نام پژوهشگر: مسعود حسینچاری
جعفر رییسی مرتضی لطیفیان
چکیده بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین الگوی ارتباطی خانواده و سازگاری تحصیلی به کوشش جعفر رئیسی این تحقیق به منظور بررسی تأثیر ابعاد الگوی ارتباطی خانواده (جهت گیری گفت و شنود و هم نوایی) بر روی سازگاری تحصیلی و همچنین بررسی نقش واسطه ای تنظیم هیجان صورت گرفت. شرکت کنندگان در این پژوهش 437 نفر، در مقطع اول دبیرستان شهر شیراز بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از نواحی آموزش و پرورش شهرستان شیراز انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه تجدید نظر شده الگوی ارتباطی خانواده (ریچی و فیتزپاتریک، 1994)، پرسشنامه مشکلات در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004)، پرسشنامه سازگاری تحصیلی (سینها و سینک، 1992) بودند. برای بررسی پایایی این ابزارها از آلفای کرونباخ و برای بررسی روایی آن ها از روش تحلیل عامل و همسانی درونی استفاده شد. ابزار ها پایایی و روایی مطلوبی را نشان دادند. مدل فرضی با استفاده از رگرسیون همزمان و بکارگیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی (1986) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که جهت گیری گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و قوی و بعد هم نوایی پیش بینی کننده منفی و قوی متغیر سازگاری تحصیلی است. همچنین پس از بررسی ضرایب مسیر های بدست آمده، معلوم شد که متغیر تنظیم هیجان نقش واسطه ای میان بعد هم نوایی و سازگاری تحصیلی دارد. کلید واژه ها: الگوی ارتباطی خانواده، تنظیم هیجان، سازگاری تحصیلی، دانش آموزان
اعظم ایمانی بهرام جوکار
در پژوهش حاضر نقش واسطه گری احساس گناه و شرم در رابطه ی میان عزت نفس دفاعی و خودناتوان سازی مور بررسی قرار گرفت. بدین منظور یک گروه 309 نفری از دانشجویان دانشگاه شیراز (شامل 225 دختر و 84 پسر) به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری اطلاعات از چهار ابزارِ مقیاس خودناتوان سازی جونز و رادوالت (1982)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1989)، مقیاس شخصیت خودشیفته راسکین و تری (1988) و مقیاس احساسات خودآگاه-3 تانجنی، دیرینگ، واگنر و گرمزو (2000) استفاده شد. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده، روش آماری رگرسیون چندگانه، با بکارگیری روش مراحل بارون و کنی (1986) مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برای بررسی معنی داری اثرات متغیرهای واسطه از روش بوت استرپ استفاده شد. نتایج تحلیل ها حاکی از تأیید نقش واسطه گری احساس گناه و شرم بود. علاوه بر این نتایج نشان داد که احساس گناه و احساس شرم، پیش بینی کننده مثبت خودناتوان سازی هستند. البته در خصوص انواع خود ناتوان سازی، شامل کلامی و رفتاری، یافته ها بیانگر آن بود که در مورد خودناتوان سازی رفتاری متغیرهای واسطه نقش پیش بین نداشته اند. به عبارت دیگر، احساس گناه و شرم، تنها، زمینه های خودناتوان سازی کلامی را افزایش می دهند. مضامین و پیشنهاداتی جهت تداوم تحقیقات در این حوزه، مورد بحث قرار گرفته است.
زهره محمدی مسعود حسینچاری
پژوهش حاضر در چارچوب مدلی علّی، پیش آیندهای رفتارهای خود-شکن را بررسی کرد. در این مدل، انواع جهت گیری هدف به عنوان متغیرهای برون زاد، احساسات شرم و گناه، متغیرهای واسطه ای، رفتارهای خود-شکن متغیر درون زاد و توانایی تحصیلی ادراک شده، متغیر تعدیلی، بودند. شرکت کنندگان پژوهش 430 دانشجوی (دختر 286 و 144پسر) دانشگاه شیراز بودند که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسش نامه ها ی اهداف پیشرفت، مقیاس گرایش به شرم و گناه، مقیاس رفتار و شناخت خود-شکن و پرسش نامه ی توانایی تحصیلی ادراک شده، پاسخ دادند. مدل پیشنهادی پژوهش با استفاده از نرم افزار اموس مورد تحلیل مسیر قرار گرفت و برای معنی داری اثرات غیرمستقیم متغیرهای میانجی، روش نمونه گیری های مکرر "خود راه انداز" به کار رفت. یافته ها نشان داد که جهت گیری تسلط اجتنابی پیش بین مثبت و معنادار و جهت گیری های تسلط گرایشی و عملکرد گرایشی پیش بین های منفی و معنادار رفتارهای خود-شکن هستند اما عملکرد اجتنابی از قدرت پیش بینی کنندگی معناداری برای رفتارهای خود-شکن برخوردار نیست. نتایج مربوط به قدرت پیش بینی ابعاد جهت گیری هدف برای هیجانات شرم و گناه، حاکی از آن بود که ابعاد اجتنابی یا رابطه ای مثبت با شرم داشتند و یا با آن بی ارتباط بودند. از میان ابعاد گرایشی، عملکرد گرایشی رابطه ای مثبت و تسلط گرایشی رابطه ای منفی با شرم داشتند؛ در حالی که ارتباط تمامی ابعاد جهت گیری با احساس گناه مثبت بود. نتایج مربوط به نقش واسطه ای هیجانات شرم و گناه در رابطه ی میان جهت گیری هدف و رفتار خود-شکن، نشان دهنده ی نقش واسطه ای این هیجانات برای ابعاد تسلط اجتنابی، تسلط گرایشی، عملکرد گرایشی و عملکرد اجتنابی بود. هم چنین، نتایج نشان دادند که توانایی تحصیلی ادراکی می تواند نقش تعدیلی در رابطه ی میان متغیرهای پژوهش ایفا کند. بنابراین، جهت گیری های متفاوت فراگیران، هیجانات شرم و گناه را راه اندازی می کند که در ترکیب با این اهداف، موجب ایجاد رفتارهای متفاوتی در موقعیت های تحصیلی می شود
فاطمه حسنیان پور فریدنی مسعود حسینچاری
پژوهش حاضر در قالب مدل علّی به بررسی پیشایندها و پیامدهای سبک های هویت پرداخته است. در این پژوهش، نیازهای روانی به عنوان متغیر برون زاد، سبک های هویت به عنوان متغیر واسطه ای و بهزیستی معنوی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شدند. شرکت کنندگان پژوهش 438 نفر از دانشجویان کارشناسی دختر (259) و پسر (179) ترم تابستانه دانشگاه شهید بهشتی بودند؛ که به شیوه خوشه ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس سبک های هویت برزونسکی، مقیاس بهزیستی معنوی مودلی و مقیاس نیازهای روانی شلدون و هلپرت استفاده شد. از تحلیل عامل برای بررسی روایی ابزارها و از ضریب آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی استفاده شد. یافته های تحقیق حاکی از روایی و پایایی مطلوب این مقیاس ها بودند. همچنین، برای بررسی مدل از روش مدل معادلات ساختاری و برای تعیین نقش واسطه گری متغیر سبک های هویت از روش بوت استرپ در نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان دادند که نیازهای روانی ارتباط، شایستگی و خودمختاری پیش بینی کننده مثبت و معنادار بهزیستی معنوی هستند. همچنین، نیاز روانی شایستگی پیش بینی کننده مثبت و معنادار سبک های هویت اطلاعاتی و سبک هنجاری است؛ اما نیاز شایستگی پیش بین منفی و معنادار سبک هویت گسیخته-اجتنابی است. نیاز روانی ارتباط پیش بینی کننده مثبت و معنادار سبک هویت هنجاری است؛ اما پیش بین معنادار سبک های اطلاعاتی و سبک گسیخته-اجتنابی نیست. همچنین، نیاز روانی خودمختاری پیش بین معنادار هیچ یک از سبک های هویت نیست. از یافته های دیگر پژوهش، نیازهای روانی ارتباط و شایستگی با واسطه گری سبک هویت هنجاری توانستند بهزیستی معنوی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کنند. اما، سبک هویت اطلاعاتی و سبک گسیخته-اجتنابی نتوانستند نقش واسطه ای را در مسیر رابطه نیازهای روانی و بهزیستی معنوی ایفا کنند.
محمد احمدزاده قمی محمدرضا غلامیان
هدف از این تحقیق ارائه کاربردهای نوین فناوری اطلاعات و ارتباطات در صنعت خودرو با محوریت توسعه تعاملات مبتنی بر تجارت الکترونیک است. امروزه خودروسازان بزرگ در عرصه این صنعت ، با تکیه بر فناوریها و مهارتهای جدید سعی در بهینه سازی روند فعالیتهای خود جهت جلب رضایت مشتری دارند , و دستیابی به این مهم را با تکیه بر عقلانیت در تفکرات اقتصادی ونقطه نظرات سیستماتیک خود دنبال می کنند.در این پژوهش سعی کرده ایم تا در جهت حضور موثر و موفق شرکتهای خودرو ساز ایرانی در بازارهای جهانی و ارضاء نیازها و تمایلات مشتریان نگاهی خاص به بحث فروش الکترویکی شرکتهای خودرو ساز داشته باشیم . از این رو تحقیق خودرا با سئوالهایی درباره شناسایی شاخصها و عوامل فروش الکترونیکی آغاز نمودیم . بنا بر این با مراجعه به کتب و مقالات متعدد در این زمینه به شناسایی و طبقه بندی شاخصهای بحرانی در جهت توسعه کارت امتیازی جدید در فروش الکترونیکی تحت عنوان ecsc پرداختیم. سپس شاخصهای حاصله در شناخت وضع موجود و وضعیت مورد انتظار و همچنین تحلیل شکاف بین این دو وضعیت ، مورد استفاده قرار گرفتند ونتیجه تجزیه وتحلیل فوق در شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصت و تهدیدو همچنین تدوین ماتریس swotمورد بهره برداری قرار گرفت . در مرحله بعد از روش فوق به عنوان راه حلی برای تعیین استراتژیهای مطلوب در فروش الکترونیک در صنعت خودرو استفاده گردید. ونهایتا این رساله را با نتیجه گیری از طریق بیان خلاصه ای از مفاهیم ارائه شده و طرح پیشنهاداتی درباب مطالعات آینده به پایان بردیم .