نام پژوهشگر: علی رضا حیدرزادگان
فاطمه ترکی زاده عبدالوهاب پورقاز
چکیده: این پژوهش در راستای بررسی عوامل موثر در توسعه کارآفرینی سازمانی از دیدگاه کارآفرینان در سازمان آموزش و پرورش شهر کرمان انجام گردیده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارآفرینان سازمانی سازمان آموزش و پرورش می باشد. تعداد کارآفرینان 240 نفر می باشد.روش پیمایشی برای سنجش دیدگاه کارآفرینان در پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. از بین 240 کارآفرین 108 کارآفرین با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای 55 سوالی بود که از دو قسمت الف و ب تشکیل شده است پرسشنامه توسط چند صاحب نظر مورد بررسی و به تایید آنان رسیده و ضریب پایایی پرسشنامه الف 78/0 پرسشنامه ب 84/0 محاسبه گردیده است. در تجزیه و تحلیل داده ها، از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. آمار توصیفی جهت توصیف داده ها که شامل تنظیم جدول، محاسبه میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی جهت بررسی فرضیه های تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش مبین آن است که عوامل فردی، گرایش به خلاقیت در فرد، ریسک پذیری فرد، حس نیاز به کسب موفقیت در فرد، برخورداری از کنترل درونی، برخورداری از قدرت تحمل ابهام در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان آموزش و پرورش از دیدگاه کارآفرینان عواملی موثر هستند. و عامل نیاز به استقلال عاملی کم اثر محسوب می گردد. همینطور عواملی محیطی شامل آموزش، حمایت مالی، حمایت قانونی و خط مشی و سیاستگذاری های دولت از عوامل تأثیرگذار در توسعه کارآفرینی سازمانی در این سازمان شناخته شدند.
فاطمه مشهدی عباس علی رضا حیدرزادگان
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر نقش های رهبری آموزشی مدیران مدارس راهنمایی بر سلامت سازمانی بوده است . روش انجام این پژوهش همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش 1283 نفر از دبیران مرد و زن مدارس راهنمایی زاهدان می باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 300 نفراز دبیران مرد و زن از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با استفاده از یک پرسشنامه محقق ساخته نقش های رهبری آموزشی مدیران مدارس سنجیده شد و پرسشنامه اصلاح شده هوی و فیلدمن (1987)برای توصیف بهداشت سازمانی(ohi) به کار گرفته شد.ضریب پایایی پرسشنامه نقش های رهبری94/.و برای پرسشنامه سلامتی سازمان91/. بدست آمد. داده های بدست آمده با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند . نتایج بدست آمده از پژوهش عبارتند از: 1- بین نقش های رهبری آموزشی و مهارتهای رهبری ، عملکردهای رهبری و مدیریت برنامه درسی رهبری آموزشی با سلامت سازمانی مدارس رابطه معناداری وجود دارد . 2- نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین مولفه های نقش رهبری آموزشی عملکرد رهبری بیشترین پیش بینی کنندگی را از سلامت سازمانی مدارس دارد . 3- نتایج حاصل از بررسی سوالهای مربوط به متغیرهای جمعیت شناختی مدیران نیز نشان دادکه : الف- بین مهارتهای رهبری با توجه به سنوات خدمت مدیران تفاوت معناداری مشاهده نشد ولی بین مهارتهای رهبری با توجه به جنسیت و تجربه مدیریتی مدیران تفاوت معناداری وجود دارد. ب- بین عملکرد رهبری آموزشی با توجه به جنسیت و سنوات خدمت مدیران تفاوت معناداری مشاهده نشد در صورتی که بین عملکرد رهبری با تجربه مدیریتی مدیران تفاوت معناداری مشاهده شد. ج- بین مدیریت برنامه درسی با توجه به جنسیت، سنوات خدمت و تجربه مدیریتی مدیران تفاوت معناداری مشاهده نشد.
علی حقدادی علی رضا حیدرزادگان
پژوهش حاضر باهدف بررسی بین رابطه سواد ict و مدیریت دانش اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند انجام گرفته است. روش این پژوهش همبستگی است. افراد نمونه شامل 164 نفر (26 زن و 138 مرد) از اعضای هیئت علمی دانشگاه بیرجند بوده اند که با روش تصادفی طبقه ای از بین 10 دانشکده انتخاب شده و به وسیله پرسشنامه های سواد ict زارع مقدم (1392) و مدیریت دانش محقق ساخته مورد ارزیابی قرارگرفته اند. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرون باخ و اعتبار محتوای آن ها مورد تأیید قرارگرفته است. میزان کل سواد ict و مولفه های شرح دادن، دستیابی، ارزیابی، مدیریت، ترکیب و ارتباط بالاتر از میانگین نظری و تفاوت آن ها در سطح 01/0 معنادار بوده است و میزان مولفه خلق نیز بالاتر از میانگین نظری و تفاوت آن در سطح 05/0 معنادار بوده است. میزان کل مدیریت دانش با میانگین نظری تفاوت معناداری نداشته است. میزان زیر مولفه های خلق، کسب، پالایش، ذخیره و مدیریت بالاتر از میانگین نظری و در سطح 01/0 معنادار و میزان زیر مولفه اشاعه پایین تر از میانگین نظری و در سطح 01/0 معنادار بوده است. میزان سواد ict در دانشکده های مختلف در سطح 01/0 تفاوت معناداری داشته ولی میزان مدیریت دانش در دانشکده های مختلف تفاوت معناداری نداشته است. بین سواد ict و مدیریت دانش رابطه معنادار مثبت در سطح 01/0 وجود داشته است (r=0/441). ازآنجایی که میزان مدیریت دانش پایین تر از میانگین نظری بوده و با توجه به رابطه مثبت بین سواد ict و مدیریت دانش، می توان از سواد ict برای بهبود مدیریت دانش اعضای هیئت علمی بهره گرفت.