نام پژوهشگر: سید آیت الله رزمجو
مهرنوش اسلامی علیرضا احمدی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه زبان آموزان مدارس دوزبانه و موسسات آموزش زبان انگلیسی به منظور تعیین هر گونه تفاوت معنادار در مهارت های درک مطلب، درک شنیداری، دانش دستوری و دانش واژگان است. اطلاعات لازم برای این پژوهش از مجموعه 197 نفر دانش آموز پسر در مدارس دوزبانه و موسسات آموزش زبان جمع آوری شده است. تمامی شرکت کنندگان به مدت چهار الی پنج سال در کلاس های زبان انگلیسی شرکت کرده اند. به منظور جمع آوری داده ها از "آزمون زبان انگلیسی مقدماتی"،" مشاهده از کلاس ها" و همچنین "مصاحبه نیمه ساختاری" استفاده شده است. جهت پاسخ دادن به سوالات پژوهش از تحلیل آماری t-test استفاده شد. یافته های این تحقیق نشان داد که دانش آموزان مدارس دوزبانه نسبت به موسسات آموزش زبان عملکردبسیار بهتری در مهارت های درک مطلب، درک شنیداری، دانش دستوری و دانش واژگان داشتند و تفاوت های یافت شده تماما از نظر آماری معنادار بود. داده های حاصل از مشاهده کلاسها و مصاحبه نیمه ساختاری نیز موید این نتایج بود.
الهه کاظم پورفرد سید آیت الله رزمجو
این تحقیق در نظر دارد سری کتابهای اینترچنج (2005) را از حیث اهداف یادگیری در چارچوب اصلاح شده ی بلوم (2011) ارزیابی کند که دریابد کدام سطوح از چارچوب اصلاح شده ی بلوم در این کتابها بارزترند. بدین منظور محتوای کتابهای اینترچنج بر اساس یک طرح کدگذاری شده که توسط محقق طراحی شده بود رمزبندی شد.سپس اطلاعات موجود مورد ارزیابی قرار گرفت و فراوانی و درصد وقوع اهداف یادگیری متفاوت مورد محاسبه واقع شد. طبق یافته های این تحقیق برجسته ترین سطوح یادگیری در کتابهای مورد مطالعه سطوح پایینی مهارتهای اندیشیدن یا همان سه سطح پایینی در چارچوب اصلاح شده ی بلوم میباشند. به علاوه تفاوت معناداری بین کتابها از حیث پراکندگی سطوح مختلف اهداف یادگیری مشاهده شد. در پایان پیشنهاداتی چند به معلمین و طراحان کتاب ارایه شده است.
راحله مودت سید آیت الله رزمجو
هدف از این پژوهش، درک چالش های حرفه ای معلمان زبان انگلیسی در دبیرستان های ایران از طریق بررسی دیدگاه های آنان است. در راستای رسیدن به این هدف، این پژوهش هم از رویکرد کیفی و هم از رویکرد کمّی در امر پژوهش بهره برده است. در رویکرد کیفی، از روش تئوری بنیادی استفاده شد و مصاحبه هایی با ده دبیر زبان انگلیسی و ده نفر از اعضای گروه های آموزشی زبان انگلیسی در اداره ی آموزش و پرورش شهرستان شیراز انجام گرفت. پس از کُد گذاری داده های به دست آمده، شماری از مفاهیم و مقوله ها آشکار گردیدند و بر اساس آنها یک نظریه بنا شد. در رویکرد کمّی نیز، پرسشنامه ای بر پایه ی نتایج به دست آمده از رویکرد کیفی ساخته شد و توسط 130 نفر از دبیران زبان انگلیسی در دبیرستان های شیراز تکمیل گشت. سپس داده های به دست آمده به وسیله ی آمار توصیفی و آمار استنباطی ارزیابی شدند. نتایج به دست آمده در این مرحله، یافته های به دست آمده در مرحله ی پیشین مبنی بر وجود چهار دسته چالش در حرفه ی تدریس زبان انگلیسی را تأیید کرد. این چهار دسته عبارتند از: چالش های آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و چالش های مربوط به زمان. نتایج همچنین نشان داد که متغیّرهای مستقل جنسیّت، سابقه ی تدریس و ناحیه ی آموزشی محل خدمت اثر معناداری بر دیدگاه های معلّمان نداشته است. یافته های کلی این بررسی نشان داد که وضعیت کنونی تدریس و یادگیری زبان انگلیسی در ایران به فرسودگی شغلی در میان معلّمان می انجامد. انجام برخی اصلاحات برای بهبود این وضعیت اجتناب ناپذیر می باشد که در این رابطه، چندین پیشنهاد در بخش نهایی پژوهش کنونی ارائه شده است.
مهروش ده بزرگی سید آیت الله رزمجو
بسیاری از محققان، دگرگویی را به عنوان یکی از فنون مهم وام گیری تلقی میکنند. همچنین محققان زیادی معتقدند که دگرگویی به دانش اموزان جهت جلوگیری از سرقت ادبی کمک میکند.هرچند که تعداد کمی از مطالعات به بررسی تاثیر گستردگی واژه ها بر دگرگویی دانش اموزان میپردازد.بنابراین درپی جستجوی این هدف، این مطالعه به بررسی تاثیر گستردگی واژه ها بر انواع دگرگویی دانش اموزان میپردازد که عبارت است از: تغییرکلی، تغییر متوسط، تغییر کمینه، رونویسی نزدیک.به علاوه این مطالعه به بررسی انواع مختلف دگرگویی که بیشترین استفاده را در بین دانش اموزان دارد میپردازد.در این مطالعه 40 دانش اموز ایرانی از اموزشگاهی در شیراز شرکت داشته اند که کتاب پیشرفته summit از سری top notchرا مطالعه می کنند و نتایج نشان داد که گستردگی واژه ها تاثیر زیای بر دگرگویی آنها داشت.در حقیقت مقدار زیادی از تغییرات در دگرگویی شاگردان، توسط گستردگی واژه ها قابل توضیح است. بعلاوه نتیجه ی تحلیل واریانس یک سویه نشان داد که شرکت کنندگان در سطح های مختلف دانش لغات، به طرز قابل توجهی متفاوت رفتار میکنند. و در نهایت امار توصیفی در این مطالعه نشان داد که دانش آموزان از تغییرکلی بیشترین استفاده را دارند.
علی اصغر کارگر علیرضا احمدی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر ترجمه همیار محور بر دانش منظور شناختی زبان آموزان ایرانی بود. بدین منظور جمع آوری اطلاعات دردو مقطع کمی و کیفی انجام گردید. در مرحله اول تعداد 150 داوطلب با دانش زبانی همسان به پنج گروه تقسیم شدند. سپس به صورت تصادفی گروههای شاهد و آزمایشی تحقیق را شکل دادند. در ابتدا دانش منظور شناختی همه داوطلبان در دو کنش گفتاری معذرت خواهی و درخواست مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سه آزمون بکار رفته شامل آزمون باز پاسخ پیامک تلفن همراه و مکالمه تلفنی در آغاز حاکی از همسان بودن دانش منظور شناختی داوطلبان داشت. درمرحله بعد دو گروه آزمایشی به ترجمه قسمتهایی از فیلمهای فارسی یا انگلیسی که کنش های گفتاری معذرت خواهی و درخواست داشت پرداختند. این کار در گروههای دو نفره و با کمک مدرس صورت گرفت. به هر دو گروه اطلاعات مربوط به ساختارهای معذرت خواهی فارسی و انگلیسی داده شد. گروه سوم همان اطلاعات را دریافت کرد ولی آنها را نه در غالب ترجمه بلکه در مکالمات نمونه تمرین کردند. گروه چهارم به تماشای فیلمهای زبان انگلیسی پرداختند و از آنها خواسته شد جملاتی را که در آنها معذرت خواهی یا درخواست دارد را یادداشت کنند و در پایان جلسه تحویل دهند. به گروه کنترل هیچگونه اطلاعات منظور شناختی زبان انگلیسی داده نشد و تنها در کلاسهای مکالمه موضوعی شرکت کردند. بلافاصله پس از پایان کلاسها همان سه آزمون قبلی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج هر سه آزمون در هر دو مورد معذرت خواهی و درخواست حاکی از تاثیر تدریس اطلاعات منظور شناختی در غالب ترجمه همیار محور بود. گروهی که اطلاعات را در غالب ترجمه دریافت نکرده بودند تنها در مورد آزمونهای معذرت خواهی و نه درخواست پیشرفت داشتند. اما نتایج گروهی که تنها با مشاهده فیلم قصد آموختن ساختارهای معذرت خواهی و درخواست انگلیسی را داشتند پیشرفت چشمگیری را نشان ندادند و در بسیاری از موارد نتایجی مشابه با گروه کنترل داشتند. همچنین به منظور ارزیابی میزان ثبات در دانش منظورشناختی دو ماه بعد از آزمونهای دوم آزمونهای مشابهی داده شد و نتایج آن نشان دهنده اثر بخشی بالای یادگیری دانش منظورشناختی از طریق ترجمه همیار محور بود. در پایان تحقیق و به منظور تایید اطلاعات کمی داوطلبان گروههای آزمایشی در یک مصاحبه شرکت کردند و در مورد سطح اطلاعات خود قبل و بعد از تدریس گفتگو کردند. آنها در مورد میزان اثر بخشی تدریس دانش منظور شناختی مطالب جالب توجهی ارایه دادند. در پایان چنین نتیجه گیری شد که ترجمه همیار محور میتواند به عنوان تکنیکی موثر در فراگیری کنش های گفتاری مورد استفاده قرار گیرد. نظرات داوطلبان نیز نشان داد که میزان اثر بخشی تکنیکهای مختلف به عواملی مانند نوع ساختارمورد نظر و سطح زبانی فراگیران بستگی دارد.
فرزانه دهقان سید آیت الله رزمجو
دانش تخصصی نوشتاری نوعی خاص از دانش نگارش است که اعضای یک جامعه ی گفتمانی را قادر می سازد تا دانش مرتبط با تخصص خود را در قالب نوشتار به نمایش بگذارند. در ارتباط با این نوع نگارش، دو جنبه ی ماهیت و روش توسعه می تواند مورد مطالعه قرار گیرد. تاکنون این دو مقوله در هیچ مطالعه ی جامعی به طور هم زمان مورد بررسی قرار نگرفته و مدلی برای آن ارائه نشده است. این تحقیق تلاشی در جهت تدوین مدل توسعه ای دانش تخصصی نوشتاری است. در این مدل، عواملی که می توانند منجر به توسعه ی چنین دانشی شوند و همچنین روابط بین آنها با استفاده از رویکرد مدل سازی معادله ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، تحقیق حاضر در دو مرحله کیفی و کمی اجرا شد. هدف مرحله ی کیفی، کشف ماهیت دانش تخصصی نوشتاری از نظر حوزه های دانشی سازنده ی آن، یافتن راهکارهایی که منجر به توسعه ی این حوزه ها می شوند، و همچنین شناسایی عواملی بود که تأثیرگذاری بیشتری بر این فرآیند دارند. ابزارهای جمع آوری داده در این مرحله شامل مصاحبه هایی با 28 دانشجوی تحصیلات تکمیلی رشته ی آموزش زبان انگلیسی و همچنین مقالات نوشته شده به وسیله ی آنان بود. نتایج این مرحله نشان داد که شرکت کنندگان حوزه های مختلف سازنده ی دانش تخصصی نوشتاری که شامل دانش راهکاری (فرآیند نوشتاری)، دانش انواع متون تخصصی، دانش جامعه ی گفتمانی ، دانش توانش بیانی زبان، و دانش موضوع درسی می شود را به کار می بردند، اگرچه از نظر کیفی، اکثر این حوزه ها منحصر به فعالیتهای لازم مربوط به دوره ی تحصیلی بودند. از نظر دانش راهکارهای نوشتاری، بیشترین میزان استفاده مربوط به راهکارهای الگوگیری، اجتماعی-عاطفی، ارتباطی، و استفاده از منابع بود که در سطح بالاتری نسبت به راهکارهای شناختی قرار داشتند. همچنین میزان استفاده از راهکارهای فراشناختی و سایر راهکارهای غیرمتنی در سطح بسیار پایینی قرار داشت. بعلاوه، اهداف به عنوان عاملی که از نظر دانشحویان بیشترین تأثیر را بر فعالیتهای نوشتاری آنان داشت، مورد شناسایی قرار گرفت. این اهداف در چهار گروه اهداف مهارت محور، اهداف محیط محور، اهداف تخصص محور، و اهداف کارگریزی قابل دسته بندی بودند. مجموع این اطلاعات در مرحله ی دوم (کمی) تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند. دو پرسشنامه جهت سنجش راهکارهایی که دانشجویان برای توسعه ی حوزه های مختلف دانش تخصصی نوشتاری به کار می بندند و اهدافی که آنان در فعالیتهای نوشتاری خود دنبال می کنند، ساخته شدند. هر دو پرسشنامه در یک تحقیق آزمایشی (104 شرکت کننده) ازنظر روایی و پایایی مورد ارزیابی قرار گرفتند.سپس این پرسشنامه ها در مرحله ی اصلی تحقیق (538 شرکت کننده) به کار رفتند و نتایج بدست آمده از آنها از طریق مدل سازی معادله ساختاری مورد واکاوی قرار گرفت. هشت مدل اندازه گیری نشان دهنده ی روابط بین متغیرهای مورد مشاهده و متغیرهای پنهان ارائه شدند که پس از مناسب سازی داده ای در جهت ارائه ی مدل نهایی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نهایی نشان داد که دانشجویانی که اهداف مهارت محور را دنبال می کردند، از تمامی راهکارهایی که به توسعه ی حوزه های مختلف دانش تخصصی نگارشی منجر می شوند استفاده می کنند. در عوض، دانشجویانی با اهداف محیط محور و تخصص محور بیشترین استفاده را از راهکارهای توانش بیانی زبان داشتند. به عبارت دیگر، به نظر می رسد این دانشجویان به رشد همه جانبه ای در تمامی حوزه های دانش تخصصی نوشتاری نمی رسند. این روابط در قالب یک مدل نهایی ارائه شده اند.
سید علی حسینی سعید مهرپور
هدف از این تحقیق بررسی رابطه احتمالی میان هویت قومی زبان آموزان ترک و بلوچ و تاثیر گذاری یا عدم تاثیرگذاری آن بر مهارت استفاده از زبان انگلیسی می باشد. بدین منظور تعداد 240 زبان آموز ترک و بلوچ مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج به دست آمده با استفاده از پرسشنامه های تعیین میزان انگیزش و هویت قومی نشان می دهد که هویت قومی زبان آموزان بلوچ تاثیری بر مهارت زبان انگلیسی آنان ندارد. در حالی که این رابطه درمورد زبان آموزان ترک به چشم می خورد. نتایج بدست آمده همچنین نشان می دهد که دو عامل(1) رسومات، روابط اجتماعی، و زبان، و(2) فرهنگ و آثار ادبی از تأثیرگذارترین عوامل در شکل گیری هویت قومی زبان آموزان بلوچ می باشند. علاوه بر این عامل فرهنگ و مهارت زبانی و رسوم، روابط اجتماعی و تمایلات زبانی از جمله عوامل موثر در شکل گیری هویت قومی زبان آموزان ترک هستند. با وجود عدم تاثیرگذاری هویت قومی زبان آموزان بلوچ بر مهارت زبان انگلیسی آنان، بررسی ها نشان می دهد که عوامل فوق الذکربر مهارت زبانی زبان آموزان ترک و بلوچ تاثیر گذار است. همچنین، بررسی رابطه میان انگیزش و هویت قومی از وجود رابطه ضعیف میان این دو برای زبان آموزان ترک حکایت می کند، درحالی که ارتباطی میان هویت قومی زبان آموزان بلوچ و انگیزش آنان مشاهده نشد.
الهام صادقی مزیدی علیرضا احمدی
مطالعه ی حاضر به بررسی تاثیر حالت های مختلف آزمون بر مهارت گفتاری زبان آموزان انگلیسی می پردازد. برای تحقق این هدف، 23 زبان آموز زن باسطوح مختلف مهارت گفتاری در این مطالعه شرکت کردند. از شرکت کننده ها خواسته شد تا با شرکت در سه فعالیت ت گروهی، مصاحبه و بحث گروهی در این مطالعه همکاری نمایند.آنها باید در مورد موضوعات تعیین شده برای مدت مشخصی صحبت می کردند و عملکرد شفاهی آنها ضبط شد. چهارارزیاب عملکرد های ضبط شده یشرکت کنندگان را با استفاده از مقیاس گفتاری چارچوب اروپایی رایج(cef) ارزیابی کردند. شرکت کننده گان بر اساس عملکردشان یک نمره ی کلی و پنج نمره ی تحلیلی دریافت کرذند.داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و آزمون رتبه ای نشانه ای ویلکاکسون تحلیل شد. نتایج حاکی ازآن بود که شرکت کننده ها بهترین عملکرد را در بحث گروهی و سپس به ترتیب در ارائه ی فردی و مصاحبه داشتند.نتایج همچنین نشان داد که رابطه ی تنگاتنگی بین نمرات کلی و نمرات تحلیلی وجود دارد. بعلاوه، ویژگی های تعاملی در حالت های مختلف آزمون متفاوت بودند.