نام پژوهشگر: لطف اله عباسی سروک
لیلا زیودار لطف اله عباسی سروک
هدف از این پژوهش، بررسی نحوه گذران اوقات فراغت معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش عشایری استان لرستان در سال تحصیلی 90-89 از دیدگاه آنان بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 311 نفر بود که با استفاده از جدول مورگان 175 نفر به عنوان نمونه بصورت تصادفی ساده از بین آنان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری این پژوهش، پرسشنامه ای شامل سه بخش مجزای: 1) اطلاعات فردی 2) اطلاعات مربوط به اوقات فراغت 3) اطلاعات مربوط به نحوه گذران اوقات فراغت و تکنولوژی های مورد استفاده می باشد. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظرات استاد راهنما و مشاور و سایر کارشناسان و برای بررسی اعتبار و پایایی از آلفای کرانباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از آمار توصیفی در قالب جدول و نمودار و جهت آمار استنباطی (آزمون خی دو و آزمون فریدمن) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین میزان اوقات فراغت و متغیرهایی مانند سن، سابقه کاری، و سطح تحصیلات رابطه معناداری وجود ندارد. و معلمان دوره ابتدایی آموزش و پرورش عشایری استان لرستان اوقات فراغت خود را بیشتر با استفاده از امکانات و تسهیلاتی از قبیل تلویزیون، کامپیوتر، مطالعه، رادیو و ضبط صوت می گذرانند.
سوسن کریم زاده اردبیل لطف اله عباسی سروک
پژوهش حاضربه منظوربررسی نقش"هدایت ورهبری"مدیران دوره ابتدایی ازدیدگاه معلمان مدارس ابتدایی ، انجام گرفته است. جامعه آماری 838 ‚10 نفرمعلم : آموزشی زن و764 نفرمعلم آموزشی مرد مدارس دولتی ابتدایی مناطق 19گانه شهرتهران (درمجموع 11602نفرمعلم آموزشی ابتدایی)را شامل می گردد.نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای وطبقاتی نسبتی صورت پذیرفت ونمونه با استفاده از جدول مورگان ، 379 نفر معلم ابتدایی شامل351 نفر معلم زن و 28 نفرمعلم مرد،انتخاب گردید. ابزار پژوهش ، پرسشنامه محقق ساخته با 70پرسش توصیفی درخصوص مولفه های هفتگانه پژوهش می باشد که روایی آن توسط اساتیدراهنما ومشاورموردتأییدقرارگرفته است واعتبارآن بااستفاده از آلفای کرونباخ برای شاخص کل ومولفه های هفتگانه آن درپژوهش ،درمحدوده 99-96 درصد تأیید گردید.جهت آمارتوصیفی ازشاخص های فراوانی،درصدفراوانی،انحراف معیار، درصد، چولگی ، کشیدگی وبرای آماراستنباطی ازآزمونهای خی دوتک متغیره ،کروسکال والیس،یومن ویتنی وفریدمن استفاده گردیده است.نتایج نشان می دهدازدیدگاه معلمان مدارس ابتدایی،موفقیت مدیران دوره ابتدایی درخصوص نقش هدایت ورهبری ومولفه های هفتگانه پژوهش ،درسطح بسیارخوب قرار دارد همچنین اولویت مولفه های هفتگانه ازنظرمیزان موفقیت مدیران ،به ترتیب بیشترین به کمترین عبارت است از: "افزایش مسئولیت پذیری وپاسخگویی کارکنان "،"ارتباطات"،" رعایت عدل و انصاف"، " اعتماد سازی"،"بهره گیری ازتوان رهبری دانش آموزان"،"حمایت ازابتکار و نوآوری " ، شیوه ارائه پاداش وتشویق وایجادانگیزه درکارکنان".نیزنتایج نشان می دهندکه توفیق مدیران درمولفه های"افزایش مسئولیت پذیری وپاسخگویی کارکنان "و"ارتباطات" نسبت به سایر مولفه ها در سطح بالاترودرمولفه "شیوه ارائه پاداش ،تشویق وایجادانگیزه درکارکنان"،نسبت به سایر مولفه ها در سطح بسیارپایین تری قراردارد.اختلاف مشاهده شده،معناداربوده وقابل تعمیم به جامعه آماری می باشد .جنسیت وسابقه خدمت معلمان، درارتباط بامولفه های هفتگانه ،نقش ندارند؛ سطح تحصیلات معلمان درارتباط با"نقش هدایت ورهبری "مدیران ومولفه های آن ، جز درخصوص مولفه " افزایش مسئولیت پذیری وپاسخگویی کارکنان"، سن معلمان تنها درمولفه ارتباطات نقش ندارند.
مریم حیدری معصومه صمدی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی میان خلاقیت،سختکوشی،و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دخترسال سوم دبیرستان های تهران درسال تحصیلی 93-1392 بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است .جامعه مورد مطالعه دانش آموزان متوسطه شهر تهران بود که از این تعداد ،380تعداد دانش آموز از مناطق 9،6،3،13و15آموزش و پرورش شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از پرسش نامه های خلاقیت تورنس و پرسشنامه سخت کوشی بارتون بود که روایی و پایایی آن با استفاده از ملاک های روانسنجی مورد تایید قرارگرفت و پیشرفت تحصیلی نیز با استفاده از معدل نیم سال اول تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرارگرفت . داده های حاصله با استفاده از آمار توصیفی یعنی میانگین ، فراوانی و درصد و آمار استنباطی یعنی محاسبه ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرار گرفت . یافته های حاصله حاکی از این است که میان سخت کوشی و پیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم ومعنادار وجوددارد،همچنین میان خلاقیت وپیشرفت تحصیلی رابطه مستقیم وجود دارد ،اما میان خلاقیت وسخت کوشی رابطه معناداری مشاهده نشد.همچنین مشخص شد که ازمیان سخت کوشی وخلاقیت ،خلاقیت بیشترین نقش را در پیش بینی پیشرفت تحصیلی ایفا می کند.از این رو بر سیاستگذاران نظام آموزشی است که جهت پرورش خلاقیت دانش آموزان سیاستگذاری نمایند .
زینب شهیدی فاضل لطف اله عباسی سروک
پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با سازگاری شغلی در کارکنان استانداری تهران انجام شد. برای تعیین حجم نمونه ی معرف جامعه وهمچنین افزایش دقت اندازه گیری از براساس فرمول حجم نمونه ی مورگان تعداد 278 نفربه عنوان گروه نمونه انتخاب گردید که برای دقت بیشتر این تعداد به 300 نفر افزایش یافت. نمونه گیری در این پژوهش به صورت تصادفی صورت گرفته است. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش با بهره گیری از روش نمونه گیری (تصادفی) و ابزار پرسشنامه استاندارد شده فرهنگ سازمانی دنیسون و سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست از انواع مقیاس های سنجش و اندازه گیری با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و پس از مصاحبه با دانش آموزان نسبت به کد گزاری و ورود اطلاعات به محیط نرم افزارهای آماری spss اقدام و با توجه به مدل نظری تحقیق نتایج در قالب جداول یک بعدی و دو بعدی ارائه و تجزیه تحلیل شد. یافته ها بیانگر رابطه فرهنگ سازمانی و سازگاری شغلی می باشد. بطوریکه هر چه فرهنگ سازمانی مساعد تر و مناسب تر باشد میزان سازگاری در بین کارکنان سازمان بیشتر می باشد.
عباس کوهینی لطف اله عباسی سروک
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مولفه های درس هنر بر افزایش خلاقیت دانش آموزان دوره ابتدایی منطقه 11در سال 1394 می باشد جامعه آماری در این تحقیق 18123 دانش آموز بودکه برای انتخاب گروه نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان از این تعداد 146 دانش آموز دختر و178پسر انتخاب شدند. ابزار سنجش این پژوهش پرسشنامه ای با الگو از آزمون خلاقیت تورنس تشکیل می دهد. اعتبار و روایی صوری آزمون مذکور به وسیله ی آلفای کرونباخ و نظر اساتید راهنما و مشاور به دست آمد. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی بیانگر آن است که بین مولفه های درس هنر و خلاقیت دانش آموزان رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد. در مجموع و با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد، آموزش هنرمی تواند تاثیر مطلوبی بر روی خلاقیت دانش آموزان داشته باشد. کلید واژه ها : درس هنر ، خلاقیت
حسین ابویی مهریزی لطف اله عباسی سروک
کارکنان ارزشمندترین دارایی های سازمان هستند نیروی انسانی که با برخورد مناسب می تواند مفید و درجهت اهداف سازمان یا در صورت عدم هدایت، در خلاف جهت اهداف سازمان گام بردارند. ازاین روشناخت رفتار نیروی انسانی در مدیریت،اهمیت ویژه ای دارد.البته این شناخت و نگهداری از منابع انسانی صرفاً نگهداشتن افراد در سازمان نیست بلکه جوش دادن آنها با سازمان و ایجاد همبستگی متقابل فرد و سازمان است.پس برای افزایش روحیه ورضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان و به دنبال آن بروز رفتار شهروند سازمانی لازم است به بر طرف ساختن نیازهای آنان در محیط کار توجه شود. برای برطرف کردن نیازهای کارکنان بایدفضای روانی مناسب را در درون سازمان ایجاد کرد.برای ایجاد این فضا می بایست کارکنان چشم انداز یکپارچه ای را نسبت به سازمان، خانواده وجامعه خویش بدست آورند. بدین منظور توجه به معنویت در محیط کار لازم است. دراین پژوهش تلاش شده که رابطه بین معنویت در محیط کاروتاثیرآن بر رفتارشهروند سازمانی با نقش واسطه ای تعهد سازمانی،در بین201نفر ازدبیران دوره دوم متوسطه آ.پ منطقه 6تهران مورد بررسی قرارگیرد. ابزار گرد آوری اطلاعات تلفیقی از سه پرسشنامه می باشد. علاوه بر آمار استنباطی برای بررسی فرضیه های پژوهش از آمارتوصیفی به منظور بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و پاسخ به سوال پزوهشی از آزمون tگروه های مستقل وتحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که معنویت در محیط کار بطور مستقیم وغیر مستقیم بر رفتار شهروند سازمانی تاثیر دارد ولی تعهد سازمانی رابطه مستقیم بررفتار شهروند سازمانی ندارد.در نهایت وجود معنویت در محیط کار با عث ایجاد تعهد سازمانی در کارکنان می گرددوهمچنین منجر به بروز رفتار شهروند سازمانی مطلوب ترمی گردد