و تاثیر عناصر مدیریت دانش بر اقدامات چابکی سازمانی نتایج نشان داد که در اکثر موارد بین عناصر مدیریت دانش و اقدامات چابکی سازمانی ارتباط معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، اکثر عناصر مدیریت دانش می تواند بر روی اقدامات چابکی اثر گذار باشند. در مجموع می توان اظهار داشت، هر یک از این ابعاد زیر ساختی و فرآیندی به نحوی به بخشی ازابعادچابکی در ارتباط هستند. کلمات کلیدی مدیریت دانش– چابکی سازمان- توانمند سازی چابکی – مدل یابی معادلات ساختاری

در سا لهای اخیر، سازمان ها و شرکت های مختلف پیوستن به روند دانش را آغاز کرده اند. مدیریت دانش،بهینه سازی سازمان یافته ی دانش به منظور دست یابی به عملکرد موثر از راه استفاده از روش ها و تکنیک های متنوع است. تکنیک گسترش عملکرد کیفیت به صورت گسترده در بسیاری از حوزه ها مانند طراحی، توسعه پروژه ها، طراحی فرایند تولید و در زمینه خدمات مورد استفاده قرار گرفته است. قابلیت این تکنیک در ترجمه صدای مشتری به مفاهیم تعریف شده و قابل فهم سازمانی منجر به موفقیت های بزرگی شده است. خانه کیفیت نیز مهم ترین ابزار این تکنیک است. در این تحقیق با استفاده از نظرات خبرگان مهم ترین استراتژی های سازمان صداوسیما ، استخراج و با تلاقی این استراتژی ها و استراتژی های دانشی سازمان ( استراتژی کدگذاری و شخصی سازی دانش) اولین خانه کیفیت ایجاد شد. دومین خانه کیفیت با استفاده از نتایج اولین خانه، رابطه میان استراتژی های دانشی و راهکارهای فنی برای رسیدن به این استراتژی ها را بررسی می کند و راهکار ها را رتبه بندی می نمایدکه راهکار،حمایت مدیران اجرایی سطح بالا از فعالیت های دانشی رتبه اول را بخود اختصاص داده است.

ارزیابی عملکرد تأمین کننده ها یکی از مهمترین معیار به منظور بهبود عملکرد تأمین کننده ها در صنعت کاشی به شمار می رود. این پژوهش با توجه به اهمیت عملکرد تأمین کننده های شرکت کاشی و شناسایی عوامل موثر بر آن به طراحی و تدوین مدل پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق، تأمین کننده های شرکت کاشی اورست می باشند و داده های مورد نظر با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شده است. یکی از جدید ترین روش های ارزیابی عملکرد به نام تئوری خاکستری وجود دارد. با استفاده از این تکنیک تعداد شاخص های شناسایی شده کاهش داده می شود و سپس جهت ارزیابی عملکرد تأمین کننده ها بر اساس ورودی ها و خروجی ها از رویکرد تحلیل پو ششی داده ها استفاده خواهد شد. نتایج حکایت از این واقعیت است که شرکت اطلس اکسیر جلفا ،کاشی یزد سرام تفت، پالت مختاری در سال منتهی به 1391 دارای بهترین عملکرد است.

آب به عنوان ماده حیاتی اصلی ترین نقش را در زندگی انسان دارد.دست یابی به آب مناسب برای شرب و بهداشت از نیازهای اولیه می باشد. خط لوله انتقال آب زاینده رود به یزد در حال حاضر به عنوان مهمترین سازه تامین کننده آب شرب هفت شهر استان یزد به شمار می رود.هر گونه خطا و اختلال در تاسیسات این خط، تامین آب را به مخاطره می اندازد. استفاده از تکنیک های مدیریتی برای بهره برداری و نگهداری از این سازه استراتژیک ضروری است. مهمترین اقدام، شناسایی و ارزیابی ریسکهای این خط لوله است. در این راستا در تحقیق حاضر متدولوژی نوینی جهت به کارگیری تکنیک "تحلیل شکست وآثار آن" و "تحلیل سلسله مراتبی" در راستای کاهش ریسک خطاهای "خط لوله انتقال آب به یزد" ارائه شده است. معیار "احتمال وقوع"، "شدت خطا" و "قابلیت پیش گیری قبل از وقوع" با استفاده ازahp فازی وزن دهی شده و در نهایت از طریق شاخص rpn، عناصر مورد بررسی رتبه بندی شده اند. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل مدیران و کارشناسان فنی حوزه انتقال آب شرکت آب منطقه ای یزد در سال 1393 بوده و روش گردآوری داده های این پژوهش،بررسی سوابق، مصاحبه و پرسشنامه است. برمبنای این رویکرد 68 آیتم شکست شناسایی و رتبه بندی شد. اطلاعات جمع آوری شده مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفت. برای تحلیل نتایج از نظرات خبرگان حوزه انتقال آب بهره گرفته شده است.