نام پژوهشگر: نور علی فرخی
محمود برجعلی حسن احدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ی اثر روش های آموزش دلگرم سازی مبتنی بر نظریه ی آدلر، آموزش رفتاری مبتنی بر نظریه ی بارکلی و دارودرمانی بر مهارت های خودکنترلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی انجام گرفت. روش طرح آزمایشی به صورت طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی با گروه کنترل بود. به این منظور ازمیان والدین (پدران و مادران) دانش آموزان دبستانی مراجعه کننده به درمانگاه کودک و نوجوان بیمارستان روان پزشکی روزبه شهر تهران که فرزندان آن ها بر اساس تشخیص روان پزشک و بر اساس پرسش نامه تشخیصی علایم اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز این اختلال را دارا بودند، نمونه ای به تعداد90 نفر از والدین به صورت گروه در دسترس انتخاب، سپس آنها به طور تصادفی در سه گروه 30 نفری مخصوص گروه آموزش آدلری، گروه آموزش رفتاری و گروه گواه جایگزین شدند. والدین هفته ای یک بار به مدت 5/1 ساعت در 10 جلسه برای گروه آدلری و 10 جلسه 5/1 ساعته برای گروه رفتاری مورد آموزش قرار گرفتند. جهت ارزیابی و جمع آوری داده ها، از پرسشنامه خود کنترلی کودکان کندال و ویلکاکس توسط معلم های کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در مدرسه استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ، از دو روش تحلیل کوواریانس و نمرات f استفاده شد. برای مقایسه دو به دو میانگین ها نیز از آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده گردید. نتایج تحلیل و تجزیه داده های پژوهش نشان داد که در پایان دوره آموزشی، در هر دو گروه آموزش آدلری و آموزش رفتاری نسبت به گروه کنترل، مهارت خود کنترلی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی افزایش یافته بود، اما بین مقایسه اثر بخشی دو روش آموزش دلگرم سازی والدین و روش آموزش رفتاری والدین در افزایش خود کنترلی تفاوت معنا داری مشاهده نگردید. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که روش های آموزش دلگرم سازی والدین بر اساس نظریات آلفرد آدلر و روش آموزش رفتاری والدین بر اساس نظریات راسل بارکلی بر افزایش مهارت خودکنترلی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تأثیر دارد.و در کنار درمان رایج دارو درمانی میتوانند بعنوان درمان های مکمل برای افزایش مهارت خود کنترلی در کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی توسط متخصصان و روان شناسان بکار گرفته شوند.
رضا معصومی نژاد مصطفی نیکنامی
هدف تحقیق حاضر بررسی نظرات معلمان در مورد تاثیر آموزش های ضمن خدمت بر میزان عملکرد دبیران شهر خوی بود. به همین منظور تحقیقی به روش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای صورت گرفت که در آن معلمان مورد نظر نمونه ای به تعداد 190 نفر به روش خوشه ای طبق ای انتخاب گردید. 52 درصد از این تعداد مرد، و 48 درصد زن بودند که در سه سطح فو ق دیپلم، لیسانس و فوق لیسانس تحصیلات داشتند.این پرسشنامه دارای 34 سوال، و محقق ساخته بوده و روایی آن توسط اساتید دانشگاه مورد تایید قرار گرفت. همچنین پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ برابر81/0 بدست آمد. روش اجرا به این صورت بود که پرسشنامه محقق ساخته در میان معلمان مورد نظر توزیع و گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی و استنباطی استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیه ها از روش تحلیل آماری tو تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. نتایج بدست آمده از تحلیل داده های تحقیق نشان داد که از لحاظ جنسیت بین نظرات معلمان در مورد تاثیر آموزش های ضمن خدمت بر عملکرد معلمان تفاوتی وجود نداشت. اما معلمان با مدرک تحصیلی متفاوت، نظرات متفاوتی نسبت به تاثیر این آموزش ها بر عملکرد معلمان داشتند. همچنین بین نظرات معلمان با سابقه خدمت متفاوت نسبت به تاثیر آموزش های ضمن خدمت بر عملکرد معلمان تفاوت معنا دار ی مشاهده نشد. یافته های دیگر نشان داد که جنسیت نمی تواند کاربرد اصول و روش های تدریس، برقراری روابط انسانی، سازماندهی و مدیریت کلاس درس و کاربرد اصول ارزشیابی را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین مدرک تحصیلی در میزان کاربرد اصول و روش های تدریس، سازماندهی و مدیریت کلاس درس و کاربرد اصول ارزشیابی تاثیر دارد اما در برقرای روابط انسانی بی تاثیر است. سابقه تدریس نیز در میزان کاربرد اصول و روش های تدریس، برقراری روابط انسانی و کاربر اصول ارزشیابی تاثیر دارد اما در سازماندهی و مدیریت کلاس درس بی تاثیر است.