نام پژوهشگر: حمید دلدار
محمد علی رمضانی اسدالله تیموری یانسری
در آزمایش اول تجزیه پذیری ماده ی خشک و پروتئین خام پودر ماهی، کنجاله ی سویا و کنسانتره های جیره طی زمان های مختلف شکمبه گذاری (0، 4، 8، 12، 24 ساعت) با استفاده از دو گوسفند فیستولا زده شده نژاد زل که در حد تامین نیازهای نگهداری تغذیه می شدند، تعیین گردید. تجزیه پذیری موثر ماده ی خشک و پروتئین خام پودر ماهی به طور معنی داری کمتر از کنجاله ی سویا بود (05/0p<). از نظر تجزیه پذیری موثر ماده ی خشک بین کنسانتره های مختلف، تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی تجزیه-پذیری موثر پروتئین خام کنسانتره ها به طور معنی داری کاهش یافت. در آزمایش دوم اثر سه سطح از نسبت های مختلف rdp به rup، 33/2(a)، 86/1(b) و 5/1((c بر روی توان پرواری و خصوصیات لاشه بره های نر مورد بررسی قرار گرفت. 24 راس بره نر با میانگین وزن زنده 5/2±29 و سن حدود 6 تا 7 ماه استفاده شد. بره ها به مدت 95 روز پروار گردیدند. سطح انرژی همه تیمارها یکسان بوده است (5/10مگاژول در هر کیلوگرم ماده خشک). در پایان دوره آزمایش 50 درصد از بره ها جهت تعیین ویژگی های لاشه و ترکیب شیمیایی گوشت بدون استخوان دنده های 10، 11 و 12 ذبح گردیدند. جیره اثر معنی داری (05/0>p) بر ترکیب شیمیایی گوشت بدون استخوان دنده های 10، 11 و 12 و طول لاشه داشت. نتاج نشان داد که جیره حاوی نسبت 86/1 (جیرهb ) به عنوان مطلوب ترین جیره برای رشد بره های نر است.
صالح رحمتی احمداباد زربخت انصاری پیرسرایی
مقدمه: پروتئین abcg4 نقش بسیار مهمی در انتقال کلسترول از ماکروفاژها به جگر ایفا می کند. abcg8 نیز انتقال-دهنده ی اصلی کلسترول صفراوی است. این پروتئین ها به وسیله ی فرآیندی به نام انتقال معکوس کلسترول (rct) از چسبیدن ماکروفاژهای کلسترول دار به دیواره ی سلول ها وسرخرگ ها جلوگیری می کنند و بدین ترتیب رگ ها را در مقابل خطر بسته شدن محاظت می کنند. گرلین و نسفاتین نیز از پپتیدهای اشتها آور و ضد اشتها هستند که در تعادل انرژی نقش دارند؛ همچنین نشان داده شده است که پپتیدهای اشتها آور و ضد اشتهای مترشحه از سلول های مخاطی معده و دستگاه گوارش، رابطه ی مثبتی با چاقی و اختلالات قلبی عروقی ناشی از آن دارند. نشان داده شده است که برخی از عوامل، مانند نوع تغذیه و رژیم های غذایی و فعالیت های ورزشی، بر بیان این پروتئین ها و پپتیدها تاثیرگذار هستند. تغییر در بیان این پروتئین ها و پپتیدها می تواند در بهبود معضل چاقی و همچنین بیماری های قلبی- عروقی موثر باشد. پسته ی وحشی (بنه)، گیاهی از خانواده ی آناکاردیاسه است که دارای مواد آنتی اکسیدانی است و باعث کاهش رادیکال های آزاد می شود. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه ی اثر شش هفته تمرین استقامتی با و بدون عصاره ی پسته ی وحشی (بنه)، بر بیان ژن های abcg4، abcg8، گرلین و نسفاتین، در بافت های جگر، روده ی کوچک، کلیه و چرب احشایی موش-های ماده بوده است. مواد و روش ها: در این پژوهش 20 سر موش صحرایی (شش تا هشت هفته ای و 165-155 گرم) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (10 سر) و تمرین (10 سر) تقسیم شدند. متعاقباً هر گروه به زیر مجموعه های سالین و بنه تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت شش هفته (پنج روز در هفته، به مدت 60 دقیقه و سرعت 25 متر بر دقیقه با شیب صفر) به تمرین پرداختند. عصاره ی بنه و سالین نیز به مدت چهار هفته از طریق گاواژ به آزمودنی ها خورانده شد. 72 ساعت پس از آخرین جلسه ی تمرینی و پس از چهار ساعت ناشتایی، موش ها بیهوش شده و بافت برداری انجام شد. پس از تخلیص rna و انجام pcr، اندازه گیری کمی بیان ژن های بالا توسط real-time pcr انجام شد و تفاوت بین گروه ها به وسیله ی آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0 p<مشخص شد. نتایج: به طور کلی پژوهش حاضر نشان داد که فعالیت بدنی باعث افزایش در بیان ژن های abcg4، abcg8 و نسفاتین بافتی در گروه های تمرین کرده نسبت به کنترل شده است. همچنین نشان داده شد که بیان ژن های فوق، در گروه های بنه به طور معنی داری کمتر از گروه های سالین است. نتایج مربوط به بیان ژن گرلین نشان داد که گرلین به طور معنی داری در گروه های بنه افزایش یافته است، از طرفی ورزش باعث کاهش بیان ژن گرلین شده است. نتیجه گیری: افزایش در بیان ژن های موثر در بهبود چاقی و بیماری های قلبی- عروقی بر اثر تمرین استقامتی، بیانگر اهمیت تمرینات منظم ورزشی، در پیشگیری از چاقی و بیماری های قلبی- عروقی می باشد. همچنین تاثیر بنه در کاهش وزن در گروه های بنه، بیانگر نقش بنه در مدیریت وزن می باشد؛ از طرفی به خاطر کاهش در بیان ژن های abcg4 و abcg8 که در گروه های بنه رخ داده است پژوهش های بیشتری لازم است که تاثیر بنه را در مورد بیماری های قلبی - عروقی مورد بررسی قرار دهد. در نهایت توصیه می شود که برای حفظ سلامت قلب و عروق و پیشگیری و یا بهبود معضل چاقی، تمرین استقامتی با شدت متوسط در زندگی افراد مورد توجه قرار گیرد.
نوابه زارع حمید دلدار
هدف از این مطالعه بررسی شش هفته تمرین هوازی با و بدون عصاره بنه (4 هفته، 1 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) روی بیان ژن abcg1، abcg5، ویسفاتین و pyy(3-36) در موش های صحرایی ماده.20 سر موش ماده (6-8 هفته ای 128-158 گرمی) که به طور تصادفی به گروه سالین کنترل، سالین تمرین، بنه کنترل و بنه تمرین تقسیم شدند. گروه های تمرینی به مدت شش هفته (5 روز در هفته، به مدت 60 دقیقه و سرعت 25 متر بردقیقه با شیب صفر) به تمرین پرداختند. عصاره بنه و سالین نیز به مدت 4 هفته به شکل اورالی به آزمودنی ها خورانده شد. پس از تخلیص rna و انجام pcr، اندازه گیری کمی بیان ژن های مورد نظر توسط real-time pcr انجام شد. داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی lsd در سطح معنی داری 05/0 ? p تحلیل گردید. نتایج نشان داده که مصرف بنه به صورت معنی دار سبب کاهش وزن بدن در گروه تمرین بنه شد که نشانه اهمیت ورزش است، در ضمن ورزش بیان کمی ژن های abcg1 و abcg5 را افزایش و بیان کمی ژن pyy(3-36) و ویسفاتین را کاهش داد. همچنین بنه سبب کاهش بیان کمی ژن های abcg1 و abcg5 و افزایش بیان کمی ژن های pyy(3-36) و ویسفاتین شد. با توجه به اطلاعات بدست آمده از gc-ms از عصاره الکلی بنه، پسته وحشی حاوی مقادیر زیادی اسید چرب غیر اشباع است که می تواند دلیلی بر کاهش بیان ژن های abcg1 و abcg5 و افزایش بیان ژن های pyy(3-36) و ویسفاتین در گروه بنه باشد.
نورالدین مرادی قدرت رحیمی میانجی
زئونوزها یا بیمار های قابل انتقال بین انسان و حیوان هم از نظر اقتصادی و هم از نظر بهداشت عمومی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و در این سال های اخیر تلفات و خسارات سنگین ناشی از این بیماری در بسیاری از کشور های جهان ها به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است. اسکراپی که یک بیماری مهلک، کشنده و تحلیل برنده سیستم اعصاب مرکزی است در این دسته جای می گیرد. پژوهش های متعدد در نژادهای مختلف گوسفند نشان داد که چند شکلی درکدون های 136، 154 و 171 ژن prpبا میزان حساسیت و مقاومت نسبت به این بیماری مرتبط است. اما علی رغم اهمیت این موضوع، تا به حال تحقیقات گسترده ای در ارتباط با این بیماری در ایران انجام نشده است. در پژوهش حاضر نمونه های خون از تعداد 450 راس گوسفند از نژاد های زل، نائینی و بلوچی تهیه و استخراج dna با استفاده از روش بهینه یافته نمکی انجام شد. قطعه ای به طول 173 جفت باز از اگزون 3 ژنprp که کدون های 129 تا 187 را در بر می گرفت توسط pcr تکثیر و آنالیز sscp با الکتروفورز ژل پلی اکریل آمید 14درصد غیر دناتوره انجام گرفت. ده الگوی باندی منحصر به فرد sscp به عنوان ده ژنوتیپ متفاوت از ژنprp گوسفندی در جمعیت های مورد مطالعه شناسایی شد. از هر الگوی باندی یک نمونه انتخاب و در حامل مناسب همسانه سازی و سپس تعیین توالی شد. آنالیز و همردیفی توالی هایdna و اسید های آمینه نمونه های مختلف با استفاده از نرم افزار bio edit انجام گرفت. ارزیابی ژنتیکی ژن prp در نمونه های مورد بررسی نشان داد که تنها در جایگاه های 154 (r/h) و 171 (q/r/h/k) چند شکلی وجود داشته در حالی که در جایگاه 136 جهش ژنتیکی وجود نداشته و همه نمونه ها دارای ژنوتیپ مونومورف (aa) بودند. برای جایگاه 154در مجموع دو آلل r و h و دو ژنوتیپ rr و rh مورد شناسایی قرار گرفت. فراوانی آللی در هر سه نژاد بسیار نزدیک بوده و تفاوت معنی داری با هم نداشته و بیشترین فراوانی مربوط به آلل r با فراوانی 88/0 برآورد شد. در این جایگاه به طور میانگین فراوانی ژنوتیپ rr و rh به ترتیب برابر با 76/0 و 24/0 مشاهده شد. برای جایگاه 171چهار آلل q، r، h و k و شش ژنوتیپ qq، qr، qk، qh، hh و rr مورد شناسایی قرار گرفت که بیشترین فراوانی آللی مربوط به آلل q با فراوانی 65/0 بود. در این جایگاه فراوانی آللی نژاد زل با دو نژاد دیگر متفاوت اما تفاوت معنی داری بین دو نژاد بلوچی و نائینی وجود نداشت. آلل k در نمونه های مورد بررسی نژاد زل حضور نداشت. در مجموع ژنوتیپ qq بیشترین فراوانی ژنوتیپی (43/0) و ژنوتیپ qk کمترین فراوانی ژنوتیپی (01/0) را داشتند. در مجموع 4 هاپلوتیپ arr، arq، arh و ahq و 9 ترکیب هاپلوژنوتیپی arq/arq، arr/arq، arr/arr، arr/ahq، ahq/arq، ahq/arh، arh/arh، arh/arq، arq/ark در این مطالعه شناسایی شد. فراوانی هاپلوتیپی در نژاد زل با دو نژاد دیگر متفاوت اما تفاوت معنی داری بین نمونه های دو جمعیت بلوچی و نائینی مشاهده نشد. برای اولین بار در این پژوهش، علاوه بر جایگاه های 154 و 171 در کدون ها ی (e 155g )، (a 169v )، (d 171n ) و (c 187a ) جهش های جدیدی شناسایی شدند. بر اساس میزان در معرض خطر بودن ژنوتیپ ها نسبت به بیماری اسکراپی 54 درصد از حیوانات مورد بررسی در این پژوهش در گروه با مقاومت کم (nsp3)، 10 درصد از حیوانات در گروه بسیار مقاوم (nsp1) و 36 درصد از حیوانات (nsp2) در گروه مقاوم جای گرفتند
کسری احمدیان قدرت رحیمی
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی تنوع ژنتیکی و روابط فیلوژنی بین مرغان بومی ایران بوده است. نمونه های خون به طور تصادفی از 300 قطعه مرغ بومی مراکز اصلاح نژاد مرغ بومی کشور شامل استان های آذربایجان غربی، خراسان، فارس، مازندران، یزد، اصفهان، جمع آوری شد.دی ان ای به روش نمکی بهینه یافته استخراج و با استفاده از آغازگرهای اختصاصی قطعه ای به طول 1325 جفت باز از ناحیه d-loop میتوکندریایی به کمک واکنش زنجیره پلی مراز (pcr) تکثیر شد. برای شناسایی چند شکلی در این ناحیه از تیمار آنزیمی hinfi و محصولات حاصل از هضم آنزیم روی ژل آگارز 2 درصد الکتروفورزو از رنگ آمیزی اتیدیوم بروماید برای روئیت باندها استفاده شد. در نتایج حاصل از هضم آنزیمی چند شکلی در قطعه تکثیر شده مشاهده نشد و همه نمونه ها در جایگاه مورد مطالعه ژنوتیپ مونومورف را نشان دادند.در مرحله بعدی، 39 نمونه از محصول pcr از بین نمونه های جمعیت مورد مطالعه به طور تصادفی انتخاب و پس از خالص سازی مورد تعیین توالی قرار گرفتند. توالی های به دست آمده با استفاده از توالی مرجع موجود در پایگاه داده ژنی و به کمک نرم افزار bioedit مورد ویرایش قرار گرفت. حاصل این ویرایش استحصال یک قطعه 2-1231 جفت بازی ناحیه d-loopژنوم میتوکندری بوده است که در ادامه جهت آنالیزهای بعدی مورد استفاده قرار گرفت. با آنالیز توالی قطعه 2-1231 جفت بازی این ناحیه با استفاده از نرم افزار dnasp در بین نمونه های تعیین توالی شده 14 جایگاه متغیر و 16 هاپلوتایپ (h1-h16) به دست آمد. بیشترین تنوع هاپلوتیپی و نوکلئوتیدی با فراوانی 181/0± 714/0 و 00074/0 ± 00116/0 در جمعیت مازندران و کمترین تنوع هاپلوتیپی و نوکلئوتیدی با فراوانی 215/0±333/0 و 00036/0±00027/0 در جمعیت مرغان یزد مشاهده شد. از مجموع 14 جایگاه متغیر شناخته شده، 13جایگاه فرم جانشینی با فراوانی 8/0 و یک جایگاه اضافه شدن یک نوکلئوتید (سیتوزین) با فراوانی 2/0را نشان داد. بیشترین وفور هاپلوتیپی مربوط به هاپلوتایپ سه (h3) با دوازده نکرار بود. آنالیز واریانس مولکولی بر مبنای شاخص کیمورا مقدار واریانس داخل و بین جمعیتی را به ترتیب05/81 و 95/18 درصد نشان داد. فاصله ژنتیکی بین جمعیت اصفهان با همه جمعیت های دیگر از نظر آماری معنی دار بود (p<0/05). همچنین بین جمعیت های فارس و خراسان و نیز فارس و یزد از نظر ژنتیکی تفاوت معنی دار وجود داشت (05/0p<). جمعیت آذربایجان با جمعیت های فارس، خراسان، مازندران و یزد و همچنین جمعیت فارس و مازندران و جمعیت خراسان با مازندران و یزد و نیز جمعیت مازندران و یزد از نظر ژنتیکی تفاوت معنی داری را نشان ندادند (p>0/05). جمعیت اصفهان و فارس بیشترین و جمعیت یزد و مازندران کمترین فاصله ژنتیکی را نشان دادند. در برآورد روابط فیلوژنی بین جمعیت های مختلف مرغ بومی ایران از توالی هاپلوتیپی مرغ بومی آسیایی و دو نژاد مرغ تجاری شامل لگهورن سفید و ردآیلندرد موجود در ncbi و رویهmedian-joining در نرم افزار network4.6.0.0 استفاده شد .نتیجه این بررسی نشان داد که هاپلوتایپ سه (h3) با بالاترین وفور هاپلوتایپی در بین جمعیت مرغ بومی ایران به همراه مرغ بومی ژاپن و لگهورن سفید با هاپلوتایپ a03 در یک دسته قرار گرفتند. گزارش شده است که گروه هاپلوتیپیa شامل مرغان بومی ژاپن، اندونزی، ردآیلندرد و لگهورن سفید می باشد که منشاء آن ها آسیای جنوب شرقی و شبه جزیره هندوستان می باشد.نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر موید این مطلب است که مرغ بومی ایران نیز احتمالا از آسیای جنوب شرقی و هندوستان منشا گرفته و سپس از مسیر ایران وارد کشورهای غربی شد.
نسترن کرمی پور حمید دلدار
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر غلظت های مختلف اسید لینولئیک کنژوگه در بلوغ برون تنی اووسایت گوسفند انجام شد. تخمدان گوسفند از کشتارگاه جمع آوری شد و تخمدان ها درون فلاسک دارای سرم فیزیولوژیک گرم (35 درجه سانتی گراد) به آزمایشگاه منتقل شدند. کمپلکس اووسایت کومولوس از فولیکول های 2 تا 6 میلی متر به روش برش دادن جدا شدند و کمپلکس اووسایت کومولوس در محیط medium 199 به همراه 10 درصد fbs، u/ml 01/0 olh، u/ml 01/0 ofsh، 22/0 میلی مولار پیرووات و 2 میلی مولار گلوتامین به همراه غلظت های مختلف اسید لینولئیک کنژوگه کشت داده شدند. پژوهش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار در غلظت های تیمار بدون اسید لینولئیک کنژوگه (شاهد)، 25 ، 50 و 100 میکرومولار اسید لینولئیک کنژوگه در چهار تکرار انجام شدند. کمپلکس های اووسایت کومولوس درون محیط کشت بلوغ برون تنی اووسایت قرار داده شدند و بعد از 27 ساعت به بلوغ رسیدند. تاثیر غلظت های مختلف اسید لینولئیک کنژوگه بر بیان نسبی ژن های bax و bcl2 در اووسایت معنی دار نشد، ولی تاثیر آن بر بیان نسبی ژن bcl2 در سلول های کومولوس در غلظت 50 میکرومولار معنی دار بود، در حالی که بر بیان نسبی ژن bax در سلول های کومولوس اثر معنی داری نداشت. هم چنین اسید لینولئیک کنژوگه بر بیان نسبی ژن has2 در سلول های کومولوس تاثیر معنی داری نداشت، اما بیان نسبی ژن star در سلول های کومولوس را در تیمار 100 میکرومولار به طور معنی داری کاهش داده است. یافته های این آزمایش نشان داد که افزایش غلظت های مختلف اسید لینولئیک کنژوگه تا غلظت 50 میکرو مولار موجب افزایش نرخ بلوغ برون تنی اووسایت (4/64 درصد) شد، اما غلظت 100 میکرو مولار موجب کاهش معنی دار (01/0 p<) نرخ بلوغ اووسایت (9/29 درصد) شد. این پژوهش نشان داد که افزودن اسید لینولئیک کنژوگه به محیط کشت برون تنی اووسایت وابسته به غلظت است و غلظت های زیاد آن تاثیر بدی بر نرخ بلوغ اووسایت گوسفند دارد.
محمد ولی اله پور امیری حمید دلدار
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر درصد های مختلف ژله رویال بر بلوغ برون تنی اووسایت گوسفند انجام شد. تخمدان گوسفند از کشتارگاه جمع آوری شد و تخمدان ها درون فلاسک دارای سرم فیزیولوژیک گرم (35 درجه سانتی گراد) به آزمایشگاه منتقل شدند. کمپلکس اووسایت کومولوس از فولیکول های 2 تا 6 میلی متر به روش برش دادن جدا شدند و کمپلکس اووسایت کومولوس در محیط medium 199 به همراه 10 درصد fbs، u/ml olh 01/0، u/ml ofsh 01/0، 22/0 میلی مولار پیرووات و 2 میلی مولار گلوتامین به همراه درصد های مختلف ژله رویال کشت داده شدند. پژوهش در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار در درصد های تیمار بدون ژله رویال (شاهد)، 25/0 ، 5/0و 1 درصد ژله رویال در چهار تکرار انجام شدند. کمپلکس های اووسایت کومولوس درون محیط کشت بلوغ برون تنی اووسایت قرار داده شدند و بعد از 27 ساعت به بلوغ رسیدند. تاثیر درصد های مختلف ژله رویال بر بیان نسبی ژن-های bax و bcl2 در اووسایت معنی دار نشد، ولی تاثیر آن بر بیان نسبی ژن bax در سلول های کومولوس در 5/0، 1 درصد ژله رویال معنی دار شد، در صورتی که بر بیان نسبی ژن bcl2 در سلول-های کومولوس تاثیر معنی داری نداشت. هم چنین تاثیر ژله رویال بر بیان نسبی ژن های has2 و star در سلول های کومولوس درغلظت 1 درصد معنی دار شد (05/0p<). یافته های این پژوهش نشان داد که افزایش درصد های مختلف ژله رویال به طور معنی داری نرخ بلوغ برون تنی اووسایت ها را از تیمار شاهد (9/43 درصد) به تیمار یک درصد (8/79) ژله رویال افزایش داد (01/0 p<). هم چنین افزایش ژله رویال به طور معنی داری (05/0 p<) بیان نسبی ژن های has2 و star را در سلول های کومولوس افزایش داد و بیان نسبی ژن bax در سلول های کومولوس در 5/0، 1 درصد ژله رویال را کاهش داد. در نتیجه افزودن ژله رویال به محیط کشت برون تنی اووسایت به طور چشمگیری نرخ بلوغ برون تنی اووسایت گوسفند را افزایش داده است.
علی رحیمی جاه حمید دلدار
هدف این پژوهش بررسی اثر غلظت¬های مختلف ال-آرژنین بر چربی لاشه، رشد، فراسنجه های خونی (گلوکز، کلسترول، تری¬گلیسرید، ldl وhdl )، سیستم ایمنی و بیان نسبی ژن¬های fas ، lpl و مالیک آنزیم در جوجه¬های گوشتی سویه آرین در سه دوره پرورش (10، 24 و 42 روزگی) بود. صد و شصت و هشت قطعه جوجه گوشتی یک روزه سویه آرین به طور تصادفی در گروه¬های 14 تایی در قالب طرح کاملا تصادفی در4 تیمار و 3 تکرار با میانگین وزن نزدیک به هم، به تیمار¬ها اختصاص داده شد. جیره¬ها بر پایه کنجاله سویا و ذرت و نیز مطابق با نیازهای مندرج در کاتالوگ سویه آرین تهیه و تنظیم شدند. جیره آزمایشی دارای غلظت¬های 100، 124، 139 و 154 درصد ال-آرژنین بود. در پایان هر دوره پرورشی از هر تکرار 2 جوجه (شش جوجه در هر تیمار) خون گیری و کشتار شدند. نتایج نشان داد افزودن مکمل ال-آرژنین به جیره سبب افزایش گلوکز خون در 10روزگی در غلظت 154 درصد (05/0> p) و کاهش گلوکز خون در غلظت 139 درصد در42 روزگی شد. همچنین سبب کاهش ldl و کلسترول در 10 روزگی در غلظت 139 درصد (01/0>p) شد. ال-آرژنین سبب افزایش hdl در 10 (05/0>p) و 42 روزگی در غلظت 154 درصد (01/0>p ) شد. مکمل مصنوعی ال-آرژنین به جیره در 10 روزگی در همه غلظت¬های (توصیه شده) سبب افزایش وزن زنده (01/0>p ) شد، در 42 روزگی سبب افزایش وزن زنده (01/0>p ) در غلظت 124 درصد شد. افزودن مکمل مصنوعی ال-آرژنین به جیره سبب افزایش اندازه تیموس (05/0>p)، بورس و طحال (01/0>p ) در 10 و 24 روزگی شد. همچنین باعث افزایش وزن نسبی قسمت¬های مختلف روده باریک شد. افزودن مکمل مصنوعی ال-آرژنین در غلظت 139 درصد به جیره سبب کاهش بیان نسبی ژن¬های اسید چرب سنتتاز (01/0>p )، مالیک آنزیم (05/0>p) و لیپوپروتئین لیپاز (01/0>p ) شد. بنابراین با توجه به مشاهده آثار مثبت 139 درصد ال-آرژنین بر رشد، بهبود کیفیت و کمیت لاشه و سیستم ایمنی؛ نشان می دهد این سطح ال-آرژنین قابل توصیه است.
مهدی اسماعیلی حمید دلدار
استفاده از گیاهان دارویی در سلامتی انسان اهمیت به سزایی دارد، چون ترکیبات موجود در آن دارای حداقل عوارض جانبی می¬باشند. این پژوهش به منظور ارزیابی تاثیرات مختلف عصاره پودر شده نعناع، عرق بهار نارنج و آنتی بیوتیک نئومایسین برعملکرد، اجزای لاشه و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در شرایط تنش گرمایی انجام شد. در این پژوهش از 120 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 یک روزه استفاده شد. پژوهش طی شش هفته و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و چهار تیمار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار شاهد، پودر نعناع (دو درصد خوراک)، عرق بهار نارنج (دو درصد آب مصرفی) و آنتی¬بیوتیک نئومایسین (2/0 گرم ¬در¬کیلوگرم) بود. خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، ویژگی های لاشه، فراسنجه¬های خونی و بیان نسبی ژن پروتئین شوک گرمایی 70 (hsp 70) در خون اندازه گیری شد. ضریب تبدیل غذایی تفاوت معنی¬داری را بین تیمار¬های مختلف نشان نداد. در دوره¬ی آغازین، رشد و کل دوره از نظر خوراک مصرفی و در دوره آغازین تنها افزایش وزن در تیمار آنتی بیوتیک بیشترین خوراک مصرفی و بیشترین وزن را در مقایسه با تیمار شاهد داشته باشد (05/0p<). درصد وزن قلب در تیمار نئومایسین بیشترین وزن را نسبت به تیمار شاهد نشان داد (05/0p<). درصد وزن طحال در تیمار عرق بهارنارنج بیشترین وزن را داشت (05/0p<). دیگر صفات لاشه تفاوت معنی¬داری را بین تیمار¬های مختلف نشان نداد. بیشترین مقدار تری گلیسیرید مربوط به تیمار عرق بهار نارنج بود (05/0p<). بیان نسبی ژن hsp70 در خون، در تمام تیمارها نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی داری داشت (05/0p<). یافته¬های حاصل از این پژوهش نشان داد که گیاهان دارویی نعناع و عرق بهار نارنج احتمالا می¬توانند عوامل منفی تنش گرمایی را کنترل نمایند.
سارا بهشتی مقدم زربخت انصاری پیرسرائی
استفاده از گیاهان دارویی در سلامتی انسان اهمیت به¬سزایی دارد، چون ترکیبات موجود در آن دارای حداقل عوارض جانبی می¬باشند. این پژوهش به منظور ارزیابی تاثیرات مختلف عصاره پودر شده چای-کوهی و آنتی بیوتیک نئومایسین بر عملکرد، برخی ویژگی ¬های لاشه، کیفیت گوشت و فراسنجه¬های خونی جوجه های گوشتی انجام شد. در این پژوهش از 180 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس 308 یک روزه استفاده شد. پژوهش طی شش هفته و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار و پنج تیمار و 12 قطعه جوجه نر در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار شاهد، سه سطح عصاره پودر شده چای کوهی (25، 50 و 75 میلی¬گرم در¬کیلوگرم¬ جیره)، و آنتی¬بیوتیک نئومایسین (2/0 گرم¬در¬کیلوگرم) بود. خوراک مصرفی، افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل غذایی، ویژگی¬های لاشه، فراسنجه-های¬خونی و ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی گوشت اندازه گیری شدند. در دوره¬ی پایانی، گروه آنتی-بیوتیک و گروهی که با غلظت 50 میلی¬گرم چای¬کوهی تغذیه شده بودند و در کل دوره، تیمار های مکمل شده با غلظت 50¬ میلی¬گرم چای¬کوهی نسبت به سایر تیمارهای چای¬کوهی کمترین ضریب تبدیل را داشتند (05/0p<). صفات لاشه تفاوت معنی¬داری را بین تیمار¬های مختلف نشان نداد. گروه تغذیه شده با غلظت 50 میلی¬گرم چا¬ی¬کوهی کمترین درصد چربی حفره شکمی را نسبت به تیمار های شاهد و آنتی بیوتیک داشتند (05/0p<). در سه هفتگی، غلظت کلسترول در تیمار 75 میلی¬گرم چای¬کوهی و غلظت hdl پلاسما در تیمارها¬ی، 50 و 75 میلی¬گرم چای کوهی نسبت به گروه آنتی بیوتیک کاهش معنی-داری داشت. در شش هفتگی غلظت کلسترول و hdl پلاسما در تیمار 75 میلی¬گرم چای¬کوهی نسبت به تیمار آنتی بیوتیک کاهش معنی¬داری داشت (05/0>p). افزودن چای¬کوهی به ¬طور معنی¬داری ماده خشک سینه و ران+ساق را افزایش و پروتین را کاهش داد. تاثیر تیمار¬ها بر کیفیت فیزیکی گوشت سینه (سختی، چسبندگی، قابلیت جویدن، الاستیسیته و پیوستگی)، معنی¬دار نبود (05/0p<). در تست فشاری، تاثیر تیمار¬ها بر پارامتر تغییر در سختی سینه و ران معنی دار نبود(05/0<p). بیشترین سختی سینه در تست فشاری در تیمار مکمل شده با آنتی بیوتیک مشاهده شد. یافته¬های حاصل از این پژوهش نشان داد که چای¬کوهی احتمالا می¬تواند جایگزین خوبی به جای آنتی بیوتیک در جیره¬ی جوجه¬های گوشتی باشد.
مهیار رحیمی درازکلا اسدالله تیموری یانسری
در این آزمایش اثرات استفاده از محیط کشت مخمری بر ویژگی های دستگاه گوارش، فراسنجه های خونی و عملکرد گوساله های نر نژاد هلشتاین مورد مطالعه قرار گرفت. از 14 رأس گوساله نر که بلافاصله بعد از تولد به طور تصادفی به 2 تیمار آزمایشی شامل جیره حاوی محیط کشت مخمری و جیره بدون محیط کشت مخمری تقسیم شدند؛ استفاده شد. این پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی با هفت تکرار در هر تیمار انجام شد. خوراک مصرفی روزانه با اندازه گیری روزانه خوراک داده شده و باقی مانده خوراک تعیین گردید. گوساله ها در بدو تولد، تقریبا" هر دو هفته یکبار، 3 ساعت بعداز عرضه ی خوراک در صبح توزین و افزایش وزن روزانه بدن تعیین گردید. در روزهای 3، 20، 45، 70 و 90 به میزان تقریبی 10میلی لیتر از هر گوساله از طریق سیاهرگ وداجی خون گیری و سپس فراسنجه های خونی تعیین گردید. ویژگی های دستگاه گوارش، وزن اندام های داخلی، رشد پرزهای شکمبه و روده در دو تیمار اندازه گیری شدند. مصرف خوراک در بعضی هفته ها تمایل به افزایش نشان داد. وزن بدن تنها در انتهای دوره تمایل به افزایش داشت. حجم شیردان و وزن کلیه ی راست به طور معنی داری تحت تأثیر تیمارها قرار گرفت (05/0(p<. غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات تنها در روزهای 20 و 45و غلظت گلوکز خون در روزهای 20 و 90 به طور معنی داری تحت تأثیر مکمل سازی محیط کشت مخمری قرار گرفت. در سایر موارد تفاوت معنی دار نبود. نتایج نشان داد که استفاده از محیط کشت مخمری در گوساله های نژاد هلشتاین تفاوت معنی داری در توسعه ی دستگاه گوارش، فراسنجه های خونی و عملکرد آن ها با جیره شاهد نداشت. کلمات کلیدی: محیط کشت مخمری، عملکرد، طول پرز شکمبه، ویلی روده، گوساله نر هلشتاین. ?
فاطمه اباذری فیروزجاه منصور رضائی
در یک آزمایش فاکتوریل 3 × 2، تاثیر استفاده از سطوح مختلف پودر آویشن در جیره کم پروتئین بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی و جمعیت میکروبی روده جوجه های گوشتی مورد مطالعه قرار گرفت. در این آزمایش 108 قطعه جوجه گوشتی سویه تجارتی راس 308 بصورت مخلوطی از دو جنس، با 6 تیمار شامل دو سطح پروتئین استاندارد (سطح توصیه شده انجمن ملی تحقیقات (1994nrc,) و 90 درصد سطح توصیه شده انجمن ملی تحقیقات) و سه سطح پودر آویشن (صفر، 5/0 و 1 درصد) و 3 تکرار برای هر تیمار و 6 قطعه جوجه گوشتی در هر تکرار در قالب طرح کاملا? تصادفی مورد استفاده قرار گرفت. خصوصیات مورد بررسی عبارت بودند از: خوراک مصرفی، افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی و جمعیت میکروبی روده. با کاهش سطح پروتئین، میزان خوراک مصرفی در دوره آغازین، ضریب تبدیل غذایی در دوره های مختلف پرورش (آغازین، رشد و کل دوره ) و نیز مقدار چربی حفره شکمی به طور معنی داری افزایش و وزن بدن در دوره های مختلف پرورش و مقدار عضله سینه کاهش یافت ( 05/0 >p). همچنین با کاهش سطح پروتئین، غلظت تری گلیسرید، کلسترول، vldl، hdl و ldl سرم خون در سن 21 و 40 روزگی به طور معنی داری افزایش یافت ( 05/0 > p). استفاده از پودر آویشن در جیره، جمعیت باکتری های لاکتوباسیل ایلئوم جوجه های گوشتی را به طور معنی دار افزایش و جمعیت باکتری e.coli و کلستریدیوم پرفرنجنس ایلئوم را کاهش داد ( 05/0 > p). افزودن 5/0 درصد پودر آویشن به جیره کم پروتئین به طور معنی داری مصرف خوراک در دوره آغازین را کاهش و سبب بهبود افزایش وزن وضریب تبدیل غذایی در دوره های رشد و کل دوره، پرورش شد ( 05/0 > p). همچنین استفاده از پودر آویشن در جیره کم پروتئین غلظت تری گلیسرید، کلسترول، vldl و ldl سرم خون در سن 21 و 40 روزگی را به طور معنی دار کاهش داد ( 05/0 > p). نتایج این آزمایش نشان داد که استفاده از 5/0 درصد پودر آویشن در جیره کم پروتئین به طور معنی دار غلظت تری گلیسرید، کلسترول، vldl و ldl سرم خون در سن 21 و 40 روزگی را کاهش داد و همچنین سبب بهبود عملکرد، افزایش جمعیت لاکتوباسیلوس ها و کاهش جمعیت e.coli و کلستریدیوم پرفرنجنس ایلئوم جوجه های گوشتی شد ( 05/0 > p). کلمات کلیدی: آویشن، جیره کم پروتئین، عملکرد، فراسنجه های خونی، جمعیت میکروبی، جوجه گوشتی.