نام پژوهشگر: دکنر ابراهیم رتجبر
مالک قاسمی حسین نوین
مثنوی معنوی داستان در داستان است و یکی از ویژگی های بارز آن، همین جنبه ی داستان پردازی و قصه گویی آن است. مولانا این داستان ها را متناسب با مقصود مورد نظر خود و برای بیان تجربیات عرفانی، مفاهیم اخلاقی، موضوعات مختلف حکمی و تعلیمی و در نهایت برای بیان رموز عشق و شور و شوق عاشقانه خود به کار می برد. داستان هایی که از همه نوع و در هر موضوعی هستند و نمی توان آن ها را به عناوین خاصی محدود کرد. این داستان ها از جوانب گوناگون تازگی و جذابیت خود را حفظ کرده و بستر مناسبی برای بیان مضامین و موضوعات مورد نظر مولانا فراهم آورده اند. سادگی بیش از حد زبان او در روایت داستان ها و به کارگیری مثل و تمثیل در شیوه ی خاص داستان سرایی باعث جذابیت فضای داستان ها شده، به طوری که هم در سطح روایی و هم در سطح تمثیلی، از جنبه های مختلف قابل بررسی هستند، از نظر ساختار، طرح، شخصیت ها، کاربرد گفت وگو و لحن در فضای داستان، جنبه ی روایتی، سادگی زبان راوی در بیان حوادث و... به همین منظور در پژوهش حاضر برگزیده ای از داستان های بلند دفاتر شش گانه ی مثنوی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند، بنابراین ابتدا به تعریف عناصری چون موضوع، مضمون، ساختار، طرح، حادثه، روایت، شخصیت، کشمکش، گفت وگو، زاویه ی دید، لحن و فضا پرداخته ایم و پس از آشنایی با کلیت داستان ها، عناصر داستانی مورد نظر جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه گیری کوتاهی از تحلیل آن ها آورده شده است. و در نهایت، نتیجه گیری کلی از بررسی عناصر داستانی در داستان های برگزیده ارائه شده است که با کمی اغماض قابل تعمیم بر بیشتر داستان های بلند مثنوی است. و این امر خواننده را در ورود به عوالم فکری مولانا یاری می کند، تا او بتواند پله پله برای ملاقات با خداوندگار خود نزدیک تر شود.