نام پژوهشگر: احسان شریفی
وحید پاریز شهرام پوردیهیمی
رساله با روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی در چهار فصل، به تنظیم ساختار پژوهش حاضر پرداخته است که: فصل اول در بیان مقدمات به معرفی گونه هایی از برخورد ساکنین نسبت به خانه می پردازد و مشکلات و مسائلی را که ساکنین در خانه ساخته شده با آن روبرو می شوند ارائه می دهد. فرضیه رساله برای دستیابی به راه کار برای مشکلاتی که عدم توجه به رفع آن می تواند منجر به بی تفاوتی انسان نسبت به خانه شود، نگرش انسان فیزیکی و اندام وار صرف را به دید تردید می نگرد و توجه به بعدی روانی انسان را پیشنهاد می دهدکه با مطالعه رفتارهای انسان در نسبت با خانه قابل توجیه می باشد. فصل دوم مقدمه ای برای بررسی ضرورت شناخت علوم رفتاری و روانشناسی محیطی را در خانه فراهم می سازد لذا مفاهیمی بازگو می شود که جایگاه خانه را در برقرای پیوند و رابطه آن با ساکنین نشان می دهد، و بدین صورت رفتار انسانی را در خانه معنا می بخشد. فصل سوم با پژوهشی در علوم رفتاری و روانشناسی محیطی به تبیین نظریه محتوایی محیط و رفتار انسان می پردازد، بدین ترتیب عوامل سبب ساز رفتار واقع شده جمع آوری، و مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت و انگیزش و در راس آن خودانگیختگی بعنوان وجه مشترک در تمامی این عوامل معرفی می شود. فصل چهارم با معرفی خانه در حوزه نتایج حاصل شده چهارچوبی منظم برای فرایند طراحی خانه پیشنهاد و راهکاری برای طراحی خانه منطبق با معیار ها را ارائه می دهد.
احسان شریفی فرامرز سهرابی
هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی همسران بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس شهر اصفهان بود. جامعه آماری کلیه همسران افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بود. با استفاده از نمونه گیری تصادفی سیستماتیک (منظم)، تعداد 40 نفر از این افراد انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه دارای ده همسر مرد و ده همسر زن). سپس گروه آزمایش طی 9 جلسه، یک بار در هفته تحت آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل در انتظار آموزش قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه 26 سئوالی) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته. با استفاده از تحلیل کوواریانس، نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد (001/0p<) به این بیان که میانگین نمرات کیفیت زندگی گروه آزمایش بطور معناداری بیشتر از گروه گواه است. لذا، فرضیه ی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. بنابر این می توان گفت که آموزش مهارت های زندگی بر کیفیت زندگی این افراد موثر واقع شده است.
احسان شریفی محمد مهدی عبادزاده
وب سرویس های معنایی با ارائه یک مدل معنایی، فرآیندهای مرتبط با وب سرویس نظیر توصیف، اکتشاف، ترکیب و فراخوانی را به صورتی قابل فهم تر برای ماشین امکان پذیر می سازند. این دستاورد با افزودن یک لایه معنایی به وب سرویس و از طریق بکارگیری هستان شناسی ها صورت می پذیرد. اما به دلیل طبیعت غیردقیق دانش موجود در جهان واقع، هستان شناسی های فازی گزینه مناسب تری برای مدلسازی معنایی دانش نسبت به هستان شناسی های محض می باشند. هستان شناسی های فازی برای بازنمایی دانش از منطق نرم بجای منطق سخت بهره می برند. ایده اصلی این پایان نامه ارتقای فرآیند توصیف ویژگی های کارکردی وب سرویس های معنایی با استفاده از هستان شناسی های حوزه فازی می باشد. بدین منظور در ابتدا به معرفی یک چارچوب برای تولید هستان شناسی حوزه فازی پرداخته و سپس معماری وب سرویس های معنایی فازی معرفی می گردد که فرآیند های توصیف، همتایابی و رتبه بندی را به شکلی انعطاف پذیر امکان پذیر می نماید. در این پایان نامه به طور خاص با افزودن هستان شناسی های حوزه فازی به هستان شناسی حاشیه نویسی وب سرویس owl-s، فرآیند توصیف ویژگی های کارکردی ارتقا می یابد.
احسان شریفی محمد مهدی عبادزاده
وب سرویس های معنایی فرآیندهای مرتبط با چرخه حیات وب سرویس ها نظیر اکتشاف و ترکیب را با استفاده از هستان شناسی ها گسترش می دهند. اما هستان شناسی های محض به علت ماهیت غیر دقیق دانش موجود در جهان واقع قادر به مدلسازی دقیق این نوع دانش نمی باشند. لذا هستان شناسی های فازی به منظور برطرف نمودن این محدودیت معرفی گردیدند. در این پایان نامه قصد داریم فرآیند توصیف ویژگی های کارکردی وب سرویس های معنایی را با استفاده از هستان شناسی های فازی گسترش دهیم.