نام پژوهشگر: حسین پاشازانوسی

اثرات عصاره خوراکی گیاه سرخارگل echinacea purpureaبر شاخص های رشد و ایمنی در ماهی استرلیاد(acipenser ruthenus) نوجوان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر - دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی (شعبه خرمشهر) 1393
  سیده مریم نجف پور مقدم   سعید کیوان شکوه

در این پژوهش تاثیر عملکرد گیاه سرخارگل با نام علمی echinacea purpurea بر شاخص های رشد و ایمنی در ماهی استرلیاد (acipenserruthenus) نوجوان مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 180 قطعه ماهی استرلیاد نوجوان با میانگین وزن اولیه1±75 گرم انتخاب وپس ازسازگاری با محیط بصورت تصادفی در3 تانک که توسط چهارچوب به چهارقسمت مساوی تقسیم بندی شده بودند ذخیره شدند. گیاه سرخارگل (ep) در 3 سطح 5/0 گرم در کیلوگرم (تیمار2)، 1(تیمار3) و 2 گرم در کیلوگرم (تیمار4) به جیره غذایی پایه اضافه گردید و جیره پایه فاقد ep برای تغذیه گروه شاهد (تیمار1) مورد استفاده قرار گرفت. هر تیمار در 3 تکرار انجام گرفت. غذادهی به مدت 56 روز انجام شد و ماهیان 2 بار در روز به میزان3% غذادهی شدند.در پایان دوره تعداد 9 عددماهی ازهرتیماربه صورت تصادفی انتخاب شده و پس از بیهوش شدن در محلول 2% 2-فنوکسی اتانول خونگیری از ماهیان انجام گرفت. در نمونه های اخذ شده گلبول های سفید شمارش و ایمونوگلبولین m، لیزوزیم و پروتئین کل پلاسما جستجو گردید. شاخص های رشد براساس فرمول های استاندارد محاسبه شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن سرخارگل به ترکیب غذایی ماهی استرلیاد در هیچ کدام از شاخص های رشد تغییر معنی داری ایجاد نکرد (05/0<p). بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که غلظت های 1 و 2 گرم در کیلوگرم عصاره سرخارگل بر روی فعالیت لیزوزیم، ایمنوگلوبین و تعداد گلبول های سفید تاثیر مثبت دارند، ولی افزودن عصاره گیاه سرخارگل بر روی پارامترهای رشد فاقد اثر می باشد.

مطالعه ساختار جمعیت پلی کتهای منطقه بین جزر و مدی سواحل بحرکان در رابطه با تراکم فلزات سنگین (cu,cd,pb) در رسوبات
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1387
  مطهره محمدی   علیرضا صفاهیه

پرتاران، گروهی از ماکروبنتوز ها هستند که به دلیل بالا بودن غنای گونه ای وتنوع بسیار زیاد در محیط های آبی و همچنین حضورشان در انواع بسترها و زیستگاه های دریایی و نقش آنها در زنجیره غذایی آبها، مورد توجه بسیاری از بوم شناسان در سراسر دنیا قرار گرفته اند. رسوبات، محل نهایی تجمع فلزات سنگین هستند و این عناصر بر روی فون کفزی دارای اثرات مستقیم و غیر مستقیم می باشند. به منظور تعیین پراکنش و تنوع پرتاران و تعیین غلظت فلزات در رسوبات، نمونه برداری از رسوبات منطقه بحرکان، طی چهار فصل از تابستان 86 تا بهار 87 صورت گرفت. نمونه های رسوب، از 5 ایستگاه مختلف و از ناحیه بین جزرومدی توسط گرب van veen گرفته شد. نمونه های مربوط به شناسایی پرتاران در محیط توسط فرمالین بافر تثبیت شدند و پس از شستشو و رنگ آمیزی در حد جنس و در مواردی گونه شناسایی گردیدند. سپس شاخص های تنوع، غالبیت، غنای گونه ای و یکنواختی برای آنها محاسبه گردید. به منظور سنجش فلزات سنگین نمونه های رسوب خشک شده توسط مخلوط اسید نیتریک و پرکلریک غلیظ، هضم شده و غلظت فلزات در آنها توسط دستگاه جذب اتمیunicam مدل 919 ، اندازه گیری گردید. نتایج حاصل نشان داد که پارامتر های فیزیکی - شیمیایی در ایستگاه های مختلف فصول متفاوت، نوسان چندانی نداشته اند. میزان مواد آلی در رسوبات منطقه بین 6/9 تا 21/9 درصد بوده است. رسوبات منطقه از نوع سیلتی – رسی تشخیص داده شد و از نظر دانه بندی، فقط تفاوت معنی دار بین ایستگاه های مختلف در فصل بهار مشاهده گردید. جامعه پرتاران منطقه عمدتاً شامل خانواده های، syllidae با 38% ، cossuridae با 18% و nephtyidae با 17% بوده است. پرتاران در فصل زمستان بیشترین و در فصل تابستان کمترین تراکم را داشته اند. تنوع و غالبیت پرتاران در ایستگاه های مختلف فصول پاییز، زمستان و بهار با یکدیگر اختلاف معنی داری نداشت. در حالیکه در فصل تابستان بیشترین تنوع در ایستگاهی که وسط منطقه نمونه برداری بود و کمترین غالبیت در ایستگاه نزدیک اسکله صیادی بحرکان مشاهده شد. بیشترین غنای گونه ای در ایستگاهc فصل تابستان و کمترین آن در ایستگاه نزدیک اسکله صیادی فصل پاییز مشاهده شد. ایستگاه e در تمام فصول در بین ایستگاه های دیگر دارای بیشترین یکنواختی بود. ترتیب غلظت فلزات در رسوب ایستگاه های مختلف در چهار فصل به صورت کادمیوم< مس< سرب بود. میانگین غلظت فلز مس در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب 22/60 ، 22/55، 21/66 و 23/30 میکروگرم بر گرم بوده است. میانگین غلظت سرب نیز در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب 53/65 ، 49/21 ، 43/61 و 60/48 میکروگرم بر گرم در تمام ایستگاه ها بوده است. همچنین در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان غلظت فلز کادمیوم به ترتیب 1/94 ، 2/02 ، 1/92 و 2/13 میکروگرم بر گرم بود. غلظت این فلزات در فصل زمستان نسبت به بقیه فصول بیشتر بود. ایستگاهی که در مجاورت دهانه رودخانه زهره بود کمترین تراکم پرتاران را داشت. به احتمال زیاد، ورود آب شیرین از طریق رودخانه و ورود احتمالی آلاینده ها به این ایستگاه، از دلایل کاهش پرتاران بوده است. به علاوه این ایستگاه، بیشترین میزان فلزات سنگین را دارا بود. . همبستگی بین شاخص های اکولوژیک با غلظت فلزات سنگین در رسوبات نشان داد که غلظت مس با شاخص غالبیت، رابطه منفی و معنی داری داشته است. لذا، می توان استدلال کرد که افزایش غلظت این عنصر در ناحیه بین جزرومدی، می تواند منجر به افزایش تنوع این جانداران گردد. با توجه به ارزش شیلاتی این منطقه و حضور انواع آبزیان خوراکی در منطقه مخصوصاً میگوی صورتی و وابستگی تغذیه ای مستقیم یا غیر مستقیم این موجودات به بستر و همچنین با توجه به افزایش جمعیت و صنایع در اطراف این منطقه، مطالعه بر روی کفزیان آبزی در آن و پایش زیستی منظم فلزات سنگین، امری ضروری به نظر می رسد.

بررسی ساختار اجتماعات غلافداران پلاژیک در آبهای پیرامون جزیره هرمز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر 1387
  مهدیه سادات افتخار واقفی   احمد سواری

غلافداران گروهی از طنابداران پست هستند که به عنوان دم طنابداران شناخته می شوند. این گروه متعلق به شاخه طنابداران هستند. زیر شاخه غلافداران دارای سه رده به نامهای ascidiacea, larvacea و thaliacea می باشد که به استثنای رده اسیدیاسه که یک گروه کفزی است، رده های لارواسه و تالیاسه پلاژیک هستند. هدف از این تحقیق شناسایی ، بررسی های اکولوژیکی و شناخت الگوی پراکنش غلافداران پلاژیک در آبهای منطقه خلیج فارس بوده که یکی از مهم ترین گروه های زئوپلانکتونی در کلیه آبها محسوب می شوند. ساختار اجتماعات غلافدان پلاژیک در آبهای اطراف جزیره هرمز(خلیج فارس) از مرداد ماه 1386 تا خرداد ماه 1387 بررسی گردید. نمونه برداری به صورت دوره ای(هر چهل روز یکبار) ، با استفاده از تور پلانکتون با چشمه تور mµ 300 و به صورت مورب از نزدیکی کف تا سطح انجام شد. در مجموع 13 گونه از غلافداران پلاژیک متعلق به دو رده larvacea و thaliacea ، سه راسته larvacea, doliolida, salpida، چهار خانواده oikopleuridae, fritillaridae, doliolidae, salpidae و هفت جنس oikopleura, stegosoma, megalocercus, doliolum, weelia, thalia شناسایی گردید. گونه های شناسایی شده عبارتند از: oikopleura dioica،oikopleura longicuada، oikopleura fusiformis، oikopleura rufescens، stegosoma magnum، megalocercus huxleyi، fritillaria formica digitata، doliolum denticulatum، doliolum nationalis، thalia democratica، weelia cylindrical و دو گونه ناشناخته که با کلیدها و امکانات در دسترس شناسایی نگردید. فراوانی و درصد فراوانی هر یک از گونه ها در طول دوره مطالعه محاسبه شد. بیشترین فراوانی به ترتیب متعلق به گونه thalia democratica( 48/27%)، oikopleura longicuada (65/23%)، oikopleura fusiformis و oikopleura dioica(30/19%) بوده و سایر گونه ها درصد کمی از جمعیت غلافداران منطقه را تشکیل می دهند. مقایسه فراوانی غلافداران در اطراف جزیره هرمز هیچگونه تفاوت آماری معنی داری را نشان نمی دهد و بنابر این افراد موجود در اطراف هرمز متعلق به یک جمعیت واحد می باشد. مقایسه فراوانی غلافداران با بیوماس رابطه آماری معنی داری را نشان نمی دهد. بررسی گونه های مختلف غلافداران در طول دوره مطالعه یک توالی گونه ای را در طول دوره نشان می دهد. حضور old nurse و همچنین اشکال کلونی و تکزی در دوره های متفاوت مطالعه نشان دهنده تغییرنسل در چرخه تولید مثلی رده تالیاسه می باشد که در خرداد ماه باعث افزایش قابل توجهی در جمعیت آنها شده است. شاخص های تنوع و غالبیت، بیانگر تنوع نسبتاً خوب در جمعیت غلافداران پلاژیک می باشد.