نام پژوهشگر: مصطفی بیمرادیان
سعید اسدی علی اکبر کجباف
چکیده: قرن چهارم هجری قمری، برای اسلام و مسلمانان، قرنی شگفت انگیز بود. رشد و نمو علم و دانش و نگارش کتب علمی در اکثر زمینه ها از جمله، پزشکی، شیمی، ریاضیات، فلسفه، نجوم ، کلام، تاریخ، ادبیات، فقه و حدیث از بالندگی مخصوص برخودار شد. در این بین مورخان مسلمان نیز در نگارش تاریخ به ابداعاتی دست زدند. آنها به علل و عوامل وقایع تاریخی توجه نمودند. جریانی که بر مورخین اسلامی و تاریخ نگاری آنان تأثیر گذاشت، رویکرد عقلانی در این قرن بود. فلسفه و کلام نیز وارد میدان شده و با استدلالات عقلانی که برای نظرات خود ابراز می نمودند، دیگر علوم را به پیروی از این شیوه رهنمون کردند. مورخین اسلام نیز که از افکار کلامی و فلسفی به دور نبودند، خواه ناخواه این تفکرات را در تاریخ نگاری خویش انعکاس دادند. البته باید توجه نمود که میزان این اثر گذاری در بین مورخین به یک اندازه نبود. از این رو در این رساله سعی شده است که به ارتباط علم کلام و مورخین اسلامی اشاره شود و به این موضوع نیز پرداخته شود که چگونه فضای عقلانی را که علم کلام در جامعه اسلامی بوجود آورده بود بر نوع بینش و تاریخ نگاری مورخین اسلامی در این قرن تاثیر داشته است. هم چنین چگونه علم کلام و متکلمان درراستای مقاصد خود که اثبات مبانی دین ودفاع ازآن بود،از گزاره های تاریخ سود بردند. کلید واژه ها: علم تاریخ، علم کلام، مورخ.