نام پژوهشگر: مصطفی معلمی
سید نصرالله هادیزاده مصطفی معلمی
با توجه به اهمیت کتاب و کتابخانه در جهان اسلام که ناشی از تعالیم این مکتب آسمانی است و وجود احادیث و روایات بی شماری از رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) دربار? دانش و پژوهش، کتاب و کتابخانه در تمدن اسلام جایگاه رفیعی دارد. در دوران تمدن اسلامی دو دوره کلی و بارز وجود دارد، دوران رشد و شکوفایی علم و دانش در این تمدن، که باعث به وجود آمدن کتاب و کتابخانه های بزرگ و کاملی گردید که به کمک دانشمندان و محققان آن زمان در سراسر قلمرو اسلام به وجود آمد و دیگر، دوره افول که در این دوره به دلایل مختلف جهان اسلام شاهد افول علم و دانش و در کنار آن کم رنگ شدن نقش کتابخانه ها است. پژوهش کنونی بر اساس این سوال اصلی که مسلمانان چه نقشی در ایجاد و گسترش کتابخانه ها از ظهور اسلام تا پایان قرن پنجم هجری داشته اند، شکل گرفت و در کنار آن به بیان و بررسی شبهه کتاب سوزی و نابودی کتابخانه ها در سرزمین های مفتوحه و نظرات موافقان و مخالفان، و بیان تعدادی از کتاب سوزی ها و نابودی کتاب و کتابخانه ها در دوران تمدن اسلامی پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر داده ها و اطلاعات پراکنده گردآوری شده در منابع ومأخذ اصلی، و تجزیه و تحلیل داده ها به شیو? کتابخانه ای بوده است ، به این نتیجه دست یافت که اگرچه مسلمانان به تأسی از رهنمودهای دین اسلام به شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلام پرداخته اند، اما نمی توان به آسانی از کنار مسأله نابودی کتا ب ها و کتابخانه ها گذشت و آن را نادیده گرفت. به نظر می رسد مسلمانان در مواقعی دست به کتاب سوزی ، کتاب شویی ، بنا به انگیزه های مختلف که در این پژوهش آمده ،زده اند. واژگان کلیدی : کتابخانه، کتابت، کتاب سوزی، تمدن و فرهنگ
نیره صداقتی مصطفی معلمی
دوران حکومت صفوی یکی از مهم ترین دوره های تاریخی ایران می باشد. زیرا این حکومت توانست پس از حمله اعراب به ایران و با گذشت 8 قرن یک حکومت مستقل ایرانی را ایجاد کند. اما این حکومت برای شکل گرفتن به دینی نیاز داشت که هم در داخل ایران تا حدی نفوذ داشته باشد و هم آن را از دیگر حکومت های همسایه مستقل کند و با توجه به تاریخ شیعه در ایران، مهم ترین راه را در مذهب تشیع یافت و به همین دلیل آن را به عنوان مذهب دولتی و رسمی اعلام داشتند. بر اثر چنین سیاستی قشر ویژه روحانیت در نظام اجتماعی ایران قوت گرفت به طوری که می توان گفت روحانیت در هر دوره از سلطنت شاهان صفوی نقش عمده ای را ایفا می کرد و شاهان صفوی بنابر اهمیت این نهاد هر یک سیاست خاصی را در مورد آن اتخاذ می کردند. این پژوهش بر آن است که نوسانات نقش علمای شیعه در دوران حکومت صفوی را بررسی کرده و مواضع تائیدی و تکذیبی آن ها را نسبت به اقدامات شاهان صفوی به ویژه شاه عباس اول پیگیری نماید. در این تحقیق از روش توصیفی،کتابخانه ای استفاده گردیده و با مراجعه به کتابخانه ها و استفاده از ابزار فیش برداری و مراجعه به سایت های معتبر این نتایج حاصل شده است. به نظر می رسد نهایتاً آنچه از این پیوند نصیب حکومت شد، مشروعیت دینی یافتن حکومت صفوی و اعلام ایران به عنوان یک قدرت قابل ملاحظه در منطقه بود و آنچه نصیب علمای شیعه شد، وارد شدن در امور حکومتی و بسط و گسترش تعالیم شیعی بوده است. از کارکردهای حساس حضور علمای شیعه در دربار، تغییر رویه فکری حکومت از تشیع صوفیانه به تشیع فقیهانه بود. به نظر می رسد می توان گفت که: ورود علما در حکومت های بعدی، به نوعی میوه و ثمره حضور و ورود علمای دینی در حکومت صفوی بوده است. البته ظاهرا حکومت صفوی برای روحانیون غیر حکومتی نیز بدون سود و فایده نبود چرا که لااقل امنیت آنان را در این دوران تضمین کرد تا آنان بتوانند در آرامش به تالیف کتب مورد نیاز مردم و ترویج تفکر شیعه و تربیت شاگردان بی شماری بپردازند.