نام پژوهشگر: ------------ ------------
شیوا علی پاشاپور ------------ ------------
خاموشی از مضامینی است که در آثار مختلف ادبی و عرفانی ما بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. در این جستار ابتدا با بررسی آیات و روایات بسیاری که به فضایل خاموشی اشاره شده به ریشه یابی موضوع پرداخته ایم. با توجه به تأثیر فراوان تعالیم و اندیشه های بزرگان دینی در متون ادبی، درمی یابیم که مضامین ادبی و عرفانی برگرفته، الهام یافته و یا اقتباس شده از مفاهیم دینی است و تأکید بر خاموشی در بسیاری از آثار ادبی وعرفانی ریشه روایی دارد. بزرگان و ادیبان کهن ما خاموشی را یکی از مراحل ترقی و کمال شخصیت فردی و اجتماعی انسان دانسته و پیوسته به خاطر مصالح و منافع اجتماعی و فردی و نیز حفظ آداب و رسوم اجتماعی بدان سفارش کرده اند. همچنین با بررسی جایگاه سکوت در کنار زبان و آشنایی با ویژگی های لازم برای ادای کلام شایسته و آداب سخن در آثار تعلیمی درمی یابیم که سکوت و کلام هر دو از نعمات با ارزش الهی هستند. اما جهت دوری از آفات سخن و خطاهای شایع زبانی گاهی خاموشی بر سخن ارجحیت دارد. خاموشی در سیر و سلوک عارفانه مفهومی والا و عمیق تر دارد و نزد عارفان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و از مقامات بلند و شامخ عرفانی و از ابزارهای رسیدن به کمالات عرفانی در طی طریق محسوب می شود. خاموشی در نزد عرفا از یک جنس نیست و مراتب مختلفی دارد و نسبت به مراحلی که عارف در طریق کمال طی می کند، متفاوت است. در مراحل اولیه سلوک که سالک به مراقبه و تفکر می پردازد، سکوت زبانی مقدمه آن و لازمه تهذیب نفس است تا به روح آرامش بخشد. این سکوت سالکانه، همانند سکوت اخلاقی بیشتر سکوتی ظاهری می باشد. سالک در طی مراحل سیر و سلوک می کوشد با تبدیل کردن سکوت زبانی به سکوت درونی و خاموشی ذهن، آینه دلش را جایگاه تجلی انوار الهی نماید و نغمه های آسمانی و معنوی را به گوش جان بشنود.در این تحقیق برای آشنایی بیشتر با مفهوم خاموشی و مراتب آن در زبان عرفانی، تظرات مختلف در مورد بیان ناپذیری تجارب عرفانی، مراحل سیر سالک تا سکوت، فلسفه خاموشی بر اساس آثار عرفانی و ادبی مورد تحلیل و .بررسی قرار گرفته است.