نام پژوهشگر: محمد تقی ناصری پور یزدی
افسانه امین غفوری پرویز رضوانی مقدم
به منظور بررسی اثر گیاهان پوششی و کودهای بیولوژیک بر کنترل علف های هرز و شاخص های کمّی و کیفی گیاه دارویی کرچک (ricinus communis) آزمایشی در سال زراعی 1388-1387 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. این آزمایش بصورت کرت های خرد شده و در قالب بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تیمار گیاه پوششی (شبدر ایرانی، شنبلیله، ماشک، خلر و بدون گیاه پوششی(شاهد)) در کرت های اصلی و کودهای آلی (نیتروکسین، باکتری حل کننده فسفات، ورمی کمپوست و تیمار بدون کود(شاهد)) در کرت های فرعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اثر گیاهان پوششی بر زیست توده علف های هرز معنی دار بود، بطوریکه بیشترین و کمترین زیست توده کل علف های هرز بترتیب در گیاه پوششی ماشک (133 گرم در متر مربع) و شاهد(1571 گرم در متر مربع) مشاهده شد. تأثیر تیمارهای کود آلی بر صفات و ویژگی های شاخص سطح برگ، میزان تجمع ماده خشک، سرعت رشد گیاه، ارتفاع بوته، طول گل آذین اصلی، تعداد گل آذین در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در هکتار و همچنین درصد روغن معنی دار بود. گیاهان پوششی و همچنین اثر متقابل گیاهان پوششی و کودهای آلی بر شاخص های کمّی و کیفی کرچک تأثیر معنی داری نداشتند. حداکثر و حداقل شاخص سطح برگ و سرعت رشد محصول در 85 روز پس از سبز شدن کرچک در ورمی کمپوست و شاهد بدست آمد. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که ورمی کمپوست بر ارتفاع بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد اقتصادی (670 کیلو گرم در هکتار) و درصد روغن (34%) کرچک بیشترین تأثیر را در بین تیمارهای مورد بررسی داشت. بطور کلی نتایج این مطالعه نشان داد که کاربرد مناسب کودهای آلی می تواند تا حدودی باعث بهبود خصوصیات کمّی و کیفی کرچک شود.
محمد مهدی زاده محمد تقی ناصری پور یزدی
متری بیوزین یکی از مهم ترین علف کش های خانواده تریازینون ها و جزو علف کش های با نیمه عمر متوسط در خاک طبقه بندی می شود. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی مختلف بر ماندگاری و تجزیه علف کش متری بیوزین در شرایط مزرعه ای و کنترل شده آزمایشگاهی و نیز ارزیابی استفاده از گیاه زراعی کلزا برای تعیین بقایای آن با استفاده از آزمایش زیست سنجی انجام شد. آزمایش مزرعه ای بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار انجام شد که عوامل مورد بررسی در آن شامل کاربرد کودهای آلی کمپوست زباله شهری، کود مرغی، گاوی و گوسفندی به میزان 40 تن در هکتار به همراه تیمار شاهد بدون کاربرد کودهای آلی و مقدار کاربرد متری بیوزین در 2 سطح 750 و 1500 گرم ماده تجاری ( wp75%) در هکتار بودند. برای تعیین غلظت متری بیوزین در خاک پس از کاربرد آن، نمونه گیری از عمق 0-15 سانتی متری سطح خاک در فواصل زمانی 0، 3، 7، 15، 30، 55، 90 و 120 روز انجام شد. آزمایش دوم که در شرایط کنترل شده آزمایشگاهی انجام شد و عوامل مورد بررسی در آن شامل کاربرد کودهای آلی مذکور در آزمایش مزرعه ای (با نسبت 5/2 درصد وزنی خاک) و دوره نگهداری نمونه ها در داخل انکوباتور در دمای 25 درجه سانتی گراد (0، 5، 15، 30، 50، 90 و 120 روز) بودند که در 3 تکرار انجام شد. نمونه های خاک در این آزمایش به میزان 5 میلی گرم در کیلوگرم خاک با محلول متری بیوزین مخلوط شدند. برای تعیین بقایای متری بیوزین در خاک در هر دو آزمایش از دستگاه hplc استفاده شد. برای تعیین بقایای متری بیوزین در خاک در آزمایش مزرعه ای با استفاده از آزمایش زیست سنجی با گیاه کلزا در آزمایشی جداگانه و در شرایط گلخانه ای انجام شد. نتایج آزمایش مزرعه ای نشان داد که با وجود اینکه باقیمانده متری بیوزین در خاک در کاربرد 1500 گرم در هکتار بیشتر از کاربرد 750 گرم در هکتار بود، اما نیمه عمر آن تحت تاثیر مقدار کاربرد متری بیوزین قرار نگرفت. از سوی دیگر افزودن کودهای آلی، سرعت تجزیه متری بیوزین را افزایش داد. بطوریکه کمترین نیمه عمر متری بیوزین (46 روز) در تیمار کاربرد کمپوست زباله شهری و بیشترین نیمه عمر آن (66 روز) در تیمار فاقد کود آلی مشاهده شد. در شرایط آزمایشگاهی نیز کاربرد کودهای آلی تاثیر معنی داری بر تجزیه متری بیوزین داشت و باعث افزایش سرعت تجزیه آن شد. بطوریکه کمترین نیمه عمر (87 روز) متری بیوزین در تیمار کمپوست زباله شهری و بیشترین نیمه عمر (120 روز) آن مربوط به تیمار فاقد ماده آلی بود. نتایج آزمایش زیست سنجی نشان داد که بقایای متری بیوزین در خاک تاثیر معنی داری بر سبزشدن گیاه کلزا نداشت با اینحال با افزایش غلظت متری بیوزین در خاک وزن خشک ریشه و بخش های هوایی کلزا بشدت کاهش یافت. ریشه کلزا با داشتن ed50 کمتر (0690/0 میلی گرم در کیلوگرم خاک) حساسیت بالاتری نسبت به بخش های هوایی کلزا (101/0 میلی گرم در کیلوگرم خاک) به بقایای متری بیوزین در خاک نشان داد. بر اساس نتایج آزمایش زیست سنجی، استفاده از گیاه کلزا بویژه زیست سنجی ریشه آن می تواند به عنوان شاخص زیستی مناسبی در تشخیص باقیمانده علف کش متری بیوزین بکار برده شود.
فاطمه رضایی محمد تقی ناصری پور یزدی
چکیده به منظور بررسی اثر تراکم های مختلف کشت مخلوط افزایشی زیره سبز و نخود بر عملکرد، اجزای عملکرد، درصد نیتروژن و شاخص های رشدی-اقتصادی زیره سبز و نخود آزمایشی در سال زراعی 92-1391 در مزرعه آموزشی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و 7 تیمار انجام گرفت. تیمار های آزمایش شامل: c100(100% زیره سبز ( شاهد))، c100p100(100% زیره سبز + 100% نخود)،c100p80 (100% زیره سبز + 80% نخود)، c100p60 (100% زیره سبز + 60% نخود)، c100p40(100% زیره سبز + 40% نخود)،c80p40 (80% زیره سبز + 40% نخود) و p100(100% نخود( شاهد)) بود. نتایج نشان داد که بیشترین تجمع ماده خشک (33/819 کیلو گرم در هکتار) زیره سبز مربوط به کشت مخلوط (c100p40) بود ولی بیشترین تجمع ماده خشک در نخود مربوط به کشت خالص (33/2203 کیلوگرم در هکتار) بود. بررسی عملکرد و اجزای عملکرد در زیره سبز نشان داد که عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، تعداد دانه در چتر و درصد نیتروژن به طور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار گرفت. در گیاه نخود نیز اثر تیمارهای مختلف بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و تعداد غلاف در بوته معنی دار بود. بیشترین درصد نیتروژن گیاه زیره سبز مربوط به تیمار c100p100 بود. ارزیابی نسبت برابری زمین نشان داد، بیشترین ler (845/1) مربوط به تیمار c100p40 و کمترین ler (004/1) مربوط به تیمار c80p40 بود. بررسی شاخص غالبیت نشان داد که زیره در تمامی تیمارها غالب بوده و بیشترین میزان غالبیت (184/1) مربوط به تیمارc100p40 می باشد. ارزیابی شاخص اقتصادی نشان داد بیشترین عملکرد زیره در الگو های کشت مختلف مربوط به تیمار c100p100 با 998/453 کیلوگرم در هکتار می باشد.