نام پژوهشگر: محمد صادق فربد
پیام خادم صبا محمد صادق فربد
شیوههای ظاهرآرایی و الگوهای گفتاری انسان ها در هر زمان و هر جامعهای تابعی از هنجارها، باورها، اعتقادات و به طور کلی فرهنگرایج آن زمان جامعه است. وجود تنوع در شیوههای آرایشی و الگوهای گفتاری – به مثابه دو وجه نمادین نظام جنسیت - می تواندمتأثر از عوامل اجتماعی و خانوادگی و فردی باشد و هم چنین بر حسب کارکردهایی که هریک از شیوههای آرایشی و الگوهای گفتاری دارند متفاوت خواهد بود. این پژوهش بر آن است با نگاهی به تاریخچه آرایش در ایران و جهان از یکسو و تاریخچه زبان و بررسی رویکردهای نظری در مطالعات زبان شناسی اجتماعی از سوی دیگر و در قالب دو رویکرد نظری انسان شناسی نمادین و کارکردگرایی،شیوه های آرایشی و الگوهای گفتاری جوانان منطقه دو تهران و منطقه عمرآباد ورامینرا از منظر میزان پذیرش هنجارهای هویت جنسیتی در هریک از مناطق تحلیل نماید. برای این منظور افزون بر 40 نفر از دختران و پسران 18 تا 28 ساله منطقه دو تهران و36 نفر از دختران و پسران 18 تا 28 سال منطقه عمرآباد ورامین مورد مطالعه قرار گرفتند. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش مردم شناسی همراه با حضور در میدان تحقیق و مصاحبه ومشاهده مشارکتی بوده است. مطالعه افراد در این پژوهش در سه محور انجام گرفته است. نخست بررسی نگرش جوانان نسبت به ویژگی های زنانه و مردانه و مفهوم جنسیت، سپس تحلیل تنوع، کارکردها و انگیزه ها، معانی، محدودیت های شیوه های آرایشی جوانان ومحور سوم به تحلیل الگوهای گفتاری جوانان اختصاص دارد که از طریق بررسی ویژگی های زبان زنانه و زبان مردانه در گفتار آنان،پژوهش انجام پذیرفته است.یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میان تعاریف و تلقی افراد از مفهوم جنسیت در دو منطقه تفاوت های زیادی وجود دارد که نشان دهنده تأثیر مستقیم هنجارهای جنسیتی از محیط فرهنگی است، همچنین میان شیوه های ظاهری آرایشی جوانان دو منطقه نیز اختلاف چشمگیری به چشم می خورد ولی میان انگیزه ها و کارکردهای آرایش در این دو منطقه، شباهت های بیشتری وجود دارد. همچنین الگوهای گفتاری دو منطقه نیز تفاوت های زیادی نشان می داد، ضمن این که شدت ویژگی های زنانه در گفتار پسران منطقه دو و ویژگی های زبان مردانه در دختران منطقه عمرآباد قابل تأمل و بررسی بود. علاوه بر بررسی کارکردهای آرایش و گفتار در دو منطقه فوق، این دو الگوی فرهنگی با توجه به مدل الگوهای فرهنگی گیرتز نیز تحلیل شدند. ارتباط مشخص و یکسانی میان شیوه های آرایشی و الگوهای گفتاری فرد با ویژگی های هویت جنسیتی او وجود نداشت. در نهایت می توان گفت شیوه های آرایشی و الگوهای گفتاری جوانان، بیشتر از این که متأثر از ویژگی هایی ذاتی و اجتماعی مانند جنسیت باشد، از عوامل دیگری مانند وضعیت فرهنگی، اقتصادی، خانواده، پایگاه اجتماعی، عرف و هنجارهای منطقه سکونت، فضای فکری عقیدتی شخص متأثر بوده است.
اعظم جمالی گشتی محمد عارف
در این تحقیق ، تحلیل تغییرات فرهنگی ترانه های شالیزار در روستاهای خرجگیل و لیش از استان گیلان ،می پردازیم هدف از این پژوهش .معرفی ترانه ها، تغییرات و تفاوت ها ی آن از نظر محتوا ، ،شکل،واژه ها در محیط تحقیق بوده و با استفاده از روش مشاهده مشارکتی و تفسیر تحلیلی به دنبال چگونگی تأثیر فرهنگی آن در مناطق نامبرده اشاره خواهیم داشت . شناسایی این ترانه ها در مرحله اول به نوع ثبت ،ضبط ترانه ها و فرهنگ عام? منطقه و تغییرات این ترانه ها در عصر و موقعیت کنونی خویش می باشد . در مرحله دوم ،مقایسه صنعتی و تحلیل مردم شناختی آن می باشد .آنچه برایند این تحقیق است نیاز زیستی انسان است انسانی که ضرورتهای زندگی ، بخش جدایی نا پذیر زندگی اجتماعی ِ اوست که این نیاز با زمان و محیط تغییر می کند . واژه های کلیدی : ترانه های شالیزار ، تغییر فرهنگی ،فرهنگ عامه ( فولکلور )، روستای خرجگیل ، روستا ی لیش
رقیه رحمتی مجید کاشانی
موضوع اصلی این پایان نامه تحلیل مردم شناختی کاربرد واژه های فرهنگی و ارتباطی نزد دانش آموزان می باشد که بصورت مطالعه موردی در بین دانش آموزان مقطع اول ابتدایی (پسرانه) است.برای رسیدن به این هدف باید ابعاد مختلف موضوع مورد توجه قرار می گرفت که سه مولفه فرهنگی شامل واژه گو، واژه خوان و موقعیت یا فضای فرهنگی در مطالعات و مشاهدات مشارکتی مشاهده شد که این سه مولفه در جریان ارتباطات فرهنگی از طریق زبان تاثیر دارند.و واژگان در این فضای فرهنگی به تناسب شرایط توسط دانش آموزان به کار گرفته می شود. نتایجی که در این پژوهش به آن دست یافته ایم بطور خلاصه می توان به چهار مورد اشاره کرد: 1.روابط بین دانش آموزان و والدین، مربیان وسایر دانش آموزان را به عنوان نظام یا شبکه ای از بخش هایی دانست که در کنش متقابل هستند. 2. واکنش والدین و مربیان در خصوص آموخته های جدید چه در منزل و چه در مدرسه به نوعی بیانگر این بود که در بعضی از مواقع بهترین کنش به نوعی با بی تفاوتی همراه بود. 3.زبان بکار گرفته شده چه در مدرسه و چه در منزل به دلیل غالب بودن زبان معیار، زبان فارسی است. 4. تشویق و تنبیه و به تبع آنها سوابق مزایا یا به عکس محدودیت هایی که در قبال بکارگرفتن واژه ها برای دانش آموزان چه در منزل و چه در مدرسه وجود داشت، از عوامل تاثیر گذار در نوع واژه به کار گرفته شده بود