نام پژوهشگر: شادپور ملک‌پور

نیتراسیون فنول با استفاده از کاتالیزور مایع یونی تثبیت شده بر روی بنتونیت اصلاح شده و بررسی سینتیک واکنش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1388
  هیربد کریمی   مهران غیاثی

نیتراسیون ترکیبات آلی یکی از فرایندهای مهم صنایع شیمیایی است و مورد تحقیق و بررسی بسیاری از محققین قرار گرفته است زیرا ترکیبات نیترو آروماتیک از جمله ترکیبات پر کاربرد و حیاتی به حساب می آیند. کاربرد عمده این ترکیبات در صنعت رنگ و به طور خاص صنایع داروئی می باشد. تحقیقات بسیاری جهت کاهش مشکلات فرایند نیتراسیون در سال های اخیر صورت گرفته است. برخی معایب و مشکلات کار از جمله استفاده از مواد سمی و خطرناک، حجم زیاد اسید مصرفی، گزینش پذیری و . . . کم و بیش هنوز وجود دارد و تمرکز بیشتر محققین برای برطرف کردن این مشکلات می باشد. در این تحقیق تلاش شد تا با به کارگیری مواد ارزان قیمت و در دسترس (خاک رس) و تثبیت مایع یونی بر روی سطح آن مشکل گزینش پذیری کم واکنش در غیاب کاتالیزور رفع گردد، که تا حدود زیادی اینگونه شد. یکی از مشکلاتی که در کارکرد با مایعات یونی وجود دارد بازیافت این مواد از محیط واکنش است که با تثبیت آن برروی سطح خاک این مشکل نیز مرتفع گردید. از طرفی راندمان واکنش در مقایسه با کارهای مشابه بسیار بالا و در حضور کاتالیزور تقریبا واکنش کامل انجام می پذیرد. در این تحقیق نیتراسیون فنول به طور کامل و نیتراسیون آنیلین، آنیسول، بنزن و آنتراسن نیز مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه آن میزان تبدیل 99% برای فنول با گزینش 96% در تولید محصول پارا نیترو فنول می باشد.

بررسی کاربرد خاک رس های آنیونی (بنتونیت مهرجان اصفهان و سپیولیت ویکارلوا اسپانیا( و خاک رس کاتیونی (mg-al-ldh-co3-2) در سنتز و تثبیت بعضی نانوذرات، تثبیت آنزیم های -?آمیلاز و آلکالین فسفاتاز، تهیه حسگر منگنز و برمه کردن ترکیب های آروماتیک آلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1388
  محمد ابراهیم صداقت   مهران غیاثی

در این پایان نامه پنج پروژه مختلف صورت گرفته است، سه پروژه در حضور خاک رس بنتونیت مهرجان اصفهان صورت گرفت و دو پروژه بعدی در حضور خاک رس سپیولیت ویکارلوا اسپانیا و خاک رس کاتیونی (سنتز شده در آزمایشگاه) ا نجام شد، که هدف مقایسه نتایج به دست آمده در این دو پروژه با پروژه های صورت گرفته در حضور خاک رس بنتونیت بود. در پروژه اول، سنتز و تثبیت نانوذرات ru+3، mn+2، co+2، au+3، pd+2، ag+1، zns وcds بر روی بنتونیت اصلاح شده با یک لایه سورفکتانت(bms) صورت گرفت و خاصیت کاتالیزوری zns و cds به عنوان نیمه رسانا در یک واکنش فتوشیمیایی بررسی شد. در این روش ابداعی، مانند روش مایسل معکوس، از طریق ایجاد دام توسط سورفکتانت، نانوذرات مورد نظر سنتز شده و از تجمع آنها جلوگیری گردید، بنابراین این روش ، همی مایسل نامیده شد. شناسایی و تایید وجود نانو ذرات به کمک دستگاه های sem، afm و tem صورت گرفت. طیف های tem ارائه شده موید توزیع یکنواخت نانوذرات مورد نظر ذرات با سایزهای مختلف، در حدود 100-10 نانومتر، بر روی بستر می باشند. در این پروژه برای مشاهده و بررسی نقش کاتالیزوری نانوذرات سنتز شده بر روی بنتونیت، واکنش تخریب نوری eosin-b در حضور نانو کامپوزیت های zns-bms و cds-bms بررسی شد. شدت پیک جذبی eosin-b در nm517، در حضور zns-bms و cds-bms، با گذشت زمان به تدریج کاهش یافته و به ترتیب پس از گذشت 5/1 و 2 ساعت این پیک کاملا از بین رفت که بیانگر تخریب کامل آن می باشد. در بخش دوم از این پروژه منگنز (ii) با کمک اثر تقویت جریان، با استفاده از بنتونیت اصلاح شده با پورفیرین و از طریق روبش خطی پتانسیل اندازهگیری گردید. بدین منظور پارامترهای مختلف غلظتی و دستگاهی مورد بررسی قرار گرفت. دقت، حساسیت و حد تشخیص روش بدست آمد و سپس اثر مزاحمت ها مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت منگنز (ii) در نمونه های حقیقی(آرد گندم،آرد برنج و سبزیجات) اندازه گیری شد. به منظور دست یابی به بهترین حد تشخیص و حساسیت در روش ارائه شده برای اندازه گیری منگنز (ii) ، عوامل موثر بر شدت جریان آندی مانند ph، غلظت پورفیرین تثبیت شده بر روی بنتونیت و سرعت روبش پتانسیل مورد بررسی قرار گرفتند. در پروژه سوم، تثبیت ?-آمیلاز روی بنتونیت اصلاح شده و اصلاح نشده مطالعه شده است. اثر خصلت آب دوستی و آب گریزی بستر، قابلیت استفاده ی مجدد و رفتار سینیتیکی آنزیم تثبیت شده نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بنتونیت اصلاح شده با سورفکتانت دو لایه (bbs)، برای تثبیت آنزیم ?-آمیلاز بهترین بستر بود. فعالیت آنزیم تثبیت شده، تحت شرایط مختلف بررسی شد. اثر عوامل مختلفی مانند غلظت محلول آنزیم، ph و دما، زمان به هم خوردن محلول آنزیم و بستر نیز ارزیابی شد. فعالیت ?-آمیلاز روی بنتونیت بدون سورفکتانت (na-بنتونیت)، بنتونیت اصلاح شده با سورفکتانت تک لایه bms، و بنتونیت اصلاح شده با سورفکتانت دو لایه (bbs) در ph بهینه، به ترتیب 8/23%، 7/20% و 2/98% نسبت به آنزیم آزاد بود. اثر غلظت سوبسترا روی فعالیت آنزیمی ?-آمیلاز آزاد و تثبیت شده، مطابقت خوبی با معادله ی میکاییلیس-منتن داشت. آنزیم تثبیت شده روی bbs، فعالیتی قابل مقایسه با آنزیم آزاد داشت و فعالیت آن پس از 14 روز نگ‍‍‍ه داری در دمای °c25، همانند روز نخست بود. در پروژه چهارم آلکالین فسفاتاز روده ی گوساله نیز، بر روی سپیولیت اصلاح شده و اصلاح نشده تثبیت شد. فعالیت آنزیم تثبیت شده، تحت شرایط مختلف بررسی شد. اثر عوامل مختلفی مانند غلظت محلول آنزیم، ph و دما، زمان به هم خوردن محلول آنزیم و بستر نیز ارزیابی شد. بیشترین فعالیت آنزیم آزاد و تثبیت شده، در بافر فسفات 1/0 مولار در 10= ph حاصل شد. بهترین زمان به هم خوردن محلول آنزیم و بستر، دو ساعت در دمای °c4 بود. اثر غلظت سوبسترا روی فعالیت آنزیمی آلکالین فسفاتاز آزاد و تثبیت شده، مطابقت خوبی با معادله ی میکاییلیس-منتن داشت. آنزیم تثبیت شده روی na-سپیولیت و سپیولیت اصلاح شده با سورفکتانت دو لایه (sbs)، فعالیتی قابل مقایسه با آنزیم آزاد داشت و فعالیت آن پس از 70 روز انبارداری در دمای °c30، همانند روز نخست بود. همچنین، پایداری حرارتی آنزیم آزاد و تثبیت شده نیز در این پروژه بررسی شد. در بخش آخر این پروژه تحقیقاتی(پروژه پنجم)، برم دار کردن ترکیب های آروماتیک آلی را در حضور یک کاتالیزور انتقال فاز جدید(ldh-br3- )، تحت شرایط سه فازی انجام شد. برای سنتز این کاتالیزور ابتدا خاک رس آنیونیldh -co3-2 تهیه شد. سپس ldh -br- از طریق جذب سطحی پتاسیم برمید، روی بستر ldh -co3-2 (برای انجام این مرحله از پتاسیم برمید استفاده شد) تهیه گردید.در مرحله سوم، از v2o5-h2o2 به عنوان اکسنده واکنش جهت تبدیل یون br- به یون br3- استفاده شد و همزمان واکنش های مربوطه صورت گرفت.

ساخت و بررسی خواص بیو نانو کامپوزیت های پلیمری پایدار حرارتی و فعال نوری جدید حاوی نانو ذره های اصلاح شده ی روی اکسید و تیتانیم دی اکسید باامواج فراصوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1391
  فاطمه زراعت پیشه   شادپور ملک پور

در این پروژه تحقیقاتی، ابتدا یک سری پلی(استر-ایمید)های فعال نوری مشتق شده از دی ال n،n -(پیروملیتویل)-بیس (متیل استر تیروسین) از طریق پلیمرشدن تراکمی با استفاده از سیستم ویلزمایر و دی اسیدهای مختلف تهیه شدند. اثر برخی از متغیرهای واکنش بر ویژگی های فیزیکی پلیمرهای تهیه شده مورد مطالعه قرار گرفت. پلیمرهای به دست آمده بازده و پایداری حرارتی بسیار خوبی را نشان می دهند و گرانروی ذاتی آنها در محدوده dl/g 0.42-0.35 می باشد. این پلیمرها، دارای حلالیت بسیار خوبی در حلال?های آلی قطبی بدون پروتون هستند. پلیمرهای تهیه شده با روش های شناسایی مانند چرخش ویژه،ft-ir ،1h-nmr ، تجزیه ی عنصری، tga، xrd و fe-sem بررسی شدند. به دلیل وجود آمینواسید در ساختار منومر و پلیمرهای تهیه شده، انتظار می رود این مواد زیست تخریب پذیر باشند. بنابراین، دربخش دیگر پروژه، خواص بیولوژیکی و زیست تخریب پذیری پلیمرهای تهیه شده مورد بررسی قرار گرفت. در بخش بعد، به منظور بهبود بخشیدن به پراکندگی نانوذره ها در زمینه ی پلیمری، سطح نانوذره های tio2 و zno با عامل های اصلاح کننده ی سیلان دار اصلاح شده و با یکی از پلیمرهای تهیه شده که خواص بیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت، واکنش داده شد. بیونانوکامپوزیت های جدید با اضافه کردن درصدهای مختلف نانوذره ها به زمینه ی پلیمری با استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش ساده و ارزان تهیه گردیدند. بیونانوکامپوزیت های تهیه شده با روش های ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv/vis و tga مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. نتایج fe-sem و tem حاکی از آن هستند که ذره ها به طور یکنواخت و در اندازه نانومتری در زمینه ی پلیمری پراکنده شده اند. بررسی پایداری حرارتی بیونانوکامپوزیت های تهیه شده به کمک تجزیه ی tga، بهبود خواص حرارتی پلیمر را تایید کرد. در قسمت بعد، یک سری پلی(استر-ایمید)های فعال نوری جدید طی پلیمر شدن تراکمی منومر جدید (3، 4، 3، 4-بنزوفنون تتراکربوکسیلیک) -3، 3، 4، 4-دی ایمیدو-بیس(متیل استر تیروسین) و دی اسیدکلریدهای مختلف تهیه شدند. در این راستا، تأثیر عوامل مختلف مانند دما و زمان روی واکنش پلیمر شدن بررسی گردید و بهترین شرایط مورد استفاده قرار گرفت. پلیمرهای تهیه شده دارای بازده و گرانروی خوبی بودند و علاوه بر این، این پلیمرها به دلیل داشتن گروه?های انعطاف پذیر در ساختار خود، حلالیت خوبی در حلال?های آلی دارند و به علت حضور حلقه?های آروماتیک، مقاومت حرارتی بالایی از خود نشان می‏دهند. در قسمت آخر، یک سری پلی(آمید-ایمید)های جدیدی تهیه شد که برای تهیه آنها، ابتدا دی اسید جدید 4، 4 -متیلن بیس(3-کلرو-2، 6-دی اتیل تری ملیتیل ایمیدوبنزن) تهیه گردید. با استفاده از پلی(آمید-ایمید) حاوی دی اسید تهیه شده و دی آمین تجاری 4، 4 -متیلن بیس(3-کلرو-2، 6-دی اتیل آنیلین) و با اضافه کردن درصدهای مختلف از نانوذره های zro2 اصلاح شده با عامل اصلاح کننده ی سیلان دار به زمینه ی پلیمری، نانوکامپوزیت های جدیدی تهیه شدند. نانوکامپوزیت های تهیه شده با استفاده از روش های مختلفی مانند ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv/vis و tga بررسی شدند.

طراحی، تهیه و شناسایی کوپلی ایمیدهای نانوساختار حاوی قطعه های آمینواسید و ساخت نانوکامپوزیت های پلی وینیل پیرولیدون و کوپلی ایمیدها با استفاده از نانوذره های اصلاح شده روی اکسید، تیتانیم دی اکسید و رس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1392
  مرضیه خانی   شادپور ملک پور

در این پروژه تحقیقاتی، ابتدا دی نیترو مشتق شده از 2،1-فنیلن دی آمین و 5،3-دی نیتروبنزوئیل کلرید تهیه و سپس توسط کاتالیست pd/c به دی آمین مربوطه احیاء شد. در ادامه پلی(آمید-ایمید)های نانوساختار فعال نوری جدید از واکنش بین دی آمین حاوی گروه آویزان بنزایمیدازولی و دی اسیدهای کایرال مشتق شده از آمینو اسیدهای طبیعی شامل l-آلانین، s-والین، l-لوسین و l-ایزولوسین به روش پلیمرشدن تراکمی مستقیم تحت روش گرمادهی متداول و تابش ریزموج در محیط سبز مایع یونی tbab تهیه شدند. پلیمرهای حاصله بر اساس تصویرهای fe-sem دارای ابعاد نانو می باشند. به دلیل وجود آمینواسید در ساختار منومر و پلیمرهای تهیه شده، انتظار می رود این مواد زیست تخریب پذیر باشند. بنابراین، خواص بیولوژیکی و زیست تخریب پذیری پلیمرها ومنومرهای تهیه شده نیز مورد بررسی قرار گرفت.در بخش بعد، نانوکامپوزیت های فعال نوری نوین باکارایی بالای بر پایه استفاده از پلی(آمید-ایمید)های تهیه شده و نانوذره های zno سنتز شدند. برای بهبود بخشیدن به پراکندگی نانوذره ها در ماتریس پلیمری، سطح نانوذره های zno با عامل های اصلاح کننده ی سیلان دار اصلاح شده و با یکی از پلیمرهای تهیه شده که خواص بیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت، واکنش داده شد. نانوکامپوزیت های جدید با اضافه کردن درصدهای مختلف نانوذره ها به زمینه ی پلیمری با استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش ساده و ارزان تهیه گردیدند. نانوکامپوزیت های تهیه شده با روش های ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv-vis و tga مورد بررسی و مطالعه قرار گرفتند. نتایج fe-sem و tem حاکی از آن هستند که ذره ها به طور یکنواخت و در اندازه نانومتری در زمینه ی پلیمری پراکنده شده اند. بررسی پایداری حرارتی نانوکامپوزیت های تهیه شده به کمک روش tga، بهبود خواص حرارتی پلیمر را تایید کرد. در ادامه این پروژه تحقیقاتی، ابتدا یک سری پلی(آمید-استر-ایمید)های فعال نوری مشتق شده از دی ال n،n-(1،3،5،7-تترااکسو-7،5-دی هیدروپیرولو]3،4- [fایزوایندول-6،2-(1h،3h)دی ایل) بیس(4-هیدروکسی بنزآمید) از طریق پلیمرشدن تراکمی با استفاده از سیستم ویلزمایر و دی اسیدهای مختلف تهیه شدند. در این راستا، تأثیر عوامل مختلف مانند دما و زمان روی واکنش پلیمر شدن بررسی گردید و بهترین شرایط مورد استفاده قرار گرفت. پلیمرهای تهیه شده دارای بازده و گرانروی مناسبی بودند. علاوه بر این، این پلیمرها به دلیل داشتن گروه?های انعطاف پذیر در ساختار خود، حلالیت خوبی در حلال?های آلی دارند و به علت حضور حلقه?های آروماتیک، مقاومت حرارتی بالایی از خود نشان می‏دهند. پلیمرهای تهیه شده با روش های شناسایی مانند چرخش ویژه،ft-ir ،1h-nmr ، تجزیه ی عنصری، tga، xrd و fe-sem بررسی شدند. سپس، سطح نانوذره های tio2 توسط دی کربوکسیلیک اسید فعال نوری و زیست سازگارحاوی tma و آمینواسید لوسین اصلاح گردید. به دلیل حضور دی اسید زیست سازگار نانوذرات tio2 اصلاح شده می-توانند دوستدار محیط زیست باشند. برای بررسی اثر اصلاح سطح روی پخش نانوذرات tio2 در ماتریس پلیمری، نانوکامپوزیت های پلی(آمید-استر-ایمید)های فعال نوری/تیتانیم دی اکسید با استفاده از امواج فرا صوت تهیه گردید. نانوکامپوزیت های تهیه شده با استفاده از روش های مختلفی مانند ft-ir، xrd، fe-sem، tem، uv-vis و tgaبررسی شدند. در قسمت آخر این پروژه، از رس اصلاح شده با آمینو اسید l-لوسین توسط واکنش تبادل کاتیون و نانوذره های tio2 اصلاح شده توسط دی کربوکسیلیک اسید، برای تهیه نانوکامپوزیت هایی با زمینه پلی وینیل پیرولیدون استفاده شد. با توجه به اهمیت پلی وینیل-پیرولیدون در صنعت و کاربردهای مختلف آن در صنایع دارویی، به عنوان ماتریس پلیمری استفاده شد.

کمپلکس های تک هسته ای، دوهسته ای و پلیمری مس (ii) با لیگاندهای پلی پیریدیلی: سنتز، شناسایی، ساختار بلوری، برهم کنش با dna و bsa و فعالیت ضدسرطانی آنها در محیط in-vitro
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  خاطره عبدی   مونا سلیمی

در این رساله، چهار کمپلکس پلی¬پیریدیلی جدید از مس(ii) با فرمول¬های [cu(tptz)(dppz)](pf6)2، [cu(tpy)(dppz)](pf6)2، [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](pf6)?toluene و [cu2(?-cl)2(?-tppz)]n(pf6)2n سنتز و شناسایی شدند که در ترکیب آنها tptz = 2، 4، 6- تریس(2- پیریدیل)- 1، 3، 5- تری آزین، dppz = دی¬پیریدو[3، 2-a:2، 3-c]فنازین، tpy = 2، 2: 6، 2- ترپیریدین و tppz = 2، 3، 5، 6- تتراکیس(2- پیریدیل)پیرازین است. همچنین دو کمپلکس پلی¬پیریدیلی دیگر با فرمول¬های [cu(tptz)cl2]?2h2o و [cu(tptz)2](pf6)2 که قبلاً در این گروه تحقیقاتی سنتز شده بود، برای انجام مطالعات تکمیلی مانند تعیین ساختار بلوری و بررسی برخی خواص بیولوژیکی مورد توجه قرار گرفتند. ساختار حالت جامد کمپلکس-های [cu(tptz)cl2]?2h2o، [cu(tpy)(dppz)](pf6)2، [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](pf6)?toluene و [cu2(?-cl)2(?-tppz)]n(pf6)2n به¬کمک کریستالوگرافی اشعه-x تک¬بلور تعیین شد. نتایج نشان دادند که کمپلکس¬های [cu(tptz)cl2]?2h2o و [cu(tpy)(dppz)](pf6)2 از واحدهای منومری مجزا تشکیل شده¬اند، حال آن¬که کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](pf6)?toluene یک کمپلکس دوهسته¬ای با لیگاند پل کلرو است. همچنین مشخص شد که کمپلکس [cu2(?-cl)2(?-tppz)]n(pf6)2n یک پلیمر کوئوردیناسیون تک¬بعدی است که در ساختار آن، لیگاندهای tppz و کلرو به¬صورت پل کوئوردینه شده¬اند. با تعیین پیکربندی اطراف یون فلز مرکزی در کمپلکس پنج¬کوئوردینه [cu(tpy)(dppz)](pf6)2 مشخص شد که این کمپلکس به¬صورت جالب توجهی مدل اَدیسون را نقض می¬کند و علی¬رغم 324/0= ?، آرایش فضایی لیگاندها از نوع دو هرمی مثلثی انحراف-یافته است. در ادامه، برخی از فعالیت¬های بیولوژیکی کمپلکس¬های [cu(tptz)2](no3)2، [cu(tptz)(dppz)](no3)2، [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) مورد بررسی قرار گرفت. شیوه و میزان برهم¬کنش این کمپلکس¬ها با dna به¬کمک تکنیک¬های مختلف دستگاهی مانند طیف¬سنجی¬های جذب الکترونی، نشر فلوئورسانس، دورنگ¬نمایی حلقوی، دورنگ¬نمایی خطی، تکنیک¬های ولتامتری چرخه¬ای و پالس دیفرانسیلی و همچنین آزمون تغییر تحرک در الکتروفورز بر روی ژل آگارز بررسی شد. نتایج به¬دست آمده حاکی از این است که برهم¬کنش کمپلکس¬های [cu(tptz)(dppz)](no3)2 و [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 با dna، به¬شیوه اینترکلیشن و از طریق جای¬گیری لیگاند dppz در بین بازهای dna انجام می¬شود، حال آن¬که دو کمپلکس [cu(tptz)2](no3)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) به¬شیوه اینترکلیشن جزئی همراه با اتصال شیاری با dna برهم¬کنش می¬کنند. علاوه¬براین، مشخص شد که میزان برهم¬کنش کمپلکس [cu(tptz)(dppz)](no3)2 با dna (m–1 106 × 3/9 = kapp) اندکی بیشتر از کمپلکس [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 (m–1 106 × 7/6 = kapp) است. همچنین برهم¬کنش کمپلکس [cu(tptz)2](no3)2 با dna (m–1 104 × 5/1 = kb) قوی¬تر از کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) (m–1 103 × 4/7 = kb) است. فعالیت نوکلئازی کمپلکس¬های [cu(tptz)2](no3)2، [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) بر روی پلاسمید pegfp-n1 در غیاب و در حضور عوامل فعال¬ساز مانند h2o2 و آسکوربیک اسید بررسی شد. نتایج نشان داد که در شرایط یکسان، ترتیب قدرت نوکلئازی این کمپلکس¬ها به این صورت است: [cu(tptz)2](no3)2 > [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 > [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3). در واقع، کمپلکس¬های [cu(tptz)2](no3)2 و [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 هم در غیاب و هم در حضور عامل فعال¬ساز (h2o2) فعالیت نوکلئازی قابل توجهی را از خود نشان می¬دهند، حال آن¬که کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) تنها در حضور عامل فعال¬ساز (آسکوربیک اسید) قادر به شکستن زنجیره dna است. این نتایج و همچنین نتایج حاصل از بررسی¬های مکانیسمی نشان دادند که مکانیسم عمده در فرآیند شکست dna در حضور این کمپلکس¬ها از نوع اکسیداتیو است. فعالیت سمیت سلولی کمپلکس-های [cu(tptz)2](no3)2، [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 و [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) بر رده سلول سرطانی mcf-7 (آدنوکارسینومای سینه انسان) به¬کمک آزمون mtt مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که این کمپلکس¬ها طی یک روند وابسته به غلظت بر سلول¬های سرطانی اثر کشنده دارند. مقایسه اثر سمیت سلولی این کمپلکس¬ها در شرایط یکسان (تیمار 24 ساعتی سلول¬ها با کمپلکس)، این ترتیب را برای فعالیت ضدسرطانی آنها نشان داد: [cu(tptz)2](no3)2 (m? 98/1 = ic50) > [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 (m? 57/4 = ic50) > [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) (m? 50 < ic50) که با ترتیب فعالیت نوکلئازی این کمپلکس¬ها در توافق است. اثر سمیت سلولی کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) در زمان¬های تیمار 48 و 72 ساعت نیز بررسی شد و به¬ترتیب ic50 برابر با 52/18 و 03/16 برای این کمپلکس به¬دست آمد. از نکات جالب توجه در این پژوهش، مقایسه سمیت سلولی کمپلکس¬ها با داروی سیس-پلاتین است. نتایج نشان داد که در شرایط یکسان (تیمار 24 ساعتی) اثر کشندگی دو کمپلکس [cu(tptz)2](no3)2 و [cu(tpy)(dppz)](clo4)2 بر سلول¬های mcf-7 بسیار بیشتر از داروی سیس-پلاتین (m? 90/57 = ic50) است. با استفاده از روش رنگ¬آمیزی dapi، اثر آپوپتوز القایی این دو کمپلکس نیز بر روی سلول¬های mcf-7 بررسی شد. با مشاهده تغییرات مورفولوژیکی وابسته به آپوپتوز در سلول¬های تیمار شده با این دو کمپلکس، احتمال می¬رود که اثر کشندگی این کمپلکس¬ها بر روی سلول¬های سرطانی از مسیر القاء آپوپتوز انجام شود. برهم¬کنش کمپلکس [{cu(tppz)cl}2(?-cl)](no3) با آلبومین سرم گاوی (bsa) نیز به¬کمک طیف-سنجی¬های جذب الکترونی و نشر فلوئورسانس بررسی شد. نتایج به¬دست آمده حاکی از برهم¬کنش قابل توجه این کمپلکس با bsa در حالت پایه است (m–1 105 × 3/2 = kb).

وارد کردن دی اسید فعال نوری حاوی آمینواسید l-آسپارتیک اسید درون لایه های mg/al-ldh برای سنتز نانوکامپوزیت های جدید پلیمری بر پایه ی پلی(آمید-ایمید) فعال نوری و پلی(وینیل الکل)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  مسعود حاتمی مفرد   شادپور ملک پور

در این پایان نامه، فضای بین نانولایه های mg/al-ldh بوسیله ی دی اسید حاوی l-آسپارتیک اسید طی یک مرحله با استفاده از امواج فراصوت به عنوان یک روش سبز اصلاح گردید. دی اسید آلی به عنوان یک اصلاح کننده برای افزایش زیست سازگاری و به منظور پخش بهتر نانولایه های ldh درون ماتریس پلیمری استفاده شد. جایگزینی موثر دی اسید در بین لایه های ldh توسط آنالیزهای مختلف مانند طیف سنجی ft-ir، xrd و tga نشان داده شد. همچنین تصاویر fe-sem و tem ساختار نانو لایه ای این ترکیبات را نشان داد. سپس نانوکامپوزیت های پلی(آمید-ایمید)/ldh اصلاح شده فعال نوری جدید حاوی l-فنیل آلانین به طور موفقیت¬آمیزی با استفاده از روش ساده و ارزان تابش فراصوت تهیه شد. برای این منظور، ابتدا پلی(آمید-ایمید) به عنوان ماتریس پلیمر بوسیله واکنش پلیمر شدن تراکمی مستقیم n,n-پیروملتیول-بیس-l-فنیل آلانین با 4،4-دی¬آمینودی¬فنیل سولفون در تترابوتیل آمونیوم برمید به عنوان حلال و تری فنیل فسفیت به عنوان عامل متراکم¬کننده سنتز شد. داده های tga نشان داد که خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها نسبت به پلیمر خالص افزایش یافته است. همچنین تصاویر fe-sem و tem نیز نشان داد که نانولایه های اصلاح شده به صورت یکنواخت در سطح ماتریس پلیمر پراکنده شده اند. در پروژه دوم، تاثیر این نانولایه های اصلاح شده بر روی خواص حرارتی، مورفولوژیکی، نوری و مکانیکی پلی(وینیل الکل) مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج مربوط به خواص نوری این ترکیبات کاهش عبور نور نانوکامپوزیت ها را در مقایسه با پلیمر خالص نشان داد. داده¬های tga نشان داد که خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها نسبت به پلیمر خالص افزایش یافته است و همچنین تصاویرfe-sem نیز نشان داد که نانولایه ها اصلاح شده به صورت همگن و یکنواخت در سطح ماتریس پلیمر پراکنده شده اند. بررسی خواص مکانیکی نانوکامپوزیت ها نشان می دهد که استحکام کششی نانوکامپوزیت های حاوی ldh اصلاح شده افزایش پیدا کرده است.

استفاده از امواج فراصوت به منظور سنتز نانوکامپوزیت های کایرال جدید برپایه پلی(آمید-ایمید) حاوی اتصالات l-فنیل آلانین با بکارگیری نانوذرات آلومینا اصلاح شده به وسیله ترکیب های زیست سازگار همانند سیتریک اسید و پلی(وینیل الکل)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  فریبا سیروس نجف آبادی   شادپور ملک پور

در پروژه تحقیقاتی اول، برای جلوگیری از تجمع نانوذرات آلومینا (α-al2o3)، افزایش سازگاری بیشتر این نانوذرات با بسترهای پلیمری و در نهایت بهبود خواص و ویژگی نانوکامپوزیت ها، سطح این نانوذرات به وسیله سیتریک اسید اصلاح گردید. در این فرآیند از تابش فراصوت به عنوان یک روش سریع، کم هزینه و دوستدار محیط زیست استفاده شده است. سپس پلی(آمید-ایمید) فعال نوری مشتق شده از 5،1-نفتالن دی آمین و دی اسید n-تری ملیتیل ایمیدو-l-فنیل آلانین سنتز شد. در ادامه نانوکامپوزیت های پلی(آمید-ایمید)/ آلومینیوم اکسید حاوی 5، 10 و 15 درصد از α-al2o3 اصلاح شده با سیتریک اسید، تحت تابش امواج فراصوت از مخلوط α-al2o3 اصلاح شده و بستر پلی(آمید-ایمید) تهیه شدند. در نهایت نانوذرات اصلاح شده α-al2o3 و نانوکامپوزیت های سنتزشده به وسیله تکنیک های مختلفی همچون طیف مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir)، پراش پرتو ایکس (xrd)، میکروسکوپ الکترون عبوری (tem)، میکروسکوپ الکترونی روبشی نشرزمینه (fe-sem) و آنالیز وزن سنجی حرارتی (tga) مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند. براساس الگوی xrd، اصلاح سطح ذرات تاثیری بر ساختار کریستالی نانوذرات α-al2o3 نداشته و ساختار کریستالی ذرات پس از اصلاح و همچنین افزودن به بستر بدون تغییر باقی می ماند. مقایسه نمودار tga نانوذرات ?-al2o3 خالص با نانوذرات اصلاح شده وجود سیتریک اسید را بر روی سطح ذرات به اثبات رسانده است. در پروژه دوم، اصلاح سطح ذرات α-al2o3 توسط پلی(وینیل الکل)، پلیمری زیست سازگار و محلول در آب، صورت گرفته و این ذرات اصلاح شده به عنوان پرکننده در تهیه نانوکامپوزیت های پلیمری استفاده شده است. پلی(وینیل الکل) بر روی سطح نانوذرات با کاهش انرژی سطح و ایجاد ازدحام فضایی بین نانوذرات، تجمع آنها را کم می کند. طبق نتایج بدست آمده از روش های مختلف ft-ir،xrd ،fe-sem ، tem و tga ذرات نسبتاً بطور یکنواخت در بستر پلی(آمید-ایمید) توزیع شده و پایداری حرارتی نانوکامپوزیت ها بهبود یافته است.

استفاده از سیتریک اسید و پلی(وینیل الکل) به عنوان عامل های اصلاح کننده دوستدار محیط زیست برای پوشش سطح نانوذرات cuo و کاربرد آنها برای تهیه نانوکامپوزیت های جدید پلی(آمید-ایمید) حاوی اتصالات آمینواسید l-والین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  الهام آزادی   شادپور ملک پور

در طی پروژه تحقیقاتی اول، برای نخستین بار، سیتریک اسید (ca) به عنوان یک عامل کوپل کننده برای کنترل اندازه، پراکندگی و ریخت شناسی نانوذرات اکسید مس ii (cuo) در بافت پلیمری استفاده گردید. نانوذرات cuo اصلاح شده با روش های ft-ir، xrd، tem، fe-sem و tga شناسایی و مطالعه شدند. طیف ft-ir وجود ca بر روی نانوذرات را نشان داد. همچنین با مقایسه نمودار آنالیز حرارتی نانوذرات cuo خالص با نانوذرات اصلاح شده، وجود ca بر روی نانوذرات اثبات شد. پس از آن پلی(آمید-ایمید) کایرال از واکنش پلیمرشدن تراکمی مستقیم دی اسید n-تری ملیتیل ایمیدو l-والین و 4،4-متیلن بیس (3-کلرو-2،6-دی اتیل آنیلین)در محیط مایع یونی تترا بوتیل آمونیوم برمید وبا استفاده از تری فنیل فسفیت به عنوان عامل متراکم کننده وعامل فعال کننده دی اسید به منظور انجام واکنش تهیه گردید. در نهایت نانوکامپوزیت های پلی(آمید-ایمید) حاوی 5، 10 و 15 درصد وزنی از نانوذرات cuo اصلاح شده با ca ، تحت تابش امواج فراصوت تهیه شدند. نانوکامپوزیت های حاصل با روش های ft-ir، tga، xrd، fe-sem و temشناسایی شدند. نتایج ft-ir برهمکنش های احتمالی بین پلیمر و نانوذرات اصلاح شده را نشان داد. با توجه به نمودار هیستوگرام و منحنی توزیع نرمال مربوط به fe-sem وtem، پراکندگی یکنواختی از نانوذرات اصلاح شده با ca را در بافت پلی(آمید-ایمید) مشاهده شد. در پروژه دوم، نانوکامپوزیت های فعال نوری بر پایه ماتریس پلیمری پلی(آمید-ایمید) و نانوذرات cuo اصلاح شده با اصلاح کننده سازگار با محیط زیست پلی(وینیل الکل)(pva) سنتز شد. این فرآیند تحت تابش فراصوت که به عنوان یک روش سبز شناخته شده است، انجام شد. نانوکامپوزیت های حاصل با روش های ft-ir، tga، xrd، fe-sem و tem شناسایی شدند . خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها در مقایسه با پلیمر خالص بهبود پیدا کرد.

اصلاح سطح نانوذرات sio2 به وسیله ترکیبات زیست تخریب پذیر و زیست سازگار سیتریک اسید و پلی (وینیل الکل) و استفاده از آن ها به منظور ساخت و شناسایی نانوکامپوزیت های جدید بر پایه پلی (آمید-ایمید)های زیست فعال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  مرضیه شاهرخ پور   شادپور ملک پور

در طی پروژه تحقیقاتی اول، برای کاهش تجمع نانوذرات سیلیس، برای اولین بار سطح این نانوذرات با سیتریک اسید زیست سازگار اصلاح شد. در ادامه،. پلی(آمید-ایمید) از طریق پلیمر شدن تراکمی دی آمین آروماتیک 4،´4-دی آمینو دی فنیل اتر ودی اسید -nتری ملیتیل ایمیدو-l-متیونین در حضور تترا بوتیل آمونیوم برمید به عنوان حلال و تری فنیل فسفیت به عنوان عامل متراکم کننده سنتز شد. سپس نانوکامپوزیت های فعال نوری جدید پلی(آمید-ایمید)/ سیلیس تحت تابش فراصوت که به عنوان یک روش سریع، کم هزینه و دوستدار محیط زیست شناخته شده است، سنتز شدند. از روش های مختلفی مانند تبدیل فوریه مادون قرمز (ir-ft)، طیف سنجی پراکندگی پرتو ایکس (xrd)، میکروسکوپ الکترون عبوری (tem)، میکروسکوپ الکترونی نشر زمینه (fe-sem) و آنالیز وزن-سنجی گرمایی (tga) برای بررسی نانوسیلیس اصلاح شده و نانوکامپوزیت ها استفاده شد. با مقایسه نمودار آنالیز حرارتی نانوذرات sio2 خالص با نانوذرات اصلاح شده، وجود سیتریک اسید بر روی نانوذرات اثبات شد. در پروژه دوم، ابتدا سطح نانو ذرات سیلیس به وسیله پلی(وینیل الکل) اصلاح شد. سپس بستر پلی(آمید-ایمید) از طریق پلیمر شدن تراکمی ذکر شده در بالا سنتز شد و با وارد کردن درصدهای وزنی متفاوت از نانوذرات سیلیس اصلاح شده در این بستر پلیمری، نانوکامپوزیت های با خواص بهبود یافته سنتز گردیدند. این فرآیند نیز تحت تابش امواج فراصوت انجام گرفت. نانوکامپوزیت های به دست آمده با آنالیز های ft-ir، xrd، tga، fe-sem و temمورد بررسی قرار گرفتند. تصاویر tem نانوکامپوزیت های به دست آمده نشان می دهند که نانوذرات اصلاح شده به طور یکنواخت در ماتریس پلیمر پراکنده شده اند. داده های tga نشان می دهند که خواص حرارتی نانوکامپوزیت ها نسبت به پلیمر خالص افزایش یافته است.

سنتز و شناسایی کمپلکس های تک هسته ای و سه هسته ای پالادیم(ii) با استفاده از لیگاند های 4-کلروبنزواکسیم و بنزوفنون اکسیم; مطالعه ی برهمکنش کمپلکس های سنتز شده باdna و bsa
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  سمیه عسکری برزانی   کاظم کرمی

در این پایان نامه، ابتدا لیگاند 4-کلروبنزواکسیم از واکنش4-کلروبنزآلدهید درحضور سدیم هیدروکسید همراه با رفلاکس در آب تهیه شده است. کمپلکس سه هسته ای (1) [pd3(o,n-(c6h4c(cl)=no)-4)6]از واکنش پالادیم (ii) استات و لیگاند-های پیریدین و 4-کلروبنزواکسیم، همراه با رفلاکس در حلال کلروفرم تهیه شد. همچنین از واکنش پالادیم(ii) استات و لیگاند 4-کلروبنزواکسیم و در حضور لیگاند 2,4,6- تری متیل پیریدین، همراه با رفلاکس در حلال کلروفرم، مجددا کمپلکس سه هسته ای (1) سنتز گردید. کمپلکس سه هسته ای (1) با طیف سنجی هایft-ir و nmr و آنالیز عنصری مورد بررسی قرار گرفت و ساختار بلوری آن توسط پراش اشعه x تعیین شده است. کمپلکس سه هسته ای (2) [pd3 (pph3)6] از واکنش پالادیم (ii) استات و لیگاند های تری فنیل فسفین و 4- کلروبنزواکسیم همراه با رفلاکس در حلال کلروفرم، سنتز شد. کمپلکس سه هسته ا ی (2) نیز با طیف سنجی هایft-ir وnmr مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله بعد، لیگاند بنزوفنون اکسیم از واکنش بنزوفنون و سدیم هیدروکسید و هیدروکسیل آمین هیدروکلرید همراه با رفلاکس در حلال اتانول و سپس اضافه کردن هیدروکلریک اسید غلیظ به دست آمده است. کمپلکس تک هسته ای(3) [pd{o,n-(c6h5)2c=no}(me3py)] ، در حضور پالادیم(ii) استات و لیگاند تازه سنتز شده ی بنزوفنون اکسیم و لیگاند 2,4,6- تری متیل پیریدین و درحلال کلروفرم، سنتزگردید و با طیف سنجی nmr و طیف سنجیft- ir مورد بررسی قرار گرفت. طیف ft-ir سه کمپلکس سنتز شده، دارای یک جذب ضعیف در ناحیه ی (cm-11627-1621) مربوط به گروه c=n می باشد که نسبت به گروه c=n در لیگاند آزاد، به فرکانس پایین تری جابجا شده است، که نشان دهنده ی کوئوردینه شدن لیگاند های 4-کلروبنزواکسیم و بنزوفنون اکسیم از طریق اتم کربن به فلز پالادیم می باشد. نتایج حاصل از بلورنگاری اشعه x برای کمپلکس (1) ، تشکیل ساختار تری گونال انحراف یافته را به خوبی اثبات می کند.در بخش دوم این پایان نامه، فعالیت بیولوژیکی کمپلکس ها از طریق مطالعه برهمکنش آنها با ct-dna (تیموس گوساله) با کمک طیف بینی uv-vis و دورنگ نمایی دورانی، بررسی شد. نتایج نشان می دهند که برهمکنش کمپلکس (1) با dna ازطریق شیارها انجام می شود. همچنین در این بخش، برهمکنش دو کمپلکس (1) و (3) با bsa، با روش های طیف سنجی uv-vis و طیف سنجی فلوئورسانس مورد بررسی قرار گرفت. بررسی طیف جذبی uv پروتئین در غیاب و در حضور غلظت های مختلفی از دو کمپلکس (1) و(3) نشان می دهد که رفتار کاهشی و جابجایی به سمت طول موج های بالاتر نشان دهنده ی برهمکنش کمپلکس ها با bsa است و همچنین تغییرات در شدت نوار جذبی bsa نشان داد که بر همکنش بین bsa و کمپلکس های(1) و (3) باعث تغییر در صورت بندی bsa و همچنین تغییر در قطبیت ریز محیط های اطراف آمینواسیدها شده است. در بررسی برهمکنش بین کمپلکس های (1) و(3) با پروتئین به روش طیف سنجی فلوئورسانس, با توجه به مقدار ثابت سرعت خاموش سازی (kq) ، نوع مکانیسم استاتیک پیشنهاد شد و مقدار ثابت خاموش سازی خطی استرن- ولمر (ksv) برای دو کمپلکس، اتصال خوب bsa با کمپلکس های (1) و(3) را نشان داد. اما برهمکنش کمپلکس (3) بیشتر از کمپلکس (1) بهbsa می باشد. همچنین از میزان n مربوط به bsa، تقریبا یک مکان برهمکنش برای هردو کمپلکس (1) و (3) با ملکول bsa مشخص شد. نتایج حاصل از تعیین مقدار ثابت تعادل پیوندی، تعداد مکان های پیوند در برهمکنش کمپلکس ها با bsa نشان داد که برهمکنشbsa باکمپلکس (3) در مقایسه با کمپلکس(1) بیشتر است.

سنتز و شناسایی کمپلکس های پالاداسایکلیک از بنزیل امین های نوع دوم و سوم: مطالعات بیولوژیکی و واکنش های جایگیری. سنتز و مطالعه ساختاری کمپلکس های پینسر نیکل (ii) بر پایه ی تیوامید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده شیمی 1393
  محبوبه حسینی خراط   کاظم کرمی

در این پایان نامه در بخش اول کمپلکس های پالاداسایکل با آمین های نوع دوم و سوم با پل های استات بوسیله ی روش فعالسازی پیوند ch تهیه گردیدند. در مرحله ی بعد، کمپلکس های دو هسته ای با پل استات طی فرایند متاتزز به کمپلکس های متناظر با پل های کلرید و برمید تبدیل شدند. در ادامه واکنش های نوکلئوفیلی بر روی کمپلکس های دو هسته ای با پل هالید انجام شد که منجر به شکست پل های هالیدی و تهیه محصولات تک هسته ای گشت. از واکنش کمپلکس های با پل هالید با لیگاند 1،2-بیس دی فنیل فسفینواتان، کمپلکس های دو هسته ای با پل دی فسفین سنتز شدند. فعالیت آنتی توموری این کمپلکس ها به همراه تعدادی از کمپلکس های تک هسته ای در مقایسه با سیس پلاتین بررسی گردید. همچنین برهمکنش این کمپلکس ها با dna و پروتئین bsa انجام شد. واکنش جایگیری دو مولکولی آلکین دی فنیل استیلن در پیوند pd-c کمپلکس های دو هسته ای با پل کلرید انجام گشت. بر اساس ساختار های بلوری، در طی این جایگیری مولکول اول دی فنیل استیلن به صورت سین و مولکول دوم به صورت آنتی قرار می گیرد. در بخش دوم از پایان نامه کمپلکس های پینسر نیکل (ii) بر پایه ی تیوامید سنتز شدند. مطالعات بلورنگاری، جذب الکترونی، ولتامتری چرخه ای و فلورسانس این کمپلکس ها انجام پذیرفت. همچنین کمپلکس پینسر شامل لیگاند تیوامید نوع دوم به دلیل وجود مکان واکنش پذیر در ساختار لیگاند ویژگی های جالبی از خود نشان می دهد. در این پایان نامه، ساختار بلوری بیشتر ترکیبات سنتزی (20 کمپلکس) بوسیله بلورنگاری پرتو x تعیین گشت.