نام پژوهشگر: حسین یکتا

تبعات منطقه ای تجزیه سودان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم سیاسی 1390
  عباس بقایی   حسین یکتا

چکیده با گذشت بیش از یک قرن از تجزیه امپراتوری عثمانی – نماد وحدت سیاسی و دینی جهان اسلام- به دست قدرتهای مسیحی غربی؛ شواهد و قرائن نشان می دهد که راهبرد تجزیه جهان اسلام در قرن بیست و یکم نیز همچنان ادامه دارد. این راهبرد که در طرح برنارد لوئیس ایدئولوگ نئومحافظه کاران در امریکا بازتولید شد؛ در نخستین گام به تجزیه سودان، بزرگ ترین کشور اسلامی افریقایی- عربی در سال 2011 م انجامید. موضوعی که بررسی پیامدها و تبعات منطقه ای آن موضوع این پایان نامه است. پرسش اصلی رساله آن بود که تبعات و پیامدهای سیاسی- ژئوپلتیک تجزیه سودان بر منطقه عربی- افریقایی چیست؟ پاسخ فرضی (فرضیه اصلی) این پرسش که با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی و با محک داده ها به سنجش گذاشته شد، آن است که تجزیه جنوب سودان و تشکیل دولتی با هویت غیر اسلامی، دومینو وار واگرایی و تجزیه در کشورهای آفریقایی و عربی را افزایش می دهد و موقعیت اسرائیل را به عنوان حامی جریانهای جدایی طلب در منطقه اسلامی تثبیت می کند.

انقلاب اسلامی و قومیت ها با تاکید بر نقد و بررسی ادبیات ناسیونالیسم قوم کرد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1392
  داود فیض افرا   یعقوب توکلی

چکیده: ایران کشوری است متشکل از اقوام مختلف، اگرچه در سالیان گذشته و همچنین در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حوادث قومی متعدد بوده‏ایم اما جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست وحدت در عین کثرت، توانست تا سطحی معقول روح ملی را در همه اقوام ایرانی گسترش دهد. وجود ادبیات ناسیونالیسم قومی در بین طیفی از کردها، در چند دهه گذشته منجر به حوادث متعدد در این منطقه شده و به همین رو تهدیدی برای تمامیت ارضی ایران محسوب می‏شود بنابراین بحث در ارتباط با چیستی ادبیات ناسیونالیسم قومی کرد، جنبه مقدمه و پیشگیری برای حل این مسئله قلمداد می‏شود. ادبیات ناسیونالیسم قومی کرد در ایران پس از جنگ جهانی دوم و اشغال شمال ایران توسط شوروی شروع شده و روس‏ها در ایجاد و گسترش این ادبیات در ایران نقشی مهم وتاثیر‏گذار ایفا کرده‏اند. ناسیونالیسم قوم کرد با تاکید بر عناصر ملت سازی مانند نژاد، جمعیت، سرزمین، زبان، تاریخ و فرهنگ مستقل، ادعای ملت بودن کردها را داشته و طبق اصل حق تعیین سرنوشت ملت‏ها، خواستار تشکیل دولت مستقل کردی است. این طیف از ادبیات با داشتن ادبیات گریز از مرکز در اقلیت قرار دارد و در مقابل آن، ادبیات با رویکرد گرایش به مرکز وجود دارد که با تاکید بر عناصر مانند نژاد، زبان، سرزمین، تاریخ و فرهنگ مشترک با سایر اقوام ایرانی به زندگی مسالمت آمیز با سایر اقوام ایرانی تحت یک حاکمیت می اندیشد. علی رغم تشدید ادبیات ناسیونالیسم کردی با وقوع انقلاب اسلامی و نیز شدت یافتن این ادبیات در سال‏های اخیر در بین اقلیت کردها، اما در ماهیت این ادبیات که مبتنی بر اعقاد به ملت بودن کرد است تغییری صورت نپذیرفته است.

حقوق کشورهای محاط در خشکی با توجه به کنوانسیون 1982 جامائیکا
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده حقوق 1392
  مهدی دائمی   حسین یکتا

از ابتدای تاریخ شکل گیری مرزها تاکنون، تلاشهای بسیار از طرف کشورهای محاط در خشکی انجام شده تا بتوانند به مانند کشورهای ساحلی از دریا نفع برده و به آن دسترسی داشته باشند. در جریان کنفرانسهای مختلف و از آن جمله کنفرانس 1982 تلاشهایی برای حل مشکلات و معضلات کشورهای محاط در خشکی انجام شد. اما یک نکته بسیار مهم که در تمامی مناسبات بین دُوَل مختلف به چشم می آید؛ بحث حاکمیت کشورهاست. هر کشوری با بنا کردن دیوار حاکمیت در تلاش برای حفظ منابع خویش در چارچوب مرزهای خود است. بنابراین در مباحث بین المللی شاید بتوان دیوار حاکمیت را بزرگ ترین مانع در جهت حل مشکلاتی همچون معضلات کشورهای محاط در خشکی دانست. این امر باعث می شود تا در روابط بین المللی نتوان رفتاری مانند رفتار موجود در مباحث حقوقی انجام داد و برای آن قانون تعیین کرد؛ بلکه روابط دوستانه یا غیردوستانه دو طرف باعث ایجاد یا حل مشکلات کشورها می شود. در تمامی تلاشهایی که برای حل مشکلات و معضلات کشورهای محاط تصویب شده، بحث حاکمیت کشورها سایه افکنده و هر کشور محاط در حالتی می تواند به دریا دسترسی داشته باشد که با کشور حاکم در آن منطقه دریایی ارتباط خوبی داشته باشد وگرنه کشور ساحلی می تواند مرزهای دریایی خود را به هر دلیلی به سوی کشورهای دیگر ببندد و یا از بارگیری و تردد کشتیهای دیگر کشورها در بنادر خود جلوگیری کند. حتی بحث استفاده از مازاد صید کشورهای ساحلی بوسیله کشورهای محاط نیز می تواند به راحتی بوسیله کشور ساحلی از بین برود و آن کشور با اعلام عدم وجود صید مازاد، کشور محاط را از این قرار داد بین المللی بی نصیب کند. بنابراین، تنها به شرط وجود مناسبات حسنه بین کشورها، مشکل ارتباط بین کشور محاط و دریا می تواند از طریق کشور حائل حل شود. کشورهای محاط می توانند با ایجاد راههای ریلی و اتوبانها با کمک کشور حائل، برای حمل و نقل و عبور از خاک کشور حائل چاره ای بیاندشنید و به این طریق مشکلات ترانزیتی خود را حل کنند. با این وجود باید به این نکته اشاره کرد که اگرچه این روش تا حدودی مشکلات کشورهای محاط برای ترانزیت کالا را حل می کند؛ امّا هزینه بیشتر برای این کشورها جهت صادرات و واردات را در پی دارد. استفاده از منابع دریایی یکی دیگر از مشکلات کشورهای محاط است که از طریق استفاده از مازاد منابع کشور ساحلی قابل حل است. امّا آنچه عملاً وجود دارد بحث وجود کشوری ساحلی است که منابع مازاد میزان صید خود داشته باشد و حاضر باشد آن را در اختیار کشور محاط قرار دهد. این مباحث در صورتی قابل تحقق است که کشور محاط توانایی و امکانات دریایی صید را داشته باشد؛ در حالی که بسیاری از این کشورها نه توانایی و نه صنعت دریایی و صید را دارند. علاوه بر این، بسیاری از منابع غیر جاندار دریایی مانند کلوخه های ته دریا که در منطقه انحصاری اقتصادی قرار دارند، تحت سلطه کشورهای ساحلی هستند و هیچ امکانی برای کشورهای محاط جهت دسترسی به آنها وجود ندارد. اگرچه تمامی کشورهای دنیا طبق بحث میراث مشترک بشریت باید به میزان یکسان از منابع الهی بهره مند شوند؛ لیکن کنوانسیونهای بین المللی موجود تاکنون نتوانسته اند مشکل کشورهای محاط برای دستیابی به منابع هیدروکربنی موجود در منطقه انحصاری اقتصادی را حل کند. مشکلات زیست محیطی و نبودن امکانات آب و هوای خوب نیز از معضلات کشورهای محاط است که به دست بشریت قابل حل نیست. کنوانسیون 1982 جامائیکا مدعی است برای تمامی مشکلات پیش گفته کشورهای محاط در خشکی راه حل دارد؛ موضوعی که این پایان نامه بر آن تمرکز دارد. طبق مفاد این کنوانسیون تلاش بر آن است تا کشورهای محاط نیز بتوانند از دریا و موهبت ارتباطات آبی و منابع زیر آبی استفاده کنند. لذا در آن به حق عبور بی ضرر کشتیهای کشورهای محاط در آبهای آزاد و دریایی سرزمینی اشاره شده که این ماده می تواند مشکل عبور آبی را برای این کشور ها حل کند. از طرفی به انجام رفتار یکسان با کشتیهای کشورهای دیگر در بنادر نیز تأکید شده است. مشکل بعدی بحث ارتباط بین کشور محاط و دریا است که از طریق کشور حائل انجام می شود. طبق مواد کنوانسیون کشورهای محاط می تواند با ایجاد راه های ریلی و اتوبانها با کمک کشور حائل، برای حمل و نقل و عبور از خاک کشور حائل چاره ای بیاندشنید و به این طریق مشکلات ترانزیتی خود را حل کنند. اما همه این راه حلها تنها زمانی کارآمد خواهند بود که روابط مساعد بین کشورها حاکم باشد در این صورت کنوانسیون 1982 می تواند در حل مشکل نبود راه آبی و دریایی برای این کشورها راه گشا باشد.