نام پژوهشگر: جعفر عبذالهی شریف
الهام لطفی جعفر عبذالهی شریف
کشور ایران، جزو پنج کشور بزرگ تولید کننده سنگ های ابعادی در دنیا است و در حال حاضر پس از کشورهای چین و ایتالیا رده بعدی را در تولید جهانی دارد. وجود بیش از 80 نوع متمایز سنگ های ابعادی در استان آذربایجان غربی، این استان را به یکی بهترین حوزه های مطالعاتی در رابطه با سنگ-های ساختمانی در مقیاس کشوری تبدیل کرده است.با وجود توانمندی بالای معدنی کشور از نظر سنگ های ابعادی، در اغلب موارد، هنوز هم برای استخراج از روش های نیمه مکانیزه و حتی دستی استفاده می شود. گرچه استفاده از روش های سنتی نظیر نعل و پارس، در بسیاری از کشورها تنها به قواره بندی سنگ ها اختصاص یافته است، ولی کماکان گسترده ترین روش استخراج سنگ های سخت (گرانیت ها) در ایران است. به منظور همگامی و همراهی با کشورهای عمده تولید کننده سنگ در دنیا، تغییر روش از سنتی(نعل و پارس) به مکانیزه(سیم برش الماسه) ضروری و اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، هرگونه تغییر در شیوه استخراج و بهره برداری از ذخایر معدنی، با ریسک های متعددی همراه است. در پایان نامه حاضر، ارزیابی ریسک ناشی از تغییر روش استخراج ذخایر سنگ تزئینی در گذر از شیوه های سنتی به مکانیزه، مورد تحقیق و پژوهش و مد نظر قرار گرفته است. به منظور برآورد میزان ریسک های اقتصادی ناشی از جایگزینی روش استخراج، در این پژوهش از تکنیک شبیه سازی مونت کارلو استفاده شده است. مورد مطالعاتی که داده های اقتصادی و فنی آن در پایان نامه حاضر، مبنای بررسی ها واقع شده است، معدن گرانیت گچی قلعه سی شماره 1 شاهین دژ می باشد که از معادن موفق استان در زمینه تولید و استخراج سنگ به شمار می رود. برای برآورد ریسک های اقتصادی ناشی از بکارگیری هر یک از روش های استخراج در معدن گرانیت گچی قلعه سی، داده های اقتصادی متجاوز از 29 معدن گرانیتی استان در یک بازه زمانی بیست ساله، جمع آوری شده و با استفاده از نرم-افزارهای excel، @risk و bestfit مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و منحنی های توزیع برازش شده به اقلام مختلف هزینه های سرمایه ای و عملیاتی معادن، تعیین گردید. با در دست داشتن توابع توزیع تعریف شده برای پارامترهای اقتصادی دارای عدم قطعیت( میزان فروش، قیمت، هزینه های عملیاتی) و مقادیر پارامترهای قطعی، جداول مالی معدن در صفحه گستردهexcel مدل-سازی شده و شبیه سازی با 100 بار تکرار نمونه گیری تصادفیاز مدل های مالی، انجام شده و توزیع مربوط به جریان های نقدینگی و ارزش خالص فعلی برای دوره بهره برداری 10 ساله از این معدن، بدست آمد. نتایج ارزیابی ها نشان می دهد که با شروع فعالیت معدن در یک دوره بهره برداری 10 ساله، به روش نعل و پارس، ریسک سرمایه گذاری با نرخ بهره حاشیه ای 25% ، معادل02/44 و برای روش سیم برش الماسه، 94/28 درصد بوده است. با افزایش ظرفیت تولید، ریسک سرمایه گذاری برای جایگزینی روش سیم برش الماسه با نرخ بهره حاشیه ای 25%، در دوره دوم مورد بررسی، معادل 33/4 درصد و در روش نعل و پارس 53/11 درصد بوده است. نتایج حاصل، بیانگر این مطلب است که در هر دو دوره بهره-برداری از معدن، استفاده از روش نعل و پارس، انتخاب مناسبی نبوده و با افزایش ظرفیت تولید، از میزان ریسک هر دو روش کاسته شده، ولی همچنان، میزان ریسک روش سیم برش نسبت به نعل و پارس کمتر بوده است.