نام پژوهشگر: هادی روحانی
حسین حاجیلو حمید محبی
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر دو تمرین هوازی با شدت مختلف و حجم برابر بر ترکیب و توزیع چربی بدن بود. 29 پسر کم تمرین نکرده اضافه وزن (قد: 21/7±15/176 سانتی متر، وزن: 50/13±27/86 کیلوگرم، سن: 31/0 ±61/24 سال، 57/4±67/18 :درصد چربی، 71/1±67/27 :bmi و vo2max: 25/10±33/29 میلی لیتر در دقیقه به ازای هر کیلو گرم از وزن بدن) آزمودنی های این تحقیق بودند. پس از اندازه گیری اولیه شامل توان هوازی، چربی زیر پوستی 8 نقطه ای، دور کمر، شکم و باسن، آزمودنی ها در دو گروه تمرین هوازی (شدت بالا: 70 تا 80 درصد hrr و شدت پایین: 40 تا 50 درصد hrr) و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه های تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته3 جلسه مسافت های یکسانی (هفته اول: 5/2 کیلومتر، هفته دوم و سوم: 3 کیلومتر، هفته چهارم و پنجم: 5/3 کیلومتر، سه هفته پایانی: 4 کیلومتر) را با شدت های متفاوت دویدند و آزمودنی های گروه کنترل روند معمولی زندگی خود را ادامه دادند. یافته ها نشان داد که متغیرهای توده بدنی، توده خالص بدنی، درصد چربی، bmi، دور کمر، دور شکم، دور باسن و whr در اثر 8 تمرین هوازی با دو شدت مختلف، کاهش معنی داری یافته است (05/0>p). در حالی که نسبت چربی زیرپوستی شکم به رانی، نسبت چربی زیرپوستی تحت کتفی به سه سر و نسبت مجموع چربی زیر پوستی تنه به اندام های ضمیمه ای در اثر تمرین، تغییر معنی داری نکردند. آزمون کوواریانس نشان داد که میانگین تغییرات بین گروه ها معنی دار است. آزمون بونفرونی نشان داد به جز سه متغیر (نسبت چربی زیرپوستی شکم به رانی، نسبت چربی زیرپوستی تحت کتفی به سه سر و نسبت مجموع چربی زیر پوستی تنه به اندام های ضمیمه ای)، تغییرات تمامی متغیرها بین گروه کنترل با هر دو گروه تمرینی و تغییرات نسبت مجموع چربی زیر پوستی تنه به اندام های ضمیمه ای بین دو گروه تمرینی معنی دار است (05/0>p). به طور کلی با توجه به یافته های پژوهش حاضر احتمالا هر دو شدت تمرینی تاثیر مشابهی بر ترکیب بدن و توزیع چربی بدن داشته باشد. اما به نظر می رسد فعالیت با شدت 70 تا 80 درصد vo2max در مقایسه با فعالیت با شدت 40 تا 50 درصد vo2max منجر به کاهش بیشتر چربی زیر پوستی در اندام های ضمیمه ای می شود، در حالی که چربی زیر پوستی تنه بیشتر تحت تاثیر فعالیت با شدت 40 تا 50 درصد vo2max قرار می گیرد.
احمد قیاسی حمید محبی
هدف این مطالعه بررسی و مقایس? پاسخ های فشار خون سیستولی، دیاستولی، ضربان قلب و هزینه اکسیژن میوکارد پس از فعالیت مقاومتی اندام های فوقانی، تحتانی و کل بدن می باشد. 12 پسر غیرورزشکار سالم (سن 4/1±7/23 سال، قد 0/4±4/176سانتی متر و وزن 5/8±1/68 کیلوگرم) به طور تصادفی در سه جلسه فعالیت مقاومتی اندام های فوقانی، تحتانی و کل بدن، و همچنین یک جلس? کنترل بدون فعالیت شرکت کردند. آزمودنی ها در جلسات فعالیت مقاومتی 4 حرکت با شدت 65 درصد یک تکرار بیشینه، سه ست، 10 تکرار در هر ست و 2 دقیقه استراحت بین ست ها و حرکات انجام دادند. فشار خون سیستولی، دیاستولی، ضربان قلب و هزینه اکسیژن میوکارد پیش از فعالیت و هر 15 دقیقه به مدت 60 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. سطح معنی داری 05/0?p بود. پس از جلسات فعالیت مقاومتی فشار خون سیستولی به مدت 60 دقیقه به طور معنی داری کاهش یافت، درحالیکه در فشار خون دیاستولی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. ضربان قلب در تمام مدت اندازه گیری پس از فعالیت مقاومتی اندام های فوقانی و اندام های تحتانی و تا دقیق? 45 پس از فعالیت مقاومتی کل بدن به طور معنی داری افزایش یافت. افزایش معنی دار در هزینه اکسیژن میوکارد تا دقیق? 15 پس از فعالیت مقاومتی اندام های تحتانی و تا دقیق? 30 پس از فعالیت مقاومتی اندام های فوقانی و کل بدن مشاهده گردید. همچنین بین جلسات فعالیت مقاومتی، تفاوتی در فشار خون سیستولی، دیاستولی، ضربان قلب و هزینه اکسیژن میوکارد پیش و پس از فعالیت وجود نداشت. از یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که فعالیت مقاومتی اندام های فوقانی، تحتانی و کل بدن باعث وقوع هیپوتنشن با مدت و مقدار مشابه پس از فعالیت می شوند، اما به نظر می رسد برای وقوع هیپوتنشن حداقلی از تود? عضلانی درگیر در فعالیت مورد نیاز باشد.
هادی روحانی حمید محبی
هدف: ucp3 یکی از ژن های درگیر در چاقی است که ممکن است در اثر تمرینات ورزشی تغییر کند. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر کاهش وزن ناشی از تمرینات استقامتی بر بیان ژن ucp3 mrna و نقش لپتین و ffa پلاسما در موشهای چاق c57bl/6 بود. روش پژوهش: این پژوهش در طی مدت 24 هفته انجام شد. تعداد 30 سر موش c57bl/6 (3-4 هفتهای؛ 10-15 گرمی) در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. 24 سر به مدت 12 هفته از غذای پرچرب (60 درصد چربی) و 6 سر نیز از غذای معمولی (35 درصد چربی) تغذیه کردند. 6 سر موش چاق (گروه ob) و 6 سر موش غیرچاق (گروه nb) برای اندازهگیریهای پایه کشته شدند. 12 سر از موش های چاق به مدت 12 هفته و هر هفته 5 جلسه با شدت بالا (گروه hi) (75 درصد vo2max به مدت 41 دقیقه) و یا شدت پائین (گروه li) (50 درصد vo2max به مدت 60 دقیقه) روی تردمیل جوندگان تمرین کردند. 6 سر از موش های چاق نیز به عنوان گروه کنترل (oc) تا پایان تمرینات در قفس نگهداری شدند. وزن موشها به صورت هفتگی اندازهگیری و ثبت شد. ucp3 mrna در عضله دوقلوی موشها با استفاده از روش real time pcr و ffa و لپتین پلاسما با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد. از آزمون آنوا و تعقیبی توکی و همچنین ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافتهها: افزایش میانگین وزن موش ها در گروهی که غذای پرچرب مصرف میکردند نسبت به گروه nb از هفته پنجم دوره چاق شدن اختلاف معنیداری داشت (05/0>p). کاهش وزن گروه های تمرینی از هفته 6 شروع به تمایز نسبت به گروه oc کرد و در هفته 8، این تمایز و کاهش وزن معنی دار شد (05/0>p). در دوره تمرین که موش ها غذای معمولی مصرف می کردند میزان کاهش وزن در گروه hi نسبت به گروه li، در هفتههای 11 و 12 به طور معنیداری بیشتر بود (05/0>p). میانگین میزان بیان ucp3 mrna در گروه hi و li به طور معنیداری کمتر از گروه oc بود (25/0±5/0 و 96/0±04/1 واحد در مقابل 57/0±58/2 واحد، 05/0>p). میانگین ffa در گروه hi به طور معنیداری کمتر از گروه li بود (05/0>p). لپتین در گروه oc کاهش معنی داری نسبت به گروه ob داشت (05/0>p). نتیجه گیری: زمانی که انرژی دریافتی و در پی آن وزن بدن افزایش مییابد، بیان ژن و پروتئین ucp3 نیز افزایش می یابد که این امر احتمالاً موجب افزایش گرمازایی و همچنین اکسیداسیون اسیدهای چرب می شود. اما در مقابل، با کاهش وزن ناشی از فعالیت ورزشی، مقادیر ucp3 نیز کاهش می یابد تا با این روند مقابله کند.
هادی روحانی عبدعلی ناصری
تنش آبی از مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد بخصوص در محصولات زراعی بشمار می رود و از این حیث بخش عظیمی از تصمیم گیری های مدیریتی و برنامه ریزی های آبیاری را به خود اختصاص داده است. به منظور بررسی و به کمیت درآوردن این فاکتور، تا کنون شاخص های متعددی ارائه شده است که از مهمترین آنها می توان به شاخص تنش آبی گیاه به روش ایدسو اشاره کرد که با استفاده از درجه حرارت برگ به برآورد تنش آبی وارده به گیاه می پردازد و مهم ترین پارامتر تاثیر گذار بر این شاخص میزان رطوبت ناحیه توسعه ریشه است. این تحقیق در سال زراعی 1392- 1391 در اراضی کشت و صنعت نیشکر سلمان فارسی در ماه های اردیبهشت الی مهر در مزرعه r8-1 در جنوب اهواز انجام شد. به منظور بدست آوردن پارامترهای لازم در محاسبه شاخص تنش آبی گیاه(c.w.s.i ) نیشکر راتون اول واریته "cp48-103" وپس از آن، برقرار نمودن رابطه بین شاخص تنش آبی گیاه نیشکر با درصد رطوبت حجمی خاک ناحیه ریشه و همچنین با درصد رطوبت غلاف برگ که به عنوان روش استاندارد در برنامه ریزی آبیاری این محصول مورد استفاده قرار می گیرد. داده های صحرایی برداشت شده در این تحقیق شامل؛ دمای هوا ،دمای دماسنج مرطوب، دمای پوشش سبز گیاه، درصد رطوبت خاک ناحیه ریشه و درصد رطوبت غلاف برگ گیاه می باشند. از پارامترهای مهم شاخص تنش آبی گیاه ، خط مبنای پایینی یا خط بدون تنش می باشد و آن، بیانگر رابطه بین اختلاف درجه حرارت پوشش سبز با درجه حرارت هوا "tc - ta" و کمبود فشار بخارهوا v.p.d"" می باشد.برای بدست آوردن این پارامتر، اندازه گیری دمای پوشش سبز در آن قسمت از مزرعه انجام میشود که حدود 48 ساعت قبل آبیاری شده وگیاه درحال پتانسیل، تعرق می نماید. در این تحقیق خط مبنای پایین در روزها و ماه های مختلف فصل رشد بدست آمد. تحلیل آماری نشان داد بین این خطوط تفاوت معنادار وجود ندارد لذا می توان برای کل طول دوره رشد، یک رابطه واحد ارائه کرد. پارامتر دیگر در شاخص تنش آبی، خط مبنای بالایی است، که بیانگر حداکثر اختلاف درجه حرارت بین دمای پوشش سبز و دمای هوا است و زمانی اتفاق می افتد که تعرق گیاه متوقف شده و گیاه در تنش کامل باشد. در این حالت، این خط مستقل از کمبود فشار بخار هوا شده و به صورت خطی افقی در می آید. این خط، وابسته به خط مبنای پایینی می باشد. در این تحقیق رابطه خط مبنای بالایی، برای ماه های مختلف دوره کشت بدست آمد. همچنین مقدار شاخص تنش آبی گیاه در ماه های مختلف و در روزهای مختلف از دور آبیاری و در هشت نقطه از مزرعه که دستگاه رطوبت سنج tdr کارگذاشته شده بود محاسبه شد و رابطه رگرسیونی بین شاخص تنش آبی و رطوبت ناحیه ریشه برای ماه های مختلف و همچنین برای کل دوره رشد بدست آمد. همچنین شاخص تنش آبی برای گیاهان قسمتی از مزرعه که چند روز از آبیاری آنها گذشته و گیاه تا حدودی با کمبود آب برای تعرق مواجه بوده، محاسبه شد. از این گیاهان نمونه گیری و رطوبت غلاف برگشان در آزمایشگاه اندازه گیری و در نهایت رابطه رگرسیونی بین درصد رطوبت و مقدار شاخص تنش آبی متناظر با آنها بدست آمد. با داشتن درصد رطوبت مجاز و استفاده از روابط بدست آمده میتوان مقدار تنش آبی مجاز را بدست آورد، سپس با مراجعه به مزرعه و اندازه گیری دمای هوا و پوشش سبز، مقدار شاخص تنش آبی مزرعه را محاسبه کرد و اگر از شاخص مجاز بزرگتر باشد مزرعه نیاز به آب داشته و در غیر اینصورت رطوبت مزرعه مناسب خواهد بود. همچنین با داشتن روابط بدست آمده می توان سناریو های مختلف آبیاری را به راحتی اعمال کرد.
سمانه غفاری نیکو خسروی
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی بین درصد چربی با میزان حداکثر اکسیداسیون چربی (mfo ) شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی (fatmax) و زمان رسیدن به حداکثر اکسیداسیون چربی (mfotime) و تأثیر زمان تمرین بر آن در زنان با وزن نرمال و اضافه وزن می باشد. به این منظور 14 نفر از دانشجویان 19-30 سال با توجه به میزان فعالیت روزانه و برخوردای از سلامت جسمانی به صورت تصادفی انتخاب شدند. آزمودنی ها در دو گروه به وزن نرمال و شاخص توده بدنی(bmi) 20-25 و گروه اضافه وزن با شاخص توده بدنی (bmi) بالای 25 قرار گرفتند.آزمودنی ها تست فزاینده سه مرحله ای را انجام دادند.نتایج پژوهش نشان داد که بین حداکثر اکسیداسیون چربی آزمودنی ها در نوبت صبح تفاوت معنی دار وجود داشت (p=0.035) و این میزان در گروه اضافه وزن بیش تر بود. بین درصد چربی با حداکثر اکسیداسیون چربی در نوبت صبح و عصر رابطه ی معنی داری وجود نداشت . اما بین درصد چربی و شدت متناسب با حداکثر اکسیداسیون چربی در گروه اضافه وزن در نوبت عصر رابطه ی معنی دار معکوسی وجود داشت/(p=0.03وr=-0.81) که در شدت 50.19-31.99 درصد vo2max رخ داد.
هادی روحانی ارسلان دمیرچی
چکیده ندارد.